تبلیغات
تبلیغات متنی
رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید
آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت
تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی
محبوبترینها
بررسی دلایل قانع کننده برای خرید صنایع دستی اصفهان
راه های جلوگیری از جریمه های قبض برق
آشنایی با سایت قو ایران بهترین سایت آگهی و تبلیغات در کشور
بهترین شرکت‌های مهندسی در آلمان
صفر تا صد حق بیمه 1403! فرمول محاسبه حق بیمه
نقش هدایای سازمانی در افزایش انگیزه و تعهد کارکنان
کلینیک پروتز و ساخت اندام مصنوعی دکتر اجرائی
چگونه می‌توانیم با ترانسفر وایز پول جابجا کنیم؟
بهترین مدل‌های [صندلی گیمینگ] براساس نقد و بررسی کاربران
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1804598208
هرگز نميتوان «نور» را به آتش و محاكمه كشيد
واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: هرگز نميتوان «نور» را به آتش و محاكمه كشيد خبرگزاري فارس: خادمالقرآن در اظهارات اخير كشيش افراطي آمريكا در ارتباط با تعيين روزي براي محاكمه قرآن در نامه‌اي به پاپ بنديكت شانزدهم تاكيد كرد: هرگز نميتوان «نور» را به آتش و محاكمه كشيد. به گزارش خبرگزاري فارس از جنوب استان تهران، چندي پيش «تري جونز» كشيش افراطي آمريكا ملقب به «احمق فلوريدا» كه پيشنهاد شنيع قرآن‌سوزي را مطرح كرده بود، در جديدترين اقدام توهين‌آميز خود، 20 مارس (يكشنبه 29 اسفند) را به عنوان «روز محاكمه قرآن» تعيين كرد. عباس سليمي نيز در پي اظهارات اين كشيش افراطي آمريكا طي نامه‌اي به پاپ بنديكت شانزدهم، رهبر كاتوليك‌هاي جهان كه به سفر واتيكان در تهران تحويل داده شد، تاكيد كرد: هرگز نميتوان «نور» را به آتش و محاكمه كشيد. در اين نامه آمده است: پس از مشورت با قرآن كريم و استمداد از آن، اگر من به عنوان يكي از شاگردان كوچك مكتب قرآن، شما را در اين نامه خطاب قرار مي‌دهم مبتني بر «يك دليل حقوقي» است كه بازگو خواهم كرد، اما در آغاز حقيقتي را كه احتمالا از آن آگاهي داريد متذكر مي‌شوم و آنهم اينكه: امامان عاليقدر ما از خاندان پيامبر مكرم اسلام (ص) [يعني همان شخصيت بي‌بديل و آخرين فرستاده آسماني كه پيامبر بزرگ الهي، حضرت عيسي بن مريم (ع)، بشارت ظهور و بعثت او را قرن‌ها قبل اعلام كرده] از چنان قدر و منزلتي برخوردار هستند كه جز دانشمندان و علماء بزرگ الهي و بندگان صالح و حكيم و خردمند، از درك آن عاجز هستند، به همين دليل براي درك يا تقريب به ذهن اين حقيقت سنگين خاطرنشان مي‌سازم كه جايگاه دانش‌آموختگان مكتب معاف اهل بيت عليهم‌السلام، يعني علماء بزرگوار امت اسلام، با انبياء بني اسرائيل يكسان است، و اين فرمايش مستحكم پيامبر بزرگ خدا، حضرت محمد بن عبدالله (ص) مي‌باشد كه فرمود: [علماء امتي كانبياء بني اسرائيل/ ميزان الحكمه/ حديث 13695] تو خود حديث مفصل بخوان از اين مجمل! آنگاه كه شاگردان و پيروان راستين مكتب آن پيامبر عالي مقام برخوردار از جايگاه و منزلت پيامبران بني اسرائيل هستند، پيامبر اكرم (ص) و عترت پاك او و امامان معصوم ما در كدامين مرتبت رفيع و مكانت منيع قرار دارند. در پاسخ به اين سئوال بايد گفت كه در شان و منزلت پيامبر اعظم (ص)، كلام و توصيف الهي در قرآن چنين است: [علمه شديدالقوي*ذو مرة فاستوي*و هو بالافق الاعلي* ثم دنا فتدلي*فكان قاب قوسين او ادني*فاوحي الي عبده ما اوحي* ما كذب الفؤاد ما راي* افتمارونه علي ما يري؟!!/سوره مباركه نجم/ آيات 5 تا 12] [آن كسي كه قدرت عظيمي دارد او را «پيامبر را» تعليم داده - همانكس كه توانايي فوق‌العاده و سلطه بر همه چيز دارد - در حالي كه در افق اعلي قرار داشت- سپس نزديكتر و نزديكتر شد- تا آنكه فاصله او به اندازه دو كمان يا كمتر بود! در اينجا خداوند بزرگ آنچه را كه وحي كردني بود و به بنده‌اش (محمد صلي‌‌الله عليه و آله و سلم) وحي كرد -قلب او در آنچه ديد هرگز دروغ نمي‌گفت- آيا با او درباره آنچه كه ديده مجادله مي‌كنيد؟!!!] و اين وحي همان است كه يكي از كشيش نمايان وابسته به كليسا، نابخردانه به زعم باطل خود، آنرا به آتش كشيد!! در توصيف معراج و سفر الهي اين پيامبر مهر و رحمت و صلح و دوستي، جناب مرحوم شيخ طوسي (ره) -يعني يكي از همان علماء هم طراز پيامبران بني اسرائيل، در «آمالي» از ابن عباس از پيامبر مكرم اسلام (ص) نقل مي‌كند كه: [لما عرج بي الي السماء دنوت من ربي عزوجل حتي كان بيني و بينه قاب قوسين او ادني: هنگامي كه به آسمان عروج كردم آنچنان به ساحت قدس پروردگار نزديك شدم كه ميان من و او فاصله‌اي به مقدار طول دو كمان «دو ذراع» يا كمتر! بود/تفسير الثقلين - ج 5 - صفحه 149] اين آيات مستحكم و اخبار موثق، اگر چه بيانگر مقام والاي پيامبر ما و پيامبر تمام جهانيان است كه خداوند خطاب به او فرمود: [و ما ارسلناك الا رحمة للعالمين/سوره مباركه انبياء- آيه 107/ «اي محمد!» ما تو را جز براي رحمت جهانيان نفرستاديم] ولي عظمت غير قابل توصيف حضرتش به حدي است كه پرنده كوچك و ناتوان درك و فهم ما را ياراي پرواز و عروج بر فراز قله شناخت و معرفت آن سفير مهربان هدايت و سعادت نيست. در اين نامه خاطرنشان شد: در همين راستا شناخت عميق و درك عظمت جايگاه امامان معصوم و جانشين بر حق رسول مكرم اسلام (ص) نيز اگر نگوئيم محال، امري بسيار مشكل بوده و به آساني مقدور نيست، لكن توجه به حقايق و رهنمودهايي كه از رهگذر وجود پور بركت پيامبر و خاندان مكرم او بيان گرديده ما را تا حدودي در كسب معرفت نسبت به آن پيامبر «نور» و رحمت و همچنين شناخت جهان، هدايت و ياري مي‌كند از جمله اينكه در متن «زيات جامعه» كه برخوردار از سندي كاملا معتبر است، ما در عرض ادب، خطاب به امامان عزيز خود عرضه مي‌داريم: كلامكم نور! اي خاندان مكرم پيامبر و اي امامان والا مقام، سخن شما «نور» است!] و اين سند به ما نشان مي‌دهد كه فرمايشات گهربار امامان شيعه، «نور» و روشنگر راه است. خوب است بدانيد كه اين «نور»، منشأ معتبر و با عظمتي داشته و با منابع نوراني ديگري مرتبط است كه در اصالت و روشنگري آن كوچك‌ترين ترديدي براي خردمندان و صاحبان عقول وجود ندارد! زيرا: 1-به‌موجب آيه 35 سوره مباركه نور «الله «نور» السموات و الارض!/خداوند، نور آسمانها و زمين است». خداوند «نور» است، نور النور (نور نورها)، منور النور (روشني بخش نورها)، خالق النور ( آفريننده نور)، مدبر النور (تدبير كننده نور)، نورا بعد كل نور (نور بعد از هر نور)، نور فوق كل نور (نوري برتر از تمام نورها) و نورا ليس كمثله نور ( نوري كه همانند آن وجود ندارد) و بدين ترتيب،تمام انوار هستي از «نور» او سرچشمه مي‌گيرند. 2-وجود ارزشمند پيامبر گرامي ما نيز «نور» است، زيرا خداوند بزرگ در حق او فرموده [يا ايها النبي انا ارسلناك شاهدا و مبشرا و نذيرا* و داعيا ال الله باذنه و سراجا منيرا/سوره مباركه احزاب- آيات 45 و 46- اي پيمبر! ما تو را گواه فرستاديم و بشارت دهنده و بيم دهنده* و تو را دعوت كننده به سوي خدا بفرمان او قرار دهيم، و چراغي روشني بخش!]مي‌بينيد كه وجود پيامبر عزيز ما نيز«نور» است. 3-از آنجا كه قرآن كريم، كتابي جهاني و براي تمام افراد بشر و همه قرون و اعصار است، خداوند بزرگ خطاب به تمام جهانيان در آيه 176 سوره مباركه نساء نيز در مورد جنس و حقيقت آيات قرآن مي‌فرمايد: [يا ايها الناس قد جاءكم برهان من ربكم و انزلنا اليكم نورا مبينا*اي همه مردم جهان! از طرف پروردگار شما پيامبري آمده كه براهين و دلايل آشكار دارد و همچنين «نور» آشكاري به نام قرآن به سوي فرستاده شده كه روشنگر راه سعادت شما است] پس قرآن كريم نيز سراسر «نور» است و روشنايي! 4- جالب اين است كه علاوه بر اين خطاب جهاني، خداوند بزرگ، شما و همه پيروان انبياء گذشته را نيز در پانزدهمين آيه سوره مباركه مائده، به‌صورت جداگانه مورد خطاب قرار داده و قرآن را كتاب نور ناميده است!{يا اهل الكتاب! قد جائكم رسولنا يبين لكم كثيرا مما كنتم تخفون من الكتاب و يعفوا عن كثير قد جائكم نور و كتاب مبين*اي اهل كتاب! پيامبر ما به سوي شما آمد تا بسياري از آنچه را كه شما از كتاب(تورات و انجيل درباره نشانه هاي او و قرآن) همواره پنهان مي‌داشتيد براي شما بيان مي‌كند و از بسياري (از پنهان كاري‌هاي نارواي شما هم) مي‌گذرد. بي‌ترديد از سوي خدا براي شما نور و كتابي روشنگر آمده است) با اين دلايل چه كسي مي‌تواند نورانيت قرآن را انكار كند؟!! سليمي در اين نامه تاكيد كرد: نتيجه‌گيري منطقي ما از ترابط علمي و عقيدتي معارف مزبور اين مي‌شود كه: * خداوند«نور» است. * وجود ارزشمند پيامبر عزيز اسلام،«نور» است. * قرآن كريم، كتاب هدايت بشر،«نور» است. * براساس آيات3 و4 سوره مباركه نجم [و ما ينطق عن الهوي*ان هو الا وحي يوحي/اين پيامبر هرگز از روي هواي نفس سخن نمي‌گويد* آنچه مي‌گويد چيزي جز وحي كه بر او نازل شده، نيست] كلام پيامبرعظيم الشان اسلام (ص) نيز چون قرآن و وحي، سراسر «نور» است. * و مفاهيمي چون علم و ايمان نيز براساس اخبار و روايات ما، «نور» است. در اين نامه آمده است: انسان عاقل و فهيم، آنگاه كه فراز آيه كريمه 25 سوره مباركه نور [نور علي نور] را در كنار انوار تابناك قرآن، فرمايشات حكيمانه پيامبر و امامان عزيز و نعمات ارزشمندي چون ايمان و علم قرار مي‌دهد، مستغرق در انوار تابناك هدايت و عنايات الهي شده و تاريكي و سياهي دهشتزاي جهل و كفر و شرك و نفاق، از حوزه انديشه و گفتار و عمل وي و جامعه او رخت برمي‌بندد. سليمي در اين نامه آورده است: اين مقدمه را از آن روي براي شما تشريح كردم تا جنابعالي را به يكي از سخنان حكيمانه چهارمين امام معصوم شيعه، جناب كهف العارفين و زين‌العابدين، امام الساجدين حضرت علي بن الحسين (ع) [فرزند برومند سالار شهيدان كربلا حضرت امام حسين عليه‌السلام] ارجاع دهم كه در قالب نيايش به درگاه حضرت معبود، شاكر او بوده و باطن دشمنان دين و انسانيت را افشاء كرده است: [الحمدلله الذي جعل اعداءنا من الحمقاء!/ حمد و سپاس خداوندي را كه دشمنان ما را از احمقان قرار داد!] و ترديدي در اين كلام متقن ننماييد كه برخي پيروان مسيحيت نيز امروز مهر تاييد بر اين نظريه تاريخي زده‌اند! *اما دليل حقوقي نگارش اين نامه براي شما: موارد حقوقي و امور مرتبط با بحث «حجر» كه اسبابي چون صغر، جنون، سفه و پاره‌اي از موارد ديگر را در برمي‌گيرد در اسلام و مسيحيت و ساير اديان و جوامع امري پذيرفته شده بوده و حتي راهكارهاي آن نيز مشابهت فراواني با يكديگر دارد و بر حقوقدانان محترم پوشيده نيست كه حجر، عبارت است از عدم صلاحيت در دارا شدن حق معين و نيز نداشتن صلاحيت براي اعمال حق، كه اولي را «عدم اهليت تمتع» و دومي را «عدم اهليت استيفاء» مي‌نامند و در مورد بعضي از محجورين مانند سفيه، اصل اين است كه در تمام كارهاي حقوقي، محجور تلقي شده و اگر دليل حجر، جنون باشد، به‌موجب قانون، اين صفت كسي است كه فاقد تشخيص نفع و ضرر و حسن و قبح بوده و تصرفات و اقدامات وي، جنبه عقلائي ندارد، ... اين نامه مي‌افزايد: در چنين مواردي حق است كه قانونگذار به منظور رعايت حقوق محجور و همچنين حفظ حقوق جامعه و جلوگيري از لطمات و خسارات ناشي از عملكرد فرد مهجور، در صورت نبودن ولي قهري يا وصي، فردي را به عنوان«قيم» و نماينده قانوني تعيين مي‌كند. اموري چون نصب قيم اتفاقي يا قيم موقت و مسئله قيوميت نيز از همين مقوله بوده و به‌ويژه براي اداره امور شخص مجنون و غيررشيدي كه جنون و عدم رشد او متصل به صغر نباشد، قطعا قيم تعيين مي‌شود. در اين نامه آمده است: لذا از آنجا كه «تري جونز» كشيش افراطي آمريكايي ملقب به «احمق فلوريدا!» پس از پيشنهاد اقدام شنيع قرآن سوزي، در جديدترين اقدام سفاهت آميز خود، روز يكشنبه29 اسفندماه سال جاري را به عنوان (روز محاكمه قرآن!) پيشنهاد كرده و در ارزيابي عملكرد او، «گوئيدو وستروله» وزير خارجه آلمان، وي را «ديوانه» ناميده و علاوه بر آن «اما جونز» دختر «تري جونز» نيز پدر خود را يك «ديوانه» خوانده و «اين، همان تاييد گفتار امام سجاد عليه‌السلام است»، از اين رو به عنوان يك كارشناس ارشد حقوق جزا و جرم شناسي و شاگرد علماء و اساتيد محترم حقوقدان ايران اسلامي، تري جونز را با توجه به نارسايي عقلي فاقد قابليت خطاب مستقيم و عاجز از درك حقيقت و منطق دانسته و چاره را در اين ديدم كه به اعتبار مسئوليت شما در جامعه مسيحيت، شما را به عنوان ولي قهري يا قيم موقت نامبرده تلقي كرده و نكاتي را ذيلا تذكر دهم تا شايد در اجراي تكاليف قيم نسبت به محجور، تدبيري اتخاذ نماييد و به نحو مقتضي، اين كشيش بي‌كشش يهودي را كنترل و مهار كرده و ناگزير نشويد همان‌گونه كه در رسوائي‌هاي اخلاقي برخي از كشيشان آمريكايي و انگليسي در مقوله آزار جنسي كودكان، مجبور به عذر خواهي شديد، در اين مورد نيز ناگزير از پوزش و اعتذار شويد! اگرچه شايد راه اساسي، تصحيح ديدگاه كليسا در مورد آئين مترقي اسلام و مسلمانان و پيروان قرآن باشد! كه اميدوارم در ارتباطات دور انديشانه علماء و مسئولان سياسي نظام مقدس جمهوري اسلامي ايران با علماء مسيحيت، حاصل شود. 1- اگرچه تشخيص هم كيشان تري جونز و اطلاق عنوان «احمق فلوريدا!» مورد تاييد بوده و لفظ نسبتا مناسبي براي او به نظر مي‌رسد اما اگر وي در صدد ادامه اقدامات احمقانه خود است، جا دارد طي يك برنامه رسمي از سوي كليسا، وي به لقب «احمق قرن!» مفتخر شود، زيرا همان‌گونه كه در گذشته، ابلهي جون او مبادرت به اين‌گونه اقدامات در مورد مقدسات اسلام نكرده، قطعا درطول قرن21، جهانيان شاهد اين‌گونه اقدامات شيطاني در مورد آخرين دين معتبر جهان نخواهند بود. 2- با توجه به اظهار نظر وزير خارجه سابق آلمان و دختر تري جونز در مورد نامبرده و معرفي او به عنوان يك ديوانه، ضمن معرفي و اعزام او نزد پزشك قانوني، درصورت احراز جنون وي، به منظور حفظ سلامت جامعه و جلوگيري از ايجاد تنش و اختلاف بين پيروان مذاهب گوناگون، مشاراليه را در يكي از مراكز روانپزشكي يا دارالمجانين بستري و تحت نظر قرار دهند تا براي كليسا و مسيحيت نيز مشكل آفريني نكند. البته در اين صورت، ما نيز براساس رأفت ناشي از تعاليم مكتب اسلام با قرائت دعاي «اللهم اشف كل مريض!» براي او نيز مانند ساير بيماران دنيا، آرزوي شفا و بهبودي خواهيم كرد! 3- و بالاخره اينكه موضع تمام ولايتمداران قرآن باور و قرآن ياور را به نحو مقتضي به اين‌گونه افراد تفهيم كنند كه: * از قرآن سوخته، دود بلند نمي‌شود، « نور» بلند مي‌شود، باور ندارد از تنور خانه خولي بپرسد! * با سوزانيدن قرآن، آواي بهشتي ترنم زيباي آيات الهي خاموش نخواهد شد، باور ندارد، از سر مقدس برفراز نيزه جويا شود! * و چه خوب است آنان كه هنوز از نعمت عقل برخوردارند اين حقيقت را درك كنند كه با توجه به مقدمه اين نامه مبني بر مراتب و جايگاه «نور» در عالم امكان، اساسا نميتوان نور را به آتش كشيد، به‌ويژه اگر آتش افروز، از جنس «نار» يعني خمير مايه خلقت ابليس باشد! و قطعا نميتوان نور را محاكمه كرد! خصوصا اگر مدعي «خفاش» باشد!!! سليمي در پايان نامه خود آورده است: سلام و درود ما بر پيامبران بزرگ الهي به‌ويژه پيامبر صلح و دوستي، حضرت عيسي بن مريم علي نبينا و آله و عليهم‌السلام. سلام و درود بي‌پايان ما تقديم به ساحت مقدس پيامبر«نور» و رحمت حضرت محمدبن عبدالله صلي الله عليه وآله و سلام و خاندان مكرم او و جان ناقابل ما فداي قرآن عظيم، منشور بي‌بديل وحي، كتاب انسان سازي و راهنماي سعادت بشريت. اين گزارش حاكي است، «تري جونز» كشيش افراطي يكي از كليساهاي ايالت فلوريداي آمريكا كه چندي پيش در تصميمي گستاخانه، روز 11 سپتامبر را به عنوان «روز جهاني آتش‌زدن قرآن» ناميده بود؛ در اقدامي ديگر روزي را به عنوان «روز محاكمه قرآن» ناميده است. بر اساس گزارش شبكه شش اورلاندو، جونز روز 20 مارس (يكشنبه 29 اسفند) را به اين منظور اختصاص داده است و در نواري ويدئويي كه بر روي سايت «يوتيوب» قرار داده، اعلام كرده است: «قرآن در برابر شهود و وكلا محاكمه مي‌شود». اين كشيش افراطي در اين نوار توهين‌آميز از مدافعان قرآن خواسته است فردي را براي دفاع از آن انتخاب كنند و گفته است: ما مدافعان قرآن را به چالش مي‌كشيم و ما از وكلاي آن دفاع عملي مي‌خواهيم. انتهاي پيام/ب10
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 646]
-
فرهنگ و هنر
پربازدیدترینها