تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 13 مهر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):مؤثّرترين وسيله جلب رحمت خدا اين است كه خيرخواه همه مردم باشى.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1820424897




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

گفتگو با گوهر خير انديش، بازيگر فيلم «دعوت» ؛ من بچه اين قصه هستم!


واضح آرشیو وب فارسی:قدس: گفتگو با گوهر خير انديش، بازيگر فيلم «دعوت» ؛ من بچه اين قصه هستم!
* تكتم بهاردوست

شايد بشود گفت بازي گوهرخيرانديش در فيلم «دعوت»ابراهيم حاتمي كيا، يكي از باور پذيرترين نقشهاي اين فيلم پنج اپيزودي است.

نقش زني پا به سن گذاشته كه حالا به يك باره متوجه شده كه باردار است و ...
او اين بار و براي بار دوم و البته در قالب نقشي كاملا متفاوت، مقابل دوربين حاتمي كيا قرار گرفته است. گفتگوي ما با گوهر خير انديش، بازيگر نقش«سيده خانم» در يكي از اپيزودهاي فيلم پر سر و صداي ابراهيم حاتمي كيا را بخوانيد. اين گفتگو در حالي انجام شد كه او دوران نقاهت بعد از يك بيماري سخت را در منزل اصغر همت و افسر اسدي سپري مي كند.
***
*قبل از هر صحبتي، شنيده بوديم كه به خاطر شرايط كاري فيلم آخرتان، سر فيلمبرداري بيمار شده ايد و گويا كار به بيمارستان و بستري شدن كشيده. چطور شد كه اين اتفاق افتاد؟
** اصل قضيه مصدوميت من مربوط مي شود به حضورم در سريال «حماسه آرد» به كارگرداني آقاي بهزاد فراهاني. سر ضبط اين سريال در يكي از مناطق محروم اطراف زنجان به نام «حلب» بوديم كه به يكباره در ناحيه شكم احساس درد كردم. دوستان اول فكر كردند شايد من مسموم شده باشم، متاسفانه به همين دليل و به خاطر دير رساندنم به بيمارستان، آپانديسم تركيده بود و وقتي به تهران منتقل شدم، پزشكان به زحمت توانستند از طريق دارو، عفونت ناحيه شكمم را مهار كنند. اما چون در آن مقطع به جاي غذا، سرم و دارو مصرف مي كردم، وقتي به خانه برگشتم، دچار ضعف شدم و در اثر زمين خوردن از ناحيه لگن و كمر هم به شدت آسيب ديدم و يك هفته در بيمارستان بستري بودم. ولي متاسفانه در روز عيد فطر دوباره دچار درد شديد در ناحيه شكم شدم كه مجددا تحت عمل جراحي قرار گرفتم و الان كه با شما صحبت مي كنم، بعد از يك دوره سخت بيماري در حال گذراندن دوران نقاهت هستم.
* و پروژه «حماسه آرد» در حال حاضر متوقف شده؟
** من كه نزديك به يك ماه است بستري هستم و خيلي از چگونگي پيشرفت پروژه اطلاعي ندارم، اما تا جايي كه اخيرا اطلاع پيدا كرده ام، دو هفته اي است كه گروه، كار را متوقف كرده اند و آقاي بهزاد فراهاني (كارگردان مجموعه) هم مشغول اعمال تغييراتي در فيلمنامه است. سايرين هم فعلا منتظر نتيجه درمان من و چند بازيگر ديگر مجموعه هستند تا به اميد خدا بتوانيم سر فيلمبرداري برگرديم.
* آخرين فيلم اكران شده از شما، فيلم «دعوت» حاتمي كياست. كار كردن با حاتمي كيا چگونه بود؟ هر چند شما، تجربه كار با حاتمي كيا را در «ارتفاع پست» هم داشتيد ؟
** بله همانطور كه گفتيد، من با آقاي حاتمي كيا، پيش از اين در فيلم «ارتفاع پست» همكاري داشتم و از آنجا كه آن كار برايم خاطرات بسيار خوبي به همراه داشت، با او در اين كار هم همراه شدم. كاركردن با اين كارگردان كاربلد، آنقدر شيرين ولذت بخش است كه حيفم آمد اين تجربه دوباره را از دست بدهم.
* چقدر نقش را دوست داشتيد و تا چه حد، نقش روي كاغذ، جا را براي بازي شما مهيا كرده بود؟
** من در برخورد اوليه با فيلمنامه، اصلا نقش را دوست نداشتم و صحبتهاي اوليه من با حاتمي كيا هم به اين قضيه بر مي گشت كه اصلا چرا اين سوژه را انتخاب كرده و همه ترس و دغدغه من اين بود كه اين شخصيت، نتواند با تماشاچي ارتباط برقرار كند، تا جايي كه حتي به حاتمي كيا گفتم شايد فيلمت فروش خوبي هم نداشته باشد، ولي آقاي حاتمي كيا با اعتقاد كامل و ايمان به كارش، اين اطمينان را به من داد و گفت كه مي داند كه مي خواهد چه بكند و خواست كه به او اعتماد كنم. از آن طرف، من همزمان با پيشنهاد اين نقش، مشغول بازي در نمايش «ملاقات با بانوي سالخورده» به كارگرداني حميد سمندريان بودم و همين باعث شد با وجود علاقه مندي بسيار، به آقاي حاتمي كيا اعلام كنم كه نمي توانم براي اين كار حاضر شوم. اما برنامه ريز گروه اين موقعيت را فراهم كرد و برنامه فيلمبرداري به گونه اي تنظيم شد كه من هم بتوانم در اين فيلم بازي داشته باشم و در فاصله زماني كمي، اپيزود «سيده خانم» فيلمبرداري شد.
* و اين طورشد كه با سوژه فيلم ارتباط برقرار كرديد؟
** بله، با توجه به اخباري كه در مطبوعات مختلف در خصوص اين قضيه مي خواندم، اهميت و لزوم پرداختن به «سقط جنين» برايم روشن بود. متاسفانه اكنون اين مسأله به اشكال گوناگون و در ميان اقشار مختلف جامعه امروز ما هم ديده مي شود و حسن فيلم «دعوت» در اين بود كه اين معضل را در ميان اقشار و گروه هاي مختلف مطرح مي كرد.
* از همان اول كه فيلمنامه نهايي در اختيار شما قرار گرفت، اين اپيزود به طور كامل شكل گرفته بود؟
** ظاهرا قبل از نوشتن فيلمنامه، چيستا يثربي داستانهاي مختلفي از اقشار گوناگون كه دچار مسأله حاملگي و مشكل نگهداري بچه و سقط جنين شده بودند را با حاتمي كيا مطرح كرده بودند كه بعضي از اين قصه ها به شكل سناريو درآمده بود. البته آنچه من خواندم به شكل سناريو بود و چون در برخورد اول خيلي نتوانستم با نقش و قالب كلي اپيزود ارتباط برقرار كنم و مواردي را در اين خصوص با نويسنده فيلمنامه مطرح كردم، او از من خواست كه قصه اصلي را هم بخوانم، چون مي خواست بداند كه پيشنهادها و حرفهايي كه من در خصوص اين كاراكتر دارم، در اين قصه ها هم هست يا نه، كه اتفاقا اين نقش در قصه كمرنگ تر بود. در طول فيلمبرداري هم، پيشنهادها و ايده هايي به كارگردان مي دادم كه او با هوشمندي و درايت كامل، آنهايي را كه به نقش نزديك بود مي پذيرفت و بقيه را رد مي كرد. در واقع، از ابتدا خلاصه اي از فيلمنامه به من داده شد و زماني كه متن كامل در اختيارم قرار گرفت، ديدم نقش ظرفيت بالايي دارد. من بر سر اين نقش با حاتمي كيا همفكري زيادي داشتم و آنچه الان روي پرده مي بينيد، نتيجه همفكري من، خانم چيستا يثربي و آقاي حاتمي كياست.
*با توجه به گفته هاي قبلي تان، مشكلات نقش را در چه مي ديديد؟ فكر مي كنيد نقش، جاي كار بيشتري هم داشت؟
** چيزي كه اكنون روي پرده ديده مي شود در نهايت، خواست كارگردان است كه من آن را اجرا كرده ام، ولي چيزي كه براي من مهم است اين بوده كه در وهله اول، من به هيچ عنوان مجاب نمي شدم كه زني به سن سيده، بتواند بچه سالمي را به دنيا بياورد. ترس از منگوليسم، ترس از نبودن حس مادري در سني كه انسان بتواند خودش، بچه اش را بزرگ كند، اينكه جلوي همسايه ها وخانواده هاي ديگران، آن هم با نگاه سنتي حاكم بر قصه، چه خواهد شد و ... و همه اينها باعث مي شد كه من با شخصيت «سيده» در چالش باشم، ولي در نهايت، اين گوهر خير انديش بود كه مغلوب سيده شد !چرا كه سيده با ايماني قوي، به اين سوال من جواب مي داد كه: «خداوند در مرحله اي، براي انسان، اتفاقي را رقم مي زند كه خودش به آن داناتر است و حتما حكمتي درآن است». حتي اوايل فيلم (كه الان در فيلم نيست) وقتي سيده با دخترش براي سقط بچه به مطب دكتر مي روند، او با خود براي سقط بچه در حال جنگ و جدال است و مي گويد كه بايد با خدا مشورت كند. در واقع او به خاطر از بين بردن موهبتي كه خداوند در بطنش قرار داده مي ترسد. من و سيده، بارها بر سر اين قضيه بحث داشتيم و او از من مي خواست كه تحليل كنم كه آيا همين الان گوهر خير انديش مي تواند قتلي انجام دهد و بعد جواب مي داد كه جان، جان است !بعد ازآن بود كه من كاملا مجاب شدم و از آن به بعد تمام طراحي و اجراي نقشم، به شخصيت سيده نزديك شد.
*اينجا اين سؤال براي من پيش آمد كه سيده خانم، چرا بعد از واكنش منطقي اي كه در خصوص باردار شدنش در اول داستان داشت، به يكباره و در نيمه هاي قصه، قانع شد و به موقعيتي كه ناخواسته برايش پيش آمده بود رضايت داد؟
** رضايت او به دليل ايمان قوي و نگاه معنوي و شناختي بود كه از اين قضيه پيدا كرده بود.
* در خصوص بازيگران نقش مقابلتان بگوييد. آقاي بابك، نگار فروزنده يا... بازيهاي منفعلي داشتند. اين طور به نظر مي رسيد كه اين شخصيتها قصد دارند خيلي زود سر و ته قصه را هم بياورند و بيننده را براي ديدن اپيزود بعدي آماده كنند؟!
** مسأله بازيگران مقابل و چگونگي اجراي بازيشان يا چگونگي كاركرد متن در باره آنها در زمان كمي كه يك برش از زندگي سيده را مي خواهيم به نمايش بگذاريم، بيشتر به كارگردان و نويسنده فيلمنامه برمي گردد و لابد كارگردان و نويسنده، همين قدر براي آنها فضا در نظر گرفته بودند كه شما ديديد و شايد لازم هم نبوده كه زياد به اين آدمها پرداخته شود !به عقيده من، تمامي قصه هاي فيلم، بيانگر اين مسأله و مشكل در كشور ما بود. من نشنيدم كه كسي به جز در پايان فيلم سالن سينما را ترك كند و همين نشان مي دهد كه بقيه نقش ها و اپيزودها هم قابل توجه بوده اند و حاتمي كيا خيلي هوشمندانه در فيلم به همه اين اقشاراشاره كرده بود .
* به عنوان يك بازيگر، حضور در يك فيلم اپيزوديك برايتان نگران كننده نبود؟ نگران ارتباط برقرارنكردن مخاطب نبوديد؟
** نه. تقريباً همه مي گويند كه داستانها توانسته تماشاچي را جذب كند و نقشها به خوبي از طرف تماشاچي پذيرفته شده و فقط امكان دارد در خصوص قوت و ضعف بازيها سليقه اي برخورد شود، ولي از نظر خودم، از آن جايي كه حاتمي كيا مي دانست مي خواهد چكار كند، من هم به او اعتماد كردم. ولي چيزي كه براي خود من هم سؤال بود و از حاتمي كيا پرسيدم اين بود كه آيا اين قصه ها در هم ادغام مي شوند؟ و قرار هم شد كه اين كار را بكنند، ولي بعد و در تدوين نهايي، ظاهرا چاره اي جز حذف يك اپيزود و تدوين آن به شكل كنوني نبوده و فيلم، تبديل شده به چيزي كه شما آن را ديده ايد و من متاسفانه هنوز به خاطر بيماري ام نتوانسته ام آن را ببينم!
* با توجه به پيشينه كاري ابراهيم حاتمي كيا، براي خود شما جالب نبود كه او چطور بعد از عمري فعاليت در حوزه سينماي دفاع مقدس، به يكباره به سراغ يك قصه زنانه رفته؟
** اتفاقاً چرا !من از قبل اطلاع داشتم كه چيستا يثربي و حاتمي كيا مشغول تحقيق و نوشتن بر روي موضوعي مثل «سقط جنين» هستند. زماني هم كه به دفتر توليد اين فيلم رفتم، همين سؤال را پرسيدم، ولي بعداً خودم به اين جواب رسيدم كه حاتمي كيا هميشه در همه كارهايش، مسائل و معضلات جامعه را به تصوير مي كشد. آن زمان، مسأله جامعه ما جنگ بوده، ولي اكنون اين موضوع، يكي از مشكلات جامعه حال حاضر ماست. اهميت اين مسأله هم، كمتر از طرح مسأله جنگ نيست. به نظر من در مسائلي مثل «سقط جنين» هم نوعي جنگ انسان با انسان در حال وقوع است. جنگ مادر با فرزند ناخواسته اش، جنگ ميان تقاضاي ماندن فرزند و مشكلات مادر و اين خود، جنگ و چالشي است كه امروز وجود دارد و به نظرم انتخاب حاتمي كيا در اين مورد آنقدر جسورانه بوده كه ارزش كارش، كمتر از پرداختن به مسأله جنگ نباشد. به نظر من دغدغه حاتمي كيا در نگاه به معضلات جامعه انساني هيچ تغييري نكرده و اين فيلم، هشداري بود كه حاتمي كيا هم به مردم مي دهد، هم به دولتمردان.
* و فكر مي كنيد اين كارچه جايگاهي در بين كارهاي حاتمي كيا دارد؟
** به نظر من هميشه بايد تب وتاب عقيده هاي مخالف وموافق فروكش كند تا بشود تحليل درستي از يك فيلم ارائه داد تا ديدگاهها، تحت تأثير مسائل و شرايط احساسي قرار نگيرد. من مطمئنم كه حاتمي كيا به همين بسنده نخواهد كرد و از اين به بعد، به سراغ موضوعاتي نو و جسورانه خواهد رفت و باز هم، دغدغه هايش را به اشكال مختلف نشان خواهد داد.
* براي خلق كاراكتر «سيده خانم» آيا نمونه اي نزديك در اطرافيان نداشتيد؟ سعي نكرديد با كساني كه چنين شرايطي داشته اند ارتباط برقرار كنيد؟
** مادر خود من، همزمان با دختر اولش باردار شد و من فرزند مادري هستم كه اتفاقا زمان وضع حمل هم داماد داشت و هم عروس! من و خواهر زاده ام به فاصله دوماه از هم متولد شديم. من بچه اين قصه هستم!
* پس خيلي راحت بايد شخصيت «سيده خانم» را درك كرده باشيد؟!
** بله كاملا با تحليل ها و نگاه حاتمي كيا در زمان فيلمبرداري، هر دو به نقطه نظرهاي مشترك مي رسيديم.
 پنجشنبه 25 مهر 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: قدس]
[مشاهده در: www.qudsdaily.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 77]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن