واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: بین الملل > خاورمیانه - محمد البرادعی از لزوم گذار از دیکتاتوری می گوید که همگان چشم بر حضورش بسته اند محمد البرادعی مصر باز هم شاهد برگزاری انتخاباتی آغشته به فریب و تقلب بود. جعبه های رای گیری در حقیقت نمایشی بیش نبودند. رای دهندگان خریداری شدند. آنها که قرار بود به اپوزیسیون رای دهند، هدف خشونت های هدفمند قرار گرفتند. تمام این تخلف ها هم توسط ناظران حقوق بشر ثبت شد. دموکراسی اما باید چیزی بیش از عبور و مروز از کانال های پیشنهاد و طرح و نظر دادن باشد. بر زبان مصر قانون اساسی دارد که اراده مردم را بر همه چیز مقدم می دارد. اما در عمل و در حقیقت تمام این قوانین و ابزار ، آش شله قلمکاری هستند باب طبع آنها که قدرت را چسبیده اند. رئیس جمهور مصر حسنی مبارک از قدرتی پادشاهی برخوردار است. هیچ گونه نظارت قانونی بر بودجه نظامی گری هم در این کشور وجود ندارد. تجمع آرام و بی سر و صدای بیش از پنج نفر برای اعتراض به هر مساله ای ممنوع است. فضای امنیتی کامل بر دانشگاه ها حاکم است تا مبادا دانشجویان از سیاست حرفی بر زبان برانند. بر اساس تغییراتی که اخیرا در قانون اساسی اعمال شد، هیچ کاندید مستقلی حق شرکت در انتخابات ریاست جمهوری را ندارد. هر کاندیدی که عضو احزاب ممنوع الفعالیت نیست حق ندارد ستاد انتخاباتی برای خود و یا درآمد زایی از فعالیت های سیاسی داشته باشد. فعالان سیاسی حق اجاره مکان برای برگزاری سمینارهای سیاسی را ندارند. از دوازده ماه پیش که من تلاش برای برقراری اصلاحات را در مصر آغاز کردم موجی از درخواست مصاحبه ها راهی دفتر من شد اما پس از سرکوب های انجام گرفته در آستانه انتخابات دیگر کمتر شبکه یا روزنامه ای حیات خود را با ارائه درخواست مصاحبه به من به خطر می اندازد. بر زبان ،مصر چند حزب شناخته و ثبت شده دارد. اما در عمل تاسیس حزب به کسب مجوز از سوی کمیته ای نیاز دارد که ریاست آن را حزب دموکرات ملی عهده دار است. دموکرات ملی همان حزبی است که از سال 1981 تا کنون تبدیل به موتور حفظ مبارک بر مسند قدرت شده است . هر حزبی هم تنها زمانی می تواند نامزد مد نظر برای شرکت در انتخابات ریاست جمهوری معرفی کند که پنج سال از حیات و فعالیت آن گذشته باشد . بر زبان ،مصر رئیس جمهوری منتخب دارد. اما در نیم قرن گذشته این کشور تنها سه رهبر را بر خود دیده است. این سه نفر هم در شیوه مدیریت با هم بسیار متفاوت بودند اما همگی نوعی حکومت دیکتاتوری و تک صدایی را بر مصر تحمیل کردند. بیست و نه سال است که مصر عملا در حالت فوق العاده به سر می برد . عبارتی که خاندان مبارک از آن به عنوان ابزاری برای تغییر در قانون اساسی با فراغ بال و شکنجه مخالفان استفاده می کند . بر زبان ،مصر پارلمانی دارد که نمایندگان آن در انتخاباتی آزاد مجوز ورود به صحن را می یابند. در عمل اما یک سوم از اعضای مجلس اعیان مصر منتخب رئیس جمهور هستند. از مجموع 508 کرسی 440 مورد آن در اختیار حزب حاکم است. با هیچ منطقی نمی توان پارلمان مصر را نماینده مردم دانست. با وجود آنکه ده درصد از مردم مصر را کاتولیک ها تشکیل می دهند اما سهم آنها از پارلمان تنها سه کرسی است. اخوان المسلمین که در انتخابات 2005 میلادی ، 20 درصد کرسی ها را به خود اختصاص داده بود از رقابت های نوامبر به حاشیه رانده شد و اکنون هیچ کرسی در پارلمان جدید ندارد . بزرگترین حزب لیبرال هم در حال حاضر تنها شش کرسی در اختیار دارد که البته دلیل آن هم عیان است : تقلب در انتخابات و سند سازی در جریان شمارش آرا. بر زبان ،مصر سیستم قضایی دارد. اما هر بار که این قوانین خلاف اراده، میل و منفعت دولت باشند، به راحتی فراموش می شوند. استانداردهای اقتصادی و اجتماعی هر روز در مصر بیش از دیروز زوال را تجربه می کنند. با وجود رشد ناخالص ملی 5 تا 6 درصدی در چند سال گذشته ، اما تاثیر این بهبود چندان ملموس نیست. هر روز خلا میان فقیر و غنی افزایش بیشتری پیدا می کند . طبقه متوسط هم نامی است که دیگر به فراموشی سپرده شده است. چهل درصد از مصری ها با درامد روزانه کمتر از دو دلار زندگی را می گذرانند. قریب به سی درصد هم بی سواد هستند. مصر به آغازی نو نیاز دارد. صدای مخالفان هر روز بلندتر و بیشتر می شود. ما از بافت های متفاوت فرهنگی ، طبقات متفاوت اجتماع و البته مذاهب و باورهای متفاوت هستیم ، اما همه یک زبان داریم و آن هم تقلا برای عدالت اجتماعی است. ما دولتی می خواهیم مسئول و متعهد که معنای توازن در قدرت را درک کند. ما فرصت های اقتصادی برابر را برای همه می خواهیم. ما می خواهیم هر مصری بتواند در شان و با برخورداری از آزادی زندگی کند . ما خواهان تغییرات آرام و مسالمت آمیز هستیم. جامعه بین المللی باید از تلاش های ما برای رسیدن به آزادی و حقوق مدنی حمایت کند. نباید با شعار مصر باثبات در سایه حاکمیت خاندان مبارک ، میل و اراده مردم را نادیده گرفت. این ثبات در حقیقت به منزله بمب ساعتی است که هر روز به انفجار نزدیک می شود . ثبات واقعی نوزاد دموکراسی حقیقی است که مسئولیت آن پاسخگویی به نیازها و توجه به اراده مردم است . • رئیس سابق آژانس بین المللی انرژی هسته ای و برنده جایزه صلح نوبل واشنگتن پست 26 دسامبر / ترجمه : سارا معصومی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 267]