محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1845366248
مطالعه تطبيقي حكومت حضرت مهدي ( علیه السلام ) با الگوهای معاصر حکومت
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
مطالعه تطبيقي حكومت حضرت مهدي(علیه السلام) با الگوهای معاصر حکومت نويسنده:شهرزاد کتابی، مریم کتابی، محمد مهدی متین چکیده در مقاله حاضر به بررسی مطالعه تطبیقی حکومت حضرت مهدی(علیه السلام) با الگوهای معاصر حکومت پرداخته شده است. به همین منظور ساختار مقاله در دو محور تنظیم شده است؛ در محور اول به تعریف، ضرورت، ادله و ویژگیها و آرمانهای حکومت اشاره شده است. مطالعه تطبیقی حکومت مهدی با الگوهای معاصر به عنوان محور دوم با زیر ساختهایی چون: دموکراسی، صلح و امنیت، رفاه و آسایش، آزادی، توسعه و پیشرفت مورد تحلیل، تطبیق و بررسی قرار گرفته است.اما نکته مهم و ظریفی که باید بدان توجه کرد مسئله وجود دادهها در این مقاله است، زیرا به نظر میرسد هرگونه توصیف، تحلیل و تطبیق بیواسطه یک متفکر، و یا یک جریان و یا یک حکومت آن هم حکومتی چون حکومت حضرت مهدی(عج الله تعالی فرجه) و تطبیق آن با الگوهای معاصر حکومتی نخست نیازمند دادههایی در آنباره است و هر چه این اطلاعات و دادهها او لا به لحاظ کیفی موفقتر و ثانیاً به لحاظ کمی افزونتر باشد فرآیند تطبیق و تحلیل نیز در مطالعه بهتر این مسئله تأثیرگذارتر خواهد بود.در توضیح باید اشاره کرد که در اینجا منظور از داده، متن به مثابه الگوی حکومتی مهدی(عجل الله تعالی فرجه) با تطبیق آن بر الگوهای معاصر حکومت میباشد که در پایان چنین نتیجه گرفته میشود که الگوی حکومتی حضرت مهدی کاملترین و بیبدیلترین نوع حکومتی است که بشر تا به حال آن را ندیده است، و حکومتهای معاصر تنها شعار آن را سر لوحه برنامهها و اهداف حکومتی خویش خویش قرار دادهاند.مقدمهدر دهههای گذشته دموکراسی، توسعه، حقوق بشر و... به آرمانهای سیاسی هژمونیک تبدیل شدهاند. حکومتهایی که حداقل مدعی تعقیب رشد اقتصادی پایدار و سریع (توسعه)، مشارکت سیاسی عمومی (دموکراسی) و رعایت حقوق شهروندان خود (حقوق بشر) نباشند، مشروعیت بین المللی و ملی شدن خود را در معرض خطر قرار میدهند اما این امور تنها در حد شعاری بیش نبوده و حقیقت این است که مشکلات دایمی جهان (جنگها، عداوتها، کینهها، نابرابریها، نابسامانیها، ظلم و ستمها)، نیازها و احتیاجات ضروری بشر (در زمینه همگونی و نزدیکی فرهنگها و علوم، تربیت اخلاقی، حاکمیت سیاست فاضله و...)، ایدهها و آرمانهای همیشگی (صلح، دوستی، عدالت، نیکی، آرامش و...) تجارب گذشته انسانها (در نقص و ضعف دولتها و حکومتها، جنگها و سودجوییها) و... مستلزم این است که دولتی جهان شمول و الهی، حاکمیت را در دست بگیرد و دوگانگیها و تضادها را از بین ببرد و به خواستهها و آرمانهای فطری و واقعی بشر پاسخ دهد. این آرزوها و آمال کمال جویانه و انسانی است که تا کنون هیچ دولت و حکومتی آنها را تأمین نکرده و تنها در حکومت جهانی حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه) تحقق خواهد یافت.این حکومت در سایه نظام امامت شکل گرفته و ساسیت فاضله را راهبرد اصلی خود انتخاب خواهد کرد. و در این راستا، این مقاله مفروضه ساده معاصر را که در سر لوحه برنامهها و اهداف حکومتهای معاصر تحت عنوان اعلامیه کنفرانس جهانی حقوق بشروین سال 1993 خاطر نشان شده یعنی دموکراسی، توسعه، امنیت، رعایت حقوق بشر، آزادیهای اساسی به هم وابسته و... به چالش میکشد و نشان میدهد که تنها حکومتی که از کارکرد اصلی خود غافل نشده و درصد تأمین منافع شخص و یا گروهی خاص بر نخواهد آمد حکومت حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه) است.مباحثی در باب حکومت1ـ 1. تعریف حکومتحکومت در لغت «از کلمه حکم است که معنای اولی آن منع از فساد و منع برای اصلاح است و این معنی در تمام موارد صادق است. زیرا معانی دیگری که برای آن در نظر گرفته شده، مانند قضاوت و داوری و فرمان و امر، همه به این معنی بازگشت دارد.»[1]و در فرهنگ علوم سیاسی در مورد تعریف حکومت میگویند: «مجموعه دستگاهی که بر جامعه، اقتدار و چیرگی دارد. یعنی عبارت است از مجموعه عقیده، قانون، دولت، روابط داخلی، سازمانهای دولتی به انضمام کلیه ابزارآلات دولت، مؤسسات فرعی، منضمات و متفرعات دستگاه هیئت حاکمه، مثل روابط فرهنگی، روابط خارجی و غیره، بدون استثنای چیزی از آن.»[2]در فرهنگ صدر اسلام واژههای امارت، دولت، ملک، ولایت و سلطنت، در ترادف نسبی با لغت حکومت به معنی امروزیاش بودهاند. البته این واژهها، واژههای خاص دارای معانی و مفاهیم ارزشی یا ضد ارزشی صرف نبودهاند، بلکه در واقع لغاتی بیطرف بودهاند که گاه از آنها استفاده لغتی میشده و گاه استفاده اصطلاحی. مثلاً قرآن کریم در مورد حکومت حضرت سلیمان از کلمه ملک استفاده میکند.وَاتَّبَعُوا مَا تَتْلُوا الشَّيَاطِينُ عَلَى مُلْكِ سُلَيَمانَ؛[3]و برای نمرود هم همین اصطلاح را به کار میبرد:أَنْ آتَاهُ اللّهُ الْمُلْكَ ؛[4]اهل علم لغت شناسی معتقدند که ملک نوعی سلطنت و مالکیت سلطنتهای مردم و املاک و چیزهای ایشان است.[5]2ـ 1. ضرورت حکومت و ادله آنبیتردید ضرورت تشکیل حکومت یکی از مسلمات عقلی بشری است که قریب به اتفاق مکاتب الهی و غیر الهی بر این ضرورت مهر تأیید زدهاند. نیاز انسانها به زندگی اجتماعی و لزوم تأمین امنیت و تقسیم کار، بدون وجود مجری و قانونگذار، تحقق پذیر نبوده و نیست. به همین دلیل از ابتدای شروع زندگی جمعی و حرکت انسانها از بدویت به سوی مدنیت، موضوع تشکیل حکومت عملی مد نظر جوامع انسانی بوده، و صورت و ماهیت این حکومتها بر اساس میزان پیشرفت مدنی و تطور بشری، تکامل یافتهتر گردیده است.بنابراین نیاز جامعه به نظم اجتماعی و دستگاه حکومتی و مدیریت، از مسائل بدیهی نزد محققان و متفکران است؛ چنان که گزارشهای تاریخی و تحقیقات جامعه شناختی و مردم شناختی و نیز شواهد باستان شناسی، همگی گویای این مطلباند که جوامع بشری هیچ گاه از نهاد حکومت، دستگاه رهبری و مدیریت سیاسی و اجتماعی خالی نبوده است. در واقع برای این که جلوی هرج و مرج و توطئهها علیه امنیت جامعه گرفته شود، ضرورت برقراری نهادی به نام حکومت، که از توان کافی برخوردار باشد، امری الزامی است که باید به سامان دهی اجتماعی بپردازد.البته در بین نحلههای فکری بشری، مکاتبی نیز با وجود نهاد دولت مخالف بودهاند. برای نمونه، مارکیستها، تا پیش از ظهور جامعه کمونیستی و سوسیالیستی، دولت را نگهبان سلطه طبقاتی طبقات استثمارگر و ابزار دست آنها میدانستند و به همین دلیل در ترسیم جامعه آرمانی خود، نابودی دولت را وعده میدادند. هم چنین اندیشهوران، مکتب آنارشیسم یا سرور ستیزی در سدههای هجدهم و نوزدهم نسبت به قدرت دولتی بدبین بوده و هر گونه نهاد مبتنی بر زور و اجبار را عامل تباهی زندگی اخلاقی و اجتماعی انسان قلمداد کردهاند.بر اساس اعتقاد اینها انسان ذاتاً پاک و جامعهپذیر است، لکن سلطه و استیلای دولتی وی را فاسد و هنجار گریز میسازد اما با محور دولت مبتنی بر زور و با تأسیس جامعهای مرکب از کمونها و انجمنهای آزاد میبایست این گونه سازمانهای داوطلب و سلطه تیز جای دولت را بگیرند و بدین ترتیب جنایات در جامعه کاهش خواهد یافت، چرا که اساساً خود دولتها با اعمال زور و سلطه، مبنای منازعات و مخاصمات و در نتیجه منشأ تبهکاریها هستند. از سویی در جهان اسلام نیز برخی، فرقه خوارج را با آنار شیسم (در مخالفت با حکومت) تشبیه نمودهاند. زیرا این فرقه با شعار «لا حکم الا الله» قائل به عدم ضرورت حکومت شدند و امام علی(علیه السلام ) خطبه چهلم نهج البلاغه را در نفی اعتقاد آنها بیان فرمود.به هر حال از دیدگاه بخش اعظم فرقههای اسلامی و از جمله تشیع، حکومت امری ضروری است و در صورت انحراف آن نباید منکر اصل ضرورت این نهاد حیاتی گردید. چنان که مبحث ضرورت حکومت، در تاریخ اندیشه سیاسی مسلمانان، سابقهای طولانی دارد و پیشینه آن به مجادلات کلامی، سیاسی سده اول بر میگردد و میتوان اذعان نمود که مخالفت مقطعی خوارج با حکومت نیز یک استثنا بوده است. شاید به طور اجمالی بتوان برخی از مهم ترین ادله ضرورت حکومت در اسلام را چنین برشمرد:1 ـ 2 ـ1. دلیل عقلیدر زندگی اجتماعی انسان، منافع مادی موجب تزاحم و اختلاف میشود و رفع هرج و مرج ناشی از این امور در گرو قانون، و قانون نیز محتاج مجری است و عقل میگوید که جلوگیری از هرج و مرج و دست یابی به امنیت نیاز به تأسیس حکومت قانونی دارد و خداوند نیز پیامبران الهی را در جهت اجرای قوانین الهی فرستاد که البته برخی از ایشان در اعمال حاکمیت الهی توفیق نیافتند.2 ـ 2 ـ 1. ماهیت قوانین اسلامنگاهی اجمالی به احکام و قوانین اسلام نشان آن است که ماهیت بسیاری از این احکام، اجتماعی و غیر فردی است و مسائلی مانند جهاد، قضاوت، احقاق حقوق، امر به معروف و نهی از منکر و امور حسبه، خمس، زکات و انفال و... از جمله اموری هستند که اجر و اعمال آنها تنها در سایه ایجاد حکومت میسر خواهد بود.3 ـ 2 ـ 1. سیره عملی پیشوایان اسلامپیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) اسوه و الگو و امامانی چون علی(علیه السلام ) و امام حسن(علیه السلام ) هم زمان با فراهم شدن امکانات تشکیل حکومت، در زمان خود اقدام به تأسیس این نهاد نمودند و حتی با رحلت پیامبر(صلی الله علیه و آله) نیز هیچ کس در ضرورت حکومت شک نکرد و مسئله مورد اختلاف، نوع، میزان و شرایط صلاحیت جانشینان پیامبر بود.4 ـ 2 ـ 1. آیاتآیات بسیاری در قرآن کریم دال بر ضرورت ایجاد حکومت و تبیین ویژگیهای زمامداران و حکومت فاضله است. برای نمونه آیه 55 سوره یوسف و دیگر آیات مربوط به ماجرای حضرت یوسف، ضرورت حکومت شخصی مدیر، مدبر و آگاه را بر جوامع انسانی مخصوصاً در مواقع بحرانی آشکار میسازد. و یا در سوره ص، به خداوند به صراحت حضرت داود را به خلافت گمارده و از او میخواهد که بر مبنای حق و عدالت میان مردم حکمرانی نماید:يَا دَاوُدُ إِنَّا جَعَلْنَاكَ خَلِيفَةً فِي الْأَرْضِ فَاحْكُم بَيْنَ النَّاسِ بِالْحَقِّ؛[6]ای داود، ما تو را خلیفه در زمین قرار دادیم، پس در میان مردم به حق داوری کن.هم چنین قرآن میفرماید: الَّذِينَ إِن مَكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلَوةَ وَآتَوُا الزَّكَوةَ وَأَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَوْا عَنِ الْمُنكَرِ؛[7]این آیه به طور ضمنی بیان میکند که بر پا داشتن نماز و ادای زکات و سایر فرایض دینی تنها در سایه حکومت میسر است و انسانهای الهی و هرگاه به حکومت یابند فرایض را بر پا میدارند. البته اشاره به این آیات از باب حصر نیست و از باب احصا است.5 ـ 2 ـ 1. روایاتگرچه روایات بسیاری از پیامبر(صلی الله علیه و آله) و ائمه معصومین در باب ضرورت حکومت وجود دارد، اما شاید معروف ترین آنها سخن امام علی(علیه السلام ) در پاسخ به نفی حکومت خوارج با استناد به شعار دینی آنها، یعنی «لا حکم الا لله» است و این فرموده همان خطاب: «لا بد للناس من امیر بر او فاجر»[8] میباشد که بیانگر این حقیقت است که در درجه اول باید زمام داری عادل و نیکوکار پیدا کرد و اگر نشد، وجود زمام دار از هرج و مرج بهتر است. پاسخ امام(علیه السلام ) حاکی از آن بود که لا حکم الا لله، همان کلام قرآن است که میفرماید: «ان الحکم الا لله» آن است که قانون باید خدایی باشد و آن چه بر مردم حکومت میکند باید قانون الهی باشد، اما اجرای این قانون نیاز به مجری و حاکم دارد، لذا تا آنجا که امکان دارد باید حاکم، صالح و شایسته باشد وگرنه، به حاکم فاجر هم باید تن داد. البته در سالیان بعد خوارج از عقیده خود دست برداشتند و با قبول این اصل که به زمام دار و رهبر نیاز است با «عبدالله بن وهب راسبی» بیعت کردند[9] هم چنین در ضرورت حکومت، حضرت امیر(علیه السلام ) در جای دیگر فرمودهاند: «زمام دار ظالم و ستمگر بهتر است از فتنه و هرج و مرجی که پیوسته در جامعه وجود داشته باشد».[10]پیشوایان الهی حکومت را ابزار کارآمدی برای تحقق آرمانهای الهی میدانستند و به همین دلیل رهبری همانند امام علی (علیه السلام ) اقامه حکومت را بر خود فرض میشمردند و از شمشیر زدن برای حفظ آن از دستبرد نااهلان دریغ ننمودند و معتقد بودند که مردم بدون حکومت صالح، روی صلاح نخواهند دید: «... فلیست یصلح الرعیه الا بصلاح الولاة؛ جامعه و مردم اصلاح نمیشوند مگر آن که حاکمان اصلاح گردند.»116 ـ2 ـ1. آرای اجمالی علما و اندیشوران اسلامیقریب به اتفاق علمای اسلامی در کلیه فرقهها و مذاهب با اجماعی واحد، موضوع ضرورت حکومت را مورد توضیح و تصدیق خود قرار دادهاند و به منزله یک بدیهه و مسلم عقلی و نقلی بدان نگریستهاند. بررسی این بحث نیازمند جایگاه دیگری است و از چار چوب مقاله حاضر خارج است.3 ـ 1. ویژگیها و آرمانهای حکومتیکی از سوالات شایع در باب حکومت، ویژگیها و آرمانهای حکومت است که یک حکومت باید چه ویژگیهایی داشته باشد و آزمانهای آن چیست. برخی ایدهآلیستها حکومت را یک هدف و واحدی فوق مردم و فرد می دانستند و برخی دیگر از مکاتب و اندیشه گران سیاسی، دولت و حکومت را وسیلهای برای عمل به برخی اهداف مورد نظر جامعه انسانی به شمار میآوردند و ارزش ذاتی را مختص فرد دانسته و دولت را ابزاری مکانیکی و مصنوع دست بشر برای دستیابی به اهداف خویش محسوب مینمودند. هم چنین متفکران سیاسی از منظرهای مختلفی به آرمانها و اهداف دولت نگریستهاند. به عقیده ارسطو هدف راستین حکومت تحقق زندگی خوب است. جان لاک معتقد بود هدف حکومت خیر عمومی یا خیر نوع بشر است. آدم اسمیت بر این نظر بود که دولت سه هدف بزرگ دارد؛ نخست: حفظ حکومت و مملکت از تجاوز خارجی یا خشونت بین المللی؛ دوم: حمایت از افراد در برابر بیعدالتی یا سرکوب از سوی اعضای دیگر جامعه؛ سوم: ایجاد و حفظ آثار خاص و نهادهای عمومی که هیچ فرد یا گروهی تمایل به ایجاد و حفظ آنها ندارند.به گمان هولز ندورف اندیشه آلمانی، حکومت سه آرمان دارد؛ نخست: توسعه قدرت ملی؛ دوم: حفظ آزادی فرد؛ سوم: پیشبرد ترقی اجتماعی و رفاه عمومی.گارنر ضمن رتبه بندی ویژگیها و رتبه بندی اهداف و آرمانهای حکومت بر این باور است که هدف اصلی و اولیه و بلا واسطه دولت، حفظ صلح و نظم و امنیت و عدالت در میان افرادی است که آن را به وجود میآورند؛ هدف دوم ـ که فراتر از خواستهای فردی است ـ توجه به رفاه و تأمین عمومی آن در راستای پیشرفت و ترقی ملی است، اما هدف نهایی و آرمان عالی دولت، اعتلای تمدن بشری است.[12]به عقیده ویلسون، از مولفههای جدید برای حکومت، این اهداف را میتوان برشمرد: 1. فرضیه ارادهها و پاسخگویی به خواستهها؛ 2. کسب ترقی اخلاقی؛ 3. تحقق بیشترین سعادت برای بیشترین افراد، 4. رشد شخصیت فرد؛ 5. حفظ حقوق؛ 6. متوازن کردن و نیز حمایت از منافع.به عقیده پنوک هدفهای اصلی دولت نو در مفهوم عام عبارت اند از: تأمین امنیت، عدالت، آزادی و رفاه. این هدفها و آرمانها توجیه کننده موجودیت دولت و نیز فراهم آورنده زمینههای تکلیف سیاسیاند.[13]درباره مبحث دولت و حکومت در خصوص ویژگیها، آرمانها و الگوها و مقاصد عالیه آن در منابع اسلامی از جمله نهج البلاغه و سایر منابع به وفور مورد اشاره است و ائمه معصومین در این مقوله چنان سخن گفتهاند که از عالی ترین و ناب ترین اندیشههای سیاسی قدیم و جدید، گوی سبقت را ربودهاند. اساس ساختار و چگونگی و ویژگی و آرمانهای حکومت در نظر این بزرگان مبتنی بر اصول و ارزشهای اسلام است چنان که درباره حکومت مهدوی نیز همین ساختار حکومتی بر مبنای اصول عالیه شرع اسلام را ترسیم مینمایند که در آن حدود قدرت سیاسی، تعیین خطوط کلی سیاست جهانی، قوانین و مقررات قضایی و حقوقی، مبانی نظام فرهنگی و اقتصادی و سایر اجزای شکل دهنده حکومت ایشان برگرفته از آموزهها و دستورهای قرآن و سنت پیامبر و ائمه معصومین با عنایت به دو عنصر زمان و مکان که در عین حال کامل ترین الگوی حکومتی است، میباشد.مطالعه تطبیقی حکومت حضرت مهدی با الگوهای معاصرهمان طور که پیشتر گفته شد هیچ جامعه پیشرفته و منظمی را نمیتوان یافت که دارای حکومت نباشد چرا که حکومت و دولت از ارکان جامعه است و حتی قبایل بدوی نیز تحت هدایت بزرگ قبیله سرپرستی شدهاند. و حکومتها نیز برای رشد و پیشرفت و تعالی آن جوامع و بقای خویش نیاز به ارائه الگوهایی منسجم و هدفمند میباشند که در این قسمت برآنیم تا مطالعه تطبیقی بین حکومت حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه) با الگوهای معاصر حکومت داشته و از زوایای مختلفی این مسئله را مورد بحث و بررسی قرار دهیم.1 ـ 2. دموکراسیاولین نکته لازم در تحلیل نسبت الگوهای معاصر حکومت و مهدویت در رابطه با دموکراسی، تبیین و روشن ساختن معنای دموکراسی است. معنای لغوی دموکراسی حکومت مردم است که از ترکیب دموس (Demos) به معنای «مردم» و کراتیئن (Kratein) به معنای «حکومت کردن» به دست میآید. در اصطلاح نیز به حکومت مردم یا حکومت اکثریت تعریف و ترجمه میشود. یکی از مهم ترین خاستگاههای دموکراسی، یونان باستان است، ولی نگرش امروزی به دموکراسی، محصول تحولات جدید در غرب است. علی رغم آن، ایدئولوژیهای غیر غربی نیز، گوهر و ریشه دموکراسی را تنها به خود نسبت میدهند. گذشته از این مباحث دو الگو از مهمترین الگوهای دموکراسی در حکومت در این جا تحلیل و بررسی می شود تا ببینیم دموکراسی در حکومت مهدوی از ارزش بالایی برخوردار است یا دموکراسی در حکومتهای معاصر که داعیه پیشرفته و توسعه دارند.1 ـ 1ـ 2. دموکراسی به مثابه ارزشیکی از مهم ترین الگوهای دموکراسی «دموکراسی به مثابه ارزش» است. که در این قسم، خود دموکراسی و آرای مردم و اکثریت فی نفسه ارزش گذاشته میشود، به گونهای که انتخاب اکثریت را درست، عقلی و کاشف از خیر واقعی و مصلحت عمومی میداند.این نمونه از دموکراسی بر یک سری مبانی و مفروضات تأکید دارد؛ مانند لیاقت مردم بر حکومت خویش، پیروی بشر از عقل و منطق و اخلاق، توانایی بشر برای نیل به پیشرفت مادی و معنوی. این الگو خود به زیر مجموعههای مختلف؛ مانند پلورالیتی تقسیم میشود، که معرفتهای بشری؛ اعم از درست و نادرست، حق و باطل را به دیده احترام نگریسته و هیچ ایدئولوژیرا بر نمیتابد.2 ـ 1 ـ 2. دموکراسی به مثابه روشالگوی دوم دموکراسی «به مثابه روش» است و چنان که از نامش پیداست، این نوع از الگوی دموکراسی، انتخاب اکثریت را به مثابه یک روش و راهکار برای حکومت میانگارد. و نسبت به مدلها و قرائتهای مختلف از آن، انعطاف پذیر میباشد و الگوهای لیبرالیستی و سوسیالیستی از زیر مجموعههای آن به شمار میآیند. به جهت اهمیت ویژه دو مورد اخیر، به تعریف آنها میپردازیم.الف) دموکراسی لیبرالدموکراسی لیبرال بر اولویت و تقدم آزادی شهروندان بر دیگر ارزشها؛ مانند برابری، فضیلت مدنی و رفاه تأکید میکند. امروزه نو لیبرالهایی مانند هایک، آشکارا تصریح میکنند: این لیبرالیسم است که برای دموکراسی خط و نشان میکشد و انتخاب اکثریت نمیتواند ارزشهاي لیبرالیسم مانند آزادی شهروندان را سلب یا تهدید کند.ب) دموکراسی سوسیالیستیدموکراسی سوسیالیستی به جای «آزادی شهروندان» بر اصل «برابری و حقوق اقتصادی» آنان اهتمام میورزد و بر این باور است که دولت باید در امور اقتصادی دخالت داشته باشد و میتواند برای تأمین اصل برابری و حقوق اقتصادی، آزادیهای مردم را سلب یا تهدید کند.3 ـ 1 ـ 2. دموکراسی قانونی و نخبگانتعریف مشهور وکلاسیک دموکراسی، مشارکت اکثریت مردم در انتخاب حاکم و اداره حکومت است، لیکن در یک صد سال اخیر، برخی از فلاسفه سیاست، دو مدل دیگر پیشنهاد و طرح کردند. به موجب مدل دموکراسی قانونی: جوهر دموکراسی، نه حکومت اکثریت، بلکه حکومت قانون است. از این دیدگاه قدرت خطرناک است و لذا باید با قانون محدود شود و سوء استفاده از قدرت را نه با اکثریت بلکه با قانون میتوان کنترل کرد. حداکثر این است که این نوع از دموکراسی، نه حکومت مستقیم تودههاست بلکه وسیلهای است برای مشورت با اکثریت.نوع دیگر دموکراسی، دموکراسی نخبگان است. طراحان آن بر این باورند که اصولاً دموکراسی به معنای انتخاب و مشارکت اکثریت در حکومت، ناممکن است و توهمی بیش نیست، بلکه اصل حکومت در دست اقلیت جامعه به عنوان «نخبگان» قرار دارد. نخبه گوایان به شاخههای کلاسیک؛ مانند پارتو و موسکا و نوین؛ مانند شومپیتر و رابرت دال، منشعب شدند: نخبه گوایان معاصر یا نوین بر خلاف کلاسیک، معتقدند که قواعد دموکراسی به نظر معتبرند اما در عمل حکومت دموکراسی در دست نخبگان است.4 ـ 1 ـ 2. نسبت مهدویت و دموکراسیبعد از توضیح الگوهای مختلف دموکراسی، اکنون به تحلیل نسبت حکومت حضرت مهدی و دموکراسی میپردازیم. با توضیحی که درباره انواع دموکراسی داده شد این پرسش برای انسان پیش میآید که آیا دموکراسی مهدوی با دموکراسی معاصر سازگار است؟ بیدرنگ پاسخ این مسئله را باید از اسلام پرسید چرا که دموکراسی در حکومت مهدوی همان دموکراسی در اسلام و نسبت آن با این واژه است.الف) ناسازگای دموکراسی در حکومت مهدوی با دموکراسی به مثابه ارزشاگر طرف نسبت اسلام با دموکراسی، به مثابه ارزش باشد، باید گفت: از آنجا که اسلام خود بر یک سوی مبانی و اصول تغیبر ناپذیر تأکید دارد؛ مانند اصل حاکمیت الهی، ابزار انگاری دنیا برای سعادت اخروی و ضرورت اجرای احکام دین در جامعه. لذا نمیتواند با این دموکراسی و مبانی آن، تلائم و سازگاری داشته باشد پس دموکراسی مهدوی نیز با این نوع از دموکراسی به مثابه ارزش ناسازگار است چرا که این مسئله یعنی انتخاب اکثریت از دیدگاه آنان درست و منطقی است اما این امر با عقل سلیم سازگار نیست و تاریخ موارد بسیاری از خطای اکثریت را ثبت نموده است و یا این که رأی اکثریت در هر زمینه ولو موارد مخالفت با دین و آموزههای آن، اصل مطاع و لازم الاجرا باشد که دموکراسی مهدوی آن را برنمیتابد.ب) سازگاری مهدویت با دموکراسی به مثابه روشاگر طرف نسبت اسلام با دموکراسی به مثابه روش باشد، در این جا نمیتوان با قطع و یقین از تعارض و یا سازگاری سخن راند، بلکه باید گفت چون اصل این نوع از دموکراسی انتخاب اکثریت را نه به مثابه یک ارزش، بلکه به منزله یک روش و راهکار میپذیرد، اسلام نیز به رأی اکثریت ارج مینهد، البته برای آن یک سری شرایط و محدودیتهایی قائل است، که مهم ترین شرط آن این است که انتخاب اکثریت باید در چارچوب دین و آموزههای آن صورت گیرد. این که دموکراسی از نوع دینی در غرب وجود ندارد، باید گفت اولاً دموکراسی به مثابه روش با دموکراسی دینی و مضاف انعطاف پذیر است و سخن در اصل انطباق معیارهای دموکراسی است اما این که چنین مدلی در غرب تا کنون وجود نداشته، این دلیل بر ضعف یا بطلان نمیشود. و ثانیاً چگونه لیبرالها دموکراسی و انتخاب اکثریت را تنها در حریم اصول مکتب لیبرالی خود میپذیرند و در موارد تعارض اصل لیبرال با دموکراسی، اصول خود را مقدم و حاکم میدانند و در این صورت، کسی یا کسانی از جرح و محکومیت دموکراسی دفاع نمیکنند، اما وقتی ارزشهای دینی، دموکراسی را به منطقهای محدود کند، همه از تعارض دین و دموکراسی سخن میرانند؟ عین این سخن در دموکراسی سوسیالیستی نیز تکرار میشود.ج) سازگاری دموکراسی مهدوی با دموکراسی قانونی و نخبگانچنین قرائتی از دموکراسی را میتوان در حکومت مهدوی اجرا و تفسیر کرد چرا که حکومت حضرت مهدی نیز که بر گرفته از اسلام است در عرصه سیاست و حکومت دارای نظام سیاسی و اقتصادی خاص میباشد و بر این اعتقاد است که در جامعه باید قانون و مبانی خاص حاکم باشد. در این فرض میتوان از سازگاری حکومت مهدوی با این نوع از دموکراسی سخن گفت لیکن قانون و مبانی این نوع از دموکراسی، از مبانی دموکراسی غرب مانند لیبرالیسم متفاوت خواهد بود. هم چنین حکومت حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه) با دموکراسی نخبگان نیز قابل انطباق است چرا که اسلام چهارده سده پیش، مقام نبوت و امامت را به دلیل کمالات ذاتی اشخاص خاص، به آنان تفویض نمود و به نوعی به وجود نخبگان خاص از نوع الهی در رأس امور مردم تأکید کرد و روایات و احادیثی که در مورد حکومت حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه) وجود دارد این است که حضرت با اعتقاد به ریشه داری و کرامت انسان چه در بعد فردی و چه در بعد اجتماعی انسان را به عنوان خلیفه و جانشین خدا به روی زمین قابل اصالت و کرامت میداند.وَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ؛[14]دموکراسی حکومت معاصر ب اعتراف اندیشوران غربی چون ماکس وبر، جوزف شومپیتر، موسکا و یارتو، ریمون آرون و پرفسور لستر تا رو در بسیاری از موارد غیر منطقی و ناکار آمد وصف کردهاند که در این جا پرداختن به آنها ما را از بحث اصلی خارج میسازد اما آن چه قابل توجه است این میباشد که دموکراسی مهدوی کاستیهایی چون مشارکت نداشتن اکثریت، انتخاب نشدن حاکم از سوی اکثریت، فقدان مبنای قانونیت در نسل بعدی، هزینههای زیاد برای حکومت، تردید در ارزش اخلاقی دموکراسی، آموزشهای دروغین را به همراه ندارد بلکه با توجه به اصل شایسته سالاری و نخبه گرایی برای ایجاد حکومت مردم سالار دینی برنامه جهانی و الهی خویش را اجرا مینماید چرا که حکومت مردم سالار دینی در عصر مهدوی جامع کمالات سه عنصر دموکراسی غربی یعنی اکثریت، قانون و نخبه گرایی است در عین این که به دلیل الهی بودن حکومت از کاستیهای دموکراسی غرب مصون است.2 ـ 2. صلح و امنیتصلح و تأمین امنیت از جمله عمده ترین نگرانیها و از پایههای اساسی الگوی حکومتها محسوب میشود. به ویژه در حکومتهای معاصر که روابط سنتی و سخت افزاری امنیتی جهان که سالهای طولانی بر گرایشها و رویکردهای فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و هم چنین منازعات منطقهای اعتبار خود را از دست داده و در مقابل سرعت تحولات و افزایش وابستگی متقابل اقتصادی در جهان بدون مرز و سهم خواهی کشورها از آن چه که در آینده ساخته خواهد شد، یکی از منابع اصلی بروز تنش و نزاع میان قدرتهای بالقوه و بالفعل جهان شده است. اما آن چه در این میان حائز اهمیت است این نکته میباشد که نوع رویکرد حکومتها به مفاهیم صلح و امنیت، تأثیر به سزایی در نحوه تنظیم آرمانها، هدفها، منافع، مصالح، ارزش، سیاستها، رویکردها و راهبردها و توزیع منابع و زمان داشته و دارد. بر اساس همین تفاوت در نگرشها و بینشهاست که سطوح تعامل و تقابل میان افراد، گروهها و حکومتها تعریف میشود. در واقع هر حکومت باید در برقراری صلح بکوشد و بر اساس برداشت خود از امنیت، رفتار خود را با سایر دولتها و حکومتها تعریف نماید. این نوع رویکرد در عصر جدید، آشکار مجموعه رفتارهای حکومتها را در ابعاد ملی، منطقهای و بین المللی نشان میدهد.1 ـ 2 ـ 2. حوزههای امنیت در الگوی حکومتهای معاصرقبل از بررسی حوزههای امنیت در الگوی حکومتهای معاصر نخست امنیت را تعریف مینماییم. ریشه امنیت در لغت از امن، استیمان، ایمان و ایمنی و به مفهوم اطمینان و آرامش در برابر خوف، ترس، رعب، نگرانی و ناآرامی است. امنیت دارای ابعاد عینی و ذهنی و روانی است. به عبارت دیگر، امنیت، هم شامل اطمینان و آرامش فیزیکی و هم آرامش روحی و روانی است. با توجه به این بعد: «امنیت عبارت از حفاظت در برابر خطر (امنیت عینی)، احساس ایمنی (امنیت ذهنی) و رهایی از تردید (اعتماد به دریافتهای شخصی) میباشد.»[15]آن چه در آغاز در بحث امنیت مطرح میشد، فراغت از جنگ و درگیری مسلحانه و برخوردهای خشونت آمیز نظامی و در نهایت دست یابی به صلح بود. با این تصور، تهدید نظامی مهم ترین عامل بر هم زننده امنیت به شمار میرفت و به تبع آن مهم ترین وظیفه حکومتها، افزایش قدرت نظامی و توان دفاعی بود. با وجود همه اهمیتی که امنیت نظامی داراست، این بعد از امنیت، اهمیت درجه اولی خود را از دست داده چرا که در قرن بیستم در میان حکومتهای معاصر از میان آن دسته از حکومتهایی که در میان قدرتهای برتر جهان قرار دارند امنیت به ترتیب اولویت بر اساس ابعاد نظامی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و نظامی تعریف شد. با چنین برداشتی از امنیت در دنیای امروز درون حکومتهای معاصر میتوان امنیت را در حوزههای زیر مورد بررسی و تحلیل قرار داد.الف) شخصی و فردی: اگر حکومتها در تصویب قوانین و اجرای آن دقت کافی را داشته باشند امنیت فرد در زندگی شخصی خود تحقق مییابد چرا که امنیت فردی و شخصی عنصری از عناصر آزادی فرد است که آنان را از حبس، بازداشت و کیفرهای استبدادی در امان نگاه میدارد.ب) امنیت عمومی: فعالیتی حکومتی که هدفش استقرار امنیت در کشور است و این فعالیتها متضمن کارها و اعمال دفاع اجتماعی و مدنی، تنظیم عبور و مرور، رعایت آداب عمومی و اطفای حریق است. در این سطح، استقرار امنیت صفتی لازم برای تولید و آسایش همگانی به شمار میرود.ج) امنیت اجتماعی یا تأمین اجتماعی: این حوزه به دو معنا به کار برده میشود:نخست، مصون بودن و حالت فراغت عموم افراد جامعه از تهدیدات و اقدامات خلاف قانون شخص، گروه و دولت و دوم پیش بینی و تدارک کمک حکومت برای تأمین نیازهای مردم و در نتیجه فقدان بیماری، کاهش بیکاری و....د) امنیت ملی: فعالیتها و تمهیداتی است که از سوی حکومت به منظور استقرار امنیت در ابعاد مختلف در کشور صورت میگیرد. در این صورت لازمه تحقق امنیت ملی، تحقق و استواری امنیت داخلی و عمومی است که ارتباط وثیقی با آزادیها و نهادهای مدنی مییابد.و) امنیت سیاسی: مراد از امنیت سیاسی، اطمینان شهروندان به احقاق حقوقشان از سوی حکومت است. افراد جامعه هنگامی که از امنیت شخصی، عمومی و اجتماعیشان از جانب دولت اطمینان حاصل کنند، به امنیت سیاسی دست یافتهاند. وظیفه حکومت در این مورد این است که در مراحل مختلف قانون گذاری، قضاوت و اجرای قوانین، بیطرفی خود را نسبت به شهروندان حفظ نماید و شهروندان نیز از این بیطرفی اطمینان حاصل کنند.2 ـ 2 ـ 2. حکومت مهدوی و صلح و امنیتبرای درک تبیین امنیت در حکومت حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه) به چند نمونه از روایات در این زمینه بسنده مینماییم. چرا که حکومت حضرت در اثر ایجاد امنیت به صلحی فراگیر در سطح جهان میرسد که نظیر آن در هیچ حکومتی حتی با داشتن داعیه رعایت حقوق بشر دیده نشده است.الف) امنیت فردی: در قسمتی از حدیثی که از امام صادق(علیه السلام ) نقل شده میخوانیم: «اذا قام قائم... امنیت به السبل؛ هنگامی که قائم قیام کند... جادهها در پرتو وجودش امن و امان میگردد.»[16]هم چنین حضرت علی(علیه السلام ) فرمود: «اگر قائم ما قیام کند. .. پرندگان و چهارپایان در آشتی به سر برند و تا آن جا که زنی از عراق به شام میرود و هر جا پا میگذارد سرسبز است و در حاکی که زینت او بر سرش میباشد هیچ (انسان) و درندهای مزاحم او نمیشود.»[17]ب) امنیت اجتماعی: در حکومت جهانی حضرت مهدی در جامعه امنیتی حاکم میشود که بیم و هراس و دلهره مفهومی ندارد، کسی بیدلیل نمیترسد و هیچ کسی در هر مقام اجتماعی که باشد نمیتواند به اشخاص پایین دست خویش زور بگوید و در مسیر زندگی و پیشرفت کسی مانع تراشی نماید. در سايه امنيت اجتماعي محصول كار و كوشش افراد، نصیب خودشان میگردد. در عصر حکومت مهدی(عجل الله تعالی فرجه) هم چنین اشاره شده است که نادرستی و دغلبازی در کار نیست و باز نامردیها و نیرنگ بازیها رونقی ندارد، همه تلاشها و فعالیتهای مردم در سایه امنیت کامل و بر محور درستی و انسانیت، استوار است. حضرت همه معیارها و ضوابط غیر انسانی را کنار میزند و هراس انگیزان را در جوامع بشری نابود میسازد، اعمال نفوذها، سلطه طلبیها و قانون شکنیها را نفی میکند و حرکت جامعه و روابط اجتماعی را بر پایه قانون و عدل و احترام به حقوق و ارزشهای انسان، استوار میسازد.[18]ج) امنیت جهانی: امام صادق(علیه السلام ) میفرماید این آیه وَلَيُبَدِّلَنَّهُم مِّن بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً،[19] درباره حکومت امام زمان است و سپس ادامه میدهند:در آن زمان چنان چنان امنیتی بر سراسر جهان گسترده میشود که از هیچ چیز به چیز دیگر، زیان نمیرسد، ترس و وحشتی به چشم نمیخورد. حتی جانوران و حیوانات در بین مردم رفت و آمد میکنند و نسبت به یکدیگر آزاری ندارند.[20]ایمان نیز که آرام بخش دلهاست سایه خود را بر جامعه مهدوی میافکند. فضای آن جامعه، سرشار از اعتماد و اطمینان به یکدیگر در سطح جهان است در پرتو کلمه توحید دلها به هم نزدیک و ضریب ناامنیها به صفر میرسد.[21]د) امنیت حقوقی و قضایی: پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) میفرماید:در حکومت حضرت مهدی کار در باز پس گرفتن حقوق و ایجاد امنیت بد آنجا میرسد که حتی اگر در بن دندان انسانی چیزی باشد، آن را پس میگیرد تا به صاحبش برگرداند.[22]امام صادق(علیه السلام ) نیز میفرماید:در عصر مهدی حضرت برای هر کشوری از کشورهای جهان فرمانروایی میفرستد و به او میگوید: دستورالعمل تو در کف دست تو میباشد هرگاه حادیهای برای تو روی دهد که حکم آن را نفهمی و ندانی چگونه در موردآن قضاوت کنی، به کف دستت نگاه کن و به آن چه در آن است عمل کن.[23]حضرت علی(علیه السلام ) هم چنین فرمودند:او (مهدی) قاضیان زشت کردار را بر کنار میکند.[24]و) امنیت مالی، جانی، ناموسی: از روایت طولانی حضرت علی(علیه السلام ) در این زمینه چنین استنباط میشود که: در حکومت مهدوی ربا برداشته میشود، زنا از بین میرود، ریا و خودنمایی دیده نمیشود، اشرار به هلاکت میرسند و از دشمنان کسی باقی نمیماند. دین و آیین رونق مییابد. نمازها با جماعت خوانده میشود، اما تنها رعایت میشود. در روایت فوق هم به امنیت مالی اشاره شده مانند از بین رفتن رباخواری و خیانتهای مالی، و هم امنیت جانی مانند سالم ماندن از شروران، چون اشراری باقی نمیماند و همین طور به امنیت ناموسی اشاره دارد که در آن زمان بساط بیعفتی برچیده میشود و از همه مهمتر امنیت دینی و معنوی کاملی برقرار میشود.هـ) امنیت روحی و روانی: امام علی(علیه السلام ) فرمودند:(مهدی) دست خود را بر سر بندگان (خداوند) خواهد کشید، پس هیچ مومنی باقی نمیماند جز آن که قلبش محکمتر از پاره آهن گردد و به او نیروی چهل مرد را عنایت فرماید.[25]3 ـ 2 ـ 2. امنیت فراگیر در حکومت مهدوی در مقایسه با حکومتهای معاصربا توجه به روایات مطرح شده در باب جایگاه، ابعاد و حوزههای امنیت در حکومت مهدوی میتوان چنین گفت که امنیت در حکومت حضرت با سایر حکومتها نه تنها دارای کمبودی نیست بلکه برتریهای فراوانی دارد چرا ک امنیت در حکومت ایشان در حوزههای مربوطه و نیز اولویت بندی و تعیین تقدیم و تأخیر هر یک مبتنی بر آموزههای اسلامی است. در سایر حکومتها سازکار و کارها و اشکال امنیت تنها بستگی به حوزه حکومتی آن کشور دارد اما در حکومت جهانی حضرت مهدی چنین نیست بلکه با توجه به اصل کرامت انسانی، حقوق انسانی و تأمین نیازهای دنیوی در دستور کار حکومتی حضرت امنیت مشاهده میشود و این عالیترین سطح از امنیت است که امروزه میتوان بر آن تأکید داشت چرا که متاسفانه در حکومتهای عصر حاضر رقابتهای بیهدف و ناسالمی که در بین حکومتها به وجود آمده جو ناآرام و متشنجی را به ارمغان آؤرده و ملتها را درگیر خویش نموده است. و در نتیجه گفتمان مهدوی در حکومت عصر ظهور در بحث از امنیت در قیاس با حکومتهای معاصر چند ویژگی ممتاز دارد که به طور اجمالی عبارتند از:1. رویکردی ایجابی تا سلبی به امنیت دارد.2. در بحث از امنیت سازی، دارای طرحی کامل و چند منطقی متناسب با سطوح فعالیت انسان و نیازهای وی است و هرگز تک منطقی و ساده با آن برخورد نمیکند.3. به فرد و جایگاه سازنده وی در معادلات امنیتی تأکید ویژه دارد و از همه مهمتر با توجه به این که ساختار امنیتی حکومت حضرت به دلیل اتصال قدرت سیاسی به منبع الهی ((الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِن دِينِكُمْ فَلاَ تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِ))،[26] از كارآمدترين سطح امنيتي. .. ميان اهل تورات با تورات و ميان اهل انجيل با انجيل و ميان اهل زبور با زبور و ميان اهل قرآن با قرآن داوري ميشود.3 ـ 2. رفاه و آسايشمفهوم رفاه اجتماعي (Social welfare) و دولت رفاه عمومي (state welfare) همچون بسياري از مفاهيم علوم اجتماعي و انساني سهل و ممتنع است. سهل است زيرا هر شخصي كه به هر حال با چند كتاب علوم اجتماعي آشنا باشد ـ برداشتي از آن را در ذهن دارد اما با كنكاش بيشتر درباره اين مفهوم سادگي و سهولت اوليه رنگ ميبازد و مباحث و نگاههاي گوناگوني مطرح ميشود كه مفهوم رفاه اجتماعي را به كلاف در هم تنيده تبديل ميكند به گونهاي كه صاحبنظران در اين موضوع معتقدند بعضي از كتابها يا مقالاتي كه پيرامون اين مفهوم نگاشته شده يا يد يك انسان از آن بگذرد تا براي همگان قابل هضم شود.[27]مفهوم رفاه ارتباط تنگاتنگي با توزيع درآمد دارد به گونهاي كه تغييرات رفاه افراد وابستگي خاصي به سطوح درآمدي آنها دارد و لذا شاخصهاي ارائه شده در مورد رفاه اجتماعي در علم اقتصاد عمدتاً از شاخصهای نابرابری توزیع درآمد تبعیت میکنند.میزان رفاه اجتماعی خانوارها به میزان درآمد آنها بستگی دارد و توزیع متناسب درآمد میتواند باعث افزایش رفاه اجتماعی در کل جامعه و برای اکثریت خانوارها گردد و از سوی دیگر در این میان نابرابری اجتماعی عبارت است از تفاوتهای رتبهای افراد جامعه که مستند به اعتبار اجتماعی است و از مناسبات اجتماعی ناشی میگردد، همانند فقیر و ثروتمند. و تردیدی نیست که بدترین اسارت برای بشر فقر و گرسنگی است که لحظهای آسایش و آرامش برای وی باقی نمیگذارد و زمینههای ر شد و تکامل علمی و معنوی او را نابود میسازد، و همواره انسان را در اندیشه سیر کردن شکم و پوشاندن بدن و دستیابی به سایبان و بهبودی از درد و بیماری، گرفتار میکند و فرصتی باقی نمیگذارد تا انسان به نیازهای روحی و معنوی بیندیشد و برای رشد علمی خویش اقدامی انجام دهد.1 ـ 3 ـ 2. ادعای لیبرال در ایجاد الگوی رفاه و آسایششکی نیست که واقعیت امر برای بشر امروز این است که منابع اقتصادی و کشاورزی و نعمتهای خدادادی به قدری وجود دارد که زندگی او را به راحتی تأمین کند و وی بر اثر گرسنگی و فقر و نداری گرفتار نابودی نشود، ولی تصاحب ثروتها توسط عدهای خاص، و تسلط قدرتها بر جهان از یک سو و صرف بودجههای سنگین برای امور نظامی و تسلیحاتی و همین طور هزینههای سرسامآور دستگاههای تبلیغاتی و امور وابسته به آنها، و هزینههایی که صرف رقابتهای ناروا در این صحنهها و امثال آن شده است و نیز هزینههایی که صرف تجملات و تزیینات ناروا میشود از سوی دیگر باعث تورم جهانی، و فقر و گرسنگی و عقب ماندگی شده است با این حال هنوز حکومتها به ویژه جوامع غربی داعیه اجرای الگوی تأمین رفاه و آسایش را برای انسان امروز فریاد میزنند و چنین استدلال میکنند که لیبرالیسمع یگانه الگوی موفق و مناسبشان و حال جوامع بشری است که به ناچار تمام انسانهای خردمند نیز آن را سودمند میدانند.این استدلال در حالی صورت میگیرد که سودمندی همگانی لیبرالیسم هم چنان در هاله ابهام و چون و چرا قرار دارد! وجود بحرانهای فکری و معنوی در جهان لیبرال، تشدید فقر و نابرابری در سایه حاکمیت لیبرالیسم و ظهور بحران معنا و هویت، ادعای مزبور را با تردیدهای جدی روبهرو میسازد و نیز اندیشه این امر ـ لیبرالیسم ـ از منظر عدالت اجتماعی با چالش جدیدی روبهرو است. زیرا اصل اساسی لیبرال پذیرش نابرابری است و جهت ایجاد رقابت اقتصادی به تشویق نابرابری و ترویج آن میپردازد.2 ـ 3 ـ 2. حکومت مهدی، رفاه و آسایشفراهم آوردن رفاه و آسایش و ایجاد شرایطی که در آن، آحاد جامعه جهانی، کفاف زندگی داشته و اضطراب و نگرانی از این ناحیه احساس نکند در سر لوحه برنامههای کاری حکومت حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه) قرار داشته چنان که با بررسی احادیث عصر ظهور میتوان به این مهم دست یافت که اصلاحات اقتصادی و رفاه مردم جهان از جمله مسائلی است که بیشترین تأکید بر آن شده است که با این اصلاحات، نا به سامانیها سامان یافته و نیازها برآورده شوند و رفاه اقتصادی و آسایش معیشتی بر تمام زوایای زندگی بشر پرتو افکند. طبق احادیثی که از پیشوایان دینی درباره حکومت امام زمان به ما رسیده است، تأمین زندگی و رفاه در عصر ظهور به حدی میرسد که اگر از مسلمانان کسی در بردگی باشد، به دست امام(علیه السلام ) خریده و آزاد میگردد: حضرت سالی دو بار به مردم، مال میبخشد و در ماه نیز دو بار، امور معیشتی مردم را تأمین مینماید تا نیازمندی به زکات پیدا نشود، تا جایی که مردم، زکات مالشان را در کیسهها میگذارند و کنار کوچه قرار میدهند، ولی کسی پیدا نمیشود که آنها را بردارد و استفاده کند ثروتهای غصب شده نیز از غاصبان گرفته میشوند و مهدی، حق هر حقداری را میگیرد و به او میدهد. هم چنین با ظهور حضرت و ایجاد حکومت ایشان که به نابودی ابرقدرتها میانجامد تمام بودجههای سنگین امور نظامی، و تبلیغاتی و تهاجم فرهنگی و تجملات و... صرف زندگی تمام بشریت خواهد شد و خارج شدن ثروت از دست عدهای خاص و توزیع عادلانه آن بین همه مردم باعث وفور نعمتها و خود کفایی جامعه واحد جهانی در دوران حکومت عدل جهانی خواهد شد.اما آن چه در این میان قابل توجه است این امر میباشد که رفاه و آسایش در حکومت مهدوی از نوع رفاه حکومتهای معاصر که با شعار دموکراسی لیبرال و فریاد شعار رفاه اجتماعی میباشد نیست چرا که بر اساس آمارهای موجود در جهان کنونی 80 درصد منابع اقتصادی فقط در اختیار 20 درصد جامعه بشری قرار دارد و آن چه واقعیت دارد این است که مواهب در اختیار تعدادی از انسانها و بخشی از جوامع بشری قرار داشته و این امر سبب افزایش بیعدالتی و فقر جمعیت فراوانی از جامعه بشری خواهد شد.4 ـ 2. آزادیمسئله آزادی از اساسیترین بحثهای زندگی آدمی است که از دیرگاه مورد توجه بوده است. اهمیت آزادی از آن روست که آزادی خواسته همه انسانهاست و همه دوست دارند آزادد زندگی کنند و در زندگی از قدرت انتخاب برخوردار باشند؛ اما با این تفاسیر این پرسش مطرح است که چرا تا کنون بشر به یک برداشت و تفسیر واحد و مورد اجماع از آزادی دست نیافته است و تلقیهای گوناگون از آزادی رواج دارد. به نوشته آیزا یا برلین: در تاریخ بشر همه اخلاقیون آزادی را ستودهاند.اما حقیقت آن است که هرگز آزادی واقعی نصیب بشر نگشته و تنها حکومتها آن را به عنوان یکی از شعارها و الگوهای خویش قرار دادهاند چنان که امروزه برخی از این حکومتها آزادی را برای انسان در حد آزادی جنسی و حیوانی تعبیر نموده و انسان را در حد یک حیوان بیبند و بار سقوط دادند و این مدعیان آزادی را تا حدی که به نفع خود آنهاست مد نظر قرار دادهاند. از باب نمونه در مهد به اصطلاح آزادی یعنی فرانسه، انسان آزاد است هر کار خلاف انسانی انجام دهد، و حتی هم جنس بازی آزادی و قانونی است ولی پوشیدن روسری و داشتن حجاب که انتخابی است برای حفظ عفت و نجابت آزاد نیست و همین طور در سایر کشورهای به اصطلاح پیشرفته در حکومتهای آنها در یک کلام انسان امروز نه آزادی فکری دارد و نه آزادی معنوی، نه آزادی انتخاب و ابراز و بیان و از همه مهمتر اسیر خواستهای مختلف حیوانی خویش گشتهاند.1 ـ 4 ـ 2. حکومتهای معاصر و آزادیدر فلسفه سیاسی حكومتهاي غرب مفهوم آزادي هم در مورد رابطه ميان آدميان (شهروند و حاكم و هم در مورد شرايط كلي زندگي سياسي به كار رفته است. دو ديدگاه كلي ابزار وار و انداموار دولت هم درباره معنا و ماهيت و حدود آزادي تفاسير جداگانه و متفاوتي عرضه نمودهاند. در ديدگاه ابزار وار حكومت، آزادي به معناي فقدان اجبار و سلطه خارجي بر فرد تفسير ميشود كه همان مفهوم آزادي منفي است. اين مفهوم را به بهترين وجه ميتوان در رساله آزادي[28] يافت. به گفته ميل تنها آزادي كه شايستگي اين نام را دارد اين است كه هر كس به شيوه خاص خودش مصلحت خويش را دنبال كند ب�
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 4664]
صفحات پیشنهادی
مطالعه تطبيقي حكومت حضرت مهدي ( علیه السلام ) با الگوهای ...
مطالعه تطبيقي حكومت حضرت مهدي ( علیه السلام ) با الگوهای معاصر حکومت-مطالعه تطبيقي حكومت حضرت مهدي(علیه السلام) با الگوهای معاصر حکومت نويسنده:شهرزاد ...
مطالعه تطبيقي حكومت حضرت مهدي ( علیه السلام ) با الگوهای معاصر حکومت-مطالعه تطبيقي حكومت حضرت مهدي(علیه السلام) با الگوهای معاصر حکومت نويسنده:شهرزاد ...
مطالعه تطبیقی حکومت حضرت مهدی (علیه السلام) با الگوهای
مطالعه تطبیقی حکومت حضرت مهدی (علیه السلام) با الگوهای-مطالعه تطبیقی ... مطالباین تحقیق بنام ((مطالعه تطبیقی حکومت مهدی (ع) با الگوهای معاصر حکومت و دمکراسی و. ... فصل چهارم: تحلیل مطالب، شامل، مباحثی پیرامون مسایل حکومتی، فصل پنجم: ...
مطالعه تطبیقی حکومت حضرت مهدی (علیه السلام) با الگوهای-مطالعه تطبیقی ... مطالباین تحقیق بنام ((مطالعه تطبیقی حکومت مهدی (ع) با الگوهای معاصر حکومت و دمکراسی و. ... فصل چهارم: تحلیل مطالب، شامل، مباحثی پیرامون مسایل حکومتی، فصل پنجم: ...
امام صادق علیه السلام علم را چگونه تعریف میکند؟
امام جعفر صادق علیه السلام در مورد مسائل مختلف تعریفهای بسیاری دارد، ایشان علم ... مطالعه تطبيقي حكومت حضرت مهدي ( علیه السلام ) با الگوهای معاصر حکومت-مطالعه .
امام جعفر صادق علیه السلام در مورد مسائل مختلف تعریفهای بسیاری دارد، ایشان علم ... مطالعه تطبيقي حكومت حضرت مهدي ( علیه السلام ) با الگوهای معاصر حکومت-مطالعه .
مردم به قانونگذاران حكومت دینی فعلیت میبخشند اما مشروعیت ...
مطالعه تطبيقي حكومت حضرت مهدي ( علیه السلام ) با الگوهای معاصر حکومت-مطالعه ... (حقوق بشر) نباشند، مشروعیت بین المللی و ملی شدن خود را در معرض خطر قرار میدهند ...
مطالعه تطبيقي حكومت حضرت مهدي ( علیه السلام ) با الگوهای معاصر حکومت-مطالعه ... (حقوق بشر) نباشند، مشروعیت بین المللی و ملی شدن خود را در معرض خطر قرار میدهند ...
الگوی نیکوکاری
مطالعه تطبيقي حكومت حضرت مهدي ( علیه السلام ) با الگوهای ... مطالعه تطبيقي حكومت حضرت مهدي ( علیه السلام ) با الگوهای معاصر حکومت-مطالعه ... باید زمام داری عادل و ...
مطالعه تطبيقي حكومت حضرت مهدي ( علیه السلام ) با الگوهای ... مطالعه تطبيقي حكومت حضرت مهدي ( علیه السلام ) با الگوهای معاصر حکومت-مطالعه ... باید زمام داری عادل و ...
بررسی ساختار نظامهای سیاسی معاصر با حکومت حضرت علی
... سیاسی معاصر با حکومت حضرت علی(علیه السلام) وآر حضرت مهدی (علیه السلام) ... مبنایی جهت مطالعه تطبیقی حکومت حضرت مهدی(عج) با الگوهای معاصر حکومت مورد نظر قرار دهد. ... در قرون جدید علاوه بر معیار عددی، ملاک تفکیک و رابطه ی قوای حکومتی با ...
... سیاسی معاصر با حکومت حضرت علی(علیه السلام) وآر حضرت مهدی (علیه السلام) ... مبنایی جهت مطالعه تطبیقی حکومت حضرت مهدی(عج) با الگوهای معاصر حکومت مورد نظر قرار دهد. ... در قرون جدید علاوه بر معیار عددی، ملاک تفکیک و رابطه ی قوای حکومتی با ...
حكومت مهدي (عج) آرمانها، هدفها و برنامهها
مطالعه تطبيقي حكومت حضرت مهدي ( علیه السلام ) با الگوهای ... مطالعه تطبیقی حکومت مهدی با الگوهای معاصر به عنوان محور دوم با زیر ساختهایی چون: ... یا یک حکومت آن هم ...
مطالعه تطبيقي حكومت حضرت مهدي ( علیه السلام ) با الگوهای ... مطالعه تطبیقی حکومت مهدی با الگوهای معاصر به عنوان محور دوم با زیر ساختهایی چون: ... یا یک حکومت آن هم ...
حكومت جهانى امام عصر و نظریه جهانىشدن در عصر ما (3)
حكومت جهانى امام عصر و نظریه جهانىشدن در عصر ما (3)-حكومت جهانى امام عصر و ... به همین جهت قصد بر این است كه در ادامه سخن، پارهاى از ویژگىهاى دولت كریمه حضرت مهدى و حكومت جهانى ... (3) • در جاى دیگر امام صادقعلیه السلام ضمن پاسخ به سؤالهاى مفضل و قابل .... الف:امامت الگوی حکومت جهانی مهدویاین الگو با توجه به سیره و روش حکومتی امام ...
حكومت جهانى امام عصر و نظریه جهانىشدن در عصر ما (3)-حكومت جهانى امام عصر و ... به همین جهت قصد بر این است كه در ادامه سخن، پارهاى از ویژگىهاى دولت كریمه حضرت مهدى و حكومت جهانى ... (3) • در جاى دیگر امام صادقعلیه السلام ضمن پاسخ به سؤالهاى مفضل و قابل .... الف:امامت الگوی حکومت جهانی مهدویاین الگو با توجه به سیره و روش حکومتی امام ...
انتظار، دولت اسلامی و جهانی شدن
در این نوشتار سعی شده است، الزامات عملی و ابعاد کاربردی هر کدام از این محورها با توجه به .... در این میان، ویژگی انتظار ظهور مهدی علیه السلام، این است که این انتظار، علاوه بر ... های جاهلیت مدرن معاصر، نام مقدس مهدی(عج) و انتظار ظهور آن حضرت، چنان سترگ، درخشان و .... مراد از دولت اسلامی، نظام سیاسی- حکومتی است که عنصر دین(اسلام)، هم منشأ ...
در این نوشتار سعی شده است، الزامات عملی و ابعاد کاربردی هر کدام از این محورها با توجه به .... در این میان، ویژگی انتظار ظهور مهدی علیه السلام، این است که این انتظار، علاوه بر ... های جاهلیت مدرن معاصر، نام مقدس مهدی(عج) و انتظار ظهور آن حضرت، چنان سترگ، درخشان و .... مراد از دولت اسلامی، نظام سیاسی- حکومتی است که عنصر دین(اسلام)، هم منشأ ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها