واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: سیاست > چهره ها - عضو شورای مرکزی فراکسیون اصولگرایان در این گفتوگو به تفاوت نظرات مولوی و ارشادی ولیفقیه پرداخته است نسرین وزیری: او که درحال حاضر نیز پیام رهبری به مجلس هشتم برای ارائه رأی اعتماد به وزرای دولت دهم را نوعی توصیه و پیام ارشادی میداند، چندان تمایلی به مقایسه این دو پیام تاریخی به مجالس شورای اسلامی ندارد. نماینده تهران تنها به این نکته اکتفا میکند که در مجلس اول واکنشهای تندی نسبت به پیام امام شکل گرفت اما در این مجلس شاهد چنین واکنشهایی از سوی نمایندگان نبودیم. اگرچه کار بررسی صلاحیت کابینه دهم هفته گذشته به پایان رسید اما حرف و حدیثها درباره چرایی رأی مجلس به 18 وزیر پیشنهادی همچنان ادامه دارد. کمااینکه محمدرضا باهنر نایبرئیس مجلس که از همان زمان معرفی کابینه با عدم ارائه اعتماد به 5 تا 6 وزیر پیشنهادی را پیشبینی کرده بود، اخیراً اعلام کرد که اگر پیام رهبری نبود، 9 وزیر رأی نمیآوردند؛ تحلیلی که علی مطهری هم آن را بهنوعی تأیید کرد و از احتمال عدم ارائه رأی اعتماد به 7 تا 8 وزیر پیشنهادی در صورت عدم ارائه پیام رهبری سخن گفت. اما در مقابل نمایندگان حامی دولت بهویژه طیف فراکسیون انقلاب اسلامی بر این باورند که مجلس ولایی از همان زمان که متوجه تمایل رهبری شده بود، تصمیمش را برای ارائه رأی اعتماد به وزرای کابینه گرفته بود و اساساً پیشبینیهای امثال باهنر و موضعگیری اخیر وی، نوعی فرار رو به جلو است تا سخنان قبلی خود را توجیه کنند. آنچه در ادامه میآید، مشروح گفتوگو با عضو جامعه روحانیت مبارز و عضو شورای مرکزی فراکسیون اصولگرایان است که طی آن به ریشهیابی تفاوت نظر نمایندگان نسبت به پیام رهبری و مولوی و ارشادی خواندن آن پرداختهایم: شما در سومین جلسه از بررسی صلاحیت وزرا در مجلس نسبت به پیام ارائه شده از سوی رهبری برای ارائه رأی اعتماد به آنها تذکر دادید. برخی پیام ارائه شده از سوی ایشان را ارشادی خواندهاند که لازمالاتباع برای نمایندگان نبوده است. شما هم چنین نظری دارید؟ بنده در آن تذکر هم گفتم که مقام معظم رهبری بیاناتی دارند که نسبت به وظایف مردم و مسئولان از محکمات تلقی میشود. از جمله درخصوص دیدگاههای خود ایشان نسبت به اداره امور و نسبت به وظایف مسئولان فرمودهاند که هر جا من لازم بدانم، شخصاً اظهارنظر خواهم کرد و با صراحت موضع خودم را بیان خواهم کرد و نیاز به سخنگو ندارم. ایشان همچنین گفتهاند که اگر جایی نیازی به تذکر نباشد و نظرشان متفاوت از نظر دیگران باشد، آنها موظفند بر اساس کسب حجت عمل کنند. یعنی هرجا به نتیجه رسیدند، رأی و نظرشان را بدهند و آنها را اعمال کنند. در اینگونه موارد دانستن نظر رهبری برای شنوندگان حجت نیست. همینجا در حاشیه عرض کنم که گاهی مسئولان در وظایفشان به تردیدهایی دچار میشوند که ممکن است دانستن نظر مقام معظم رهبری منجر به رفع تردید در تصمیمگیریشان شود. در این صورت از راه شنیدن نظر ایشان نوعی حجت برای آنها فراهم میشود. در مورد کابینه دهم هم نظر ایشان برای رفع تردید نمایندگان اعلام شد؟در قضیه رأی اعتماد به وزرای پیشنهادی، آنچه از سوی معظمله نقل شد، جنبه توصیهای داشت که فرموده بودند «اگر کسی نظر مرا بخواهد،من تمایل دارم کابینه رأی بیاورد.» و این نظر چگونه به نمایندگان رسید؟از طریق آقای لاریجانی؛ رئیس مجلس. گویا ایشان در جلسه غیرعلنی صبح پنجشنبه از این پیام رهبری خبر داده بودند اما حرف و حدیثها درباره این پیام از روز چهارشنبه در مجلس مطرح شد.ایشان در همان جلسه روز چهارشنبه پیام رهبری را به برخی نمایندگان ابلاغ کرده بودند و در جلسه پنجشنبه به شکل عام آن را به همه نمایندگان توضیح دادند. در مورد اینکه این نظر رهبری برای نمایندگان تکلیفآور بوده است یا نه بین نمایندگان اختلافنظرهایی وجود دارد. برخی اجرای آن را ضروری خوانده و برخی همچون شما آن را نوعی توصیه میدانند. ریشه این تفاوت دیدگاه در چیست؟به نظر من نظر رهبری حجت نبود و تکلیف نمیآورد. ایشان تصریح کرده بودند که «امر نمیکنم ولی مایلم که این کار بشود» این روشن است که اگر افراد به نتیجهای متفاوت رسیده باشند و برایشان قطعی باشد، باید به تکلیفشان عمل کنند اما اگر حالت تردید دارند، این تمایل کمک میکرد که این تردید رفع شود. با پیام رهبری این تردید رفع شد؟ به ویژه در مورد وزرایی که ناشناخته بودند یا شبهات زیادی درباره ایشان مطرح بود؟پس از این پیام برخی این تردید را داشتند که چگونه باید به این پیام واکنش نشان داد اما تذکر من موجب شد که این تردید دوم رفع شود و نمایندگان همچنان به بیان نطقهای مخالفشان ادامه دهند چون در آن تذکر یادآور شدم که نظر رهبری توصیه بوده است نه یک حکم و دستور. یعنی برخی نمایندگان در نظر داشتند که به استناد این نظر رهبری دیگر به مخالفت با وزرای معرفی شده نپردازند؟بله! پس از انتشار خبر این پیام در مجلس، فضا به سمتی میرفت که اظهارنظر مخالف و موافق حذف شود و مجلس یکراست به بررسی کابینه و رأیگیری نهایی برای آن بپردازد. اما پس از آن تذکر و تبیین نظر رهبری، آرامشی در مجلس ایجاد شد و نمایندگان احساس کردند که در ابراز نظرات مخالفشان مجاز هستند و میتوانند آن را به شکل جدی ادامه دهند. اما پس از شایعه ارائه این پیام در مجلس دیگر شاهد نطق مخالف آتشینی نبودیم. کما اینکه به جز نطق مخالف آقای کاتوزیان به عنوان رئیس کمیسیون انرژی با وزیر پیشنهادی نفت، دیگر مخالفتها چندان پررنگ نبود. مضاف بر اینکه آقای توکلی هم به همین دلیل از ارائه نطق مخالفشان نسبت به وزیر پیشنهادی نیرو صرفنظر کردند. این در حالی است که ایشان به همراه آقایان باهنر و مطهری نطقهای تندی را در مخالفت با کلیت کابینه در روز اول مطرح کرده بودند.به نظر من نطقهای مخالف پس از پیام رهبری همچنان به قوت خود و با همان جدیت مطرح بود. به نظر شما پیام رهبری چقدر در اخذ رأی اعتماد در مجلس اثرگذار بود و چند درصد منجر به تغییر نظر نمایندگان شد؟نمیدانم که پیام ایشان چقدر اثرگذار بود اما پیشبینیام از ابتدای معرفی وزرا به مجلس این بود که حداقل 3 نفر و حداکثر 5 نفر از وزرای پیشنهادی رأی اعتماد نخواهند آورد. اما آقای باهنر معتقد هستند که اگر پیام رهبری نبود 9-8 نفر از وزرا رأی اعتماد نمیگرفتند و اینکه فقط 3 نفر از وزرا از رأی مجلس ناکام شدند فقط و فقط به دلیل پیام رهبری بوده است.به نظر من پیشبینی باهنر از همان ابتدا که گفته بود 6-5 نفر از وزرای پیشنهادی رأی اعتماد نمیگیرند، واقعبینانه نبود. البته در بررسیهای اولیه این احتمال وجود داشت اما هرچه کار بررسی صلاحیت، برنامه و سوابق وزرا در مجلس پیش میرفت، این احتمال ضعیفتر میشد. شاید بتوان گفت که مجلس به طور طبیعی به سمت رأی اعتماد به وزرای بیشتری گرایش پیدا کرده بود. شاید این تغییر رویه هم به دلیل پیام رهبری بوده است که آقای زارعی گفتند از همان زمان معرفی کابینه به مجلس مطرح شده بود و ایشان تمایلشان به ارائه رأی موافق به کل کابینه را اعلام کرده بودند.من نشنیده بودم که رهبری از ابتدای معرفی کابینه پیامی به مجلس داده باشند. حامیان دولت از جمله آقای زارعی معتقدند که منتقدان دولت به ویژه از همین طیف اصولگرایان به دنبال رد طیف وسیعی از وزرا بودهاند و کف را تأیید 12 وزیر قرار داده بودند که با ارائه رأی اعتماد به آنها، دولت عملاً میتوانست شکل بگیرد. واقعاً چنین رویکردی در مجلس وجود داشت؟نه فکر نمیکنم. این نوع اظهارات متکی به نگاه سیاسی شخص تحلیلکننده نسبت به واقعه بوده است نه تحلیل دیدگاههای نمایندگان و برآیند آرای آنها. برآیند آرای نمایندگان در مجلس، نشان نمیداد که برخی میخواهند حداقل 12 وزیر پیشنهادی رأی اعتماد بیاورند. به نظر میرسد ریشه اختلافنظر نمایندگان نسبت به پیام رهبری درباره کابینه به تلقی آنها از مفهوم این پیام برمیگردد که برخی آن را ارشادی و برخی آن را مولوی میخوانند. به نظر شما به عنوان یک روحانی، تفاوت مولوی و ارشادی بودن نظر ولی فقیه را چگونه میتوان تشخیص داد؟پیام مولوی، همراه با دستور است. مثل نامه مقام معظمرهبری به مجلس ششم در مورد طرح اصلاح قانون مطبوعات که منجر به خروج این طرح از دستور کار مجلس شد اما چنانچه پیام رهبری حاوی دستور نباشد، طبعاً تکلیفآور هم نیست چون از آن به توصیه تلقی میشود چرا که ابراز تمایل رهبری است و نه دستور ایشان. نمایندگانی که با پیام رهبری و ابراز تمایل ایشان به نتیجه میرسند، به استناد آن میتوانند رأی مناسب را ارائه دهند. در مجلس اول هم امامخمینی(ره) نظر موافقشان در مورد ارائه رأی اعتماد به نخستوزیری مهندس موسوی را به نمایندگان ابلاغ کرده بودند. اکنون هم که چنین پیامی از سوی رهبری برای کابینه دهم مطرح شده است. این دو پیام چه شباهتها و تفاوتهایی با یکدیگر دارند؟نمیدانم. چون من در آن دوره نماینده نبودهام که شباهت پیام امام را به پیام رهبری بتوانم عنوان کنم. اگرچه ممکن است از نزدیک در جریان این مسئله نبوده باشید اما حتماً اطلاعات تاریخی آن زمان را دارید. به استناد همین اطلاعات پاسخ بفرمایید.اطلاع تاریخی من دقیق نیست. اما به نظر من واکنشها نسبت به این دو دستور در مجلس اول و هشتم متفاوت بود. در آن زمان مواضع تندی از سوی نمایندگان نسبت به پیام امام مطرح شد و کار به بیرون از مجلس کشید اما این بار چنین واکنشهایی را شاهد نبودیم.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 437]