تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 16 شهریور 1403    احادیث و روایات:  ghhhhhh
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1814290991




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

مشروعیت مصر جدید از میدان تحریر است نه از کاخ سفید


واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: بین الملل > خاورمیانه  - تحولات منطقه در کوتاه مدت به زیان اسراییل است و به همین دلیل موضع تند اسراییل در مذاکرات صلح قطعا تعدیل خواهد شد. زهرا خدایی سرانجام موج انقلابات خاورمیانه و شمال آفریقا به فلسطین هم رسید و دو جنبش فتح و حماس را به رغم همه تخاصمات به پای میز مذاکره نشاند. فتح و حماسی که تا پیش از این، از میز مذاکره و توافق فراری بودند، غافلگیرانه و بدون مقدمه توافقی را به امضاء رساندند که بازتاب گسترده ای در سطح بین الملل داشت.هر چند امضای این توافق به معنای پایان اختلاف نظرهای فیمابینی نیست و محمود عباس همچنان در جبهۀ سازش قرار دارد و حماس در جبهۀ مقاومت اما با این حال این اقدام می تواند گام مثبتی در راستای تحقق وحدت و یکپارچگی ملی و رجوع به آرای مردمی باشد که سالها به دلیل اختلاف میان دو جناح بیش از همه متضرر شده اند.خبر، ابعاد مختلف و پیامدهای توافق میان فتح و حماس را با حسین رویوران، کارشناس خاورمیانه مورد بررسی قرار داده است. توافق بین حماس و فتح کمی غیرمنتظره بود. چه عاملی این دو جناح فراری از میر مذاکره را با این سرعت به پای میز مذاکره کشاند؟امضای توافق میان فتح و حماس نه تنها برای قدرتهای منطقه ای و فرامنطقه ای از جمله اسراییل و آمریکا غافلگیرکننده بود، حتی برای اعضای جنبش های فتح و حماس نیز بسیارغیرمنتظره بود. چرا که با توجه به فاصله زیاد میان دو جنبش تاکنون دهها بار تلاش برای گفتگو و رسیدن به توافق بی نتیجه مانده بود.علت اصلی این تفاهم تغییراتی است که در منطقه و به ویژه در مصر در حال رخ دادن است.تغییرات خارجی بر وضعیت داخلی فلسطینی نیز اثرگذار بوده و فشار بر محمود عباس را بیشتر کرده است و احتمال افزایش این فشارها در آینده نیز وجود داشته است. به همین دلیل محمود عباس در تلاش است به نوعی از این فشار فرار کند و با تحقق یکی از مهمترین خواسته های مردم فلسطین یعنی ایجاد وحدت داخلی میان نیروهای سیاسی از حجم فشارها بر خود بکاهد. آیا باید توافق صورت گرفته را گام مثبتی در روند موجود ارزیابی کرد؟بله. توافق امر مثبتی است.چون هرگاه جامعه فلسطینی دو قطبی و یا دچار خصومت شده، دشمن از آن سوء استفاده کرده و توان خود برای رخنه کردن در این جامعه را بیشتر کرده است و در این بین جامعه فلسطینی هزینۀ بیشتری برای آن پرداخته است.اما زمانی که جامعه فلسطینی با هم به توافق برسند،قطعا از هزینه ها کاسته و قدرت و توان بازیگری دشمن کمتر می شود. این توافق به معنای پایان خصومت میان دو طرف است؟دوگانگی سیاسی میان دو جناح همچنان وجود دارد و این توافق بدان معنا نیست که صحنه سیاسی فلسطین یکدست شده است.محمود عباس همچنان نماینده جبهۀ سازش و جنبش حماس همچنان نمایندۀ جریان مقاومت است.این توافق به این معناست که دو طرف دیگر قرار نیست با یکدیگر در تقابل و تخاصم باشند.قرار شده این دو جریان به صحنۀ ملی و رأی دهندگان مراجعه کنند و براساس انتخابات مسائل را حل و فصل کنند. به عبارتی نوع مدیریت تغییر کرده است و نه رویکردهای سیاسی. این توافق قاعدتا باید تأثیر مهمی بر انتخابات آتی فلسطین داشته باشد.بله. طبق توافق میان فتح و حماس سال آینده قرار است در فلسطین هم انتخابات برای تعیین ریاست تشکیلات خودگردان برگزار شود و هم انتخابات پارلمانی تا حکومت آشتی ملی ایجاد شود که مورد توافق هر دو گروه است.هر دو طرف فتح و حماس برگزارکننده انتخابات خواهند بود. همزمان باید ساختار سازمان آزادی بخش فلسطین اصلاح شود و حماس و جهاد نیز وارد آن شوند تا در جامعه فلسطینی در سطوح مختلف دوگانگی وجود نداشته باشد تا تشکیلات خودگردان نمایندۀ همه گروههای حاضر در جامعه فلسطینی باشد. شکنندگی این توافق تا چه میزان است؟آیا این امکان وجود دارد که باز هم یکی از طرفین توافق را نقض کند؟بعید به نظر می رسد. توافق موجود براساس نیازی دو طرفه شکل گرفته است.فتح و حماس هر دو به شدت به این توافق نیاز دارند تا جامعۀ فلسطینی از دوگانگی خارج شود.این دوگانگی نه به نفع فتح است و نه حماس.این توافق، دو طرف را وارد شرایط جدیدی می کند تا به جای درگیری های سیاسی، شانتاژ و حمله به یکدیگر به سمت مردم بروند و به دنبال رأی اکثریت مردم در انتخابات آتی باشند.  توافق بین فتح و حماس بازتاب بدبینانه ای در میان رسانه های غرب داشته است. نتانیاهو نیز در نطقی تلویزیونی اعلام کرده است که عباس باید میان صلح با اسراییل و توافق با حماس یکی از انتخاب کند، دلیل این بدبینی چیست؟نگاه بدبینانه عمدتا از سوی دشمنان جامعه فلسطین است. به عبارتی دقیق تر کسانی نسبت به این توافق بدبین هستند که از این دوگانگی سود می بردند و براساس همین تخاصم منافع خود را دنبال می کردند.نگاه بدبینانه به این توافق تنها در همین چهارچوب قابل تفسیر است.بر همین اساس است که آنها در حال موضع گیری و فشار وارد آوردن بر محمود عباس هستند.غرب و قدرتهای منتفع از این تخاصم از این بابت نگرانند که دیگر نمی توانند خواسته های خود را به محمود عباس دیکته کنند.البته این بدان معنا نیست که او  تغییر کرده است.محمود عباس در گذشته مرجع تصمیم گیری های خود را هماهنگی با اسراییل قرار داده بود ولی الان مشی خود را هماهنگی با مردم فلسطین قرار داده است و این برای اسراییل قابل قبول نیست. اعتراض های طرف اسراییلی، نشان دهندۀ میزان آسیب پذیری آنها از این توافق است.   اسنادی که چندی پیش از سوی شبکه الجزیره در خصوص فساد موجود میان سران تشکیلات خودگردان و همچنین همکاریهای تنگاتنگ آنها با اسراییل فاش شده بود، تا حدی زیادی مشروعیت تشکیلات خودگردان را زیر سوال برد، آیا این تلاش برای احیای چهرۀ تخریب شده فتح و بازیابی مشروعیت از دست رفته نیست؟می توان این اقدام را پیروزی برای حماس دانست؟دقیقا. این توافق پیروزی مهمی برای حماس است.در حال حاضرمحمود عباس و جبهۀ وی تضعیف شده است.افشای اسناد شبکه الجزیره و تأثیرپذیری جامعه فلسطینی از حوادث منطقه تا حد زیادی او را ضعیف کرده است.از سویی جامعه فلسطینیان از طریق سایت فیسبوک اعلام کرده اند که در 25 اردیبهشت بیش از 300 هزار فلسطینی قصد دارند انتفاضۀ سوم را آغاز کنند و محمود عباس نگران ابعاد همین مسئله است. علاوه بر آن وی اساسا در گذشته زیر چتر مصر بوده است و مصر زمان مبارک متحد آمریکا و اسراییل و مجری دستورات آنها بود.ولی هم اکنون شرایط تغییر کرده است. دولت کنونی مصر متفاوت از مصر دوران مبارک است. این دولت رأی اعتمادش را از میدان التحریر و انقلابیون و جوانان گرفته است و نه از طرف آمریکا و اسراییل و موضع این کشور نسبت به فلسطین، ایجاد وحدت و هماهنگی در میان مردم است.این مسئله نشان می دهد شرایط موجود به زیان محمود عباس است و به دلیل همین تحولات به این توافق تن داده است و این قطعا به سود حماس خواهد بود. برخی از ناظران بر این اعتقادند با توجه به آنکه قدرت در این کشور هنوز در اختیار نظامیان قرار دارد،نمی توان به تغییرات آینده چندان خوشبینانه نگریست.فی الواقع مصر امروز که انقلابی مهم را به خود دیده است،چه نقشی را می تواند در روند صلح ایفا کند؟دولت فعلی مصر را نه می توان کاملا انقلابی و نه کاملا جانشین دولت قبلی دانست؛به این دلیل که سیاست متفاوتی دارد. جامعه مصر هم تغییر کرده است. هر چند این دولت از سوی طنطاوی، رییس شورای عالی نظامی اداره می شود، اما این دولت همچون گذشته براساس خواست اسراییل و آمریکا نمی تواند عمل کند، بلکه بر اساس خواست مردم باید عمل کند. اما با این حال فاصلۀ زیادی هم از گذشته نگرفته است. لذا می توان گفت که دولت فعلی مصر، دولتی بینابینی است. از سوی دیگر نمی توان تفاوت های این دولت را با حکومت مبارک نادیده انگاشت.در گذشته حسنی مبارک، حامی اسراییل بود و حتی در جنگ 22 روزه غزه این مسئله از سوی لیفنی،وزیر خارجه وقت اسراییل از قاهره اعلام و بر آن تأکید شد.در آن مقطع مصر شریک اسراییل در محاصره حماس و نوار غزه بود.این ویژگی های دولت قبلی است.اما دولت فعلی گذرگاه رفح را تا حدی باز گذاشته و  و خود را حامی وحدت جامعه فلسطینی معرفی کرده است. این نشان دهندۀ واقعیات جدیدی است که در جامعۀ مصر و منطقه پدید آمده است. آینده این توافق و تأثیر آن بر روند صلح را چگونه ارزیابی می کنید؟ مهمترین وجوه تضاد جوامع با نظامها عبارتند از استبداد،اتحاد و ائتلاف با اسراییل و آمریکا و نقش وابستۀ رژیم های قبلی که در این کشورها حاکم بوده است. از آنجایی که یکی از وجوه این تضاد نقش اسراییل و آمریکاست،دو قدرت لزوما باید هزینه هایی برای بپردازند.برهمین اساس تحولات منطقه به زیان اسراییل است.البته اینگونه نیست که غرب تنها نظاره گر این هزینه ها و زیان ها و از دست رفتن سرمایه گذاریهای خود باشد.در حال حاضر غرب با تلاشهای خود سعی دارد شرایط را مدیریت و میزان زیان خود را به حداقل برساند تا شرایط سابق را در درازمدت به نوعی بازتولید کند. آیا تأثیری بر مواضع اسراییل خواهد داشت؟در کوتاه مدت، همه تحولات در منطقه به زیان اسراییل است.به همین دلیل موضع تند اسراییل در مذاکرات صلح قطعا تعدیل خواهد شد.در حال حاضر در بسیاری از کنفرانسهای داخلی در اسراییل، توصیۀ کارشناسان و ناظران اینست که اسراییل باید در مذاکرات صلح کوتاه بیاید چرا که تحولات منطقه سونامی بزرگی است که در صورت ادامه این روند، اسراییل را نیز در برخواهد گرفت.در حالی که ما تحولات منطقه را موج بیداری،قیام و یا زلزله سیاسی می نامیم، اسراییل آن را موج ویرانگر سونامی می نامد و این نشان می دهد که نوع برداشت اسراییل ازاین تحولات چیست. در یکی از جلساتی که با موضوع تحولات خاورمیانه به تازگی در تل آویو برگزار شد،مئیر داگان رییس سابق موساد اعلام کرد که اسراییل باید طرح عربی را قبول کند، قطعنامۀ 1850 را اجرا و طرح دو دولت آناپولیس باید به سرعت برای اسراییل به راهبرد تبدیل شود، چرا که در صورت عدم پذیرش این طرح هزینه های اسراییل سنگین تر خواهد شد.این مواضع تحول بسیار مهمی است که نظام تجاوزگر اسراییل در حال ارائه چنین پیشنهاداتی است و این نشان می دهد که چه تحول مهمی در منطقه در حال وقوع است.در آینده رژیم های جایگزین در مصر، تونس،لیبی و یمن وابستگی کمتری به غرب خواهند داشت و این برای غرب نیز ریزش بزرگی است و آنها ناچارند که براساس خواست مردم عمل کنند در حالی که در گذشته رژیم ها براساس خواست خود و متحدین شان عمل می کردند.263    




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 170]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن