واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: تعيين نرخ وسط دعوا! "اخبار ویژه" کیهان بازارياب هاي آمريكايي نافرماني مدني سازمان «خانه آزادي» وابسته به دولت آمريكا، نقش دوگانه اي را عليه ايران ايفا مي كند. اين سازمان كه 66 سال پيش همزمان با ورود آمريكا به جنگ جهاني، به بهانه مبارزه با كمونيسم و توتاليتاريسم و حمايت از گسترش آزادي و حقوق بشر در جهان آغاز به كار كرد، پس از 11 سپتامبر در خدمت توجيه سياست هاي اشغالگرانه دولت بوش برآمد. به گزارش سايت الف به نقل از روزنامه فايننشال تايمز، بوش مدتي پيش در «خانه آزادي» سخنراني كرد و اين سازمان موظف شد تا با دريافت منابع مالي از دولت آمريكا، «برخي فعاليت هاي مخفيانه و زيرزميني را در ايران براي نافرماني مدني و مقابله با جمهوري اسلامي سازمان دهد. مركز بين المللي نافرماني در دوبي، تجارب اين سازمان در زمينه انقلاب هاي مخملي شرق اروپا را به طرف هاي ايراني آموزش مي دهد... داده هاي خانه آزادي به نفع سياست خارجي دولت آمريكاست.»طبق اين گزارش، خانه آزادي در عين حال در داخل جامعه آمريكا به مثابه «بازارياب و تداركاتچي تبليغاتي جنگ» شناخته مي شود و داراي ادبيات بازاريابانه براي فروش جنگ به افكار عمومي آمريكاست. نگراني از جنس حاميان جنايتكاران در پي اعلام ايران مبني بر ساخت موشك عاشورا با برد 2 هزار كيلومتر، سخنگوي وزارت خارجه فرانسه گفت: ما اين خبر را دريافت كرديم تكثير فناوري موشك هاي بالستيك، براي فرانسه يك نگراني بزرگ محسوب مي شود. اين نگراني در حالي عنوان مي شود كه دولت فرانسه به طور سنتي يكي از تأمين كنندگان جنگ افزارهاي رژيم هاي جنايتكاري چون رژيم بعث عراق و رژيم صهيونيستي بوده و به تازگي نيز قراردادهاي چندميليارد دلاري فروش تجهيزات پيشرفته نظامي به برخي كشورهاي منطقه از جمله عربستان را امضا كرده است. فرانسه اخيرا هم با امضاي قراردادي 12 ميليارد دلاري تعهد كرد دو رآكتور اتمي آب سنگين - كه مي تواند كاربرد نظامي هم داشته باشد - احداث كند.بنابراين پيش از آن كه نگراني اخير فرانسه را حاوي دلايل انساني بدانيم بايد حمل بر نگراني از افزايش قدرت دفاعي و خودكفايي جمهوري اسلامي دانست، نظامي كه صدها مسئول خود را در عمليات تروريستي گروهك تحت الحمايه رژيم فرانسه (منافقين) از دست داد. تعيين نرخ وسط دعوا! همزمان با برخي بحث هاي سياسي و رسانه اي درباره پرونده اتهامات حسين موسويان و احتمال تبرئه وي، برخي عناصر و سايت هاي ضدانقلاب از جمله سايت فرارو، راديو زمانه، نوري زاده، جبهه ملي و... درصدد سوء استفاده از وضعيت برآمدند. اين طيف مدعي شده اند عباس امير انتظام سخنگوي دولت موقت وضعيتي مشابه موسويان داشت اما مظلوم واقع شد در حالي كه بيگناه بود. به عبارت ديگر طيف ياد شده تلاش كرده وسط معركه نرخ تعيين كرده و اين جاسوس آمريكا را تبرئه كنند در حالي كه اسناد لانه جاسوسي چيز ديگري را ثابت مي كنند. بگذريم از اين نوشته و سفارش جيمز بيل پژوهشگر كهنه كار آمريكا در مجله تايم (21 بهمن 57) كه «آمريكا مي تواند با چند تن از رهبران جديد ايران پس از سقوط شاه كنار بيايد و براي جريان يافتن دوباره نفت ايران به غرب از كمك آنها بهره مند شود از جمله دكتر يزدي و عباس امير انتظام. يزدي از طرفداران آمريكاست و امير انتظام هرچه بخواهيد آمريكايي است» اما اسناد محرمانه، لانه جاسوسي از جمله سند مندرج در صفحه 68 جلد دهم اين اسناد چنين اشعار مي دارد: « او ] امير انتظام[ گفت كه بعد از سال ها ديكتاتوري مردم آزاد شده اند و فكر مي كنند حق دارند هرچه مي خواهند بگويند و هر كس مي خواهد رهبر باشد... ابتدا فكر مي كرديم بيشتر از چند ماه به طول نخواهد انجاميد تا مسايلمان را با آمريكا حل كنيم ولي اين مردم دخالت هايشان را ادامه مي دهند. ما اميدواريم مسائلمان را حل كنيم و در اين جهت به كمك شما نيازمنديم.» امير انتظام قبل از لو رفتن اسناد، از اقدام دانشجويان حمايت مي كرد و آن را حق طبيعي ملت مي دانست اما وقتي اسناد لو رفت مدعي شد «سفارت آمريكا و سيا توطئه كرده بودند تا مليون را از صحنه سياست ايران خارج كنند. طرفداري دولت موقت از آمريكا را، دولت آمريكا درست كرد»! طبق اسناد لانه جاسوسي امير انتظام از سال 1340 يعني 17 سال قبل از پيروزي انقلاب با مامور سيا به نام «جرج كيو» آغاز به همكاري كرد و اسم مستعار «اس-دي پلاد» انتخاب شد و... تندروها اگر هم بودند، نبودند! مديرعامل اسبق ايرنا كه «سخنگويي و مسئوليت تبليغات و اطلاع رساني ستاد ائتلاف اصلاح طلبان» را برعهده گرفته، ادعا كرد «معدود آدم هاي افراطي را كه چند سال پيش خود از قطار اصلاحات پياده شدند، نبايد جزو جبهه اصلاحات پنداشت.» عبدالله ناصري عضو مركزيت حزب مشاركت در نامه خود به رئيس سازمان صداوسيما اين ادعا را مطرح و اضافه كرد: همانطور كه جناب سيدمحمد خاتمي گفته اند ما در جبهه اصلاحات، افراطي و تندرو نداريم(؟!) برخلاف اين ادعا، تندروهاي افراطي، «معدود» آدم هاي پياده شده از قطار اصلاحات نبودند، بلكه عناصر بانفوذي بودند كه به تعبير جناب آقاي خاتمي، «دوم خرداد را به شكست كشاندند» (5شهريور 86، سخنراني در نشست بنياد باران) و باز به تعبير آقاي خاتمي «امام گفتمان چپ را مطرح نكرد. بعضي روشنفكران تحت تاثير فضاي چپ موجود، گفتمان چپ مذهبي را رايج كردند كه در دنيا شكست خورده و از رده خارج شده است. پس از آن، بازآشفتگي هايي به وجود آمده و گفتمان اصلاح طلبي گاهي تنه به تنه ليبراليسم زده است.» (سخنراني نهم شهريور 86 در جمع گروهي از دانشجويان شيرازي). بنابراين معلوم است كه افراطيون جمع معدود نبوده اند بلكه چنان گستره و نفوذ داشته اند كه حتي خاتمي رئيس جمهور را تهديد مي كردند كه از قطار اصلاحات پياده مي كنند. آنها به تعبير آقاي خاتمي توانسته بودند هم انحراف در گفتمان را عملي كنند و هم دوم خرداد را به شكست بكشانند به ويژه اينكه خبرگزاري رسمي ايرنا در دوره مديريت آقاي ناصري خود يكي از مراكز پمپاژ افراطي گري و تندروي، افكار عمومي و فضاي رسانه اي كشور بوده و نهايتا اينكه همان عناصر تندرو با وجود برخي بدگماني هايي كه نسبت به آنها در جبهه دوم خرداد ايجاد شده، همچنان در روزنامه ها و سايت هاي اصلي اين جبهه به كارگرداني، مديريت مشغولند. از جمله در روزنامه هاي اعتماد، اعتماد ملي، همبستگي، صداي عدالت و... سايت هايي چون آفتاب، نوروز، امروز و روزنا.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 748]