واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: مدافع شیعه علامه شیخ آقابزرگ تهرانی
ولادت شیخشیخ آقابزرگ تهرانی در خانوادهای مذهبی، در محله قدیمی پامنار تهران، در تاریخ 11 ربیع الاول 1293 هجری به دنیا آمد. به دلیل نزدیکی تولد شیخ آقابزرگ به ایام ولادت با سعادت حضرت ختمی مرتبت محمّد مصطفی (صلیاللهعلیهوآله) (17 ربیع الاول) و همچنین به سبب احترام به جد بزرگ ایشان حاج محسن تهرانی او را محمّدمحسن نامیدند. بعدها به سبب همین نامگذاری او را «آقابزرگ» خواندند. خاندان شیخخاندان بزرگوار شیخ آقابزرگ تهرانی در اصل از خطه سرسبز شمال ایران بوده و بعدها به تهران کوچ کردهاند. پدر ایشان حاج علی تهرانی صاحب کتاب تاریخ الدخانیه (در تاریخ تحریم تنباکو توسط میرزا بزرگ شیرازی که به زبان فارسی است از خانوادهای محترم و آبرومند بود. از مادر شیخ اطلاع زیادی در دست نیست تنها به گفته استاد محمّد صحتی، اقیانوس پژوهش نام او «آسیه بیگم» و دختر حاج سیداسداللّه، مشهور به حاج «سیدعطار تهرانی» و از سادات علوی بود. آقابزرگ، آقایی بزرگنام شیخ آقابزرگ تهرانی محمّدمحسن، نام جد بزرگ ایشان است. در میان تهرانیها از دیرباز عادت چنین بود که پسری را که هم نام جد بزرگ خانواده بود، به اسم «آقا بزرگ» صدا کنند. این رسم درباره فرزندان دیگر هم به کار برده میشد به این ترتیب که پسری که هم نام پدرِ پدر نامیده میشد «آقا کوچک» و دخترانی که به اسم جده بزرگ و مادرِ مادر نامیده میشدند به ترتیب «خانم بزرگ» و «خانم کوچک» خوانده میشدند. محمّد محسن نیز تابع این رسم و عادت به نام «آقا بزرگ» نامیده شد، با این تفاوت که او به راستی «آقایی بزرگ» شد. اولین مدرسه، اولین معلمشیخ آقا بزرگ تهرانی در خانوادهای مذهبی پرورش یافت، خانوادهای که اکثرا از علوم مقدماتی خصوصا علوم قرآنی اطلاع داشتند. اولین کلاس درس او در خانواده و اولین معلم او زن عموی او «زهرا سلطان خانم» بود که شیخ آقابزرگ حروف ابجد و بعضی سورههای کوچک قرآنی را نزد او فرا گرفت. سپس آنطور که خود میگوید نزد دختر خالههای خود به نامهای «معصومه بیگم» و «بیگم صاحب» بقیه سورههای قرآن و بعضی مطالب قرآنی را آموخت. این در حالی بود که بیشتر از 7 سال نداشت.«شیخ با این همه اشتغال پردامنه علمی و تتبعات فرصتگیری که داشت از انجام دادن عبادات اسلامی و تهذیب نفس غفلت نمیکرد. شب چهارشنبه هر هفته پیاده از نجف به مسجد سَهله (در 10 کیلومتری نجف) میرفت و در آن جا به نماز و دعا و عبادت میپرداخت. این کار وی تا مدتی پس از رسیدن به سن 80 سالگی همواره ادامه داشت.»با توجه به نحوه شکلگیری شخصیّت آقابزرگ تهرانی میتوان به خوبی دریافت که محیط سالم خانواده تا چه اندازه در تربیت افراد برجسته نقش مهمی دارد. روحانی 10 سالهمحمّدمحسن 10 ساله که دیگر استعداد نهفته خود را آشکار ساخته و ذهن خلاقش در یادگیری علوم و معارف او را در میان دیگر همسالان خود ممتاز کرده بود، پدر را واداشت تا برای ترغیب بیش از پیش فرزند به تحصیل علم و کمال، مجلسی ترتیب دهد و آقابزرگ را به لباس دانش و دین ملبس سازد. استاد محمّدرضا حکیمی درباره این محفل با صفا آورده است: «وی چون ده ساله شد پدرش مجلسی ترتیب داد، با حضور جعی از روحانیون آن روزگار تهران، و در این محفل معنوی، وی لباس روحانیت پوشید و عمامه بر سر گذارد... پس از پوشیدن لباس روحانی با افزودن کلمه شیخ (کلمهای که برای روحانیون، هم، عنوان است و هم احترام) بر سر نامش [او را] «شیخ آقابزرگ» خواندند. شیخ آقا بزرگ، در زندگینامه خود مینویسد: «... مرحوم آقا سید جمال اَفجهای، عمامه بر سر من گذاشت.» تحصیلشیخ آقابزرگ تهرانی در طول سالهای 1303 ه . ق تا 1315 ه . ق مقدمات علومی چون: ادبیات منطق، تجوید قرآن، فقه و اصول، خط نسخ و نستعلیق را در مدارس علمیه تهران گذراند. در این مدت، شیخ آقا بزرگ از محضر استادان برجستهای چون: شیخ عباس نهاوندی و شیخ محمّدحسین خراسانی بهرههای فراوان برد.گفتنی است وی غیر از تحصیل، به واسطه ذوق سلیم و خط زیبای خود کتابهای قدیمی و معتبری را باز نوشت که بعضی از این کتب امروزه زینت بخش برخی کتابخانهها و گنجینههاست. این امر بیانگر تلاش و پویایی شیخ در دوران نوجوانی و جوانی و نشان دهنده آن است که شیخ از همان گامهای نخست، راهش را انتخاب کرده و به کتاب و قلم، علاقه ویژهای داشت، و نویسندگی و احیای متون و میراث علمی و فرهنگی را وظیفه دینی و رسالت فرهنگی خویش میدانست. هجرت به عراقشیخ آقا بزرگ تهرانی دوبار به عتبات عالیات سفر کرد. بار اول در سن 20 سالگی (1313. ق) به همراه برادر بزرگوارشان حاج محمّد ابراهیم، برای زیارت و بار دوم در 22 سالگی برای ادامه تحصیل. ایشان ابتدا عازم نجف اشرف شد، و سپس بعد از وفات آخوند خراسانی در سال 1329. ه به درس آیتاللّه میرزای شیرازی در سامراء حاضر شدند و به مدت شش سال در آن جا اقامت گزیدند. بعد از آن تا سال 1337 ه یعنی (به مدت 2 سال به کاظمین هجرت کردند و دوباره به سامراء بازگشت و سرانجام بعد از 18 سال یعنی در سال 1354. ه دوباره به نجف اشرف بازگشته و تا آخر عمر در همان شهر علم و فضیلت سکونت کردند. استادان شیخشیخ آقا بزرگ تهرانی، در طول حیات خود از محضر استادان فرهیخته بسیاری بهره برد. از جمله اساتید شیخ آقابزرگ میتوان به حاج میرزا حسین نوری معروف به علامه محدث نوری، آیتاللّه سید محمّدکاظم یزدی، آخوند ملامحمّد کاظم خراسانی مشهور به آخوند خراسانی، میرزای شیرازی، سیداحمد تهرانی کربلایی نام برد که همگی در اوج اخلاق و علم قرار داشتند.
آثار شیخ آقا بزرگشیخ آقا بزرگ تهرانی در طول هشتاد سال تلاش مستمر علمی و پژوهشی، علاوه بر تدریس، دو دوره کتاب بسیار ارزشمند به نام الذریعه الی تصانیف الشیعه و طبقات اعلام الشیعه که اولی در مورد کتابهای شیعه و دیگری در مورد معرفی زندگینامه علمای تشیع است، و همچنین بالغ بر سی عنوان کتاب دیگر به رشته تحریر درآورده است. از مهمترین کتابهای وی میتوان به هدیه الرازی الی المجدد الشیرازی اشاره کرد که شرح حال مرجع بزرگ میرزای شیرازی است.شیخ آقا بزرگ تهرانی نیز که عالمی آگاه بود در پی یک اظهار نظر غیر منصفانه از طرف حاجی خلیفه، نویسنده دائرةالمعارف کشف الظنون که در آن، شیعه را به نداشتن کتابهای سودمند متهم کرده و آنان را طفیلی دیگر مذاهب خوانده بود و همچنین جرجی زیدان (1914. م) مورخ و نویسنده نامدار مسیحی که معتقد بود شیعه در دنیا هیچ طرفداری ندارد، در مقام پاسخگویی برآمد و 29 جلد کتاب ارزشمند الذریعه الی تصانیف الشیعه را که فهرستی بر تألیفات شیعیان بود، تألیف کرد.الذریعهیکی از کتابهای بسیار ارزشمند و ماندگار شیخ آقا بزرگ تهرانی، کتاب گرانسنگ الذریعه است، که در آن، نام کتب نویسندگان شیعه را جمعآوری کرده است. استاد محمّد صحتی درباره این کتاب میگوید: «در نتیجه الذریعه برای همگان معلوم شد که شیعه با همه مظلومیتها و محرومیتهایی که در طول تاریخ همیشه بر او تحمیل شده است باز در حرکتهای علمی و فرهنگی پیشتاز بوده [و] در ستیغ سعی و صفا قرار داشته است.در نتیجه الذریعه بود که همه فهمیدند مرزبانان عزت و استقلال کشورهای اسلامی، همیشه اندیشمندان و علمای دینباور و ولایتمدار بودهاند و ... دانستیم دیدبانان دین و دانش بر چه اصل یا اصولی در طول تاریخ پای فشردهاند و بیشترین کتابها و منشورها را در چه مورد و یا مواردی نگاشتهاند.» علت نگارش كتاب الذریعهپاسخگویی به شبهات و سؤالات روز، از وظایف سنگین اندیشمندان دینی است که در کنار دیگر وظایف آنان چون: تبلیغ، تدریس و ... ضرورتی مهم دارد.شیخ آقا بزرگ تهرانی نیز که عالمی آگاه بود در پی یک اظهار نظر غیر منصفانه از طرف حاجی خلیفه، نویسنده دائرةالمعارف کشف الظنون که در آن، شیعه را به نداشتن کتابهای سودمند متهم کرده و آنان را طفیلی دیگر مذاهب خوانده بود و همچنین جرجی زیدان (1914. م) مورخ و نویسنده نامدار مسیحی که معتقد بود شیعه در دنیا هیچ طرفداری ندارد، در مقام پاسخگویی برآمد و 29 جلد کتاب ارزشمند الذریعه الی تصانیف الشیعه را که فهرستی بر تألیفات شیعیان بود، تألیف کرد. عبادات شیخ در شرح حال شیخ آفا بزرگ تهرانی این عالم وارسته و پرتلاش و نمونه عالی استقامت و پشتکار میخوانیم: «شیخ با این همه اشتغال پردامنه علمی و تتبعات فرصتگیری که داشت از انجام دادن عبادات اسلامی و تهذیب نفس غفلت نمیکرد. شب چهارشنبه هر هفته پیاده از نجف به مسجد سَهله (در 10 کیلومتری نجف) میرفت و در آن جا به نماز و دعا و عبادت میپرداخت. این کار وی تا مدتی پس از رسیدن به سن 80 سالگی همواره ادامه داشت.»
تلاشگر خستگی ناپذیرهر جا که اثری گرانبها پدید آمده و تأثیری عمیق بر علم و فرهنگ جامعهای گذاشته است، با خود حکایت یک کوشش بیوقفه و صد البته تلاشگری خستگیناپذیر را همراه دارد.شیخ آقابزرگ تهرانی نیز مصداق روشن و کاملی از تلاشگری خستگیناپذیر بود.در این باره استاد محمّدرضا حکیمی در بیانی زیبا و استوار آوردهاند: «شیخ آقابزرگ، در طول سالهای نجف ـ همچنان روزگاران گذشته خویش ـ به پیگیری کارهای تحقیقی و ادامه رسالت علمی خود شب و روزی گذرانید و با امانت و اخلاص تمام، به تألیف و نشر اطلاعات خود اشتغال داشت. حوادث اندوهآفرینِ روزگار، پیشامدهای عیرمنتظره و بیماریهای دردخیز ـ که در زندگی وی بسیار بود ـ هیچ یک نتوانست او را در کار سست کند و رنگ ناتوانی و ضعف به جوهر وجود او بزند.» غروب خورشید تلاشسرانجام پس از هشتاد سال تلاش بیوقفه، خدمت صدیقانه و عبادت مخلصانه فقیه وارسته و کتابدان امین، شیخ آقا بزرگ تهرانی در 12 اسفند 1348 مطابق با 13 ذی الحجّه 1398 در سن 96 سالگی چشم از جهان فروبست و همگان را در غم و اندوه بسیار رها کرده و به دیدار حق شتافت. در رحلت او چه آنان که محضرش را درک کردند و چه آنهایی که از فیض حضورش بیبهره بودند در غم از دست رفتنش با دلی شکسته و قلبی اندوهگین جامه عزا بر تن کردند. شیخ آقا بزرگ که به حق شیخی بزرگ مرتبه بود، در تمام عمر شریفش، لحظهای از یاد خدا غافل نشد و همواره با ارادت قلبی به اهل بیت عصمت و طهارت(علیهمالسلام) و با همتی بلند و ارادهای استوار در جهت خدمت به اسلام کوشید. آیتاللّه مدنی (شهید محراب) پیکر پاک او را غسل داد و کفن کرد و آیتاللّهالعظمی سیدابوالقاسم خویی از مراجع نجف در صحن شریف علوی بر پیکر پاکش نماز خواند. او را در آستانه کتابخانه خود دفن کردند. نوشته شده توسط: محمّدصادق سنگی تنظیم در بخش دین و اندیشه تبیان
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 265]