واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق: فرهنگ و هنر ایران زمین لابهلای خط و رنگ
ناصر پلنگی در سال 1336 در همدان به دنیا آمد. وی فارغ التحصیل رشته نقاشی است و دوره کارشناسی ارشد را در دانشگاه تربیت مدرس به پایان رسانده است. از فعالیت های وی می توان به نمایشگاه زنان در جنگ ایران و عراق شامل عکس و طراحی در نگارخانه فویر دانشکده هنر استرالیا در سال 1386، مکاشفات، عکس رسانه و نقاشی در موزه تاریخ سنگاپور در سال 1386، بازبینی 20 سال کار هنری شامل عکس، کلاژ و نقاشی در موزه هنرهای معاصر اصفهان در سال 1387و بینش فوتوریستی گذشته شامل عکس و کلاژ در نگارخانه استرالیا در سال 1387 اشاره کرد. وی از جمله هنرمندانی است که پس از انقلاب در حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی فعالیت داشته و در طول این سال ها آثار متعددی خلق کرده است. یکی از کارهای پلنگی در عرصه نقاشی های دیواری، نقاشی های مسجد خرمشهر بود که در دوران جنگ تحمیلی آنها را خلق و پس از بازگشت دوباره به ایران مرمت و بازسازی کرد. به همین دلیل هر سال به مناسبت سالروز آزادسازی خرمشهر از او یاد می شود و یاد نقاشی هایش بر دیوار مسجد خرمشهر که او در دوران جنگ تحمیلی آنها را کار کرده بود، دوباره تازه می شود.نمایشگاه آخرش که همگی مونوپرینت تک نسخه است، بهانه گفت وگو با او شد. چطور شد از ایران رفتید و اقامت در استرالیا را انتخاب کردید؟ اولا بگویم من از ایران نرفته ام، بلکه در کشور دیگری اقامت دارم. رفتن من به این کشور با دعوت و حمایت وزیر هنر استرالیا صورت گرفت. من بیش از 10 هزار نمونه طراحی را از دانشجویان دانشگاه های شاهد، سوره، تهران و الزهرا مورد بررسی قرار دادم و روش های پرورش خیال در منابع شرقی را مطالعه کردم. بعد از آن کتابی نوشتم و فیلم مستندی در این زمینه تهیه کردم که آن را در موزه ملی استرالیا به نمایش گذاشتم. حاصل این نمایشگاه حمایت وزیر هنر شد و گفت که می تواند با استفاده از ویزای استعدادهای هنری مهاجرت من را به استرالیا فراهم کند.اکنون هم در دانشگاه سیدنی استرالیا مشغول تحصیل در رشته دیجیتال آرت هستم تا دانشم را به روز نگه دارم و در طول این مدت پروژه های مختلفی را در استرالیا اجرا کرده ام که همراه با آموزش فتوکلاژ در مراکز مختلف فرهنگی است. پروژه هایی را نیز در زمینه تاریخ استرالیا با استفاده از فتوکلاژ و فتومدیا کار کردم و برخی از آنها نیز به صورت نقاشی دیواری اجرا شده است، در آفریقا نیز پروژه های نقاشی دیواری را کار کردم که درباره خاطرات تاریخی نسل باقی مانده از نسل برده های آفریقاست که در طول اجرای این پروژه از آن فیلمبرداری و عکاسی شده تا هم جنبه هنری داشته باشد و هم جنبه آموزشی. اصولا مقیم بودن امتیازات خوبی را دربردارد؛ هرکس می تواند از این امتیازات مادی و معنوی، به بهترین نحو استفاده کند و بدون دغدغه پروژه های بین المللی اجرا کند و به فعالیت بپردازد. من هم در طول این 10سال ارتباطم با کشورم قطع نشده و مدام مشغول مطالعه و عکسبرداری از مناطق جنگی ایران و میراث فرهنگی کشورمان در شهرهای مختلف بودم، به طوری که 6ماه در مناطق جنوب کشور و در مناطق جنگی دزفول، دهلاویه و سوسنگرد عکاسی کردم و به نوعی بازگشت دوباره ای به فضای دوران جنگ داشتم. در طول این مدت بارها به آرشیوهای مختلف عکس های دوران 8سال دفاع مقدس مراجعه کردم و این تحقیقات پایه ای بود برای کار روی آثاری که تعدادی از آنها را اکنون در این نمایشگاه به نمایش گذاشته ام. من در این سال ها 2نمایشگاه در استرالیا برگزار کردم؛ یکی از آنها حدود 5- 4هزار طراحی جنگ از جنوب بود که فرصت نشد آنها را در ایران به نمایش بگذارم. اما الان دانشگاه شیکاگو کتابی را از آنها به صورت یک مجموعه دردست چاپ دارد، درحالی که در ایران کسی نبود که چنین طراحی هایی را منتشر کند. چه تفاوتی میان آثارتان در دوران دفاع مقدس و در حال حاضر قائلید؟ طراحی های من از دوران جنگ ایران و عراق نیز آینه ای از وضع موجود ایران بود و آثار کنونی من هم آینه ای از وضع ایران معاصر است. کارهای من در دوران جنگ بیان حالت های دوران جنگ است، من نگاه آرمانگرایانه از جنگ نداشتم بلکه بیشتر حالت عاطفی داشتم. اکنون هم همان نگاه را دارم و آثار کنونی من هم آینه وضع موجود است. آن زمان من شاهد غیرتمندی و دلیری فرزندان ایران بودم. ببینید در آن زمان از 120 نفر بچه های شهید جهان آرا 110 نفر شهید شدند و برخی از آنها را خود ما به خاک سپردیم. من داستان های مادران، خواهران و همسران این شهدا را می شنیدم و شاهد اشک ها و لبخندهای آنها بودم و از آنها طراحی می کردم. من شاهد ماجرا هستم، عکس های بسیاری هم گرفته ام که اگر فرصت و منابع مالی آن تأمین شود، چاپ خواهم کرد. الان هم همین است من شاهد وقایع و ماجراها هستم ولی نوع آن متفاوت است واکنون با استفاده از فتومدیا کار می کنم و ابزار کارم فرق کرده و قلموی من دیجیتال شده است. موضوع آثار فتومدیاها و فتوکلاژهای این نمایشگاه بگویید؟ این آثار نوعی کالبدشکافی و آنالیز مسائل اجتماعی و فرهنگی ایران معاصر است که با نگاهی هنری و با ساختار دیجیتال آرت در شاخه فتومدیا ارائه شده است. موضوع این آثار برخوردی است که با میراث فرهنگی ایران صورت می گیرد. نوع برخوردها با این میراث کهن متفاوت است؛ نسل امروز گاه آن را قبول دارد و جذب آن می شود، گاه نمی شناسد، گاه نادیده می گیرد، گاه مضمحل می کند، گاه بخشی از آن را دریافت می کند و در هر صورت نوع برخورد یک نسل با گذشته خود مسئله ای است که در این آثار مطرح شده است که دوست داشتم این ایران امروز را به نمایش بگذارم. بخش دیگری از آثارم در کتاب فتومدیاها ارائه شده که نقاشی ها احوال دل من است و بیشتر برای دل خودم کار کرده ام، فتوکلاژها هم مروری کوتاه است بر آنچه پس زمینه آثار جدیدم بوده است و بیشتر جنبه آموزشی برای مخاطب دارد. عکس های من از ایران غزلی است با عنوان «ایران امروز» که البته بخش های مختلفی دارد؛ بخشی از آن ایران بعد ازجنگ است، بخشی از آن به موضوع هویت ایران می پردازد، بخشی مجموعه فراموش شدگان است، بخشی به فرهنگ عاشورا می پردازد و بخش دیگر آن نیز به ایران باستان اشاره دارد که در مجموع همه اینها دیوانی تصویری از ایران معاصر است که با قلموی دیجیتالی به تصویر کشیده شده است. اساسا فتومدیاهای من در این نمایشگاه هم تغزلی است، هم حماسی، هم بعد جلالی دارد و هم بعد جمالی. بنابراین سعی کرده ام ساختار بصری به گونه ای باشد که با قصیده و غزل های ایرانی همگن و شاعرانه باشد. آثار من پنجره ای است که هر کس با دید خود با آن رابطه برقرار می کند. چرا بخشی از آثاری را که در طول 15 سال گذشته خلق کرده اید «چهره های زمانه من» نام گذاشته اید؟ در این مدت طی دیدارم با مردم 26 کشور دنیا، دردها، رنج ها، تنهایی های انسان معاصر، حیرانی، اعتیاد، افسردگی و نگاه های تک بعدی را مشاهده کردم و به نظرم اینها بحران هایی است که انسان معاصر را تهدید می کند و من در طول این 15 سال شاهد برخی از این چهره ها بودم که به صورت پرتره سمبلیک و نمادی از یک کشور روی این چهره ها کار کرده ام و اکنون حدود 2 هزار اثر با این مضمون شده است که تعدادی از آنها را در موزه تاریخ سنگاپور به نمایش گذاشتم. در همین رابطه پسرم مشغول ساخت 2فیلم درباره افغانستان است که در یکی از سفرهایش من نیز همراهش رفتم و شهر هرات را بعد از جنگ به تصویر کشیدم. یکی از کارهایی که در این سال ها انجام دادم، برپایی کارگاه هایی در کشورهای مختلف بود که از جمله آنها می توان به مکزیک اشاره کرد. در این کشور بزرگداشتی برایم برگزار کردند و من هم درباره طراحی های جنگ و آثار مربوط به این دوره صحبت کردم. این بزرگداشت 40 روز در بوهاکا و مکزیکوسیتی برپا شد و من در هر دو شهر کارگاه برگزار کردم. آنها به من لقب نقاش جنگ دادند. درباره کتاب آناتومی و طراحی ذهنی که نوشته اید توضیح می دهید؟ کتاب آناتومی و طراحی ذهنی که یکی از منابع پرورش ذهن در طراحی است، حاصل 10سال تدریسم در دانشکده های مختلف هنری است که اکنون به چاپ چهارم رسیده است. من معتقدم که طراحی در ایران صاحب متد است اما پرورش خیال و قاعده های طراحی ذهنی هنوز در ایران متدیک نشده است و همین موضوع تحقیق من بود که مطالعات بسیاری در این زمینه کردم و فرضیه هایم را به آزمایش گذاشتم که ثمره این تحقیقات و آزمایش ها را بعد از 10سال نوشتم و فیلمی هم از آن ساخته شد که فیلم آن را در استرالیا به نمایش گذاشتم و حاضران از دیدن آن شگفت زده شدند. اصلا دیدن این فیلم، برپایی نمایشگاه هایی در این کشور و سخنرانی های هنری من منجر به دریافت ویزای استعدادهای برتر هنری استرالیا شد و من نخستین هنرمند ایرانی هستم که توانستم این ویزا را از استرالیا دریافت کنم و با داشتن این ویزا بود که من توانستم با فراغ بال بیشتری سفر کنم و آثار بیشتری را درباره ایران کار کنم. در استرالیا به من سفیر فرهنگی ایران گفته می شود چرا که تاکنون ده ها نمایشگاه با موضوع ایران، همراه افراد خانواده ام برگزار کرده و فرهنگ و هنر ایران زمین را به مردم شهرهای مختلف استرالیا معرفی کرده ایم. در 10سال گذشته بیش از هر دوره دیگری درگیر مسائل مختلف ایران بودم و درباره آن تحقیق کردم، در کنفرانس بین المللی بارسلونا که بزرگ ترین کنگره بین المللی با موضوع خاورمیانه شناسی بود و تابستان سال گذشته برگزار شد، با موضوع هنر ایران بعد از جنگ سخنرانی کردم و نشان دادم که هنر معاصر ایران بعد از جنگ چه راهی را طی کرده است. در سیدنی هم درباره نقش کالیگرافی در هنر معاصر ایران سخنرانی داشتم. اوضاع نقاشی های دیواری تهران را چگونه دیدید؟ نقاشی های دیواری تهران به لحاظ موضوعی درگیر یک سری فانتزی و کارهای تزئینی شده است که این به نظر من افراط است. تصاویری را در شهر می بینیم که شهر را رنگین و زیبا کرده است اما چشم نواز نیست و به لحاظ محتوایی آموزش هم نمی دهد. ساختار تجسمی و قدرت بصری این آثار در برخی کارهای فانتزی و سوررئال خوب است اما در بخش آثار تزئینی چندان مناسب نیست. می توان با استفاده از کارشناسان هنری این مسائل را حل کرد و سطح شهر را به لحاظ محتوایی و موضوع تقسیم بندی کرد. حاضرم به مسئولان شهری مشاوره بدهم و حتی یک نمونه نقاشی دیواری با موضوع شعرا، هنرمندان زنده و معاصر کار کنم. تعدادی از آثارتان 72میلیون تومان فروخته شده. قیمت گذاری ها بر چه مبنایی بود؟ واقعیت این است که قیمت این آثار من، در دیگر کشورها دو برابر قیمتی است که در این نمایشگاه گذاشته ام. کارهای این نمایشگاه تنها یک بار چاپ (Monoprint) شده اند و تکثیر نمی شوند. هزینه استودیو و چاپ ها زیاد بود اما با مشورت مدیران نگارخانه های پردیس ملت، شیرازی و علیرضا سمیع آذر ترجیح دادیم قیمت گذاری ها را با توجه به شرایط اقتصادی و اوضاع بازار هنری آثار دیجیتال آرت انجام دهیم و دوست داشتم به این شکل سهمی در ارتقای هنر دیجیتال آرت در ایران داشته باشم و آثار دیجیتال بتواند به مجموعه های آثار هنری راه یابد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فان پاتوق]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 529]