احتمال گرفته شدن ميزباني يورو 2012 از لهستان و اوكراين پلاتيني، آقاي بي قدرت

واضح آرشیو وب فارسی:ايلنا: احتمال گرفته شدن ميزباني يورو 2012 از لهستان و اوكراين پلاتيني، آقاي بي قدرت
سايمون كوپرہ

«اوكراين بايد چه كار كند تا ميزباني يورو 2012 را از دست ندهد؟» اين سوال را ميشل پلاتيني چندين بار مطرح كرد در حالي كه نفسي عميق مي كشيد و با انگشتانش روي ميز ضرب گرفته بود. پلاتيني زماني ستاره فوتبال فرانسه بود و اكنون هم رئيس يوفا محسوب مي شود اما چهره اش آنقدر تغيير مي كند كه مي توانست تبديل به بازيگر كميك فرانسوي ها شود. چيزي كه او بعد از اين سوال مطرح كرد اين بود كه يوفا ممكن است هفته آينده اوكراين را به عنوان ميزبان مشترك يورو 2012 از اين واقعه مهم كنار گذارد. گرچه او نگراني اش راجع به باشگاه هاي انگليسي به خصوص منچسترسيتي را ابراز كرد اما يك ساعت كنار او نشستن ثابت كرد بحث اسكاتلند و درگيري اش با انگليس كه ديگر داستاني قديمي شده تكرار نخواهد شد.دفتر يوفا در ساختمان شيشه يي لوكسي درست مقابل درياچه ژنو قرار دارد. در چنين روزهاي زيباي تابستاني، قايق ها از كنار تراس رستوران ها براي تفريح در درياچه به راه مي افتند. اما در ميان اين شكوه و زيبايي، پلاتيني كه زماني بازي سازي آسماني به حساب مي آمد، موفق شده خودش را در حد يك آدم عادي نگه دارد. شلوارهايش زيادي بلندند و مدام از اين قضيه انتقاد مي كند كه براي فوتبال بازي كردن «زيادي» چاق شده است. قيافه او با پستي كه در اختيار دارد، كاملاً هماهنگ است؛ يك هوادار واقعي فوتبال كه مي خواهد آن را از دست پارازيت هاي اطراف نجات دهد.پلاتيني سال گذشته به ساختمان كنار درياچه آمد و قول داد فوتبال را دوباره به تعادل خواهد رساند؛ اينكه ديگر هيچ باشگاه بزرگي فوتبال را نخواهدجويد. او كشورهاي كوچك را بزرگ كرد و حتي از دادن ميزباني يورو 2012 به لهستان و اوكراين خبر داد. كشورهاي اروپاي شرقي از سال 1976 به اين طرف ميزباني هيچ تورنمنت مهمي در فوتبال را برعهده نداشتند،اما وقتي كميته اجرايي يوفا هفته آينده در بوردو كنار هم جمع شوند، آن وقت است كه به قول پلاتيني «ميزباني را تاييد مي كنيم يا خير.»در ميان اين دو ميزبان، اوكراين به شكل به خصوصي استانداردهاي فوتبال مدرن و سرمايه داري را ندارد. پلاتيني اين گونه توضيح مي دهد؛«داشتن چهار استاديوم در لهستان و اوكراين كار سختي نيست. براي آن پول مي پردازيد و درستش مي كنيد. اما فرودگاه ها، هتل ها و مراكز ورزشي براي بازديدكنندگان وجود ندارد. دوتسك استاديومي بزرگ دارد ولي هتل چي؟ پس بايد تصميم درستي بگيريم. برگزاري تورنمنت در لهستان و اوكراين كار دشواري است و تغيير دادن اين شرايط خيلي خيلي سخت است.»حداقل او روي يورو 2012 و تصميم گيري درباره آن قدرت دارد. پلاتيني مدام راجع به بازار بين المللي كه مهم ترين آن ليگ برتر انگليس است، ايراد مي گيرد اما به نظر مي رسد ايراد گرفتن تنها كاري است كه او انجام مي دهد. اين قضيه كه سرمايه گذاراني از ابوظبي اخيراً منچسترسيتي را خريده اند، ناراحتش مي كند؛«مطمئن نيستم كه رئيس منچستريونايتد، ببخشيد منچسترسيتي خودش را درگير توسعه فوتبال در شهر منچستر كند. فوتبال خلق شده چون بازيكنان سيتي مقابل بازيكنان يونايتد قرار گرفته اند. امروز من رئيس اماراتي منچسترسيتي را رودرروي رئيس امريكايي يونايتد نمي بينم.» اين حرف را مي زند و با پوچ ترين شكل ممكن به آن مي خندد؛«در غير اين صورت چرا باشگاه بايد نامش منچستر باشد؟ بايد اسم خودشان را نمي دانم مثلاً كوكاكولا بگذارند. اگر هم بازيكن انگليسي نداريد، چرا اصلاً بايد در انگليس بازي كنيد؟ اين مثل آن است كه صد درصد اعضاي دولت فرانسه، خارجي باشند.» اما چرا اصلاً بايد اين مساله را تا سطح ملي بالا برد؟ پلاتيني با شيطنت خاصي مي گويد؛«من اين حق را دارم كه اين طور فكر كنم.»او از اينكه بازيكنان همه به انگليس سفر مي كنند هم تعجب مي كند و بلند از همه مي پرسد؛ «چطور مي توانيد اين مساله را ناديده بگيريد؟» شايد اين سوال براي پلاتيني خيلي مهم باشد. براي همين خودش هم جوابش را مي دهد؛ «از لحاظ قانوني اين غيرممكن است. از لحاظ مالي هم همين طور.» پلاتيني مي داند كه نمي تواند جلوي بازيكنان و سرمايه گذاران خارجي را بگيرد. او فقط مي تواند آرزو كند كه مجلس انگليس قانوني براي ممانعت از حضور سرمايه گذاران خارجي و گرفتن اكثريت سهام باشگاه هاي اين كشور، وضع كند. پلاتيني آن گرگ زشت و بدي نيست كه اكثر لابي بازهاي انگليس تصورش را مي كند. او بيشتر شبيه شنل قرمزي است،پلاتيني اختيارات كمي دارد. از سال آينده، كشورهاي ميانه فوتبال در اروپا مثل لهستان و روماني 5 نماينده در ليگ قهرمانان خواهند داشت. او افرادي را استخدام كرده تا تباني را پيگيري كنند چون يوفا شك و شبهه هاي خاص خودش را دارد. او اميدوار است شايد تا 4 سال آينده بتواند جلوي حضور باشگاه هاي مقروض اروپايي را در رقابت هاي قاره يي بگيرد. او با عصبانيت مي گويد؛ «در فوتبال خيلي ها فراري مي خرند اما نمي توانند پولش را بپردازند.» اما حتي تغيير دادن آن هم سخت است. به عنوان مثال در انگليس قوانين عليه بدهكاري به سفت و سختي فرانسه نيست. پلاتيني سعي مي كند اطمينان از دست رفته را برگرداند؛ «من نمي خواهم عليه باشگاه ها كاري انجام دهم من مي خواهم با آنها در تعامل باشم.» او با دو دست به پيشاني اش مي زند و مي گويد؛ «قصد من هميشه همين بوده و هست اما اين كار آسان نيست. هر كاري بتوانم انجام خواهم داد.»در حالي كه فوتبال پير دنيا جلوي اصلاحات ايستاده، پلاتيني به دوران جواني فوتبال بازگشته است او از اتحاديه اروپا مي خواهد جلوي انتقال بازيكنان زير 18 سال را بگيرد. او به خوبي پسران مهاجران ايتاليايي را به ياد دارد كه وارد جنگل ترسناك فوتبال مي شدند؛ «نمي دانم امروز حاضر بودم فوتبال بازي كنم يا خير. من تا 22 سالگي با خانواده ام زندگي مي كردم. امروز ممكن است بچه يي در 13 سالگي خانه را ترك كند. شايد هم در 14 سالگي برگردد و گريه كند چون كوچك بوده، مصدوم شده و يا شايد چون در 14 سالگي اش آنقدر خوب نبوده است.» تنها چيزي كه پلاتيني مي خواهد، محافظت از اين بچه ها مقابل اوليگارك ها است.آيا اين كار به اندازه نواختن يك ضربه آزاد به گوشه دروازه لذت بخش است؟؛ «مي دانيد، شادي يك بازيكن سريع منتقل مي شود آيا وقتي آرمسترانگ براي سومين بار توردو فرانس را برد، همان شور و حال بار اول را داشت؟» لذت او در شغل كنوني اش چيست؟ «اينكه اين من هستم كه از فوتبال واقعي محافظت مي كنم.» يا حداقل تلاش مي كند اين كار را انجام دهد. ہنويسنده آزاد هلندي
جمعه 5 مهر 1387

این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ايلنا]

[مشاهده در: www.ilna.ir]

[تعداد بازديد از اين مطلب: 149]