تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 29 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):دانش، نابود كننده نادانى است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1816719537




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

بهجت عبد صالح خدا


واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: بهجت عبد صالح خدا جام جم آنلاين: حجت‌الاسلام‌ والمسلمين‌ قدس، امام‌ جمعه‌ كلاچاي‌ نظر ايشان پيرامون ولا‌يت فقيه را اينچنين ذكر مي‌كند: ايشان‌ در باب‌ خراج‌ و مقاسمه‌ مكاسب‌ محرمه‌ پيش‌ از بحث‌ اين‌ كه‌ آيا ولايت‌ فقيه‌ جامع‌الشرايط، ولايت‌ مطلقه‌ است‌ يا ولايت‌ او محدود به‌ بعضي‌ از ابواب‌ فقه‌ مقيد چنين‌ بيان‌ كردند (نقل‌ به‌ معنا:) مي‌دانيم‌ كه‌ دين‌ اسلام‌ آخرين‌ دين‌ و احكام‌ و قوانين‌ آن، آخرين‌ مقرراتي‌ است‌ كه‌ از ذات‌ مقدس‌ پروردگار وضع‌ شده‌ است‌ و پيامبري‌ بعد از خاتم‌الانبياص نخواهد آمد و كتابي‌ آسماني‌ بعد از قرآن‌ كريم‌ فرستاده‌ نخواهد شد و بايد اين‌ كتاب‌ تا قيام‌ قيامت‌ كتاب‌ قانون‌ بوده‌ و عترت‌ و اهل‌ بيت‌ پيامبر اكرم‌ مبين‌ آن‌ باشند.‌ و نيز روشن‌ است‌ كه‌ امت‌ محمدي‌ در زمان‌ حضور حجت‌ معصوم‌ حق‌ (هرچند در زندان‌ يا در حال‌ تبعيد باشد) مي‌توانند وظيفه‌ خود را ولو با مشقت‌ بسيار و تحمل‌ مشكلات‌ فراوان‌ به‌ دست‌ آورند، ولي‌ سخن‌ درباره‌ زمان‌ غيبت‌ كبراي‌ حجت‌ حق‌ است‌ كه‌ در اين‌ موقعيت‌ نمي‌توان‌ براي‌ مساله‌ بيش‌ از 3 رويكرد فرض‌ كرد؛ زيرا يا بايد كتاب‌ خدا و احكام‌ و قوانين‌ دين‌ تعطيل‌ شود يا بايد خود به‌ خود بماند يعني‌ خودش‌ وسيله‌ ابقاي‌ خود باشد. يا نياز به‌ سرپرست‌ و حاكم‌ و مبين‌ دارد كه‌ همان‌ ولي‌ امر و مجتهد جامع‌الشرايط‌ است.‌ فرض‌ اول‌ عقلا و نقلا باطل‌ است، زيرا دين‌ مبين‌ اسلام، آيين‌ خاتم‌ است‌ و تا ختم‌ نسل‌ بشر بايد راهنما و آيين‌ امت‌ باشد.‌ فرض‌ دوم‌ نيز باطل‌ است، زيرا قانون‌ خود به‌ خود اجرا نمي‌شود و به‌ شخص‌ يا اشخاصي‌ نياز دارد تا آن‌ را حفظ‌ كرده‌ و به‌ اجرا درآورند. ‌ ناچار بايد قائل‌ به‌ فرض‌ سوم‌ باشيم‌ و بگوييم‌ ولي‌ امر بايد جامعه‌ مسلمين‌ را با همه‌ شئون‌ و ابعاد آن‌ نگه‌ دارد.‌ از سوي‌ ديگر نيز روشن‌ است‌ كه‌ جامعه‌ تشكيلات‌ فراوان‌ از قبيل‌ ارتش، آموزش‌ و پرورش، دادگستري‌ و... نياز دارد، بنابراين‌ بايد دست‌ ولي‌ فقيه‌ در همه‌ زمينه‌هاي‌ مادي‌ و معنوي‌ باز و مبين‌ و شارح‌ و راهنما و حلال‌ مشكلات‌ باشد.‌ در نتيجه، ولي‌ فقيه‌ بايد تمام‌ شئون‌ امام‌ معصوم‌ عليه‌السلام‌ به‌ استثناي‌ امامت‌ و آنچه‌ مخصوص‌ امام‌ معصوم‌ است، داشته‌ باشد تا بتواند اسلام‌ را در جامعه‌ پياده‌ كند وگرنه‌ در صورت‌ عدم‌ وجود تشكيلات‌ و تشريفات‌ حكومتي‌ دشمنان‌ نخواهند گذاشت‌ حكومت‌ و آيين‌ اسلامي‌ پياده‌ شود.‌ دليل‌ ديگر اين‌ كه‌ با استدلال‌ خلف‌ مي‌توان‌ گفت‌ هيچ‌ جامعه‌ و كشوري‌ با هرج‌ و مرج‌ نمي‌تواند پايدار باشد و بايد قانون‌ و حاكم‌ و حكومتي‌ حكمفرما باشد، روشن‌ است‌ اگر در جامعه‌ اسلامي‌ حكومت‌ كفر و طاغوت‌ حكمفرما باشد دين‌ مبين‌ اسلام‌ باقي‌ نمي‌ماند و اين‌ خلف‌ فرض‌ نخست‌ است‌ كه‌ گفتيم‌ به‌ دليل‌ عقلي‌ و نقلي، دين‌ مبين‌ اسلام‌ بايد تا قيام‌ قيامت‌ پايدار باشد كه‌ قرآن‌ فرمود: من‌ يتبع‌ غير الاسلام‌ دينا فلن‌ يقبل‌ منه... .‌ فرزانگي و استقلال‌ سياسي‌ ‌ آيت‌الله‌ مسعودي‌ درباره‌ ديدگاه‌هاي‌ سياسي‌ كه‌ ايشان‌ در درس‌ خود مطرح‌ مي‌كردند، مي‌گويد: «همواره‌ آقا مي‌فرمودند: از صدر اسلام‌ تاكنون‌ اسلام‌ را از بين‌ بردند و برخي‌ از اوقات‌ نيز با تعريض‌ به‌ شاه‌ مي‌فرمودند: كه‌ اينها خراب‌ كردند، دين‌ را دارند از بين‌ مي‌برند. همچنين‌ يادم‌ مي‌آيد در سال‌ 41 و 42 كه‌ امام‌ خمينيره مبارزاتش‌ را شروع‌ كرده‌ بود شخصي‌ به‌ ايشان‌ گفت: آقا! شما احتمال‌ نمي‌دهيد كه‌ آقاي‌ خميني‌ خيلي‌ تند مي‌رود؟ آقا در جواب‌ فرمودند: شما احتمال‌ نمي‌دهيد كه‌ ايشان‌ خيلي‌ كند دارد مي‌رود؟!‌ به نظر مي رسد مقصود از «كند حركت كردن» با اينكه امام عليه شاه سخنراني مي‌كرد اين بود كه بايد اعلا‌م جهاد بدهد. گروههاي‌ مختلف‌ با گرايش‌هاي‌ سياسي‌ متفاوت‌ به‌ محضر ايشان‌ مي‌رسيدند و مي‌رسند و احيانا مخالفت‌ خويش‌ را با برخي‌ مسائل‌ سياسي‌ ابراز مي‌كردند، ولي‌ ايشان‌ هيچ‌ گاه‌ تحت‌ تاثير آنان‌ قرار نگرفته‌ و همواره‌ با حفظ‌ استقلال‌ به‌ راه‌ خويش‌ ادامه‌ دادند و هرگز از بدخواهان‌ حمايت‌ نكردند. ‌ اموري‌ همچون‌ طرح‌ مسائل‌ سياسي‌ در درس، ارسال‌ پيام‌ براي‌ امام‌ خميني، پذيرايي‌ نيروهاي‌ انقلابي‌ و رزمندگان‌ در طول‌ انقلاب‌ و دفاع‌ مقدس‌ و بالاخره‌ حضور امام‌ خميني، رهبر معظم‌ انقلا‌ب‌ و مسوولان‌ نظام‌ اسلامي‌ در بيت‌ ايشان‌ و ارتباط‌ مستمر آنان‌ با معظم‌له‌ مبين‌ دخالت‌ آن‌ مرجع‌ عالي‌ قدر در مسائل‌ سياسي‌ است. ‌ صدور بيانيه‌هاي‌ ايشان‌ پس‌ از مرجعيت‌ در ايام‌ انتخابات‌ رياست‌ جمهوري‌ و مجلس‌ شوراي‌ اسلامي‌ و مجلس‌ خبرگان‌ رهبري‌ و بيان‌ شرايط‌ انتخاب‌كنندگان‌ و انتخاب‌ شوندگان‌ را هم‌ در اين‌ راستا بايد ارزيابي‌ كرد كه در ذيل به يكي از اطلا‌عيه‌هاي ايشان كه شرايط انتخاب‌كنندگان و انتخاب‌شوندگان را بيان مي‌دارد، مي‌پردازيم: بسم‌ الله‌ الرحمن‌ الرحيم‌ ‌ الحمدلله‌ رب‌ العالمين، و الصلاه‌ علي‌ سيد الانبياء و آله‌ الساده‌ الاوصياء الطاهرين. ‌ و بعد، چنانكه‌ مكررا از شركت‌ در انتخابات‌ سوال‌ شده، در جواب‌ آنها آنچه‌ اظهار شده‌ است‌ بيان‌ مي‌شود: ‌ اينجانب‌ جهات‌ سلبيه‌ و اثباتيه‌ را متعرض‌ مي‌شوم... كساني‌ كه‌ بنا دارند در راي‌ دادن‌ و يا انتخاب‌شدن‌ شركت‌ نمايند، بايد متذكر باشند كه‌ كساني‌ حق‌ انتخاب‌ شدن‌ و امين‌ مردم‌ با ايمان‌ در مورد دين‌ و دنيا بودن‌ را دارند، كه‌ از رجال‌ با عقل‌ كامل‌ كافي‌ و با ايمان‌ باشند. ‌ و از آنهايي‌ باشند كه‌ در اظهارات‌ ... لا يخافون‌ لومه‌ لائم [از سرزنش‌ هيچ‌ ملامتگري‌ هراسي‌ ندارند. (مائده، آيه‌ 54‌] باشند. ‌ و از رشوه‌ها و تخويفات (‌ترساندنها)‌ و نحو آنها دور باشند. ‌ نظر نكنند كه‌ تا به‌ حال‌ چه‌ بوده‌ بلكه‌ نظر نمايند كه‌ از حال‌ چه‌ بايد بشود و چه‌ بايد نشود. ‌ و بايد پرهيزكار و خدا ترس‌ باشند، اراده‌ خداي‌ تعالي‌ را بر همه‌ چيز ترجيح‌ بدهند...‌ تفحص‌ هم‌ بايد كامل‌ ... و بدون‌ مداخله‌ دوستي‌ و دشمني‌ در امور نفسانيه‌ باشد. ‌ در حال‌ راي‌ دادن‌ و گرفتن،‌ خداي‌ عظيم‌ را ناظر به‌ تمام‌ خصوصيات‌ همه‌ بدانند. ‌ ملاحظه‌ نماييد دُوَل‌ كفر را [كه] چگونه‌ انتخاب‌ مي‌نمايند و انتخاب‌ مي‌شوند و چه‌ كساني‌ انتخاب‌ مي‌شوند و از چه‌ راه‌هايي‌ انتخاب‌ مي‌شوند و چه‌ آرايي‌ در مجلسهاي‌ خودشان‌ اظهار مي‌كنند و دولتهاي‌ آنها چه‌ عملياتي‌ بر طبق‌ قانون‌ مملكت‌ و برخلاف‌ قانون‌ عقل‌ و دين‌ حتي‌ اديان‌ منسوخه‌ آنها انجام‌ مي‌دهند كه‌ فساد و افساد آنها بر همه‌ عقلاي‌ دنيا آشكار است‌ [و] مخالفت‌ نماييد با چگونگي‌ كارهاي‌ آنها [و] وسائل‌ و اسباب‌ و مسببات‌ آنها كه‌ مطابقت‌ با هيچ‌ دين‌ اصل‌دار و هيچ‌ قانون‌ عقل‌ پسند ندارند. ‌ عَصَمَكُمُ‌ اللهُ‌ و اًِيّانا مِنَ‌ الزلاّ‌تِ‌ كُلٍّهَا، بِمُحَمدٍ‌ و آلِهِ‌ الطّاهِرِينَ، صَلَواتُ‌ اللهِ‌ عَلَيهِم‌ ا‡َجمَعينَ‌ ‌ [خداوند، به‌ حق‌ محمد و خاندان‌ پاكيزه‌ او كه‌ درود خداوند بر همه‌ آنها باد شما و ما را از همه‌ لغزشها نگاه‌ دارد.]‌ والسلام‌ عليكم‌ و رحمه‌ الله‌ و بركاته‌ ‌ العبد محمد تقي‌ البهجه‌ ‌ بهجت‌ از منظر امام خميني امام‌ خميني‌ به‌ ايشان‌ توجه‌ ويژه‌اي‌ داشتند كه‌ براي‌ روشن‌ شدن‌ زواياي‌ مختلف‌ آن‌ ذكر چند جريان‌ زير مناسب‌ است: ‌ يكي از شاگردان ايشان در اين‌باره مي‌گويد: مرحوم‌ حاج‌آقا مصطفي‌ از قول‌ امام‌ نقل‌ مي‌كردند: وقتي‌ امام‌ (كه‌ ارتباط‌ نزديكي‌ با مرحوم‌ آقاي‌ بروجردي‌ داشتند) ديده‌ بودند كه‌ زندگي‌ آقاي‌ بهجت‌ خيلي‌ ساده‌ است، براي‌ كمك‌ به‌ زندگي‌ ايشان‌ يك‌ وجهي‌ از مرحوم‌ آقاي‌ بروجردي‌ گرفته‌ و براي آقاي بهجت آورد اما ايشان قبول‌ نكرد و امام‌ هم‌ مصلحت‌ نمي‌ديدند آن‌ وجه‌ را برگردانند به‌ هر حال‌ حضرت‌ امام‌ با يك‌ چاره‌انديشي‌ فرموده‌ بودند (اين‌ طور كه‌ نقل‌ كردند:) من‌ از مال‌ خودم‌ به‌ شما مي‌بخشم و شما اجازه‌ بدهيد من‌ اين‌ را ديگر برنگردانم. تا اين‌ كه‌ به‌ اين‌ صورت‌ ايشان‌ به‌ عنوان‌ هبه،‌ از ملك‌ شخصي‌ حضرت‌ امام‌ قبول‌ كردند. و هم‌ ايشان در جاي ديگر مي‌گويد: مرحوم‌ آقامصطفي‌ خميني از پدرشان‌ نقل‌ مي‌كرد كه‌ آقا معتقدند جناب‌ آقاي‌ بهجت‌ داراي‌ مقامات‌ معنوي‌ بسيار ممتازي‌ هستند. مثلا از قول‌ پدرشان‌ مي‌گفتند: آقاي‌ بهجت‌ داراي‌ موت‌ اختياري‌ هستند، يعني‌ قدرت‌ اين‌ را دارند كه‌ هر وقت‌ بخواهند روح‌ را از بدن‌ خويش‌ خلع‌ و سپس‌ مراجعت‌ كنند. اين‌ يكي‌ از مقامات‌ بلندي‌ است‌ كه‌ بزرگان‌ در مسير سير و سلوك‌ ممكن‌ است‌ به‌ آن‌ برسند. ‌ آيت‌الله‌مسعودي‌ مي‌گويد: چهار پنج‌ سالي‌ كه‌ خدمت‌ امام‌ بودم‌ به‌ ياد دارم‌ امام‌ دو سه‌ دفعه‌ فرمود: فلاني، فردا صبح‌ مي‌خواهيم‌ برويم‌ منزل‌ آقاي‌ بهجت‌ و فرداي‌ آن‌ روز به‌ منزل‌ ايشان‌ مي‌آمديم‌ و در اتاق‌ يكي‌ دو دقيقه‌ مي‌نشستيم. سپس‌ امام‌ اشاره‌ مي‌كردند و من‌ بيرون‌ مي‌رفتم‌ و ايشان‌ حدود نيم‌ ساعت‌ با آقاي‌ بهجت‌ گفتگو مي‌كردند. بعد امام‌ بيرون‌ مي‌آمدند و مي‌رفتيم؛ اما اين‌ كه‌ درباره‌ چه‌ مسائلي‌ گفتگو مي‌كردند، نمي‌دانم. خودشان‌ مي‌دانستند و خدا. چندين‌ بار هم‌ امام‌ با آقاي‌ شيخ‌ حسن‌ صانعي‌ منزل‌ بهجت‌ رفتند، زيرا هنگامي‌ كه‌ امام‌ در قم‌ بودند، من‌ و آقاي‌ صانعي‌ هميشه‌ در خدمت‌ ايشان‌ بوديم. ‌ اعضاي‌ جامعه‌ مدرسين‌ در يكي‌ از ديدارهاي‌ خود با امام‌ براي‌ مسائل‌ اخلاقي‌ رهنمود خواستند. امام‌ نيز آنان‌ را به‌ حضرت‌ آيت‌الله‌العظمي‌ بهجت‌ حواله‌ دادند و در پاسخ‌ اظهار مدرسين‌ كه‌ ايشان‌ كسي‌ را نمي‌پذيرد، فرمودند: آنقدر اصرار كنيد تا بپذيرند. علا‌قه آيت‌الله بهجت به امام‌ متقابلا حضرت‌ آيت‌الله‌ بهجت‌ نيز به‌ امام‌ خميني‌ عنايت‌ خاصي‌ داشتند. يكي‌ از شاگردان‌ امام‌ مي‌گويد: سال‌ 42 پس‌ از آزادي‌ امام‌ از زندان‌ و ورود به‌ قم، مردم‌ جشن‌ گرفتند و منزل‌ امام‌ هر روز مملو از مردم‌ بود. در آن‌ زمان‌ آيت‌الله‌ العظمي‌ بهجت‌ از كساني‌ بود كه‌ هر روز به‌ منزل‌ امام‌ مي‌آمد و مدتي‌ بر در يكي‌ از حجره‌هاي‌ بيت‌ امام‌ مي‌ايستاد و وقتي‌ به‌ ايشان‌ پيشنهاد شد كه‌ شايسته‌ نيست‌ بيرون‌ اتاق‌ بايستيد لااقل‌ داخل‌ اتاق‌ بنشينيد، ايشان‌ فرمود: من‌ بر خودم‌ واجب‌ مي‌دانم‌ جهت‌ تعظيم‌ اين‌ شخصيت‌ ارزنده‌ به‌ اينجا آمده، دقايقي‌ بايستم‌ و سپس‌ بازگردم. همچنين‌ در همان‌ بحبوحه‌ نهضت‌ در سال‌ 41 و 42 آقاي‌ بهجت‌ دو سه‌ مرتبه‌ فرمودند به‌ آقاي‌ خميني‌ بگوييد فردا صبح‌ ساعت‌ فلان، 2 راس‌ گوسفند قرباني‌ كند و امام‌ هم‌ بلافاصله‌ عمل‌ مي‌كردند. يكبار آقاي‌ بهجت‌ پيغام‌ داد كه‌ امام‌ 3‌راس‌ گوسفند قرباني‌ كند، آقا هم‌ بلافاصله‌ دستور داد 3راس‌ قرباني‌ شود. ‌ به‌ هر حال‌ موارد بالا كه‌ اندكي‌ از بسيار است، نشان‌ مي‌دهد روابط‌ آن‌ دو بزرگوار بسيار نزديك‌ بود و مسائلي‌ ميان‌ آنها مي‌گذشت‌ كه‌ اطرافيان‌ فقط‌ ظاهرش‌ را مي‌ديدند و از باطن‌ آن‌ اطلاع‌ نداشتند. ‌ بهجت از منظر بزرگان ديگر بزرگان‌ هم‌ به‌ آيت‌الله‌ بهجت‌ خيلي‌ عنايت‌ داشتند كه‌ به‌ ذكر پاره‌اي‌ از آنها مي‌پردازيم: ‌ علامه‌ طباطبايي: ايشان‌ (آيت‌الله‌ بهجت) عبد صالح‌ خداست. ‌ آيت‌الله‌ بهاءالديني: الان‌ ثروتمندترين‌ مرد جهان‌ (از جهات‌ معنوي) آقاي‌ بهجت‌ است. ‌ آيت‌الله‌ شيخ‌ عباس‌ قوچاني: ازجمله‌ كساني‌ كه‌ اعتقاد به‌ كمالات‌ فوق‌العاده‌ آقاي‌ بهجت‌ داشت، آقاي‌ شيخ‌ عباس‌ قوچاني‌ جانشين‌ مرحوم‌ آقاي‌ سيد علي قاضي‌ در مسائل‌ اخلاقي‌ و عرفاني‌ بود كه‌ در نجف‌ اقامت‌ داشت. ايشان‌ مي‌فرمود: وقتي‌ آقاي‌ بهجت‌ خيلي‌ جوان‌ بود و هنوز به‌ 20 سالگي‌ نرسيده‌ بود (تعبيرشان‌ اين‌ بود كه‌ هنوز محاسنشان‌ درست‌ در نيامده‌ بود) به‌ مقاماتي‌ دست‌ يافته‌ بود كه‌ ما به‌ واسطه‌ ارتباط‌ نزديك‌ و رفاقت‌ صميمانه‌اي‌ كه‌ داشتيم‌ اطلاع‌ پيدا كرديم‌ و ايشان‌ از من‌ عهد شرعي‌ گرفتند تا زنده‌ هستم‌ آنها را جايي‌ نقل‌ نكنم‌ و به‌ نظرم‌ همين‌ موت‌ اختياري‌ را مطرح‌ كردند. ‌ كسي‌ كه‌ در آن‌ سن‌ به‌ اين‌ مقامات‌ رسيده‌ باشد، هم‌اكنون‌ در 90 سالگي‌ و بعد از عمري‌ اطاعت‌ و بزرگي‌ و انجام‌ وظايف‌ به‌ چه‌ پايه‌اي‌ از مقام‌ قرب‌ الهي‌ رسيده‌ است؟ ‌ مرحوم‌ علامه‌ محمدتقي‌ جعفري: اين‌ كه‌ در روايات‌ آمده‌ هر كس‌ عالمي‌ را در 40 روز زيارت‌ نكند قلبش‌ مي‌ميرد و همچنين‌ زيارت‌ علما نزد خدا محبوب‌تر است‌ از 70 بار طواف‌ خانه‌ خدا. مصداق‌ بارز علما، آيت‌الله‌ بهجت‌ هستند. صرف‌ ديدن‌ و ملاقات‌ كردن‌ ايشان، خود سر تا پا موعظه‌ است، من‌ هر وقت‌ ايشان‌ را مي‌بينم‌ تا چند روز اثر اين‌ ملاقات‌ در من‌ باقي‌ است‌ و درواقع‌ هشداردهنده‌ براي‌ ما مي‌باشد؟ ‌ مرحوم‌ آيت‌الله بدلا: وضع‌ مقامات‌ آقاي‌ بهجت‌ از همان‌ زمان‌ كه‌ درس‌ آيت‌الله‌ بروجردي‌ مي‌رفتيم‌ روشن‌ و معلوم‌ بود كه‌ ايشان‌ لياقت‌ چنين‌ مقاماتي‌ را دارند. ‌ مرحوم‌ آيت‌الله‌ طاهر شمس‌ گلپايگاني: آيت‌الله‌العظمي‌ بهجت‌ به‌ افقي‌ رسيده‌ كه‌ وقتي‌ به‌ احكام‌ و دستورات‌ اسلام‌ نگاه‌ مي‌كنند، فتوايي‌ مي‌دهند كه‌ مورد رضا و توجه‌ خداست‌ و خلاف‌ در آن‌ نيست. ‌ از آيت‌الله‌ حاج‌ سيدعبدالكريم‌ كشميري‌ سوال‌ شد، اكنون‌ چه‌ كسي‌ را به‌ عنوان‌ استاد كامل‌ معرفي‌ مي‌كنيد؟ فرمود: آقاي‌ بهجت، آقاي‌ بهجت. ‌ همچنين‌ از آيت‌الله‌ سيداحمد فهري‌ سوال‌ شد اكنون‌ چه‌ كسي‌ را به‌ عنوان‌ استاد كامل‌ معرفي‌ مي‌كنيد؟ او هم‌ فرمود: آقاي‌ بهجت، آقاي‌ بهجت.‌ حجت‌الاسلام‌ والمسلمين‌ آقاي‌ امجد: ايشان‌ از مفاخر عصر ما هستند. كساني‌ كه‌ كم‌ و بيش‌ با ايشان‌ آشنايند مي‌دانند در اوج‌ علم‌ و معنويت‌ قرار دارند. بنده‌ معتقدم‌ آقاي‌ بهجت‌ در علم‌ و معنويت‌ نظير ندارد. به‌ تعبير ديگر ايشان‌ فرشته‌ روي‌ زمين‌ هستند و بايد از بركات‌ وجود ايشان‌ استفاده‌ كرد. ‌ ‌ خرد سياسي‌ آيت‌الله‌ بهجت‌ در كنار مراتب‌ عالي‌ عرفاني‌ و اخلاقي‌ و فقهي، از هوش‌ و فراست‌ بسيار زيادي‌ نيز برخوردارند. در اين‌ زمينه‌ اظهارنظر آيت‌الله مصباح يزدي‌ از شاگردان‌ برجسته‌ ايشان‌ جالب‌ توجه‌ است كه مي‌گويد:‌ ايشان‌ از فطانت‌ و كياست‌ خاصي‌ برخوردارند كه‌ هم‌ در مسائل‌ فردي‌ و هم‌ در مسائل‌ اجتماعي‌ و سياسي‌ يك‌ روشن‌بيني‌هاي‌ خاصي‌ دارند. آدم‌ تعجب‌ مي‌كند يك‌ كسي‌ كه‌ در ژرفاي‌ مسائل‌ علمي‌ و عبادي‌ هست‌ چگونه‌ به‌ اين‌ نكته‌هاي‌ دقيق‌ توجه‌ داشته‌ و آن‌ را درك‌ مي‌كند. شايد كساني‌ كه‌ از دور ايشان‌ را فقط‌ در حال‌ عبادت‌ و نماز يا درس‌ ديده‌ باشند فكر مي‌كنند آقاي‌ بهجت‌ به‌ مسائل‌ سياسي‌ و اجتماعي‌ توجهي‌ ندارد، بنده‌ عرض‌ مي‌كنم‌ بزرگترين‌ مشوق‌ خود بنده‌ در پرداختن‌ به‌ مسائل‌ سياسي‌ و اجتماعي، ايشان‌ بود و به‌ صورتهاي‌ مختلف‌ به‌ دوستان‌ و كساني‌ كه‌ در درس‌ حضور داشتند سفارش‌ مي‌كردند به‌ اين‌ مسائل‌ اهميت‌ بدهند و اشاره‌ داشتند اگر افراد مقيد به‌ مسائل‌ معنوي‌ و علمي‌ به‌ اين‌ كارها نپردازند، روزگاري‌ مي‌آيد كه‌ جو سياست‌ و اجتماع‌ به‌ دست‌ نااهلان‌ مي‌افتد و آنان‌ جامعه‌ اسلامي‌ را از مسير خود منحرف‌ مي‌كنند. ‌ ايشان‌ با اين‌ كه‌ به‌ ما تاكيد مي‌كردند مثلا درس‌ فقه‌ را بنويسيد، دقت‌ كنيد يا توصيه‌هاي‌ اخلاقي‌ مي‌كردند، در عين‌ حال‌ اهتمام‌ داشتند كه‌ ما دور از مسائل‌ سياسي‌ و اجتماعي‌ نباشيم‌ و به‌ ما توصيه‌ مي‌كردند فعاليت‌هايي‌ را بخصوص‌ در بعد فرهنگي‌ انجام‌ بدهيم‌ و حتي‌ گاه‌ پيغام‌هاي‌ خاصي‌ در ارتباط‌ با همين‌ مسائل‌ سياسي‌ براي‌ حضرت‌ امام‌ مي‌دادند كه‌ يك‌ مورد از اين‌ پيامها را بنده‌ با يكي‌ ديگر از دوستان‌ واسطه‌ در رساندن‌ به‌ حضرت‌ امام‌ بوديم. ‌ فهرست منابع و ماخذ: ‌ در تهيه‌ اين‌ مقاله‌ علاوه‌ بر استفاده‌ از نظريات‌ بعضي‌ از فضلاي‌ حوزه، از منابع‌ زير نيز بهره‌ برده‌ايم:‌ 1. رضا باقي‌زاده‌ پندهي، برگي‌ از دفتر آفتاب، چاپ‌ هشتم‌ (قم: موسسه‌ انتشارات‌ مشهور، 1381)‌ 2. رضا باقي‌زاده‌ گيلاني، بهجت‌ عارفان، چاپ‌ پنجم‌ (قم: انتشارات‌ زائر آستانه‌ مقدسه‌ قم، 1383)‌ 3. محمد حسين‌ رخشاد، در محضر حضرت‌ آيت‌ الله‌ العظمي‌ بهجت‌ (600 نكته‌ از مجموعه‌ بيانات‌ حضرت‌ استاد در مدت‌ پانزده‌ سال)، چاپ‌ چهارم، (قم: انتشارات‌ موسسه‌ فرهنگي‌ سماء، 1382) ‌ 4. عبدالرحيم‌ عقيقي‌ بخشايشي، نگاهي‌ به‌ زندگي‌ فقيه‌ وارسته‌ و عارف‌ برجسته‌ حضرت‌ آيت‌الله‌ العظمي‌ شيخ‌ محمد تقي‌ بهجت‌ فومني. 5. موسسه‌ تحقيقاتي‌ فرهنگي‌ اهل‌ بيت، فريادگر توحيد جمال‌ السالكين‌ و شيخ‌ العارفين‌ حضرت‌ آيت‌الله‌ العظمي‌ محمد تقي‌ بهجت، چاپ‌ هفتم‌ (قم: انتشارات‌ انصاري، 1381) ‌ 6. رضا باقي‌زاده، نكته‌هاي‌ ناب‌ از بيانات‌ آيت‌الله‌ العظمي‌ بهجت، چاپ‌ دوم، (بي‌جا، سفير صبح، 1382) 7. پاسخ‌ به‌ استجازه‌ روزنامه‌ جام‌جم‌ ‌ (منبع روزنامه جام جم مورخ 1383)




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 284]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن