تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 23 تیر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):از چند رنگى و اختلاف در دين خدا بپرهيزيد، زيرا يكپارچگى در آنچه حق است ولى شما ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

آراد برندینگ

سایبان ماشین

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ووچر پرفکت مانی

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

ثبت نام کلاسینو

خرید نهال سیب سبز

خرید اقساطی خودرو

امداد خودرو ارومیه

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1806337616




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

شجريان ‌شدن ‌‌به ‌زور‌ تقليد


واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: شجريان ‌شدن ‌‌به ‌زور‌ تقليد جام جم آنلاين: صداي هر خواننده ، در اولين مواجهه با شنونده، فعل و انفعالاتي در او پديد مي‌آورد. اين صدا به همراه رنگ، لحن و احتمالا برخي مولفه‌هاي آن، در ذهن كسي كه صاحب استعداد خواندن است، جاي مي‌گيرد و بخشي از سليقه آوازي او را تشكيل مي‌دهد. در اين صورت، نفر دوم ناخودآگاه در حال بازتوليد فيگورها و ژست‌هاي صوتي و آوازي اولي، البته با محدوده امكانات حنجره خودش است. به عبارت ديگر، آگاهانه يا ناآگاهانه مي‌كوشد صدايش و مولفه‌هاي آن را به صداي خواننده اصلي نزديك كند. اين اتفاق وقتي براي يك علاقه‌مند به موسيقي روي دهد كه براي دل خود يا تنها در جمع دوستانش مي‌خواند، پديده‌اي عادي و طبيعي است، اما اگر خواننده‌اي حرفه‌اي با تقليد از ديگري كار خود را آغاز كند و به همان روال ادامه دهد، نمي‌توان بسادگي از آن گذشت. فراگيري آواز ايراني در قالب رابطه استاد و شاگردي است. از اين رو در ابتداي راه آموختن، هنرجويان به تقليد از صداي بزرگان و پيشكسوتان مي‌پردازند. در اين راه چه بسا ممكن است برخي مولفه‌هاي صداي دوم (فرد مقلد) از صداي اصلي (تقليدشونده) برتر و والاتر باشد و مقلد براي اين‌‌كه بتواند به صداي او نزديك شود، بسياري از محاسن صداي خود را دانسته يا نادانسته فدا كند. اين فرآيند، در صورتي معيوب تلقي نخواهد شد كه فرد مقلد، قدرت برون‌رفت از دايره تقليد را داشته باشد و اين امر ممكن نيست مگر با پيدا كردن خويش؛ موضوعي كه در اين دوره و زمانه از هر سوي با بن‌بست روبه‌رو مي‌شود. در اين روزگار، خود ماندن بسيار سخت است و به همان ميزان نيز آواز خويش را خواندن، بعيد و دشوار.... صداسازي چيست؟ صداسازي در معناي عام، به مجموعه تمرين‌ها، نرمش‌ها، بايدها، نبايدها و ديگر موارد برنامه‌ريزي‌شده‌اي مي‌گويند كه در توليد بهترين صداي موجود در هر فرد به كار بسته مي‌شود. در ايران از دهه‌هاي قبل، در بيشتر رشته‌هاي هنري‌اي كه به‌نوعي با صداي هنرمند سروكار دارند، كلاس‌هاي پرورش صدا در دوره‌هاي آموزشي هر رشته داير شده است؛ اما در شكل‌گيري صداسازي به مفهوم مدرن در خوانندگي سنتي، در اين راه مي‌توان سيدحسين طاهرزاده (1334 - 1261) خواننده دوره‌هاي قاجار و پهلوي را پيشقدم دانست. او با خودشنيداري، دست به ارتقاي صدا و آوازش زد. طاهرزاده را نخستين خواننده موسيقي دستگاهي ايراني‌اي مي‌دانند كه از طريق شنيدن صداي خود در تصحيح معايب آوازش بر‌آمد. وي در اين راه از دستگاه نوظهور فونوگراف ياري جست. پس از طاهرزاده و به موازات همه‌گيرشدن شيوه او و خواننده متقدم‌تر از او يعني جناب دماوندي، در عرصه آواز ايراني خوانندگاني ظهور كردند كه با وامداري‌هاي سبكي و شيوگي كم‌وبيش به اين دو بزرگ آواگر پارسي، معمولا صداهايي شسته‌رفته و گاه برتر از آنها داشتند. ديگر نكته مهم اين است كه تا پيش از ورود امكانات ضبط و پخش صوت به ايران، بيشتر خوانندگاني مقبول طبع همگان مي‌افتادند كه تحت تاثير ذاكران و تعزيه‌خوانان داراي صداهايي بلند و رسا بودند؛ اما زماني كه كلنل علي‌نقي وزيري كه در سفر به اروپا با بم‌خواني آشنا شده بود، در چند صفحه از آثاري كه ضبط كرد، به بم‌خواني مبادرت ورزيد و با اين كار، فصل تازه‌اي را در خوانندگي ايراني گشود. در ادامه اين مسير نخستين، بنان نيز جلوه‌اي ديگر از بم‌خواني را در آواز ايراني ارائه كرد. بنان از يك نظر ديگر نيز در سده اخير، خواننده‌اي متمايز است و آن، اين‌كه رنگ صداي بشدت كنترل‌شده و پراحساس او در تمامي نت‌هاي محدوده صدايي‌اش يگانه است و برخلاف بيشتر خوانندگان دهه‌هاي اخير، ‌اين رنگ از اوج تا فرود صداي او (و برعكس) كوچك‌ترين تغييري نمي‌يابد. توليد صداهاي شبيه پيدايش ضرورت و اصلا خطوركردن فكر صداسازي به صورت مطالبي مدّون، به ذهن علاقه‌مندان به آواز ايراني، متعلق به زماني است كه با ورود دستگاه ضبط و پخش صوت و همچنين پديده‌اي به نام راديو، انواع و اقسام صداها و آوازهاي بيگانه، با لحن‌هاي انحصاري هر كدام از آنها، به گوش شنوندگان ايراني سرازير شد. اين گونه‌گوني ذهن، گوش و سليقه ايراني را دستخوش تطور كرد و مرز تمايزي ميان آنچه قبل‌تر اجرا و شنيده مي‌شد با انواع آوازهاي سال‌هاي بعد پديد آورد. اين درهم‌تنيدگي لحن‌ها بتدريج در دهه‌هاي بعدي هنرجوي آواز ايراني را در نخستين مواجهه با درس‌هاي آوازي و گوشه‌هاي رديف دچار مشكل كرد. مجموعه اين مسائل، به همراه اضطرارهاي پيش‌گفته دنياي مدرن، سرانجام ضرورت چاره‌جويي را پديد آورد. از ديرباز، هر استاد آوازي به شاگردش در جاهايي كه لازم مي‌ديده، مطالب و نكاتي را مي‌گفته است؛ شيوه‌اي كه امروز نيز پابرجاست و بسياري از استادان فن، معتقد به آموزش صداسازي در ضمن فراگيري رديف هستند. در يك شيوه، هنرجو زير نظر استاد و پس از تمرين حالت‌هاي مختلف و بالقوه، آميزه‌اي از استعداد بعلاوه تكنيكي را كه او بايد اجرا كند به كار مي‌بندد كه با گذر زمان قطعا هر دوي اينها ارتقاء خواهد يافت و شاگرد به بالندگي خواهد رسيد. اما در صورتي كه از ابتدا صدايي خاص (در شيوه بشدت رايج امروزي، شجريان يا هر شيوه آوازي ديگر) را بخواهيم در قالب صداسازي پيش از آموزش رديف به هنرجو ديكته كنيم، دقيقا همه ريل‌ها را براي حركت در همين يك مسير تعبيه كرده‌ايم و او را هيچ راهي جز تكرار آوازي كه ده‌ها تن ديگر نيز دارند به آن تأسي مي‌كنند، نخواهد بود. صداسازي اينچنيني، بي‌گمان جوهر آواز ايراني را از بين خواهد برد. از بين‌ بردن رنگ و امضاي صداها، ايجاد اختلال در حجم آنها، بستن هر گونه راهي بر آشنايي‌زدايي (حداقل در نخستين مواجهه با صداي هر خواننده تازه‌وارد) و ديگر معايب، همه از اثرات ابتدايي صداسازي به ‌شمار مي‌روند. تا اينجاي كار، اينها همه يعني، به عده زيادي هنرمند نقاش يكي دو رنگ محدود بدهيم و از آنها بخواهيم تا فقط با همين يكي دو رنگ نقاشي كنند. در خصوص شيوه و روش هم طبيعي است كه اين هنرجويان در ادامه، رديف و شيوه را هم نزد همان استاد صداساز پي خواهند گرفت، آن وقت شعرخواني، فضاي آواز، تحريرها، قرينه‌سازي‌ها و ... همه و همه شبيه هم مي‌شوند (كه شده‌اند)؛ درست مثل اين‌كه به نقاشاني كه در سطور فوق ذكرشان رفت بگوييم همه شما فقط مي‌توانيد يك نقش واحد را بكشيد. صداسازي از ديدگاهي، پديده‌اي نسبتا تازه‌وارد به موسيقي ايراني است. در نوار باقيمانده از تدريس آواز استاد نورعلي برومند به محمدرضا شجريان، مي‌بينيم و مي‌شنويم كه او ضمن آموزش صداي مطلوب به شجريان، عيب‌هاي ‌كلي يكي دو خواننده مشهور آن روزگار را نيز برمي‌شمرد. برومند، در جايي از همان نوار مي‌گويد: وقتي اشكالات صداي يكي از شاگردانم برطرف شد، به من گفتند انگار تو در حنجره او دست برده‌اي و صدايش را تصحيح كرده‌اي (نقل به مضمون). اگر برومند در جايي به شجريان مي‌گفت اينجا بهتر است چنين بخواني، امروز صداسازان همه را به شجريان‌ خواني هدايت مي‌كنندشجريان بعدها در دهه 70، همين مطالبي كه پيش برومند گذرانده بود را به اضافه خودآموخته‌ها و تجربه‌هايش به جمعي محدود منتقل مي‌كند، دوره‌اي كه صداسازي نام مي‌گيرد. اگر برومند با شيوه قدمتدار انتقال سينه به سينه رديف و به موازات آن برطرف كردن اشكالات صدا در حين آموزش گوشه‌هاي آوازي، در جايي به مثلا شجريان يا هر هنرجوي ديگر خود مي‌گفته كه اينجا را بهتر است اين‌گونه بخواني و صدايت را به اين رنگ دربياوري، امروزيان صداساز، مستقيم و سرراست همه را به شجريان‌خواني هدايت مي‌كنند. از اين لحاظ مي‌توان گفت اين صداسازي جديد هنوز شكل نگرفته است كه هيچ، هنرجويان را هم فقط به تقليد آن هم از نوع دست‌چندم رهنمون مي‌شود. آواز ايراني خوانندگي كلاسيك و اپرا نيست تا در آن بتوان هنرجو را از ابتدا با نرمش‌ها و ورزش‌هايي به سوي صدايي خاص راه برد. صداسازي حقيقي در آواز ما با خوانندگي و خواندن است كه شكل مي‌گيرد، اصلي كه از گذشته‌هاي دور همواره ميوه‌هاي شيرين و در عين حال رنگارنگي را به عرصه اين هنر گرانقدر هديه كرده است. هنرمند يا تكنسين آوازخوانان سال‌هاي اخير در نبود و كمبود امكان و فرصت تمرين و اجرا با ميانبرزدن مي‌كوشند به صداسازي و تقليد متوسل شوند. اين نكته ناخوشايند صد البته ما را به ياد خلا بزرگ نبود مكان‌هايي درخور و سزاوار براي خوانندگي مداوم و حرفه‌‌اي در كشور نيز مي‌اندازد كه اگر چنين شرايطي ممكن بود، امروز به تعداد كافي خواننده و صداهاي متنوع مي‌داشتيم. از وقتي انسان از شيوه‌هاي زيستي ابتدايي فاصله گرفت و براي بقا به راه‌هاي بهبود زندگي انديشيد،‌ بتدريج بر آگاهي‌هاي عيني‌اش افزود و به همان نسبت از اتكاي او بر آگاهي‌هاي شهودي‌اش كاسته شد. در ادامه اين راه، بشر كوشيد گستره نامحدود ذهني‌اش را به كمك فناوري و ابزارهاي دست‌ساز خود درخصوص هر پديده‌اي به فرمول‌هاي محدود عيني ذهني بدل كند. دامنه اين فرمول‌ها سرانجام با گذر از مدرنيسم انسان را به هستي رقمي (ديجيتال) رهنمون شد. از ديگر سو، هنرجوي آواز سنتي نيز با در نظر گرفتن مشقت‌هايي كه پيشينيان اين رشته تحمل كرده بودند و نيز عنصر سرعت كه در بزنگاه رخدادهاي بي‌شمار عصر ديجيتال مدام خود را بر همگان تحميل مي‌كند، راه‌هاي ميانبري را يك‌به‌يك آزمود. يك روز به جاي آموختن سينه به سينه گوشه‌هاي رديف دستگاهي و مرور ذهني علمي هر گوشه در طول هفته، به ضبط هفتگي صداي استاد و تمرين آن از روي نوار پناه برد. روز ديگر، وقتي ديد زدن اين نعل وارونه جز تنبلي ذهني و كم‌اثر كردن گوش موسيقايي او حاصلي در پي ندارد، به تقليد تكه‌به‌تكه و موبه‌موي آوازهاي استادان رو مي‌آورد و زماني كه ناتواني خود در اين كار را در آيينه‌ مربيان كم‌ذوق و بي‌ذوق امروزي آواز ديد، به كلاس تقليد صدا رفت و نام آن را صداسازي گذاشت؛ غافل از اين‌كه پناه بردن از سر استيصال و نه انديشه، به راه‌هاي ميانبر و دور زدن موانع و نه رد كردن آنها، ذهن و حنجره آدمي را به سينتي‌سايزر و حداكثر ساز ديجيتال توليد آواز تبديل مي‌كند. صداهاي نارس در واقع، طي اين دو سه دهه، ايراد عمده از خلا‡ مبحث صداسازي امروزين در موسيقي آوازي نبود. اشكال از ورود (امكان ورود) صداهاي نارسي بود كه در خلا‡ صاحبان حقيقي صداهاي برتر به بازار خوانندگي راه مي‌يافتند. آنان حسن و عيب را به زعم خود مي‌ديدند، اما در مسير برطرف كردن عيوب و افزودن حسن‌ها به كارشان، طي طريق نمي‌كردند، فقط ميان‌بر مي‌زدند، انگار صداسازي مأمور بود تا در كمترين سرعت، معايب صاحبان اين صداهاي وادي‌هاي ناپيموده آواز و زندگي (زندگي آوازي) را بپوشاند. در اين مسير، آنها كه به صداسازي تن ندادند معايب در آوازهايشان باقي ماند و با همان صداهاي نارس و درواقع فقط بخشي از صداي حقيقي‌شان به خوانندگي ادامه دادند؛ آنها كه تن دادند نيز صاحب ماسك شجريان شدند. اين نسل ماقبل مقلدان شجريان، خود تاثير زيادي در ظهور مقلدان صرف شجريان (كه صورت مساله را به كلي پاك كرده بودند) داشتند. اينان با همان مقصدي كه چيزي غير از تقليد نيست، در حقيقت راهي را در آواز شروع نمي‌كنند كه آن را به فرجام نيز برسانند و مگر غير از اين است كه ‌آنچه آغاز ندارد نپذيرد انجام؟!




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 349]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن