واضح آرشیو وب فارسی:کيهان: شب قدر در ادب فارسي
علي خوشه چرخ آراني
قدر، در لغت به معناي اندازه كردن چيزي، ارزش و اعتبار، اندازه و مقدار، شأن و بزرگي، خوبي و برابر و معادل است، ضمن آن كه به معناي فرمان و حكم خداوند درمورد بندگان و سرنوشت آن هاست و جمع اين واژه به گونه مكسر «اقدار» مي باشد و تركيب «ليله» بر سر واژه پرارزش قدر مؤيد آن است كه شب قدر يك شب است، هرچند ارزش آن برابر با هزار ماه است.
اما شب قدر واسطه العقد ليالي ماه پرارج رمضان و موسم خلوت انس و اغتنام فرصت براي جرعه نوشي از چشمه سار مغفرت الهي در ماه رمضان است و فرصت گران قدري است تا با خود و خداي خود خلوت و در جلوت نزديكي با محبوب ساعتي را به مراقبه و محاسبه بپردازيم. فرصتي است تا بندگان خداوند در مقابل خالق و فاطر خويش دفتر دل را بگشايند و كتاب عمل را بازخوانند
در شب قدر خداي سبحان، همگان را به خوان بي انتهاي كرم خويش فرا مي خواند تا شكوفه سحرهاي پربركت، افطارهاي پرمعنويت، دعاهاي افتتاح و كميل، جلسات ادعيه و تواشيح، حالات پرجذبه انس با قرآن و مفاتيح، متهجد و شب زنده داري ها و سحرخيزي ها و چشمان بيدار قبل از فجر را در چشمه سار رحمت قدر و موهبت خودماني بودن با خدا بروياند.
اينك شب قدر است و ما بندگان عاصي اما پراميد خداوند ماه ها انتظار كشيده ايم تا باز هم ماه خدا و شب قدر فرا رسد و دست نياز را به سوي آستان رفيعش بالا ببريم و پاي طلب را به درگاه عظيمش بكشيم.
منتظر بوديم تا در حضور جمع و در ازدحام جمعيت، راه خلوت و تنهايي و فراق را برگزينيم و لحظه اي با خود صميمي شويم و يك رو و خودماني و بي پرده، در كوچه پس كوچه هاي روح خويش گردش كنيم و كارنامه عمل خود را مرور و نقاط روشن را تقويت و نقاط تيره اش را براي هميشه محو سازيم، چرا كه هركس، شب قدر را بفهمد، از نو متولد شده است و گذشته تاريكش مرده است و از نو زندگي يافته، پس بياييد شب قدر را درك كنيم، حس كنيم، بفهميم، بشناسيم تا در آن متولد شويم و آغازي توأم با خوش وقتي دنيا و خوش بختي عقبا داشته باشيم.
از نگاه ديگر، از ويژگي هاي ادبيات فارسي كثرت موضوع و گستره عظيم جغرافيايي آن است، به گونه اي كه مي توان ادعا كرد كه هيچ موضوع و عنواني يافت نمي شود كه در حوزه ادب فارسي به آن عنايت و توجه نشده باشد و شايد اين امر ناشي از ارتباط تنگاتنگ و متقابل ادبيات فارسي ما با علوم متعدد اعم از: طب، رياضي، نجوم، فلسفه و منطق، حكمت و عرفان و... است.
از موضوعاتي كه در نگاه دقيق و عميق و ژرف شاعران فارسي زبان مخفي نمانده است. «ليله القدر» است كه در اين مقال كوتاه، به بررسي جايگاه شب قدر در ادب فارسي و ديدگاه فارسي گوي در اين زمينه پرداخته مي شود.
الف: شب قدر چيست؟
در سال نامه هاي شمسي و قمري ايام و ليالي يافت مي شوند كه با ديگر شب ها و روزها از جهت قداست و احترام يكسان نيستند. كه اين شب ها و روزها، مؤيد وقوع رويداد و يا حوادث تلخ و شيريني هستند كه ممكن است در گذشته رخ داده و امروز نيز با گذشت سال ها و ده ها و حتي قرن ها، بازماندگان نسل هاي گذشته آن را قدر مي نهند.
از ليالي باشكوه ليله القدر است كه هم قبل از اسلام در بين ايرانيان و هم بعد از اسلام در نزد مسلمانان و به ويژه ايرانيان جايگاهي ويژه و والا داشته و دارد و در قرآن كريم نيز در دو سوره دخان و قدر به آن اشاراتي شده است. ضمن آن كه واژه «قدر» چهارمرتبه در قرآن تكرار كه سه مرتبه به صورت معرف به«الـ »در سوره قدر و يك مرتبه به صورت نكره در آيه3 سوره طلاق ذكر شده است.
ب: معاني قدر در شعر فارسي
مراد از قدر، تقدير و اندازه گيري، قدرشناسي، برابري، نيكي، احسان، اعتبار و شخصيت و بها دادن به ديگران است كه در ابيات متعددي اين واژه و در قالب معاني گوناگون به كار گرفته شده است.
1) قدرداني:
فارغي از قدر جواني كه چيست؟ تا نشوي پير نداني كه چيست؟
سعدي
2) اعتبار و شخصيت:
قدر مردم سفر پديد آرد خانه خويش مرد را بند است
مولوي
3) خوبي و ارزش
چو وصل و مهر تو نبود چه قدر دارد عمر چو دوستي تو آمد چه قدر دارد مال
سعدي
4) برابري:
ندانم اين شب قدر است يا ستاره روز تويي برابر من يا خيال در نظرم
سعدي
5) ارزش و بها:
بيا تا قدر يكديگر بدانيم كه تا ناگه ز يكديگر نمانيم
مولوي
ج: شب قدر از ديدگاه مذهبي
در نگاه مذهبي و اعتقادي شيعي، شب قدر يكي از سه شب؛ نوزدهم، بيست و يكم و بيست و سوم ماه مبارك رمضان و از ديدگاه اهل تسنن شب بيست و هفتم رمضان است، ضمن آن كه اكثر علماي برجسته اهل تشيع شب قدر را شب بيست و سوم رمضان مي دانند. درباره شب قدر در تفاسير قرآن مبين به وسيله مفسران اظهارنظرهاي فراواني شده است كه تمامي آن ها به نزول دفعي قرآن، تقدير امور، نزول ملائكه و روح و حدوث سلام و امنيت در اين شب اشاره نموده اند، مثلاً ابوالفتوح رازي در تفسير خود گفته است:«شب قدر، شب تقدير است و فصل احكام و تقدير قضا يا آن چه خواهد بودن در سال آجال و ارزاق و اقسام همه در اين شب كنند.»
د: شب قدر در شعر شاعران
ادبيات ما كه موثر از آموزه گران سنگ دين عزيز اسلام است از اين واژه غافل نشده است و شاعران زيادي از اين تركيب بهره ها برده اند.
حافظ، هلال شب قدر را مقارن با هدم نامه فراق مي داند و با اقتباس از آيه «سلام هي مطلع الفجر» در قالب ملمع بيت
حافظ
شب قدر است و طي شد نامه هجر سلام هي مطلع الفجر
را مي سرايد.
او در بيتي ديگر در لفظ پردازي زيبايي شب قدر را شب خلوت اهل دل مي داند.
آن شب قدري كه گويند اهل خلوت امشب است
يا رب اين تاثير دولت در كدامين منزل است
بي شك در ميان شاعران فارسي زبان هيچ كدام به اندازه سعدي از واژه «شب قدر» استفاده ننموده است. او در حسن تعليل زيبايي علت اختفاي شب قدر را اين سان بيان مي دارد كه «اگر همه شب، شب قدر بودي، شب قدر، بي قدر بودي.»
سعدي در حسرت از دست دادن ايام گذشته و تاسف از هدر دادن آن مي گويد:
قضا روزگاري ز من در ربود كه هر روزي از آب شب قدر بود
و در بيت
ندانم اين شب قدر است يا ستاره روز تويي در برابر من يا خيال در نظرم
با تشبيهي زيبا معشوق و محبوب خويش را با شب قدر برابر مي داند و در مقام دل جويي از مخاطب خويش كه مورد بي اعتنايي و قدرناشناسي قرار گرفته است مي سرايد:
تو را قدر اگر كس نداند چه غم شب قدر را مي ندانند هم
«ظهير فاريابي» ملقب به «ظهيرالدين» شاعر معروف ايراني و معاصر خاقاني و جمال الدين عبدالرزاق در مدح ممدوح خود، برايش شب هايي از لحاظ ارزش و موقعيت بالاتر و برتر از شب قدر را طلب مي كند.
شبت از قدر بهتر از شب قدر روزت از روز عيد فرخ تر
عبدالواسع جبلي شاعر ايراني متوفي به سال 559 از شاعران ايراني است كه در اشعار خود به كلام آراسته مصنوع و پيرايه هاي لفظي و زيورهاي معنوي توجهي خاص داشته است. او نيز در مدح يكي از ممدوحان خويش كه اكثراً از شاهان سلجوقي و غزنوي است مي سرايد:
روز و شب تو باد شب قدر و روز عيد تا بر مدار گردون گه روز و گه شب است
«حسان العجم» خاقاني كه در قصيده سرايي صاحب سبك است و در قوت انديشه و مهارت در تركيب الفاظ و ابداع معاني و ابتكار مضامين تازه و وصف و تشبيه كم نظير است، نيز در مدح ممدوح خود مي گويد:
چو دايره هر كجا رود صدر هر روزش عيد و هر شبش قدر
ابوالمجد مجدودبن آدم، شاعر و عارف ايراني در قرن ششم و صاحب مثنوي ارزشمند حديقه در اشعار خود از تركيب شب قدر بهره برده است.
تابش روح خواهد و تف صور روز خود بدر خواهد و شب قدر
ز آن كه هست نشاط جهان و رحمت خلق
چو روز عيد و شب قدر شد صباح و مسائش
و نهايتاً عطار نيشابوري شاعر و عارف معروف ايراني در قرن ششم و هفتم از تركيب «شب قدر» در قالب بيت
چون برات و قدر، در شب ز آن توست پس دو روز عيد دو مهمان توست
استفاده نموده است.
از مجموع ابيات زير مي توان دريافت كه شاعران فارسي زبان در خصوص شب قدر اشعار فراوان و زيبايي نقل نموده اند كه مفهوم همه آن ها قداست و احترام و ارج شب قدر است، زيرا شب قدر را شب تقدير و سرنوشت دانسته اند.
شنبه 30 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: کيهان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 131]