تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1833406308
مبانى نظرى جامعه مدنى
واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: مبانى نظرى جامعه مدنى
جامعه مدنى معاصر غربى كه پس از رنسانس و در دوران مدرنیته شكل گرفته بر نگاه فلسفى خاصى نسبت به انسان و حقوق و ارزشهاى او استوار است. این نگاه جدید كه ریشه در اومانیسم و انسان محورى دارد، بازتاب وسیعى در مقوله سیاست و اقتصاد و حقوق داشته است. دستاورد جامعه مدنى در عرصه اقتصاد، رشد و رواج بازار آزاد اقتصادى و رقابت و كشمكش حول محور جلب سود و رفاه بیشتر بوده و در عرصه سیاست، دولت مدرن را به دنبال داشته است؛ دولتى كه حیطه اقتدار محدود دارد و در قلمرو سعادت فردى و خیر افراد دخالتى ندارد و صرفا در خدمت رفاه و امنیت افراد و دفاع از حریم مالكیت خصوصى و آزادیهاى فردى است. مقولاتى نظیر فضیلت و خیر در دولت مدرن راهى ندارند. تشخیص خیر و فضیلت به عهده هر فرد و انتخاب خود اوست و دولت در این باب كاملا بىطرف است و هیچ اندیشه و تدبیرى ندارد، بلكه صرفا باید شرایط و چارچوبى قانونى فراهم آورد تا هركس خیر خود را آن گونه كه مىپسندد رقم بزند (1) . در جامعه مدنى، قدرت سیاسى براساس رقابت احزاب سیاسى و به دست آوردن اكثریت آراء، توزیع مىگردد و احزاب مختلف براساس منافع مشترك اقشار و اصناف و طبقات شكل مىگیرند و هر حزب سیاسى خود را متعهد به حفظ منافع هواداران و اعضاى خویش مىداند. اراده جمعى و راى اكثریت نه تنها معیار توزیع قدرت سیاسى است، بلكه در قانونگذارى نیز تاثیر قطعى دارد. افراد در حقوق برابرند و از آزادى مالكیت و بیان و عقیده برخوردارند. آزادیهاى فردى بالاترین ارزشهاست و عواملى نظیر سنت، مذهب و اخلاق نمىتوانند محدودكننده آزادیهایى باشند كه در چارچوب قانون براى همه افراد قرار داده شده است؛ قوانینى كه براساس راى اكثریت و منافع گروههاى اجتماعى مختلف تنظیم شده و مشروعیتیافته است. به این ترتیب در جامعه مدنى امورى نظیر احترام به حقوق و آزادیهاى فردى، بردبارى و تسامح و تساهل، حاكمیت قانون، توافق جمعى و اعتنا به راى اكثریت و عقلگرایى (اعتناى صرف به خرد و ذهن انسان و برترى دادن به او نسبتبه سنت و مذهب در همه عرصههاى سیاست، اقتصاد، حقوق، فرهنگ)، شاخصهاى محورى مىباشند.عقل و خرد مورد نظر در اینجا خصوص قوه درك كننده كلیات و مباحث نظرى و فلسفى نیست، بلكه داراى مفهومى عام است كه شامل ذهن به عنوان ابزار شناخت و كلیه دستاوردهاى آن اعم از علمى، فلسفى، حقوقى و هنرى مىشود.واقعیت این است كه جامعه مدنى غربى برآیند و نتیجه یك نظریه سیاسى و اقتصادى خاص نیست، بلكه حاصل تكامل تاریخى نظریه پردازیهاى متنوعى است كه علىرغم اختلاف نگرشها، در چند اصل ریشهاى و نظرى كه بنیان فلسفى مدرنیته را تشكیل مىدهند، اشتراك نظر دارند. مراد و مقصود از پایهها و مبانى نظرى جامعه مدنى اشاره به این اصول و مبانى مشترك است؛ به اعتقاد نگارنده، سه اصل فردگرایى، (INDIVIDUALISM) ،سكولاریزم، و عقلانیت ابزارى، (RATIONALISM) از مهمترین این مبانى هستند.الف) فردگرایىفردگرایى براى جامعه مدنى معاصر غرب علاوه بر نقش متافیزیكى و هستىشناختى، نقش اخلاقى و ارزشى نیز دارد؛ یعنى به مثابه مبنایى فلسفى براى اخلاق و سیاست و فرهنگ و اقتصاد قرار مىگیرد. تعهدات آشناى مدنیت معاصر نسبتبه آزادیهاى فردى، مدارا و تساهل اخلاقى و فرهنگى و سیاسى، از اعتقاد به فردیت ناشى مىگردد. فرد از جامعه واقعىتر است و بر آن مقدم مىباشد. این تقدم را، هم مىتوان هستىشناختى تفسیر كرد و هم ارزشى و اخلاقى. در تفسیر هستىشناختى این تقدم چنین استدلال مىشود كه فرد به لحاظ وجودى، قبل از تشكیل جامعه و پیدایش وضع مدنى وجود داشته است (در وضع طبیعى به سر مىبرده است). بنابراین قبل از ورود به جامعه داراى حقوقى مىباشد كه باید رعایت شود. پس فرد واقعىتر و بنیادىتر و مقدم بر جامعه بشرى است. در تفسیر ارزشى این تقدم چنین گفته مىشود كه ارزش اخلاقى فرد مقدمتر و والاتر از جامعه و هر گروه جمعى دیگر است و به همین جهت است كه ارزشها و اخلاق به فردیت گره مىخورد و فردگرایى سنگ زیرین اخلاق و حقیقت، ( TRUTH) تلقى مىشود. (2)از نظر نباید دور داشت كه فردگرایى گونههاى متعددى داشته است. در تلقى لیبرالهاى كلاسیك، فرد معمولا به عنوان وجود منفرد، محاط به خود، (SELF ENCLOSED) و حبس شده در ذهنیت و فردیتخویش نگریسته مىشد؛ محدودههاى بدن همان محدودههاى فرد بود. این نظریه كه با نظریه فردگرایى ملكى، (POSSESSIVE INDIVIDUALISM) پیوند دارد، مىگوید فرد مالك بدن و كلیه تواناییهاى خویش است و به هیچ رو بدهكار جامعه نیست و تولیدات شخص، تنها از آن خود اوست.سكولاریزم آرمانها و غایات و ارزشهاى سیاسى و اجتماعى بشر را كاملا مادى و دنیوى تفسیر مىكند. بنابراین در راه شناخت این اهداف و ارزشها و نیز راههاى وصول به آنها هیچ نیازى به استمداد از دین وجود ندارد.از دیدگاه "هابز" و "هیوم " و "بنتام" هدفها و مقاصد انسان توسط عقل تعیین نمىگردد، بلكه این امیال و غرایزند كه تعیینكننده هستند و عقل را مىتوان فقط خدمتكار، یا به قول "هیوم"، «برده» شهوات و خواهشها قلمداد كرد و هركس در درون خویش بر اثر این علایق و تمایلات، هدایت و رانده مىشود. عقل نمىتواند به ما بگوید هدفى بیش از هدف دیگر عقلانى است. كار عقل این است كه چگونگى ارضاى خواهشها، سازش دادن آنها با یكدیگر و با خواهش براى همان چیز از سوى دیگران را معین كند. (3)براساس فردگرایى، بهترین داور براى قضاوت در باب شهوات و تمایلات هر فرد خود اوست و وظیفه سایر نهادها این است كه از قضاوت درباره این امور پرهیز كنند. هیچ مسئولیت نهادى یا جمعى در این باب وجود ندارد و افراد، خود مسئول خودشان هستند و تنها «خیر»، خیر فرد است. خالص ترین و مصرانهترین شكل فردگرایى، «فردگرایى محدود نشده»، (UNCONSTRAINED INDIVIDUALISM) است كه بر طبق آن هیچ اخلاق و نظریه ارزشىاى وجود ندارد كه بتواند فرد را محدود و تحت فشار قرار دهد. زیرا به لحاظ منطقى «فرد» منبع همه ارزشهاست. این نظریه هیچ مجالى براى «خیر عمومى» باقى نمىگذارد. (4)بازتاب فردگرایى در مقوله اخلاق، اعتقاد به استقلال اخلاقى فرد است. یكى از شرایط این استقلال آن است كه فرد، ملزم به پذیرش فرمانهاى اخلاقى نهادهاى دینى یا دنیوى نبوده و در این جهت از او انتظارى نمىرود. تحلیل فردگرایان از ماهیت و سرشت انسان و محصور كردن حقیقت انسان در امیال و غرایز و معرفى انسان به عنوان موجودى كه صرفا به دنبال تامین منافع و ارضاى شهوات و امیال خویش است، نتایجسیاسى گستردهاى به دنبال دارد. براساس این تحلیل، «اخلاق سیاسى» دیگر جایى در مقوله سیاست ندارد. انسانها موجوداتى هستند كه هریك به دنبال «حق» خویش هستند، نه فضایل و خیرات. وظیفه دولت و قدرت سیاسى تلاش براى تامین هرچه بهتر حقوقى است كه ریشه در طبیعت و امیال و غرایز بشر دارند (حقوق طبیعى). وظیفه سیاست و اخلاق، كنترل مردم در ارضاى امیال است. البته این كنترل تنها در مواردى است كه ارضاى تمایلات فرد، حقوق برابر دیگران در ارضاى تمایلاتشان را مخدوش مىكند و در غیر این صورت هیچ مجوزى براى اعمال محدودیت وجود ندارد. یعنى امیال و حقوق طبیعى برخاسته از آنها فى حد ذاته خارج از حوزه اخلاق و هر نیروى قاهر دیگر مىباشند. زیرا واقعیاتى غیر قابل تغییر و نهاده شده در طبع بشر هستند. پس این وظیفه اخلاق و سیاست و مذهب است كه خود را با آنها سازگار كنند و نمىتوانند وظیفهاى برخلاف آنها بر انسان تحمیل كنند. نتیجه منطقى فردگرایى در حوزه اقتصاد، ترویج اقتصاد بازار آزاد و دفاع از رقابت آزادانه اقتصادى افراد و پرهیز از اعمال محدودیت اقتصادى است.ب) سكولاریزمسكولاریزم نفى حكومت دینى و اعتقاد به بشرى بودن كامل امور سیاسى و اجتماعى است. براساس این بینش، دین از شئون دنیوى انسان جداست و اداره این شئون، اعم از سیاسى و اقتصادی، به انسان تعلق دارد و انسان باید در سایه عقل و علم خویش بدون استمداد از آموزههاى دینى مناسبات اقتصادى و سیاسى جامعه را سامان دهد. نتیجه چنین گرایشى پایهریزى جامعه مدنى براساس تدبیرها و تقنینهاى بشرى است.سكولاریزم آرمانها و غایات و ارزشهاى سیاسى و اجتماعى بشر را كاملا مادى و دنیوى تفسیر مىكند. بنابراین در راه شناخت این اهداف و ارزشها و نیز راههاى وصول به آنها هیچ نیازى به استمداد از دین وجود ندارد. از نگاه سكولار، نه تنها نیازى به دخالت دین در عرصههاى مختلف جامعه مدنى وجود ندارد، بلكه اساسا این دخالت ناممكن است. زیرا روابط و مناسبات اقتصادى و اجتماعى جوامع بشرى در بستر زمان، در تحول و تغییر دائمى است؛ و از طرفى دین وجهه ثابت و تغییرناپذیر دارد، چگونه مىتوان بین دین ثابت و نیازهاى متغیر، نسبتى برقرار كرد؟ یك لباس با هر اندامى سازگار و مناسب نمىافتد.
ج) عقلانیتعقل و خرد مورد نظر در اینجا خصوص قوه درك كننده كلیات و مباحث نظرى و فلسفى نیست، بلكه داراى مفهومى عام است كه شامل ذهن به عنوان ابزار شناخت و كلیه دستاوردهاى آن اعم از علمى، فلسفى، حقوقى و هنرى مىشود. باور به عقلانیت و خردگرایى نه تنها به معنى قبول كاركرد ذهن بشر در تمامى این عرصهها، بلكه به معناى برترى خرد انسانى بر كلیه منابع معرفتى دیگر است. خردگرایى نه تنها راه را بر سنتگرایى، بلكه بر مذهبگرایى نیز مىبندد. نقش دین و مذهب را در حیات روحى و معنوى انسان مىتوان پذیرفت، اما نمىتوان به آن به عنوان منبعى معرفتبخش نگریست؛ به ویژه در عرصههاى مربوط به حیات اجتماعى و سیاسى (دنیوى) بشر. بنابراین، جهانبینى عقلانى مجالى براى جهانبینى سنتى، عرفانى و مذهبى باقى نمىگذارد.در این عقلانیت جدید چنین تصور مىشد كه در سایه اقتدار و استیلاى تكنولوژیك بر طبیعت، آرمانهاى مادى و طبیعى بشر محقق خواهد شد و جنگ انسان با انسان خاتمه خواهد پذیرفت و صلح و امنیت و رفاه حاكم خواهد گردید. عقل باید ابزارى براى رسیدن به این آرمانهاى مدرنیته باشد؛ همان طور كه عقل فردى هر شخص ابزارى براى ارضاى تمایلات اوست و هیچ فردى نمىتواند فراتر از تمایلاتش بایستد و عقل ابزارى خویش را فراتر از سود و نفع فردى به كار زند، در دید كلان نیز عقل جمعى بشر به عنوان ابزارى براى تامین اهداف و آرمانهاى مدرنیته به كار بسته شد و در جامعه مدنى نوین، نظام فكرى و عقلانیت فلسفى متناسب با عقلانیت و حسابگرى مدرن و مدیریت عقلانى زندگى اجتماعى و سیاسى در جهت آرمانهاى مادى و سودانگارانه مدرنیته شكل گرفت.پی نوشتها:1. ANDREW VINCENT, MODERN POLITICAL IDIOLOGIES, BLACKWELL, 1992, P.48.لیبرالیسم و منتقدان آن، مایكل ساندل، احمد تدین، شركت انتشارات علمى و فرهنگى، ص19 و111.2. آنتونى آر بلاستر، ظهور و سقوط لیبرالیسم غرب، نشر مركز، ص19.MODERN POLITICAL IDIOLOGIES, VINCENT,P. 32.3. آنتونى آر بلاستر، پیشین، ص50و51.4. MODERN POLITICAL IDIOLOGIES, PP.32,33. منبع: مجله نقد و نظر، شماره 12 - نویسنده: احمد واعظىلینک مطالب مرتبط: جامعه مدنى مرادف با مدنیت علوم اجتماعی و پیوندهای آن با علوم شرعی دین، جامعه و انحرافات اجتماعی پیشگیری از انحرافات اجتماعی در دیدگاه اسلام قلمرو دین، عرصه سیاست، همپوشانی یا...؟ بنیادهاى دمكراسى... ظهور پوزیتیویستهای افراطی تكثر بر پایه عقلانیت حق مدار حكومت و جامعه الهی آزادى ...
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 479]
صفحات پیشنهادی
مبانى نظرى جامعه مدنى
مبانى نظرى جامعه مدنى-مبانى نظرى جامعه مدنىجامعه مدنى معاصر غربى كه پس از رنسانس و در دوران مدرنیته شكل گرفته بر نگاه فلسفى خاصى نسبت به انسان و حقوق و ...
مبانى نظرى جامعه مدنى-مبانى نظرى جامعه مدنىجامعه مدنى معاصر غربى كه پس از رنسانس و در دوران مدرنیته شكل گرفته بر نگاه فلسفى خاصى نسبت به انسان و حقوق و ...
آشفتگي مفاهيم سياسي در ايران معاصر (2)
مصداق اين بحث را در اصطلاح «جامعه مدنى» و «دموكراسى» پى خواهيم گرفت. ..... «مبانى نظرى جامعه مدنى در انديشه استاد مطهرى»، در: نسبت دين و جامعه مدنى (تهران: مؤسسه ...
مصداق اين بحث را در اصطلاح «جامعه مدنى» و «دموكراسى» پى خواهيم گرفت. ..... «مبانى نظرى جامعه مدنى در انديشه استاد مطهرى»، در: نسبت دين و جامعه مدنى (تهران: مؤسسه ...
پارادوكسیكال بودن تز جامعه مدنى دینى
گرچه در این نوشتار از ذكر تفصیلى كلیه مبانى و ویژگیهاى جامعه مدنى و جامعه دینى ... پیشفرضها و مقبولات انسانشناختى و نظرى خود، فهمى از متون دینى عرضه كند.
گرچه در این نوشتار از ذكر تفصیلى كلیه مبانى و ویژگیهاى جامعه مدنى و جامعه دینى ... پیشفرضها و مقبولات انسانشناختى و نظرى خود، فهمى از متون دینى عرضه كند.
آشفتگي مفاهيم سياسي در ايران معاصر (3)
آشفتگي مفاهيم سياسي در ايران معاصر (3) به راستى چگونه ممكن است مبانى جامعه مدنى و جامعه دينى پارادوكسيكال باشد، اما «توصيههاى» جامعه مدنى با نصيحت ائمه ...
آشفتگي مفاهيم سياسي در ايران معاصر (3) به راستى چگونه ممكن است مبانى جامعه مدنى و جامعه دينى پارادوكسيكال باشد، اما «توصيههاى» جامعه مدنى با نصيحت ائمه ...
جامعه مدنى مرادف با مدنیت
جامعه مدنى مرادف با مدنیت. ... (1)تعریف زیر از جامعه مدنى براساس این تلقى شكل گرفته است:«فرایافت جامعه مدنى، سلوكهاى نظرى تغییر یابندهاى را نشان ... خویش مورد تحلیل قرار دادهاند و براى جبران نواقص آن به تبیین جامعه مدنى و مبانى و ساختار آن همت ...
جامعه مدنى مرادف با مدنیت. ... (1)تعریف زیر از جامعه مدنى براساس این تلقى شكل گرفته است:«فرایافت جامعه مدنى، سلوكهاى نظرى تغییر یابندهاى را نشان ... خویش مورد تحلیل قرار دادهاند و براى جبران نواقص آن به تبیین جامعه مدنى و مبانى و ساختار آن همت ...
آشفتگي مفاهيم سياسي در ايران معاصر (1)
همان گونه كه خواهيم ديد، واژه «جامعه مدنى» داراى چندين تعريف است، و بدون تبيين و .... اساسى موجه نيست كه جامعهشناسى اگر مبانى نظرى آن روشن نباشد، خود بنبستى بر ...
همان گونه كه خواهيم ديد، واژه «جامعه مدنى» داراى چندين تعريف است، و بدون تبيين و .... اساسى موجه نيست كه جامعهشناسى اگر مبانى نظرى آن روشن نباشد، خود بنبستى بر ...
رسانهها و تحول فرهنگ سياسى در خاورميانه
به هر صورت، هر چند تا كنون، تلاشهاى نظرى در جست و جوى يك سرى مبانى متقن ... برخلاف فرآيند آزادىهاى مدنى كه تا حدى در بسيارى از كشورهاى اسلامى و جامعه مدنى آنها ...
به هر صورت، هر چند تا كنون، تلاشهاى نظرى در جست و جوى يك سرى مبانى متقن ... برخلاف فرآيند آزادىهاى مدنى كه تا حدى در بسيارى از كشورهاى اسلامى و جامعه مدنى آنها ...
مفهوم مشاركت سيــاســى
از لحاظ مبانى كلامى و فقهى, ديدگاه سوم قرابتهاى بيشترى با نظريه نخست دارد ولى ... تجربه تاريخى سالهاى اخيرجداى از دل مشغوليهاى نظرى, جامعه اسلامى ايران, در مواجهه با ... از جمله بحث در قلمرو جامعه مدنى, آزاديهاى فردى, مشاركت سياسى, توسعه سياسى و.
از لحاظ مبانى كلامى و فقهى, ديدگاه سوم قرابتهاى بيشترى با نظريه نخست دارد ولى ... تجربه تاريخى سالهاى اخيرجداى از دل مشغوليهاى نظرى, جامعه اسلامى ايران, در مواجهه با ... از جمله بحث در قلمرو جامعه مدنى, آزاديهاى فردى, مشاركت سياسى, توسعه سياسى و.
احزاب در انديشه سياسى اسلامى
در حكومت اسلامى هم در مبانى نظرى و دينى و هم در جوانب سياسى و كارشناسى احزاب, ..... مجريه;ـ بالا بردن اعتبار قوه مقننه;ـ تقويت جامعه مدنى با بزرگ كردن نهادهاى مابين مردم ...
در حكومت اسلامى هم در مبانى نظرى و دينى و هم در جوانب سياسى و كارشناسى احزاب, ..... مجريه;ـ بالا بردن اعتبار قوه مقننه;ـ تقويت جامعه مدنى با بزرگ كردن نهادهاى مابين مردم ...
پرسشها و پژوهشهاى بايسته قرآنى در زمينه جامعه شناسى
(از طرف ديگر مى خواستند جهت توجيه نظريه هايشان، مبانى شناخت معتبرى هم ..... البته جامعه باز و بسته پوپرى به گونه اى در سؤال از جامعه مدنى وجامعه دينى مورد اشاره قرار ...
(از طرف ديگر مى خواستند جهت توجيه نظريه هايشان، مبانى شناخت معتبرى هم ..... البته جامعه باز و بسته پوپرى به گونه اى در سؤال از جامعه مدنى وجامعه دينى مورد اشاره قرار ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها