تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 5 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):ایمان هیچ بنده ای راستین نمی شود مگر زمانیکه اعتمادش به آنچه نزد خداست از اعتمادش به آن...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

آراد برندینگ

سایبان ماشین

بهترین وکیل تهران

دانلود رمان

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

خرید یخچال خارجی

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

سلامتی راحت به دست نمی آید

حرف آخر

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

کپسول پرگابالین

خوب موزیک

کرکره برقی تبریز

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

سایت ایمالز

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1812666450




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

گزارش ايسكانيوز از دادگاه كيفري تهران «شهناز» اتهام مشاركت در كشتن قاضي «قرچك» را رد كرد


واضح آرشیو وب فارسی:ایسکانیوز: گزارش ايسكانيوز از دادگاه كيفري تهران «شهناز» اتهام مشاركت در كشتن قاضي «قرچك» را رد كرد


تهران - خبرگزاري ايسكانيوز: زني كه به اتهام مشاركت در شهادت قاضي دادگاه «قرچك» ورامين بازداشت شده است امروز در دادگاه كيفري استان تهران محاكمه شد.

به گزارش روز يكشنبه خبرنگار گروه حوادث ايسكانيوز: در نشست خارج از نوبت رسيدگي به اين پرونده كه 10 مرداد 1386 در شعبه 71 دادگاه كيفري تهران به رياست قاضي «نورا... عزيزمحمدي» و با حضور چهار مستشار (رحيمي ، باقري ، عبدالهي و سالاري) برگزار شد ابتدا نماينده دادستان ، كيفرخواست را خواند.
«صفرخاكي» اعلام كرد: «اميرحسين – ر» 28 ساله 11:30 بامداد30 تير 86 «جوادجعفرپور» دادرس شعبه 103جزايي حوزه قضايي قرچك ورامين را با كارد كشت و همانجا دستگير شد.
وي افزود: جاني در بازجويي هاي مقدماتي اعتراف كرد «چندين بار براي گرفتن وقت ملاقات با دوستم مصطفي كه به اتهام كشتن ناپدري اش در زندان خورين است سراغ قاضي جعفرپور رفتم اما جواب رد شنيدم.به همين خاطر 29 تير 86 در حالي كه دادسرا تعطيل بود از لوله گاز بالا رفتم و وارد حياط شدم. سپس از طريق پنجره ، خودم را به دستشويي رساندم و چاقويي را كه همراه داشتم آنجا مخفي كردم. روز بعد به عنوان ارباب رجوع به دادسرا رفتم، چاقو را زير پيراهنم پنهان كردم و وارد اتاق قاضي شدم.وقتي براي چهارمين بار از او براي ديدن دوستم جواب منفي شنيدم چاقو را بيرون كشيدم و ....»
نماينده دادستان ادامه داد:متهم رديف دوم يعني شهناز 55 ساله - مادر مصطفي - است كه شواهد نشان مي دهد امير حسين را در اين جنايت تحريك كرد.اكنون با توجه به اينكه نتيجه بررسي هاي پزشكي قانوني ، سلامت رواني امير حسين را تاييد مي كند و به بازسازي صحنه جنايت پرداخته براي او و شهناز تقاضاي اشد مجازات دارم.گزارش ايسكانيوز مي افزايد، در ادامه اين نشست ، قاضي عزيزمحمدي از شاهدان جنايت خواست يك به يك به تشريح آنچه ديده اند بپردازند.
محمد رضا26 ساله گفت: داخل راهروي دادسرا نشسته بودم كه از اتاق 103 صداي كمك شنيدم.وقتي در را باز كردم ديدم قاضي جعفرپور كه غرق خون بود با دستش چاقو را از اميرحسين گرفت و مانع فرار او شد. آن موقع چند سرباز از راه رسيدند، به اميرحسين دستبند زدند و من به كمك ديگر شاهدان ،قاضي را به بيمارستان 15 خرداد ورامين رسانديم.
وي اضافه كرد: ناطق و مرتضي هم كه با فريادهاي قاضي جعفرپور ، خود را به اتاقش رسانده بودند حرف هاي محمدرضا را تاييد كردند و پس از نگاه كردن به صورت «اميرحسين» سوگند خوردند او قاتل قاضي جعفرپور است.
عزيزمحمدي ، نوبت را به مجرم داد تا از خود دفاع كند.امير حسين نيز جرم را پذيرفت و اظهار داشت:مادرم از 3 سال پيش با شهناز دوست بود.وقتي از وضعيت زندگي اين زن و پسرش «مصطفي» با خبر شدم و فهميدم او به ناحق به زندان افتاده است تصميم به جنايت گرفتم. زماني كه وارد اتاق قاضي جعفرپور شدم چيزي در گوشم نجوا كرد كه بايد او را بكشم.
*قاضي : پرونده مصطفي در شعبه 74 دادگاه كيفري استان تهران رسيدگي شده و هيچ ارتباطي به شعبه 103 قرچك ندارد.پس با چه انگيزه اي به آنجا رفتي؟
*مجرم:نمي دانستم كه پرونده در تهران رسيدگي شده است.به من گفته بودند براي گرفتن وقت ملاقات بايد به شعبه 103 بروم.
*قاضي:قصد داشتي ستمگر را بكشي، پس چرا سراغ قاضي جعفرپور رفتي؟ مگر با او خصومتي داشتي؟
*مجرم:نه، من اصلا او را نمي شناختم.
*قاضي:چه طور با مادر مصطفي آشنا شدي؟
*مجرم: مادرم به مادر مصطفي كمك مي كرد و هر چند وقت يكبار برايش غذا مي فرستاد. وقتي جزييات زندگي اش را برايم توضيح داد تصميم گرفتم هر طور كه شده به او و خانواده اش كمك كنم.
*قاضي: مادر مصطفي تو را در اين جنايت تحريك كرد؟
*مجرم:نه او فقط زندگي تلخي را كه پشت سر گذاشته برايم تعريف كرد.
*قاضي:آيا شهناز به تو گفته بود كه پرونده پسرش در شعبه 74 دادگاه كيفري رسيدگي شده است؟
*مجرم: نه،فكر مي كردم پرونده هنوز در قرچك است.
*قاضي:چه كسي تو را در اين جنايت تحريك كرد؟
*مجرم:هيچ كس. من فقط به نواي دلم گوش دادم.
*قاضي : مي گويند به يكي از زندانيان گفته اي پشيماني اما كساني را كه تو را در اين جنايت تحريك كرده اند لو نمي دهي.اين حرفها درست است؟
*مجرم: نه ، در زندان با هيچ كس حرفي نزدم اما حالا مي گويم از كاري كه كردم خيلي پشيمانم.
*قاضي:چاقو را از كجا آورده بودي؟
*مجرم:4 سال قبل خريده بودم اما قصد آدمكشي نداشتم.
با پايان حرف هاي امير حسين ، متهم رديف دوم رو به روي پنج قاضي شعبه 71 ايستاد و همدستي با آدمكش را رد كرد.
شهناز كه سه فقره پيشينه كيفري از جمله شركت در دعواي دسته جمعي ، اخلال در نظم دادگاه و ضرب و شتم در پرونده اش دارد توضيح داد:روحم هم ازاين ماجرا خبر نداشت.من مادر اميرحسين را مي شناختم و بعضي وقتها برايش درد و دل مي كردم تا اينكه به من گفت شوهر و پسرش تصميم دارند براي آزادي مصطفي هر كاري بكنند و با يك وكيل هم در اين زمينه صحبت كرده اند.
*قاضي:آيا قبول داري با حرفهايت اميرحسين را تحريك به جنايت كردي؟
*شهناز: نه قبول ندارم.
*قاضي:مادر اميرحسين مدعي شده آنقدر گريه و زاري كردي كه پسرش به خاطر تو دست به جنايت زد. در اينباره چه مي گويي؟
*شهناز:دروغ است. من براي گذراندن زندگي ام گدايي مي كردم اما پس از آشنايي با مادر اميرحسين آنها به من كمك كردند و برايمان غذا مي آوردند.من 3 بار بيش تر اميرحسين را نديدم و قسم مي خورم بي گناهم.
قاضي عزيزمحمدي و چهار مستشار شعبه 71 وارد شور شدند و با توجه به مدرك هاي موجود ، اميرحسين را به اعدام در ملاعام و شهناز را به زندان محكوم كردند.
پسر جاني با تاييد ديوان عالي كشور اعدام شد اما حكم شهناز در ديوان عالي كشور شكست و اين بار پرونده در اختيار شعبه 74 دادگاه كيفري تهران قرار گرفت.
در نشستي كه امروز به رياست قاضي «حسيني كوه كمره اي» تشكيل شد «شهناز» منكر هرگونه اطلاع از اجراي نقشه شهادت قاضي جعفرپور شد. اين زن حرف هاي پيشين خود را تكرار كرد: «مصطفي» مي خواست هر طور شده براي ديدن پسرم از قاضي ، وقت ملاقات بگيرد و من چند بار به او تذكر دادم اما گوشش بدهكار نبود.
*قاضي: پسرت به چه اتهامي در زندان بود؟
*شهناز: چهار سال پيش به اتهام كشتن ناپدري اش در همين شعبه محاكمه و زنداني شد.
قاضي: مادر امير حسين مدعي است تو پسرش را وادار به ابتكار كردي چه مي گويي؟
*شهناز: امير حسين ، پسر تحصيلكرده اي بود. او به تازگي مهندس شده بود ؛ من چطور مي توانستم فريبش دهم؟! باور كنيد من بي گناهم.
گزارش ايسكانيوز مي افزايد، پنج قاضي وارد شور شده اند تا راي خود را درباره اين زن ، صادر كنند./125
 يکشنبه 10 شهريور 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ایسکانیوز]
[مشاهده در: www.iscanews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 138]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن