تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 30 تیر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):فتوا دهندگان بزرگانِ دانشمندان‏اند و فقيهان پيشوايانى كه از آنان بر اداى پيمان...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

آراد برندینگ

سایبان ماشین

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ووچر پرفکت مانی

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

ثبت نام کلاسینو

خرید نهال سیب سبز

خرید اقساطی خودرو

امداد خودرو ارومیه

ایمپلنت دندان سعادت آباد

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

الکترود استیل

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1807234350




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

نظريه هاى مهم راجع به اخلاق محيط زيست


واضح آرشیو وب فارسی:واحد مرکزي خبر: نظريه هاى مهم راجع به اخلاق محيط زيست
سارا هرسينى انسان جديد در سرمستى ناشى از نمايش قدرتهاى علمى و فنى خود، يك نظام توليد را بر پا ساخته كه طبيعت را غارت مى كند و چنين پنداشته مى شود كه اگر فقط ثروت بيشتر وجود داشته باشد، همه مشكلات حل خواهد شد. پول ،حلال همه مشكلات پنداشته مى شود. نتايج ناشايست و ناگوار خودخواهى ها، سودجويى ها، و خودكامگى ها نه تنها در دوران ما بروز نموده است، بلكه در تمامى دوران تاثير خود را بر بشر نهاده است. در سال ،۱۹۹۲ اتحاديه دانشمندان متعهد ، بيانه اى به نام دانشمندان جهان به بشريت هشدار مى دهند منتشر كرد كه ۱۶۰۰ تن از دانشمندان برجسته جهان و از جمله ۱۰۲ برنده جايزه نوبل آن را امضاء كرده بودند. اين بيانيه اعلام مى دارد كه در اثر فعاليت هاى مخرب بشر ممكن است جهان زنده چنان دگرگون شود كه ديگر نتواند حيات خود را، به شيوه هاى كه براى ما آشناست، تامين كند. اين سند اعلام مى دارد كه اخلاق جديدى لازم است. اين اخلاق مى بايد حركت عظيمى را برانگيزد،از طرف ديگر بايد گفت كه انسان كنونى كه روش زيستنش زاييده تفكر معاصر غربى است، مى خواهد همه چيز را با عينك علم، آن هم از دريچه علم تجربى توجيه و تفسير كند. در واقع بشر جديد از آن هنگام كه وحى را كنار گذاشت و عقل معاش انديش خويش را ملاك حق و حقيقت دانست، علم زده شد. به همين دليل انسان معاصر، معنويت را فراموش كرده و اصالت را به ماديت مى دهد. هر چه را كه در قلمرو زندگى مادى او قرار گيرد و بتواند نيازهاى مادى او را برطرف سازد، داراى ارزش مى داند و هر چه را كه او بخواهد از دايره زندگى مادى بيرون باشد نه تنها داراى ارزش نمى داند بلكه ضد ارزش به شمار مى آورد. در طول مدتى كه صنعت از عمل زاييده شده و توسعه و تنوع بسيار پيدا كرد، حتى آنان كه مى بايست از افراط در ماده گرايى و سودجويى و لذت پرستى جلوگيرى كنند و ضرورت اعتدال و هماهنگ ساختن ماده و معنى را در يك فرهنگ فراگير براى مردم اثبات كنند، خود نيز به دنبال همان مادهگرايان به راه افتادند. ماده گرايى و منفعت پرستى افراطى نه تنها موجب انهدام فرهنگ هاى پيشين شده است، بلكه براى مردم و حتى متفكران و صاحبنظران مجالى نگذاشته است كه فرهنگ و تمدن حقيقى و معرفتى را كه بتواند فلسفه و هدف زندگى انسانها را قابل فهم و پذيرش سازد، درك نمايند. محققان و صاحبنظران بايد اين را به عنوان يك اصل بپذيرند كه: آن مردمى كه از شراب منفعت و لذت و خودخواهى سرمست مى شوند، به طور حتم فرهنگ و معنويت و اخلاق و حتى مذهب و انسانيت و همه اين عناصر سازنده انسان را بيش از يك خواب و خيال غير قابل تعبير و تفسير تلقى نمى كنند. به هرحال، چنين نگرشى از جهان، شيوه رفتار آدميزاد عصر ما در عرصه محيط زيست معين مى سازد. بر اين اساس، مردم عصر جديد، به طبيعت چنان مى نگرند كه مى توان آن را به ميل خود در اختيار گرفت و به يارى آن نيازها، جاه طلبى و هوى و هوس هاى خويش را بر آورده ساخت. هنگامى كه آدمى هيچ گونه معناى ژرف و شايسته احترام در طبيعت را مشاهده نكرد، يعنى آن حالت را از حالت قدسى خالى يافت، چنان از آن بهره بردارى مى كند و به زير سلطه اش مى كشد كه نظم و هماهنگى اش را در هم مى پاشد. بحران زيست محيطى كنونى كه به حق افكار عمومى را سخت مضطرب ساخته است، نتيجه اى روشن از اين طرز برخورد است. بشر امروز، با الگوهاى توسعه تخريب گر خود و با حرص و آز در غارت منابع طبيعى به جنگ با محيط زيست سالم يا به مفهومى روشن تر به جنگ گسترده اى جهت نابودى بشريت و همه موجودات زنده رفته است. بشر به دست خود خطرى را آفريده، اين خطر، آينده او را به بازى گرفته و تهديد مى كند. فرهنگ صنعتى و فرهنگ اسراف و رفاه در جوامع صنعتى نه تنها سرنوشت ديگران را تهديد مى كند، بلكه بلايى است كه خود آنها و كل بشريت را در آستانه تغييرات شوم قرار داده است. نتايج منفى تعقل زدگى خطرناك تمدن معاصر كه از پيش به طرز پنهان آغاز شده بود، در قرن بيستم آشكار گرديد. اين تعقل زدگى بر موفقيت هاى تكنولوژى انسان تاكيد بسيار كرده و تقريبا نسبت به خواسته هاى انسان دوستانه و ماوراء طبيعى او بى توجه بوده است. از اين رو، همه خطرات موجود در عصر حاضر با تعقل زدگى تمدن، مطلق انگاشتن انسان به عنوان معيار اصلى تمدن، پيوندى مستقيم دارد. بر اين اساس، اجتناب از خودپرستى ( كه سودجويى و لذت پرستى مطلق ) و روى آوردن به انگيزه هاى الهى در زندگى تنها راه اساسى براى ادامه حيات مطلوب در عرصه محيط زيست است. حال بهتر ديده شد گروه ها و اشخاصى كه در جنبش محيط زيست شاخص هستند، بيان شوند: ۱- آرنه ناآس ۲- ريچارد روتلى ۳- ادوارد ويلسون ۴- جين هوارت ۵- نوزيك ۶- پال تيلور ۷-آلدو لئوپلد ۸- هلمز رولستون سوم ۹- جان استوارت ميل ۱۰-وال پلموود ۱۱- گارت هاردين آرنه نا آس فيلسوف نروژى و يكى از بنيانگذاران فلسفه محيط زيست در سال ،۱۹۷۳ مقاله كوتاهى تحت عنوان نهضت هاى دور برد بوم شناختى كم عمق و عميق نوشت. در اثر نفوذ آرنه ناآس ، واژه هاى سطحى و عميق بين طرفداران محيط زيست رواج يافت. موضع كم عمق موضعى است كه توجهات زيست محيطى را به سطح منافع انسانى كاهش مى دهد و ديدگاه عميق آن است كه براى همه انواع حيات حق برابر زندگى و شكوفايى قائل مى شود. بايد توجه داشت كه از پيش داورى در مورد عميق (خوب ) سطحى ( بد ) بپرهيزيم، نآاس در همين مقاله اذعان دارد كه استفاده از اصطلاح دوگانه موجب تاسف است، زيرا وقتى از اين اصطلاح در قلمرو انديشه استفاده مى شود كه سطحى را به معنى بد و عميق را خوب بدانيم و لذا هر كسى كه بخواهد از ديدگاه سطحى دفاع كند خود به خود با برچسب اين نام محكوم است و هم چنين برچسب بديلى كه گاه به كار مى رود محيط زيست گرايان راديكال و اصلاح طلب است. اما يك بديل آماده ديگر نيز واژه سبز است كه مى توان از سبز روشن در مقابل سبز تند سخن گفت. امتياز استفاده از اين واژه بر لغت شناسى سطحى عميق اين است كه پيش داورى كمترى دارد و در مقايسه با اصلاحطلب راديكال نيز از اين امتياز برخوردار است كه امكان درجات بينابينى را، حد فاصل سبز روشن و تند، فراهم مى كند. ابتدا رويكرد سطحى يا نه چندان پيش داورانهى اصلاح طلب و سبز روشن بپردازيم. رويكرد اين ديدگاه به معضلات محيط زيست را در چهار قضيه مى توان خلاصه كرد: الف- مشكلات محيط زيست را مى توان به صورت تغييراتى در محيط زيست، خواه محلى يا جهانى، و ناشى از عمل انسان يا غير آن ديد كه سلامتى، آسايش و يا حتى بقا و در يك كلمه رفاه انسان را تهديد كند. ب- در هر مورد كه بتوان اين تغييرات را كنترل يا وارونه كرد، همه انسانها دليل كافى دارند كه به شيوه هايى عمل كنند كه از تهديد آسيب پرهيز شود ،اين شيوه ها شامل تغيير در رفتار فردى و پشتيبانى جمعى از ضوابط پذيرفته شده است. ج -رفاه انسان بسته به رفاه بسيارى از چيزهاى ديگر است، خواه به آن خاطر كه آنها براى ما مفيدند و يا به اين دليل كه خود مستقيما براى ما اهميت دارند لذا با اقداماتى كه براى تامين رفاه انسان پيش بينى شده، از آنها مراقبت مى شود. د- از آن جا كه تنها انسان جايگاه اخلاقى مستقل دارد لذا تنها حفاظتى كه براى موجودات غيرانسانى مى توان طلب كرد همانى است كه به خاطر آنها براى انسان اعمال مى شود. بايد توجه داشت كه عبارت دليل كافى براى عمل در گزينه ب نيازمند توضيح است. اگر يك تغيير براى رفاه من خطر ايجاد كند دليل كافى من براى دست زدن به عمل منافع فردى يا دليل مصلحتى است. اما اگر اين تغيير براى ديگران و نه من خطر به بار مى آورد، در آن صورت دليل من براى اين عمل اخلاقى و نه مصلحتى است. احتمال دارد كه براى يك عمل هر دو نوع دليل وجود داشته باشد، مثل وقتى كه يك اقدام به تمام اعضاى يك گروه كه ما نيز عضوى از آن هستيم، آسيب مى رساند. اين چهار قضيه نهايت موضع گيرى را در طيف سبز ( روشن تيره ) تعريف مى كند. بنيادى ترين جنبه آن محدود كردن جايگاه اخلاقى مستقل به انسان است و موضعى ديگر، جايگاه مستقل اخلاقى را براى تمام موجودات زنده، نه فقط افراد آنها بلكه جمعيت ها، گونه ها و حتى هويت هاى جامع كه موجودات زنده و غير زنده را در بر مى گيرند. رودخانه، آبخيز، چشم انداز، فرهنگ، اكوسيستم و. . . را قائل است. ريچارد روتلى( ۱۹۹۶-۱۹۳۶ ) در همان سال ۱۹۷۳ كه مقاله نآاس انتشار يافت، ريچارد روتلى، فيلسوف استراليايى طرفدار محيط زيست به همراه وال روتلى، به انتشار مقاله اى به طرح اين پرسش پرداختند كه آيا به اخلاق محيط زيست جديد نياز هست ، پاسخ آنها آن بود كه آرى هست. استدلال آنها براى ضرورت اخلاق جديد آن است كه مكتب اخلاقى غالب در جهان غرب، به عنوان هسته مركزى اعتقادش، عقيده بر آن دارد كه تنها انسان از جايگاه مستقل اخلاقى برخوردار است و بذات اهميت دارد. اين عقيده را اغلب انسان محورى مى نامند، روتلى هسته اعتقادى اخلاق غرب را چنين بيان مى كند: فلسفه ليبرال جهان غرب عقيده دارد كه فرد بايد حق داشته باشد كه هر آن چه كه خود مى خواهد انجام دهد، مشروط به آن كه: ۱- به ديگران آسيب نرساند ۲- احتمالا به خود نيز آسيب جبران ناپذير وارد نكند. روتلى چنين فرض مى كند كه اين اصل ( كه من از اين پس به خاطر سهولت كار آن را اصل آسيب مى نامم )، آزادى انسان را براى دلخواه با محيط زيست محدود مى كند: مثلا آلوده شدن رودخانه توسط يك كشاورز ممكن است به عنوان يك عمل غير اخلاقى بر اين مبنا محكوم شود كه به لحاظ فيزيكى براى ديگرانى كه از آن استفاده مى كنند يا ممكن است بكنند مزاحمت فراهم مى آورد. بر اساس استدلال او محدوديت هاى حاصله براى پيدايش يك اخلاق محيط زيست كفايت نمى كند. هيچ يك از اين محدوديتها مستقيما به خاطر هيچ كدام از چيزهاى غير انسانى اعمال نمى شود. اصل آسيب نافى هر گونه جايگاه مستقل اخلاقى براى چيزهاى غير انسانى است. اگر تنها آسيب به انسان موجب محدوديت آزادى او براى آن چه كه مى خواهد مى شود، پس تنها انسان است كه بذات اهميت دارد و چيزهايى ديگر تنها هنگامى مهم هستند كه آسيب به آنها به طريقى موجب آسيب به انسان مى شود. اصل زير، يعنى اصل ارزش نيز كه از آن همين مفهوم اصل آسيب است نتيجه مى شود، به زعم روتلى، هسته مركزى اخلاق غربى است: تنها چيزهايى كه مورد استفاده و يا توجه انسان ( يا فرد ) يا محصول دست يا فكر انسان ( يا فرد ) باشند، ارزشمندند لذا در تعيين بهترين شيوه عمل و اين كه چه چيز خوب است و... تنها اينها بايستى به حساب آورده شود. بحث او در مورد ناكافى بودن سنت غالب اخلاقى غرب در ايجاد يك اخلاق محيط زيست شامل ارائه مثال هاى نقض است از آن چه خطاست و آن چه خطاى فاحش است اما در عين حال اين هسته اصول انسان محور آنها را محكوم نمى كند. دو نمونه از چندين مثال هاى نقض آن را در اين جا مى آوريم: مثال آخرين انسان. آخرين انسان ( يا فرد ) كه از فروپاشى نظام جهان، جان سالم به در برده، تا آن جا كه در توان دارد موجودات زنده، اعم از حيوان و گياه، را ( البته اگر بخواهيد مى توان گفت به شيوه بهترين كشتارگاهها و بدون درد ) از بين مى برد. آن چه او مى كند بر مبناى اصول انسان محورى باشد، بر اصول و مبناى محيط زيست اشتباه است. به علاوه فرد براى اين كه كارهاى آخرين انسان در انهدام چيزهاى باارزش بداند، لازم نيست كه به ارزشهاى باطنى مراجعه بكند( شايد به آن دليل كه تحولات انديشه و ارزش ها در جهت محيط زيست بيشتر و سريعتر از تغييرات مربوطه اش در صورت بندى اصول بنيادى ارزش گذارى حركت كرده است. مثال گونه در حال انقراض نهنگ بزرگ را كه يك موهبت آميخته به مصيبت به صحنه اقتصادى است در نظر بگيريد. نهنگ بزرگ به خاطر كيفياتش به عنوان يك كالاى خصوصى و به عنوان منبع باارزشى از روغن و گوشت در آستانه انقراض است. شكار و فروش نهنگ بزرگ در بازار به شكارچيان نهنگ آسيب نمى زند اين كار آن طور كه بايد و شايد براى ديگران نيز آسيب به همراه ندارد و به لحاظ فيزيكى مزاحمتى فراهم نمى كند، گرچه ممكن است اين كارها آنها را ناراحت كند و آنها حاضر باشند، در صورتى كه صيادان دست از اين كار بكشند، خسارت هاى وارده را جبران نمايد به علاوه شكار نهنگ ممكن است يك تخريب عمده نباشد. لذا بر اين مبنا رفتار شكارچيان در نابودى اين گونه شكوهمند نهنگ حداقل بر مبناى اصول انسانگرايى مجاز است. روتلى به ارائه اين مثال ها از اكثر ما انتظار دارد كه با او در اين مورد كه عمل شكارچى نهنگ و آخرين انسان اشتباه است، هم عقيده شويم. شيوه استدلال به كار رفته در اين جا همان شيوه مهم و متداول است، به اين معنى كه: اگر امكان داشته باشد كه از يك اصل كلى اخلاقى يك قضاوت اخلاقى اشتباه در يك مورد خاص بيرون كشيد در آن صورت خود آن اصل، اصل كلى نيز مى بايد اشتباه باشد. لذا اگر استدلال او درست باشد هر دو اصل را نقض مى كند و معلوم مى شود كه هر دو خطا و يا غير قابل دفاع بوده اند. اما آيا اين يك نتيجه مثبت نيز دارد، به اين معنى كه درستى چيزى را نشان بدهد اين كار، به استناد يك اصل اوليه منطق، ناشدنى است. اگر قضيه اى نادرست باشد رد يا نفى آن بايد درست باشد، لذا اگر يك استدلال خلف يك قضيه را نشان داد گوياى درستى رد آن قضيه نيز هست. جلوى هر يك از اصولى كه روتلى با استدلالش مدعى رد آنهاست عبارت چنين نيست را بگذاريد و در آن صورت، مشروط به درست بودن استدلال، شما قضايايى داريد كه درستى آنها از طريق آن استدلال اثبات مى شود. روتلى، مشروط به درستى استدلالش، چه چيز را اثبات مى كندو ما را به رعايت چه چيز متعهد مى نمايد ؟اين كه برخى از كارها خطاست، حتى اگر به انسان آسيب نيز نرساند ( رد اصل آسيب). اين برخى چيزها با ارزش است و بايستى به حساب آيد، حتى اگر مورد استفاده و توجه انسان نباشد( رد اصل ارزش ). بنابراين بايد از انسانگرايى فراتر رفت و پذيرفت كه برخى از چيزهاى غير انسانى نيز جايگاه اخلاقى مستقل دارند. اما فراتر تا كجا مثال هاى روتلى بيانگر يكى از بنيادى ترين دلمشغولى هاى طرفداران محيط زيست است: حفظ تنوع زيستى گونه، گياهان و حيوانات توجه به تنوع زيستى، آنان را بسى فراتر از پذيرش جايگاه اخلاقى مستقل براى انسان پيش مى برد و تمام موجودات را در بر مى گيرد. خلاصه ادعاى روتلى اين است كه اخلاقيات غرب يا حداقل سنت غالب آن، انسان محور است، زيرا نمى تواند مبناى محكوميت اعمال آخرين انسان را فراهم كند. آنچه آخرين انسان انجام مى دهد خطاست و لذا اخلاق جديدى مورد نياز است. روتلى با اين بياناتش، چنين استدلال مى نمايد كه اخلاقيات سنتى ( انسان محور، ابزارى ) و اخلاق جديد به اعمال و سياست هاى متفاوتى منجر مى شوند. اما برايان نورتن، گرچه امكان درستى اخلاق جديد را انكار نمى كند اما از منظر عملى ضرورت آن را مورد ترديد قرار مى دهد، زيرا به نظر او اين اخلاق به اعمال و سياست هاى متفاوتى نمى انجامد. ادوارد ويلسون ادوارد ويلسون، زيست شناس، در آخرين فصل كتاب خويش، تنوع حيات با طرح اين پرسش كه به چه دليل انسان مى بايد به حفظ تنوع زيستى توجه داشته باشد، نشان مى دهد كه دلايل اين كار همه از يك سنخ نيست. ويلسون اذعان دارد كه چيزها و فرآيندهاى طبيعى از راه هاى بسيارى براى ما اهميت دارند و به همين ترتيب تغييرات حاصل در آنها، و از جمله تغييراتى كه ما خود به وجود مى آوريم، نيز به راه هاى بسيار بر رفاه ما تاثير خوب و يا بد مى گذارند. يكى از بنيادى ترين عرصه هاى مورد توجه طرفداران محيط زيست، تنوع گونه هاى موجودات روى زمين ( تنوع زيستى ) است. انقراض گونه ها فرآيندى است كاملا مستقل از فعاليت هاى انسانى كه طى هزاران سال در جريان بوده است اما فعاليت هاى انسان، از جمله انهدام جنگل هاى پرباران، اين فرآيند را شديدا سرعت بخشيده است. بسيارى از طرفداران محيط زيست عقيده دارند كه افزايش سرعت انقراض گونه ها به راه هاى مختلف منافع انسان را تهديد مى كند. ويلسون در مقاله زيست محيطى اش، دلايلى زيادى را براى حفظ تنوع زيستى مى آورد از جمله: يك دليل آن است كه گونه هاى خاص حيوان و گياه براى ما دارو، غذا و مواد خام فراهم مى كنند و از بين رفتن تنوع زيستى ما را از منبع اين گونه چيزها قطعا محروم خواهد كرد. به عنوان دومين دليل، پيش بينى اين كه كدام موجودات در نگهدارى اكوسيستم ها كه تعميم حيات ما به آنها وابسته است، اهميت تعيين كننده دارند، غير ممكن است. ويلسون نه عقيده دارد كه تنها همين دليل وجود دارد، و نه فكر مى كند كه تنها پذيرفتن اهميت خدمات طبيعت براى به وجود آمدن اخلاق محيط زيست دير پا كفايت مى كند، چرا كه، با پذيرش آن، امكان اين توهم به وجود آمده يا تقويت مى شود كه انسان مى تواند براى اين گونه خدمات جايگزينى بجويد، تا آن جا كه حتى محيط هاى زيست مصنوعى براى خود بسازد. حتى اگر چنين چيزى ميسر مى بود ( كه ويلسون امكان چنين محيط زيست ساختگى را نمى پذيرد)، باز هم اين فكر اهميت اين واقعيت را كه انسان هم دوش با ساير گونه هاى تكامل يافته و طبيعت ما و به خصوص كيفيات عاطفى آن تا حد بسيار وامدار و منشا و تاريخ بر هم كنش بين گونه ما و ساير گونه هاست، ناديده مى گيرد. دليل سوم و آن كه براى درك و شناخت از خود نياز به تمامى تنوع جهان طبيعت داريم، جهانى كه رمز منشا ما در آن نهفته است. چهارمين دليل آن كه از گذشته تكاملى ما نيازهاى عاطفى سر مى كشد كه تنها تماس ما با جهان طبيعت آنها را سيراب مى كند، مثل كوهنوردى، شكار، ماهيگيرى، تماشاى پرندگان، باغبانى و. . .تفاوت هاى موجود بين اين دلايل را زمانى مى توان به بهترين وجه دريافت كه آنها را به صورت تفاوتهايى كه فلاسفه معمولا بين ارزشهاى ابزارى و غير ابزارى قايل هستند، ببينيم. كه جين هوارت به اين مطلب پرداخته است. *كارشناس ارشد فلسفه غرب
 جمعه 8 شهريور 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: واحد مرکزي خبر]
[مشاهده در: www.iribnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 71]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن