تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 13 مهر 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):شيطان ، در عالِمِ بى‏بهره از ادب بيشتر طمع مى‏كند تا عالِمِ برخوردار از ادب . پس ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1820520410




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

فيض روح القدس


واضح آرشیو وب فارسی:سایت دانلود رایگان: در برخى آيات قرآن کريم به کرامات و معجزات اولياء الهى و پيامبران عظيم الشأن اشاره شده است و اين روشن مى سازد که آنان با اجازه خداوند مى توانند در عالم تکوين تصرف کرده و کارهاى خارق العاده انجام دهند.
قرآن سخن حضرت عيسى عليه السلام را به بنى اسرائيل اين گونه بيان مى فرمايد: «...اَنّى اَخْلُقُ لَکُمْ مِنَ الطّينِ کَهَيْئَةِ الطَّيْرِ فَاَنْفُخُ فيهِ فَيَکُونُ طَيْراً بِاِذْنِ اللّهِ وَ اُبْرِى ءُ الْاَکْمَهَ وَ الْاَبْرَصَ وَ اُحْيِ الْمَوْتى بِاِذْنِ اللّهِ وَ اُنَبِّئکُمْ بِما تَأْکُلُونَ وَ ما تَدَّخِرُونَ فى بيوتِکُمْ اِنَّ فى ذلِکَ لَآيَةً لَکُمْ اِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنينَ»؛(1)
«من از گل براى شما [چيزي] به شکل پرنده مى سازم، آنگاه در آن مى دمم، پس به اذن خدا پرنده اى مى شود؛ و به اذن خدا نابيناى مادرزاد و پيس را بهبود مى بخشم؛ و مردگان را زنده مى گردانم؛ و شما را از آنچه مى خوريد و در خانه هايتان ذخيره مى کنيد، خبر مى دهم؛ مسلماً در اين [معجزات]، براى شما ـ اگر مؤمن باشيد ـ عبرت است.»(2)
در اين آيه ظهور کرامات متعدد از اولياى الهى از جمله جاندار شدن اجسام ، شفا يافتن امراض لاعلاج و صعب العلاج، زنده شدن مردگان و آگاهى از رازهاى نهفته انسانها به اذن خداوند متعال مورد تأييد قرار گرفته است. امّا طبق باورهاى پيروان مکتب اهل بيت عليهم السلام اين امر مختص پيامبران نيست و جانشينان آنان و اولياء خاص خداوند که تداوم بخش راه پيامبر خاتم حضرت محمد صلى الله عليه و آله هستند نيز مشمول اين آيه مى شوند.
شفاى فرزند بى جان
در زمان امامت حضرت جواد عليه السلام مردى به نام شاذويه که قبيله آنان تيره اى از بنى اميه بودند بر خلاف باورهاى تبارشان فقط خود او و همسرش به امامت حضرت جواد عليه السلام اعتقاد داشتند. علت گرايش آنان نيز اعجازى بود که از وجود مبارک پيشواى نهم عليه السلام در مورد فرزندشان رخ داده بود. ماجرا از اين قرار بود که شاذويه روزى به طور اتفاقى همراه رفيقش به حضور امام محمد تقى عليه السلام رفت. در آن جلسه محمد بن سنان نيز حاضر بود.
امام به آنان خوش آمد گفت و درود فرستاد و فرمود: اى شاذويه! در نظر تو موضوعى است که مى خواهى آن را پيش ما مطرح کنى و نيز دليل و نشانه اى نيز بر امامت ما مى خواهى! تو اين راز را نزد کسى آشکار نکرده اى!
وقتى که شاذويه سخنان حضرت را ـ که از مکنونات قلبى اش آگاه بود ـ شنيد به امامت و حقانيت آن گرامى يقين کرد و او فهميد که حضرت جواد عليه السلام از خاندان وحى، اهل بيت نبوّت و ميراث دار رسالت است. امام به وى فرمود: اى شاذويه! تو مى خواهى ما برايت انگيزه آمدنت و نيازى را که تو را پيش ما کشانده بيان کنيم!
شاذويه در حالى که از کلمات امام عليه السلام ذوق زده شده بود گفت: آرى سرورم! من اينجا نيامده ام مگر به خاطر اينکه راز دل مرا آشکار کنى، سؤالم را پاسخ دهى و نيازم را بگويى! حضرت جواد عليه السلام فرمود: بله، همسر تو باردار است و به زودى پسرى به دنيا مى آورد. همسرت در هنگام تولد اين فرزند زنده خواهد ماند. او همسر خوبى است و از قبيله اميه است. برو نزد همسرت!
شاذويه گفت: بله. اى ابا جعفر!
رفيق شاذويه که به امام جواد عليه السلام
اعتقادى نداشت، گفتگوى وى با امام را بر نتابيد و او را مذمت کرد و گفت: ابوجعفر اين سخنان را به خاطر پيشبرد امامت خويش به زبان آورد؛ امّا شاذويه سخن او را نپذيرفت.
شاذويه پس از اينکه از محضر امام عليه السلام مرخّص شد به خانه اش آمد. وى همسرش را در آستانه مرگ ديد؛ امّا چون به گفته امام جواد عليه السلام اعتقاد داشت زياد نگران نشد و آرامش خود را حفظ کرد. پس از مدتى عيالش نوزاد پسرى به دنيا آورد که مرده بود.
او دوباره به حضور امام رسيد و وقتى نزديک رفت، امام فرمود: اى شاذويه! آيا آنچه را که در مورد همسر و فرزندت گفته بودم درست بود؟
او گفت: بله اى آقاى من! اما چرا دعا نکردى تا پسرم زنده به دنيا بيايد؟
امام فرمود: آيا اين را از ما مى خواهي؟ شاذويه گفت: بله سرورم! امام فرمود: امّا سرنوشت او مقدّر شده است و حکم الهى در مورد او جارى است. او با لحنى ملتمسانه گفت: پس فضل و کرامت شما چه مى شود؟
محمد بن سنان نيز به يارى او شتافته و با اصرار و التماس شاذويه را تأييد کرد و گفت: آقا جان! از خدا بخواهيد تا پسر او را زنده کند!
لبهاى امام به حرکت در آمد و با خداوند متعال به نجوا پرداخت: خداوندا! تو به رازهاى درونى بندگانت آگاهى! شاذويه دوست دارد که فضل و رحمت و کرامت تو را ببيند، پس خدايا! پسر او را برايش زنده کن!
در همين لحظه امام خم شد و سر مبارکش را به شاذويه نزديک نموده و فرمود: برو به نزد پسرت که خداوند او را برايت زنده کرد!
شاذويه با شتاب تمام از محضر پيشواى نهم خارج شد در حالى که از شنيدن زنده شدن پسرش سر از پا نمى شناخت. وقتى خبر به مادر بچه رسيد، او از اعتقادات فاسد قبيله اش تبرى جسته و به مذهب اهل بيت گرويد و امام جواد عليه السلام را به عنوان امام برگزيد.
کسانى که در منزل شاذويه شاهد معجزه امام نهم بودند، همگى شيعه شدند.(3)
[B]1. آل عمران / 49. 2. همان. 3. الهداية الکبرى، حسين بن حمدان خصيبى، مؤسسه البلاغ، بيروت، 1411 ق، ص 307.[/B]





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سایت دانلود رایگان]
[مشاهده در: www.freedownload.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 254]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن