واضح آرشیو وب فارسی:سایت دانلود رایگان: زن وقتی از خانه خارج شد متوجه سه پیرمرد با ریشی بلند و سفید شد که پشت در خانه وی نشسته بودند. آنها را نشاخت گویا غریبههایی بودند که از آنجا میگذشتند. رو به آنها کرد و گفت :« فکر نمیکنم قبلا شما را در این حوالی دیده باشم اما به نظر خسته و گرسنه میرسید. لطفا به منزل بیایید و غذایی بخورید و خستگی درکنید.»
ـ آیا مردی در منزل هست؟»
ـ « نه!»
ـ « متأسفیم در این صورت نمیتوانیم داخل شویم.»
زن وقتی عصر همسرش به منزل بازگشت ماجرا را برای وی شرح داد. مرد بعد از شنیدن قضیه گفت:« حال که در منزل هستم برو و آنها را به خانه دعوت کن.» زن به نزد پیرمردها آمد و آنها را به منزل دعوت کرد اما آنها باز هم از ورود به خانه امتناع کردند و گفتند:« نمیتوانیم با هم به خانهای وارد شویم!» زن با تعجب علت این امر را جویا شد. یکی از آنها رو به زن کرد و در حالیکه به دوستانش اشاره میکرد توضیح داد:« نام این یکی "ثروت" است. نام آن یکی "موفقیت" است و نام من "عشق" است. ما هرگز با هم به جایی وارد نمیشویم. حال به منزل برو و با همسرت مشورت کن ببیند بهتر است کدام یک از ما را به خانه دعوت کنید!»
زن به خانه رفت و ذوقزده ماجرا را برای شوهرش تعریف کرد. مرد آنچنان خوشحال شده بود که در پوست خود نمیگنجید؛ فوری به همسرش گفت:« حال که چنین است و حق انتخاب داریم بهتر است ثروت را به این خانه دعوت کنیم تا بیاید و اوضاع ما را سروسامانی دهد.» زن مخالفت کرد و گفت:« عزیزم، حال که حق انتخاب با ماست چرا موفقیت را انتخاب نکنیم که در هر کاری برگ برنده دست ما باشد؟» عروس خانواده که از آنسوی اتاق صدای آنها را میشنید، پیشنهاد داد:« فکر نمیکنید بهتر است عشق را دعوت کنیم؟ در این صورت خانه ما همیشه پر از عشق خواهد شد.» مرد رو به همسرش کرد و گفت« آری حق با اوست بهتر است به نصیحت وی گوش کنیم و عشق را دعوت کنیم! برو و از آنها تقاضا کن امشب را "عشق" مهمان ما باشد.»
زن به نزد آْن سه پیرمرد برگشت و گفت:« کدام یک از شما عشق است؟ لطفا بیاید و امشب مهمان ما باشد.» پیرمردی که عشق بود برخاست و به سمت خانه راهی شد. بلافاصله دو پیرمرد دیگر هم دنبال وی راه افتادند که به داخل بیایند. زن با کمال تعجب و حیرت رو به ثروت و موفقیت کرد و گفت:« اما من فقط عشق را دعوت کردم! چرا شما برخاستید؟»
هر سه مرد در پاسخ به زن گفتند« اگر شما ثروت یا موفقیت را طلب میکردید ما دو تای دیگر حق ورود نداشتیم اما از آنجایی که شما عشق را به خانه دعوت کردهاید میتوانیم بیاییم چون هرجا که عشق باشد، ما به دنبال وی راهی خواهیم شد.»
هر جا که اول عشق مطرح باشد ثروت و موفقیت نیز متعاقب آن حضور خواهند داشت.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت دانلود رایگان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 128]