تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 12 تیر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):من مأمورم كه صدقه (و زكات) را از ثروتمندانتان بگيرم و به فقرايتان بدهم.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

کاشت پای مصنوعی

میز جلو مبلی

پراپ رابین سود

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1803881997




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

ادب جهان - ساده نوشتن خيلي سخت است


واضح آرشیو وب فارسی:دنياي اقتصاد: ادب جهان - ساده نوشتن خيلي سخت است
ادب جهان - ساده نوشتن خيلي سخت است

آثار او منعكس‌كننده موقعيت انسان در جهان معاصر است، بنابراين طبيعي است اگر اين نويسنده نسبت به آنچه در دنياي امروز واقع مي‌شود حساس باشد. پل استر از مخالفان جدي سياست‌هاي بوش بوده و حتي ترانه‌اي در انتقاد از او نوشته‌است كه توسط يك گروه موسيقي آمريكايي اجرا شده. وي در كتاب «مرد در تاريكي» كه جديدا به چاپ رسانده‌ به جنگ عراق نيز مي‌پردازد. به گزارش خبرگزاري كتاب ايران (ايبنا)، پل استر (نويسنده آمريكايي) در تازه‌ترين گفت‌وگوي خود با جورج دانفورد خبرنگار سايت CORDITE از فرآيندي كه در هنگام نوشتن طي مي‌كند، همكاري‌اش با كارگردانان در اقتباس سينمايي از آثارش و همينطور هم از دوازدهمين رمان خود با عنوان «مرد در تاريكي» سخن مي‌گويد. متن اين گفت‌وگو در پي مي‌آيد.

گفته مي‌شود كتاب بعدي شما با عنوان «مرد در تاريكي» يك رمان سياسي است. چه انتظاري مي‌توانيم از آن داشته باشيم؟
بله از بعضي جهات رماني سياسي و از يك جهت نيز رماني خانوادگي است. همچنين اين رمان درباره خاطرات نيز هست. در واقع همزمان درباره خيلي چيزهاست. چيزي كه در كل بايد دانست اين است كه داستان مردي حدودا 70 ساله است كه همسرش را به تازگي از دست داده. در يك تصادف رانندگي يكي از پاهايش به شدت آسيب ديده و باعث شده كه تا حد زيادي ناتوان شود. او در خارج از شهر با دختر و نوه‌اش زندگي مي‌كند. دخترش حدودا 40 ساله و نوه‌اش 20 ساله است. آن‌ سه با هم زندگي مي‌كنند و هر كدام به نحوي از چيزي رنج مي‌برند. تمام داستان در يك شب؛ وقتي كه مرد در تختش دراز كشيده و خوابش نمي‌برد، اتفاق مي‌افتد. او براي گذراندن زمان و پرهيز از فكر كردن به خاطراتي كه دوست ندارد به ياد آورد، براي خود داستان‌هايي مي‌سازد. طولاني‌ترين داستاني كه در طول شب براي خود تعريف مي‌كند قصه خيالي‌اي درباره جنگ داخلي آمريكاست. پس مي‌توان گفت بله، سياست در آن ديده مي‌شود و مطﻤﺌنا جنگ عراق هم يكي از عناصر آن است، اما در كل اين داستان بيش از اينهاست.
يك‌بار درباره فرآيند نوشتن‌تان گفتيد: «آدم هر روز بيشتر مي‌فهمد كه چقدر نادان است» آيا هنوز هم همينطور است؟
بله، كاملا! وحشتناك است! هنگام نوشتن رمان آدم اشتباهات زيادي مرتكب مي‌شود. جملات بد زيادي از قلم خارج مي‌شود كه اين موضوع خيلي تحقير‌آميز است. جدي مي‌گويم! اكثر اوقات احساس مي‌كنم خيلي خنگم، اما به خودم فشار مي‌آورم و اگر پروژه ارزشش را داشته باشد، يك اتفاقي مي‌افتد و به نتيجه مي‌رسم. فرق پير بودن و جوان بودن در اين است كه وقتي جوان بودم اگر به مانعي بر مي‌خوردم، فورا مضطرب مي‌شدم و فكر مي‌كردم كل پروژه در حال نابودي است و ديگر نمي‌توانم داستان را ادامه دهم. اما حالا مي‌دانم كه اگر داستان ارزشش را داشته باشد يك راهي پيدا مي‌شود، زيرا كل آن، پيش از اينكه كاملا نوشته شود به نحوي در درون من شكل گرفته و من تنها بايد عميق‌ و عميق‌تر در درون خودم به كاوش بپردازم تا نهايتا آن را بيابم و از خودم بيرون بكشم.
در فيلم «دود» درباره نويسنده‌اي به نام پل بنجامين كه ديگر نمي‌تواند بنويسد، نوشته‌ايد. تا حالا براي خودتان پيش آمده كه احساس كنيد ديگر نمي‌توانيد بنويسيد؟
من روزهايي را سپري كرده‌ام كه در آنها به سختي توانسته‌ام چيزي بنويسم. فكر مي‌كنم هر نويسنده‌اي- يا حداقل اكثر آنها- بعضي وقت‌ها به اين مشكل برمي‌خورند و در اين مواقع تنها كاري كه مي‌توان انجام داد اين است كه بگذاريد زمان بگذرد. حس غريبي است. در حال حاضر مشغول نوشتن يك كتاب جديد هستم. چند ماه پيش شروع كردم و خيلي خيلي كند پيش مي‌روم. تقريبا نمي‌دانم چه كار دارم مي‌كنم. احساس مي‌كنم يك مشكلي در كار است. نه اينكه ارزش نوشتنش را نداشته باشد اما هنوز كاملا دركش نكرده‌ام. ميليمتري پيش مي‌روم، مثل اين است كه هر روز دارم روي دست‌ها و زانوهايم به جلو مي‌خزم و از سنگريزه‌هايي كه روي پوستم كشيده مي‌شوند حسابي خونين و مالين شده‌ام! در حالي كه «مرد در تاريكي» همينطوري از درونم به روي كاغذ جاري مي‌شد. مثل اين بود كه كتاب در درون من حاضر و آماده است و من فقط دارم آن را روي كاغذ پياده مي‌كنم. در هر صورت هر كتاب به نحوي متولد مي‌شود.
روزهايي كه خوب پيش مي‌رويد چه‌طور؟
در آن مواقع مي‌ترسم و به خودم مي‌گويم: «شايد قرار است فردا از آن روزهاي بد باشد» بنابراين سعي مي‌كنم خيلي هيجان‌زده نشوم و به خودم مي‌گويم: «خب، امروز كارم خوب بود، اميدوارم فردا هم اينطور باشد.»
آيا هنوز هم از ماشين تحرير قديمي مارك «المپيا» استفاده مي‌كنيد؟
(مي‌خندد) بله هنوز هم از همان ماشين تحرير قديمي استفاده مي‌كنم. از آن خوشم مي‌آيد. به آن وابسته‌ام! وسيله خيلي خوبي است و دليلي نمي‌بينم عوضش كنم.
ولي پيشرفت‌گريز نيستيد. شما در وب سايت My Space صفحه داريد؟
من در My Space صفحه دارم؟! خب، خودم آن را نساخته‌ام. نمي‌دانم چه كسي آن را ساخته. هيچ‌وقت نگاه نمي‌كنم. مي‌دانم يك وب‌سايت درباره من هست اما من كاري با آن ندارم. حدودا 10 سال پيش يك نفر در انگليس آن را راه انداخت. شنيده‌ام كه وب‌سايت تقريبا كاملي است. من همه‌چيز را دستي مي‌نويسم؛ يا با مداد يا با خودكار. البته يك دستيار هم دارم كه كمك مي‌كند تا به مكاتبات جواب دهم. او هفته‌اي يك‌بار به من سر مي‌زند و ما با هم انبوه نامه‌هايي را كه دريافت كرده‌ام، بررسي مي‌كنيم. او از ايميل براي پاسخ دادن به نامه‌ها استفاده مي‌كند. در واقع من به صورت غيرمستقيم از منافع تكنولوژي استفاده مي‌كنم.
«دفتر يادداشت» چه يك «دفترچه‌ سرخ» باشد، چه دفتري كه كسي آن را پيدا كرده، معني استعاري خاصي در آثار شما دارد. چرا هميشه درباره دفترچه‌ها مي‌نويسيد؟
هميشه نوشته‌هايم را در دفتر مي‌نويسم، بنابراين براي من دفترها تقريبا با نوشتن مترادفند. من شيفته دفترچه‌ها هستم، آنها خانه كلماتند.
درست است كه مي‌گويند شما معتقديد بايد روزي يك صفحه كامل و بي‌عيب و نقص نوشت؟
بعضي روزها تنها نصف صفحه مي‌نويسم، بعضي روزها هم سه صفحه مي‌نويسم. اول در دفترچه مي‌نويسم بعد شروع مي‌كنم به غلط‌گيري و بعضي جمله‌ها را تغيير مي‌دهم، يا قسمت‌هايي را خط مي‌زنم و در حاشيه چيز‌هايي اضافه مي‌كنم. صفحه كاملا نا‌خوانا مي‌شود! پس از اينكه ديدگاه قابل قبولي نسبت به يك پاراگراف پيدا كردم آن را تايپ مي‌كنم. بعد دوباره با مداد و خودكار به صفحه تايپ شده حمله مي‌كنم و سپس يك‌بار ديگر آن را تايپ مي‌كنم. احتمالا هر قسمتي را 10- 12 باري اصلاح مي‌كنم، گاهي هم 20 بار. در حين نوشتن كتاب هم بارها آن را اصلاح مي‌كنم. همه مي‌گويند سبك من بسيار واضح، شفاف و قابل هضم است، خوب اين به دليل اين همه كاري است كه روي يك كتاب انجام مي‌دهم (مي‌خندد). بايد سخت كار كرد تا كتاب ساده به نظر بيايد. اما اين كار ساده نيست، حداقل براي من كه اينطور نيست.
 دوشنبه 4 شهريور 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: دنياي اقتصاد]
[مشاهده در: www.donya-e-eqtesad.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 251]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن