تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 29 شهریور 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):تا زمانى كه مردم، امر به معروف و نهى از منكر نمايند و در كارهاى نيك و تقوا به ي...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1816743164




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

روایت جلال‌الدین کزازی از رویارویی حافظ و فردوسی


واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: کتاب  - حافظ با همه آن شکوه و شگرفی هنگامی که در برابر فردوسی جای می‌گیرد، فر و فروغ پیشین خود را از دست خواهد داد زیرا که اگر فردوسی نمی‌بود و شاهنامه را نمی‌سرود حافظ هرگز دیوان خود را که جهانی از زیبایی و دلارایی است، پدید نمی‌آورد. به گزارش خبرآنلاین، شماره هشتم «کتاب» این بار با تصویری از دکتر رضا داوری اردکانی بر روی جلد و مصاحبه‌ای با او مهمان نوروزی دوستداران کتاب شد. علاوه بر گفت‌وگو با دکتر داوری اردکانی درباره کتاب اخیرش «علوم انسانی و برنامه‌ریزی توسعه»، گفت‌وگو با مفتون امینی درباره تازه‌ترین مجموعه شعرش، گفت‌وگو با کریم زمانی به بهانه «ترجمه روشنگر قرآن»، مصاحبه‌ای با فرید قاسمی برای انتشار کتاب «مطبوعات ایرانی» و گفت‌وگویی صمیمانه با استاد محمود جوادی‌پور یکی از پیشگامان هنر نوگرای ایران و ... از دیگر مصاحبه‌های خواندنی این مجله‌اند. گفتگو با دکتر جلال‌الدین کزازی درباره کتاب های «چراغی در باد» و «افسانه های دگردیسی» از دیگر مطالب این شماره از مجله «کتاب» است که در زیر بخش‌هایی از این گفتگو را تحت عنوان «در سایه سیمرغ» می‌خوانیم: - خوشبختانه حافظ سخنوری است که درباره او فراوان نوشته اند، کتابشناسی بسیار گرانسنگی دارد. کتاب «چراغی در باد» تنها از دو دید می‌بایست انجام می گرفت یکی زیباشناسی، دو باورشناسی. خواست من از این دو واژه ویژه آن است که در زیباشناسی همه شگردها و ترفندها و کارکردهای هنری و پندارینه غزل های حافظ کاویده و بررسیده و گزارده بشود، بر پایه دانش های گوناگون زیباشناسی مانند بدیع، بیان، معانی یا دانمش خنیای سخن، عروض و قافیه. به این زمینه دیگر گزارندگان غزل های حافظ پرداخته بودند اما اندک، تنها آن هنرورزی هایی را که برجستگی داشت گاهی بررسی کرده بودند. از این روی من بر آن سر افتاده بودم که این گزارش زیباشناسی را از غزل های حافظ، گسترده و مایه ور به دست بدهم. - این دیدگاه در کتاب های تاریخ ادب آورده شده است که غزل پاره ای از چامه یا قصیده است و اندک اندک از چامه جدا شده است اما در این دیدگاه می‌توان چند و چون کرد. من بیشتر بر آنم که این کالبد در روزگار چامه سرایی هم به کار گرفته می شده است هرچند اندک چون آن روزگار روزگار چیرگی چامه و داستان سرایی بوده است...نمی توان پذیرفت که چامه را ایرانیان از تازیان گرفته اند، این هم یکی از دیدگاه هایی است که هنگامه ساز است و چالش خیز اگر ما به چامه اورامان بیندیشیم؛ چامه ای اگرچه به زبان پهلوی است که رنگ و بوی پارسی دری یافته است اما هنوز پهلوی است، به آسانی نمی توانیم بپذیریم که ایرانیان این کالبد را از اعراب بازستانده اند زیرا که دارای وزن عروضی و قافیه است و سراینده ای ناشناس آن را سروده است....به هر روی غزل در روزگار سروده شدن چامه سروده می شده است اما اندک اندک گسترش و روایی می یابد و جای چامه را می گیرد. - «چراغی در باد» تنها کتابی است که در میان کتاب هایی که من نوشته ام افزون بر 70 پوشینه یا مجلد شده است و با درنگ بسیار نوشته و چاپ شده است. این کتاب بخشی است از یک طرح درازدامان. 14 سال پیش نوشته شد و به چاپ رسید یکی با نام دیر مغان دیگری با نام پند و پیوند در میانه این دو با جلد سوم آن همه سال جدایی افتاد. انگیزه این همه جدایی این بود که من روی به سوی شاهنامه آوردم، به کاری دیگر، دیریاز و درازدامان پرداختم که ویرایش و گزارش شاهنامه بود. - حافظ با همه آن شکوه و شگرفی بی چند و چون که در او می شناسیم هنگامی که در برابر فردوسی جای می گیرد، فر و فروغ پیشین خود را از دست خواهد داد زیرا که اگر فردوسی نمی بود و اگر شاهنامه را نمی سرود حافظ با آن شکوه و شگرفی هرگز دیوان خود را که جهانی از زیبایی و دلارایی است، پدید نمی آورد. - من نمی‌خواهم بگویم اگر فردوسی نمی‌بود زبان پارسی پایدار نمی‌ماند. شاید چنین باشد اما برای آنکه ما به شیوه ای دانشورانه بدین نکته برسیم، بدان باور بیابیم، نیاز خواهیم داشت به کند و کاوی دیریاز. می تواند بود که چنین باشد. اما آنچه من گمان در آن ندارم این است که اگر فردوسی در یکی از باریک ترین دشوارترین یا آنچنان که امروزی ها می گویند سرنوشت سازترین روزگاران تاریخ ایران سر بر نمی آورد و شاهنامه را نمی سرود زبان فارسی به هیچ روی نمی توانست آن زبان شکرین و شیوا و شورانگیز بشود که شد، نمی توانست بستر و خاستگاه برترین و مایه ورترین سامانه ادبی جهان در قلمرو شعر باشد. اگر فردوسی در آن زمان سر برنمی آورد آن سالاران بزرگ سخن که در پی او آمدند، پدید نمی آمدند این است که همه بزرگان ادب ایران وامدار فرزانه فرمند طوس اند. بر خوانی رنگین نشسته اند که او در برابرشان گسترده است. - حافظ بی گمان بر، نه تنها سخنوران سپسین بلکه آنچنان که گفته شد بر روندهای گوناگون اجتماعی و منش ایران کارساز افتاده اما آنچه فردوسی را بر حافظ برتری می دهد این است که حافظ زمانی غزل های نغز و شگفت انگیز خود را سروده که ره هموار شده بود، بزرگانی مانند مولانا، سعدی، سنایی و عطار پیش از او بالا افراخته بودند، حافظ از دید من گوهر و افشرده فرهنگ و اندیشه منش ایرانی است. شما اگر به شیوه ای گوهرگرایانه و پدیدار شناسانه به غزل های حافظ بنگرید، از هر سخنور و اندیشمندی که پیش از حافظ سر برآورده است و شاهکاری پدید برآورده است، نمود و نشانی خواهید یافت. از این دید من بر آنم که حافظ در آن سوی دامنه ای ایستاده است که در سوی دیگر آن فردوسی ایستاده است. - فردوسی بنیادها را نهاد، شالوده ها را ریخت اما حافظ ایران نو را که در پیوندی تنگ و ناگزیر با ایران کهن بود در غزل های خود به آن شیوه برین و گوهرین و بنیادین و نهادین به نمود آورد. فردوسی و حافظ از این دید به یکدیگر می مانند. هیچ هنروری را من نمی‌شناسم که سروده های او گوخره منش ایرانی را باز نماید و بر ما آشکار نماید. هر کدام از آن سخنوران دیگر که یک تن آنان نازش جاودانه جهانی را بسنده است در شاهکارهایی که آفریده اند پرتویی از این منش و فرهنگ در همه سویه ها و رویه های آن تنها در دو شاهکار بی مانند در ادب پارسی یافتنی است: شاهنامه و دیوان حافظ. جدیدترین شماره «کتاب» از مجموعه مجلات همشهری را از روزنامه‌فروشی‌های معتبر سراسر کشور تهیه کنید. 191/60




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 569]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن