واضح آرشیو وب فارسی:قدس: عيار اصولگرايان، آزمون اصولگرايي
* بهروز فرهمند
رخدادهايي كه در يك هفته اخير در سپهر سياست كشور و در پي ماجراي رأي اعتماد مجلس به وزير كشور پديد آمد، اين پرسش جدي را به ذهن مي آورد كه آيا در آستانه انتخابات رياست جمهوري، زمينه هاي مرزبندي و صف كشي هاي جديد در ميان اصولگرايان در حال بروز و ظهور است؟
بسته به اينكه چگونه مسايل اخير را تحليل كنيم، پاسخ اين پرسش مي تواند متفاوت باشد.در اين ميان، شايد بتوانيم سه فرضيه را در خصوص تقابل جمعي از اصولگرايان مجلس با وزير پيشنهادي رئيس جمهور براي مسؤوليت وزارت كشور- كه سرانجام نيز رأي آورد- در نظر بگيريم.
نخست: رفتار سياسي با انگيزه انتخاباتي
اين فرضيه بر آن بنا شده است كه تعدادي از اصولگرايان مجلس از مدتها پيش تلاش داشته اند راه خود را از مسير حاميان و هواداران دولت نهم به صورت كامل جدا كنند و براي انتخابات رياست جمهوري آينده نيز از هم اكنون به گزينه اي جز رئيس جمهور كنوني مي انديشند.
براين اساس، اين گروه از ماجراي مدرك دكتراي «كردان» به عنوان دستاويزي بهره گرفته تا زاويه دار بودن رفتار سياسي خود را با عملكرد دولت نهم- دست كم در برخي ابعاد- آشكارا به نمايش بگذارند و زمينه مرزبنديهاي جديد در جريان اصولگرا را پديد آورند.اما درباره اين فرضيه- كه نزد جريان اصلاح طلب نيز هواداران پر و پا قرصي دارد- اين تناقض آشكار وجود دارد كه برخي از كساني كه در مجلس به مدرك دكتراي «كردان» خدشه وارد آوردند، همچنان خود را «حامي منتقد» احمدي نژاد و دولتش مي دانند و دست كم تا به امروز، هيچ نشانه اي وجود ندارد كه بيانگر عبور آنها از احمدي نژاد در انتخابات آينده باشد.
وانگهي اگر اين فرضيه درست بود، اكنون شايد «كردان» در ساختمان وزارت كشور ننشسته و حتي اين گفته علي لاريجاني، رئيس مجلس كه رأي اعتماد به وزيران پيشنهادي را براساس مصحلت خوانده بود، جامه عمل به خود نمي پوشاند.
دوم: رفتار اصولگرايانه
بدون توجه به پيامدهاي انتخاباتي
در اين فرضيه، سخن اين است كه برخي از اصولگرايان هر زمان كه با رفتار و كردار ضد اصولگرايانه از سوي افرادي كه به لحاظ سياسي در يك طيف مي گنجند، روبرو شوند، مصلحت انديشي نمي كنند و بي توجه به پيامدهاي سياسي آن، در خصوص گفتار يا رفتار نامتوازن با مشي اصولگرايي، زبان به اعتراض، گلايه و فرياد گشوده و اجازه نمي دهند ساحت اصولگرايي به برخي عملكردهايي كه هيچ نسبتي با آن ندارد، آلوده شود.
براساس ديدگاه هواداران اين فرضيه، جريان اصولگرايي از چنان ظرفيتي برخوردار است كه خود انتقادي و آشكار كردن خطاهاي سهوي يا عمدي برخي از منتسبان به آن براي افكار عمومي، نه تنها اندك خدشه و آسيبي به آن وارد نمي كند، بلكه بر قوام، استواري و پويايي آن مي افزايد.از اين منظر، تلاش براي حفظ سلامت جريان اصولگرايي و مراقبت از آن در برابر عوامل تهديدكننده و بيماري زا بر همه چيز و حتي اهداف و انگيزه هاي انتخاباتي اولويت دارد، زيرا فرد يا جرياني كه تابلوي اصولگرايي را در دست دارد اما در عمل از خصلتهاي اوليه آن بي بهره است، چگونه مي تواند در انتخابات آينده در برابر چشمان تيزبين و حافظه هوشيار افكار عمومي، اين جريان را نمايندگي كند؟
سوم: رفتار اصولگرايانه با پيامدهاي انتخاباتي
اين فرضيه، بر اين كه تقابل جمعي از اصولگرايان با وزير كشور براساس مشي و منش اصولگرايي بوده و انگيزه انتخاباتي ندارد، مهر تأييد مي زند اما در عين حال معتقد است اين رفتار- خواه ناخواه- داراي پيامدهايي است كه عملكرد انتخاباتي جريان اصولگرا را متأثر مي كند.
به بيان ديگر، پالايش از درون و برخورد با برخي رفتار و گفتار ضد اصولگرايانه در درون طيف اصولگرا بايد به گونه اي مديريت شود كه به انشقاق و افتراق اصولگرايان، بخصوص در انتخابات رياست جمهوري آينده منجر نشود و زمينه هاي شكست آنها را در برابر رقيب فراهم نياورد.
شايد هواداران فرضيه سوم، همان افرادي باشند كه به «مصلحت انديشي سياسي» معتقدند و البته بر سر اين موضوع با معتقدان به فرضيه دوم داراي اختلاف نظر هستند.
با اين همه، تحولات سياسي هفته ها و ماه هاي آينده نشان مي دهند كدام يك از اين فرضيه هاي سه گانه، بيشتر به واقعيت نزديك است؛ تحولاتي كه ظرفيت جريان اصولگرايي را بيش از پيش در بوته آزمون قرار مي دهد و عيار وجودي اصولگرايان را براي مردم آشكارتر مي كند.
شنبه 26 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: قدس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 49]