تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 14 مهر 1403    احادیث و روایات:  امام موسی کاظم (ع):بهترین چیزی که بنده بعد از شناخت خدا به وسیله آن به درگاه الهی تقرب پیدا می کند، ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1820650401




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

گنجشك بي بال پر زد و رفت


واضح آرشیو وب فارسی:ايرنا: گنجشك بي بال پر زد و رفت
محمود درويش شاعر فلسطيني مرد. قلبش كه همواره براي ميهن «محتله» مي تپيد از تپش افتاد اما هنوز كه هنوز است آرزوهاي او برآورده نشده است. دولت فلسطين براي او سه روز عزاي عمومي اعلام كرد. مردم در رام الله شمع به دست گرفتند تا خاطره شعرهايش را گرامي بدارند. درويش پس از عمري آوارگي و تبعيد در شوروي، مصر، تونس، فرانسه و امريكا و لبنان، اينك واقعاً درويش است و حتي براي دفن در زادگاهش هم جايي ندارد و نيازمند اجازه است. راستي كه مرده شاعر هم خطرناك است. بايد براي دفن او در زادگاهش اجازه بگيرند. خودش مي سرايد؛ «اما يي امروز، قدري تحمل مان كن كه جز سايه سنگين رهگذري بيش نيستيم.» راستي ما كه هنر ملي مان شعر است، يادمان مي آيد كه در رثاي كدام شاعر و نويسنده كشورمان و كي عزاي عمومي اعلان كرده ايم؟ موافق و مخالفش پيشكش. اسم واژه سنگين تبعيد آمد و گنجشك ياد مجموعه شعر غلامرضا بروسان افتادم؛ شاعر مشهدي. در يك بسته سيگار در تبعيد نوشته است؛ عزيزم /هيچ قطاري وقتي گنجشكي را زير مي گيرد/ از ريل خارج نمي شود. اين يك بسته سيگار كه اميدوارم هيچ وقت دود نشود به همت خود شاعر منتشر شده است. بروسان در شعر تعابير و مفاهيم نويي آورده. قيمتش از پول يك بسته سيگار كمتر است. كسي گلدان ها را آب نمي دهد رماني جمع و جور از آرش آذرپناه است كه در مجموعه جهان تازه داستان نشر چشمه منتشر شده است.«سيگار به فيلتر رسيد و دستش را سوزاند. چرتش پاره شد. خواست ادامه بدهد. گربه هنوز بيرون در ناله مي كرد. دانوب آبي را توي ذهنش ريتم گرفت. وقتي كلمات بيرون نمي آمدند، نياز به محرك داشت.» البته دانوب آبي محرك باشد، بهتر از سيگار است كه كلمات را دودي مي كند. امروز نمي دانم چرا از دنده مخالفت با سيگار بلند شده ام كه گويي از ابزار زبانم لال روشنفكري است، آنقدر كه بعضي ها توي مجالس دربسته و جلو سيگار كشيدن ممنوع هم رعايت نمي كنند و حتي بعضي وقت ها با سيگار خاموش ژست مي گيرند. اميدوارم شركت دخانيات شاكي نشود. راستي براي سيگار سوبسيد ببخشيد يارانه مي دهند كه اينقدر ارزان است؟ الهي كه هدفمندش كنند تا ما پولش را بگيريم سيگارش را نكشيم، كتاب بخريم. مجله ادبيات داستاني هم كه به همت حوزه هنري سازمان تبليغات اسلامي منتشر مي شود شماره 113 خود را به روي دكه ها فرستاد. روزگاري ماهنامه بود. ايستگاه باغ سرهنگ از علي الله سليمي، در جست وجوي شهري بدون ديوانه نوشته مظفر ايزگو با ترجمه جعفر سليماني كيا و لسينگ به روايت ضياءالدين ترابي. گسست نسل ها، در آثار داستاني جمال ميرصادقي كه پژوهشي به قلم زهره زين الديني ميمند است از نوشته هاي ادبيات داستاني است. آگهي بازرگاني نوشابه خانواده هم دارد. اول خيال مي كرديم كه فقط ما براي سيدعلي ميرفتاح و قلندران پيژامه پوش كه عاليجناب نيستند، آگهي بازرگاني پخش مي كنيم. ديديم يكي رو دست ما بلند شده كه «هيچ مجله تخصصي ادبي، به اندازه «ادبيات داستاني» به جوانان بها نمي دهد» گفت وگوي خانم زهره گلدار است با سردبير مجله. چه خوب. اما نگفته اند چند تا مجله ادبي تخصصي درمي آيد و چراغ چند تا از اين مجله هاي غيرتخصصي ادبيات روشن است. مجله رودكي سرانجام به صورت هفته نامه منتشر شد. مطالب شماره افتتاحيه خيلي پر و پيمان است. از چخوف و ناباكوف و همينگوي و استاد بهاءالدين خرمشاهي و محمود معتقدي و روجا چمنكار و علي اشرف درويشيان نازنين گرفته تا هرمز عليپور و محمد ايوبي و گلايه هاي غلامحسين سالمي شاعر از برخي نويسندگان كه براي بزرگداشت مسعود ميناوي نيامده بودند.بخش عمده طراحي شكيل و دلنشين مجله هم از جواد آتشباري است. نودمين شماره ماهنامه گلستانه هم با مطالب متنوع منتشر شد. پرونده اش به چيماماندا انگوزي آديچي نويسنده امريكايي نيجريه يي اختصاص دارد. ترجمه هايي از محمدرضا فرزاد و تهمينه زاردشت و طرح هاي احمدرضا دالوند براي داستان ريموند كارور هم هست، پر و پيمان. كتابي در كتابخانه ام گذاشته بودم كه فرصت خواندنش دست نمي داد. تا آنكه بازش كردم و خواندم. روياها و رازهاي جنگل از كلاراخانس. عرفان قانعي فرد ترجمه كرده و سيدعلي صالحي ويراسته. همراه مصاحبه اختصاصي مترجم با كلاراخانس و عكس يادگاري و امضاي شاعر. تصويري زيبا در يك شعر مهمان من باشيد؛ «ماه بر تنه درختي دور/ يادگاري عاشقانه ديده بود.»
 چهارشنبه 23 مرداد 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ايرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 84]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن