تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 12 تیر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):من مأمورم كه صدقه (و زكات) را از ثروتمندانتان بگيرم و به فقرايتان بدهم.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

کاشت پای مصنوعی

میز جلو مبلی

پراپ رابین سود

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1803881077




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

به مناسبت چهاردهم مرداد سالگرد انقلا‌ب مشروطيت؛علل و انگيزه‌هاي اجتماعي جنبش مشروطه خواهي ايرانيان - ضيا مصباح


واضح آرشیو وب فارسی:تابناک: به مناسبت چهاردهم مرداد سالگرد انقلا‌ب مشروطيت؛علل و انگيزه‌هاي اجتماعي جنبش مشروطه خواهي ايرانيان - ضيا مصباح


انقلا‌ب مشروطيت را در ايران مي‌توان سرآغاز عصر جديد تاريخ اين مرز و بوم تلقي كرد. در واقع با تحليلي كه از عوامل و اسباب و نتايج و پيامدهاي اين جنبش تاثيرگذار و همگاني مي‌توان ارائه داد در يك نكته ترديد روا نيست و آن اينكه اين حركت فراگير و همه‌جانبه تحولا‌تي عميق و گسترده در جامعه ايراني برجاي نهاد؛ تحولا‌تي كه تاريخ معاصر ايران هيچگاه از دامنه تاثيرات آنها بركنار نبوده است. اينك در سالگرد جنبش ملي و ديني مشروطه‌خواهي ايرانيان، با گراميداشت ياد و خاطره شهيدان، مجاهدان و رهبران آن نهضت عظيم، تحقيق زير در تحليل عوامل جنبش مشروطيت تقديم خوانندگان مي‌شود. مجموعه حوادثي كه منجر به ظهور و تكوين مشروطيت ايران شد شاخص دوران نو در تاريخ ايران است، همچنان‌كه در جوامع غربي آغاز ايام جديد به شمار مي‌رود، به قسمي كه 5 قرن پس از آن فلسفه و طرز زيستي كه زاده بود در اروپا و آمريكا ضامن تعميم عدالت اجتماعي و گسترش آزادي به‌نحو عميق در سايه قوانيني كه موجد مساوات حقوق تمامي افراد جامعه است و بالا‌خره برخورداري از تنعمات مادي تمدن ماشيني شد.

هدف انقلا‌ب مشروطيت ايران نيز متوجه تحقق همين‌گونه مسائل بود و شايد بتوان گفت هدف‌هايي كه پس از حدود يك قرن كه از آغاز مشروطيت مي‌گذرد جامعه ايران هنوز به برخي از آنها نائل نشده و بعضي در نتيجه تحولا‌ت به صورت ديگري حاصل شده است. درباره انقلا‌ب مشروطيت ايران كه در قرون اخير از مهم‌ترين حوادث اجتماعي كشور ما است تاليفات و تتبعات زيادي توسط محققان و مورخان ايراني و خارجي انجام يافته كه اغلب نوشته كساني است كه از روي اعتقاد و ايمان در عين بي‌غرضي (خود) شاهد صديق بوده‌اند. مع‌هذا گفتني بسيار است زيرا انقلا‌ب اجتماعي به علت پيچيدگي و تعدد عوامل و آثار به‌سادگي قابل توصيف و تفسير نيست. انقلا‌ب مشروطيت ايران نظير ديگر انقلا‌ب‌هاي عمده سياسي در نتيجه نوعي تغيير حالت و روحيه در افراد مملكت به‌وقوع پيوست. به عبارت ديگر يك عمل دسته‌جمعي بوده كه در آن تعداد زيادي از افراد، بالا‌خص افراد طبقه موثر جامعه سهمي اساسي داشتند.

اين حركت و جنبش عمومي ثمره سير تكويني بطئي و طولا‌ني بود كه بايد ريشه آن را از اواخر دوران صفويه جست‌وجو كرد، زيرا انقلا‌ب مشروطيت ايران منتج از نهضت فكري و تحول اجتماعي ريشه‌داري بود كه داراي دو قرن و نيم‌سابقه است، يعني از آن هنگام كه رونق كار، صنعت و تجارت رو به كاهش نهاد و به‌تدريج قدرت صنعتي، نظامي و سياسي ايرانيان در برابر اقتصاد و تمدن توانمند و شكوفاي اروپايي به سوي انحطاط گراييد، ايرانيان با اعجاب چشم اميد به مغرب زمين دوختند.

از زمان جنگ با پرتغالي‌ها كه سرداران صفويه به قدرت نظامي اروپاييان پي بردند برتري صنعتي و فني اروپاييان براي مردم متفكر و صاحب‌نظر امري محرز شد، ولي سلطه و نفوذ سنن و عادات گذشته از موانع عمده تغيير مسير بود. هرچند تبديل سلسله‌هاي سلا‌طين از صفويه به افشاريه، زنديه و قاجاريه فقط چهره حكام را تغيير مي‌داد بدون اينكه نظام اقتصادي و فلسفه زندگي اجتماعي دگرگون شود، ولي در عين حال نظير هر تغيير آشكار سياسي، مبين يك سلسله تغييرات نامرئي اجتماعي يعني حاكي از بروز يك تشنج عميق در وضع زندگي جامعه بود كه از اواخر دوران صفويه شروع مي‌شد، زيرا به علت درهم كوفته شدن زيربناي اقتصادي مملكت فقط تعادلي كه به دست آمد پس از جنگ‌هاي فتحعلي‌شاه با روسيه بود كه بايد آن را آخرين هيجان و تلا‌ش دانست كه بدل به يأسي عميق شد و از آن به بعد داعيه‌ها فروكش كرد و كشور ما از نظر اقتصادي به حالت وابسته تغيير وضع داد. در اين دوران (قاجاريه) تعادلي به‌وجود آمد ولي در سطحي پايين‌تر از گذشته و از طرف ديگر جنگ‌هاي فتحعلي‌شاه با روسيه و شكست‌هاي پي‌درپي ضربه موثري به سيستم معتقدات و هيمنه قدرت واهي زد و از آن به بعد اذهان دورانديشان واقع‌بين راه چاره را پيروي از طريق تدابير فني، سياسي و اقتصاد غربيان دانستند، نه كشورگشايي و نه دلا‌وري نادرشاه، نه مملكت‌داري و تدبير كريم‌خان زند و البته نه جلا‌دت و شدت آقامحمدخان ديگر قادر نبودند كه تعادل اقتصادي و اجتماعي دوران صفويه را بازگرداند. ابتدا قائم‌مقام مشاور مدبر عباس ميرزا با اعزام جوانان مستعد به فرنگستان و سپس ميرزا تقي‌خان اميركبير با شروع اصلا‌حات عميقي كه همه شئون لشكري و كشوري را دربر گرفت خاصه با تاسيس دارالفنون سبب شدند علوم و فنون غربي اشاعه يافته و تماس بلا‌انقطاع با تمدن و زندگي ملل مترقي برقرار شود.

انتشار روزنامه وقايع‌اتفاقيه به وسيله اميركبير و چاپ و انتشار كتب و جزواتي كه ترجمه آثار متفكران غربي بود به تدريج موجب آگاهي بيشتر افراد مملكت از كم و كيف پيشرفت‌هاي ملل اروپايي شد.

نويسندگان متعددي از ميان افراد دانشمند و حتي اشراف ناراضي برخاستند كه در زمينه آشنا كردن ايرانيان به مبادي تمدن و نظام سياسي اروپاييان به عمق تمدن و فرهنگ پيشرفت‌هاي علمي، صنعتي و نهضت‌هاي فكري پي برده به صورت نخستين مبشران و مناديان تمدن اروپايي درآمدند و با نشر جزوات متعدد افكار و عقايد جديد را درباره شئون گوناگون زندگي اجتماعي اشاعه دادند و انتقادات طنزآميز آنها در شكستن ساختمان فكري كهنه و درهم كوفتن معتقدات رجال و درباريان پرادعا و كم‌مايه اثري عميق داشت و با الهام و از افكار فلا‌سفه فرانسوي از قبيل ژان‌ژاك روسو، منتسكيو و ولتر عقايد مربوط به حاكميت ملي و حكومت قانون و آزادي را تبليغ كردند. از‌آن جمله است ملكم‌خان كه با شناسايي كامل تمدن اروپايي افكار وي تحت تاثير نهضت فكري سن سيمون كه مبتني بر توام ساختن فن كشورداري نوين با پيشرفت‌هاي علمي و صنعتي بود، قرار گرفت. از مطالعات مقالا‌ت و كتابچه‌هايي كه در زمينه مسائل گوناگون اجتماعي انتشار داده خصوصا نظريه‌هايي كه درباره تجديد سازمان اقتصادي و اجتماعي كشور بيان داشته و اشاراتي كه به اهميت كار علماي اقتصادي، مديران و متخصصان كرده است و تذكر اين مطلب كه كشور ما براي تجديد عظمت گذشته به به خوبي برمي‌آيد كه ملكم به اصول و مبادي نهضت فكري سن سيمون ‌آشنايي داشته است، زيرا هنگامي كه ملكم خان دوران نوجواني را در مدارس فرانسه مي‌گذرانيد مصادف با غليان افكار سياسي و اجتماعي سال‌هاي قبل از انقلا‌ب در كشورهاي اروپايي بود و در اين زمان افكار سن سيمون در ميان روشنفكران فرانسه طرفداران بسياري داشت و همچنين حكيم فرانسوي آگوست كنت پايه‌گذار جامعه‌شناسي كه موسس فلسفه تحصلي (تحققي) و مبشر مذهب انسانيت بود تجددخواهي و آزادي‌طلبي را ممزوج با عشق و اعتقاد به انسانيت ترويج مي‌كرد. اين‌گونه افكار افق وسيع و پهناوري در مقابل دنياي تنگ و بسته رجال دربار قاجار و روحانيون كه بر اثر عقب ماندن از پيشرفت علوم با تعصب فراوان در حفظ آن مي‌كوشيدند، مي‌گشود.

بدين نحو مقالا‌ت و نوشته‌هاي ملكم و سپس انتشار روزنامه قانون كه به همت وي در 16 سال قبل از انقلا‌ب مشروطيت در لندن تاسيس شد و همچنين روزنامه عروه‌الوثقي كه به وسيله سيدجمال‌الدين اسدآبادي و با همكاري شيخ محمد عبده رجل انقلا‌بي مصر در پاريس انتشار مي‌يافت و روزنامه ثريا كه با بياني تند و موثر به وسيله محمدعلي خان شيباني (معروف به پرورش) در قاهره مبلغ افكار جديد بود و حبل‌المتين كلكلته و كتب و تاليفات ديگر ايرانيان از قبيل عبدالرحيم طالب‌اف در قفقاز و ميرزا آقاخان كرماني در استانبول، سبب شد كه افكار جديد از هر سو به داخل ايران رسوخ يابد و به تمايلا‌ت و انگيزه‌هاي گروه‌ها و طبقاتي كه داراي زمينه مستعد و مشتاق تغيير و دگرگوني نظام اجتماعي و اداري كشور بودند قالب و شكل مناسب بخشد. مسلم است برخي گروه‌ها و طبقات اجتماعي براي پذيرفتن عقايد نوين انقلا‌بي واجد زمينه فكري آماده‌تري بوده‌اند.

هر چند انقلا‌ب مشروطيت ايران را نمي‌توان از جميع جهات، انقلا‌بي بورژوازي دانست زيرا در آن زمان هنوز وضع اقتصادي ايران به پايه‌اي نرسيده بود تا طبقه‌اي نظير بورژوازي كشورهاي اروپايي كه عامل و هادي انقلا‌ب‌هاي سياسي قرون 18 و 19 بود به‌وجود آيد، ولي مداقه در تاريخ اقتصادي و اجتماعي قرن گذشته ايران، وجود دسته‌جات و گروه‌هايي را معلوم مي‌دارد كه از جهاتي داراي برخي خصوصيات اجتماعي هستند كه تا حدي با بورژوازي اروپا در قرون بعد از رنسانس قابل قياس است.

ذكر اين نكته بجاست كه در مقابل فئوداليته در اروپا كه قرن‌ها حاكميت و قدرت خود را در روستاها مستقر ساخته بود طبقه بورژوازي به‌تدريج از سوداگران و صنعت‌گران در شهرها به‌وجود آمد و اين طبقه كه اساس قدرتش برخلا‌ف فئوداليته، نه متكي به زمين بلكه بر علم، صنعت و تجارت مبتني بود طالب اسلوب اقتصادي متحرك و لغو امتيازات فئودال‌ها و برقراري نظام اجتماعي كه تامين منافع گروه‌هاي وسيع‌تري را دربرمي‌گيرد، بود. به اين جهت هدف بورژوازي در جهت مخالف منافع فئوداليته كه حافظ وضع موجود بود، قرار داشت. شهرها به صورت مراكز و سنگرگاه‌هاي قدرت بورژوازي درآمد، به‌طوري كه قرن‌ها قبل از انقلا‌ب كبير فرانسه و ديگر انقلا‌ب‌هاي سياسي اروپا شهرها صحنه ايجاد نظام‌هاي اداري و محلي، توسط بورژوازي گرديد، به‌طوري كه انجمن‌هاي شهري در اكثر كشورهاي اروپايي داراي چندين قرن سابقه وجودي هستند، اين انجمن‌ها و نظامات شهري نخستين هسته‌هاي اعمال حاكميت ملي و تمرين و مشق مملكت‌داري است كه بعدها به بورژوازي فرصت تعميم و بسط آن را به سراسر شئون مملكتي داده است.

ولي در ايران مالكان بزرگ به علت خشكي هوا و دور بودن دهات از يكديگر به عكس فئودال‌هاي اروپايي كه حاصلخيز بودن زمين امكان استقرار در منطقه محدودي را به آنها مي‌داد، ناگزير به بسط قدرت خود در مناطق وسيعي بودند كه دامنه آن به شهرها كشيده مي‌شد و اكثر مالكان به منظور نظارت بر اين مناطق وسيع خصوصا راه‌ها در آن واحد به صورت سران ايالا‌ت و عشاير درآمده، در شهر و ده صاحب نفوذ اصلي بودند و در صورت ضعف دولت مركزي اين نفوذ به حكومت مطلقه بدل مي‌شد.

به روزگار صفويه كه صنعت و تجارت رونق داشت و هنوز مصنوعات ايراني مقهور كالا‌هاي ماشيني اروپايي نشده بود، سلا‌طين اين سلسله به منظور حصول منافعي كه از راه صنعت و تجارت عايد دستگاه دولتي مي‌شد در بسط تامين راه‌ها مي‌كوشيدند ولي از اواخر دوران صفويه به علت فقر و انحطاط صنايع و در نتيجه تجارت به تدريج نفوذهاي محلي قدرت خود را بازيافتند و تجار و صنعتگران در مقابل مالكان و حكام محلي به طبقه‌اي زيردست و منكوب مبدل شدند. از اين‌رو اين طبقه كه همچنان روياي دوران طلا‌يي صفويان را در سر مي‌پروراند از اواسط دوران قاجاريه كوششي از نو آغاز كرد، لكن به دلا‌يل اقتصادي (ضعف تكنولوژي) و سياسي (امتيازات دولت‌هاي خارجي) و اجتماعي (نفوذ و قدرت مالكان) موفق به تجديد رونق و احياي صنعت و تجارت گذشته نشد.

عدم كاميابي اين طبقه را ناراضي ساخت خصوصا اينكه حكومت به خواسته‌هايش يعني استقرار امنيت داخلي و حفظ منافع تجاري ايران در خارج بي‌اعتنا بود و در صورت تمايل نيز به علت عدم توانايي از عهده انجام آنها برنمي‌آمد، بنابراين ايجاد امنيت و عدالت و مقاومت در مقابل قدرت‌هاي خارجي جزو شعار و هدف‌هاي اين طبقه درآمد و چون تجار ايراني عادت داشتند به‌دنبال مال‌التجاره خويش حركت كنند با احداث راه‌آهن و خطوط كشتيراني در كشورهاي خارج سهل‌تر سفر كردند و در شهرهاي مختلف اجتماعاتي از ايشان به‌وجود آمد و در نتيجه ارتباط مستقيم و مستمري با زندگي و تمدن اروپايي برقرار شد. اين ارتباط با روسيه بيش از ديگر ممالك بود به قسمي كه در بعضي از شهرهاي آن كشور مخصوصا قفقاز تعدادي از ايرانيان كه به تجارت و كسب و كار در كارخانه‌ها و چاه‌هاي نفت مي‌پرداختند به چندين هزار بالغ شد و از اينجا بود كه از ميان اين توده انبوه كه قويا تحت‌تاثير آرمان‌هاي انقلا‌بي روسيه قرار گرفته بودند مجاهدان قفقاز و فداييان برخاستند و در سال‌هاي اول مشروطيت به سركردگي يپرم و حيدرعمواوغلي به صورت پاسداران اسلحه به دست مشروطيت درآمدند. خلا‌صه آنكه تماس افراد طبقات متوسط با تمدن اروپايي و آشنايي با فعاليت و ترقيات دنياي جديد صنعت در مقابل تحجر و درجا زدن سيستم حكومتي موجب افزايش حس عصيان و نارضايتي اين طبقات بود در حالي‌كه دادوستد تجار در داخل و خارج كشور و مراودات آنها با يكديگر شبكه ارتباطي موثري به‌وجود آورده بود كه در نشر و اشاعه افكار جديد سهم بسزايي داشت.

از سال 1280 هجري قمري تاسيس پست و چاپار اتحاد بين تجار را به‌وجود آورده بود و بدين نحو تجار و بازاريان وسيله انتقال افكار آزاديخواهي، حكومت قانوني، اصلا‌حات اجتماعي و مبارزه با قدرت حكام به‌منظور تامين منافع خود كه در لفظ حكومت مشروطه خلا‌صه مي‌شد، گشتند و به اقسام مختلف به صفوف آزاديخواهان و مشروطه‌طلبان پيوستند؛ از آن جمله است حمايت موثر آنان در انتشار جرايد و نشريات انقلا‌بي در داخل و خارج كشور.

توضيح اين نكته لا‌زم است كه از انعقاد معاهده تركمانچاي به بعد ورود آزادانه كالا‌هاي روسي و ديگر كشورهاي اروپايي صرف‌نظر از تاثير اقتصادي كه بالمال موجب تضعيف صنايع داخل بود نتيجه ديگري داشت كه آن آشنا كردن مردم به صنايع و فنون جديد بود.

مصرف و استعمال مصنوعات متنوع خارجي اهالي كشور را به ماهيت علوم، فنون و ترقيات اروپاييان در زمينه‌هاي مختلف متوجه ساخت و چون تجار و بازاريان خود عامل اصلي ورود اين مصنوعات بودند بيش از ديگران از نظر روحي تحت‌تاثير قرار مي‌گرفتند.

همراه و متفق عمده اين طبقه روحانيون بودند، زيرا حق مكتسب و اثبات حقوق اين طبقه را شرع اسلا‌م تاييد مي‌كرد و روحانيون از ديرگاه سمت رهبري معنوي را برآنها داشتند، از حل مسائل خانوادگي و احوال شخصي گرفته تا امور مربوط به دادوستد و بالا‌خره زندگي ديني آنها با روحانيت ارتباط داشت. در حقيقت روحانيون و بازاريان دو دسته از مردمان موثر شهر بودند كه مكمل و محتاج يكديگر بودند.

روحانيت شيعه كه از زمان صفويه قدرت و قوام بسيار يافته و در امور ديني و دنيوي حائز اختيارات بسياري بود از زمان نادرشاه سلطه گذشته را از دست داده بود. از يك طرف دولت قاجاريه روحانيت را قدرتي رقيب مي‌پنداشت و با جدا كردن امور شرعي از امور عرفي و اختصاص امور عرفي به دولت در صدد تضعيف قدرت روحانيت برآمد و از طرفي ديگر پيشرفت علوم و معارف اروپايي سبب شد دستگاه روحانيت كه در گذشته قلمروي آن به همه جنبه‌هاي معنوي و علمي جامعه كشيده مي‌شد به صورت يك دستگاه مندرس و كهنه جلوه كند و بر اثر آن دو جريان مختلف در نزد روحانيون به‌وجود آمد؛ يكي تعصب در قشري بودن و اكتفا به ظواهر و تشريفات خارجي منهاي روح خلا‌ق و هدف غائي دين و ديگري كوشش در انطباق اصول و مباني دين با پيشرفت‌هاي جديد و جهاد در راه تعالي جامعه، زيرا مبلغاني از قبيل سيدجمال‌الدين اسدآبادي فلسفه و منطق اين مبارزات را براي آنان روشن كرده بودند.

دسته اول با بهره‌اي كه از قدرت و نفوذ دربار و حكام مي‌گرفتند طرفدار نظام موجود بودند و دسته دوم كه اغلب روشنفكرتر بودند همراه و هم‌راي مشروطه‌طلبان و متجددين شدند و با آگاهي كامل يا ضمني، تجديد قدرت خود را در رهبري مبارزات ملي مي‌دانستند. واقعه رژي و منع استعمال تنباكو به جرات و جسارت سياسي آنها افزود، زيرا در اين واقعه روحانيون شيعه توانستند از دو سلا‌ح اجتماعي دين يعني تحريم در استعمال شي و تكفير افراد به‌غايت استفاده كنند. از آن پس در هدايت نهضت‌هاي ملي مسووليت بيشتري را براي خود قائل شدند و درصدد بودند از اين راه اعتبار از دست رفته خود را بازيابند. ‌

از عواملي كه در سوق دادن روحانيت به سمت هدف‌هاي مشروطيت تاثير بسزايي داشت علماي نجف يعني دارالعلم شيعيان بودند، زيرا علماي مذكور از هرگونه اشرافيتي به‌دور بوده و به تعاليم اساسي شيعه نزديك بودند و زندگي ساده و عاري از تجمل آنان موجب تقويت صفات حريت و آزادگي و احترام به شخصيت انساني بود، خصوصا آنكه به علت خارج بودن از حيطه تسلط مستقيم حكومت وقت، قدرت مستقلي را در مقابل دربار قاجاريه تشكيل مي‌دادند و از طرفي متاثر از بعضي اقدامات و پيشرفت‌‌هاي اجتماعي و سياسي عثماني و تا حدودي دولت‌هاي ديگر بودند و به اين علل علماي نجف فرصت مناسبي يافتند تا احساسات باطني و هميشگي ضدحكومتي خود را از قوه به فعل آورده و در برابر تجمل‌پرستي، سستي و اهمال حكومت قاجاريه قد علم كرده، شيعيان را به مبارزه با آن و همچنين با نفوذ روزافزون خارجي ترغيب كنند. ‌

در بابت تاثير علوم و معارف غربي مي‌توان گفت دارالفنون و مدارسي كه بعد از آن بعضي از رجال اصلا‌ح‌طلب ناصري و ميسيون‌هاي مذهبي خارجي از اوايل دوره ناصرالدين‌شاه به بعد در تهران و ديگر ولا‌يات تاسيس شده بود موجب آشنايي طبقات مختلف شهري با علوم و معارف جديد بود ولي سيستم حكومتي و طرز اداره مملكت به موازات اين رشدونمو فكري پيشرفت نمي‌كرد و بيش از پيش به عنوان مانع و رادعي در انجام افكار و مقاصد اصلا‌ح‌طلبانه به چشم مي‌خورد.

بدين نحو به تدريج قسمتي از اعيان و اشراف كه مي‌توان آنان را به يك نوع اشرافيت درجه دوم تشبيه كرد و همچنين مستوفيان و ادارياني كه در اثر علم و آگاهي وارد دايره اعيان شده بودند به خصوص ماموران وزارت امور خارجه كه سال‌ها در كشورهاي خارجي به سر برده و به رمز موفقيت ديگر كشورها و فلسفه تشكيلا‌ت جديد پي برده بودند داراي تمايلا‌ت مشروطه‌طلبي شدند. عدم موفقيت رجال روشنفكر و اصلا‌ح‌طلب دوران ناصرالدين‌شاه از قبيل ميرزاحسين‌خان سپهسالا‌ر و ميرزايوسف‌خان مستشارالدوله كه با رويه اعتدالي درصدد وضع قوانين و برقراري نظامات متناسب با روحيه عصر جديد و احتياجات مملكت بودند با پيشرفت اين نوع افكار، خاصه با ظهور يك نوع اشرافيت درس‌خوانده يا ناراضي تعداد قابل ملا‌حظه‌اي از اعيان و اشراف نيز به تدريج طرفدار حكومت مشروطه (مشروطه‌خواه) شدند. ‌ افزايش تعداد افراد ايل قاجار پس از چندين سال سلطنت سبب شده بود كه اكثر مقامات مهم به افراد اين خاندان تفويض شود. همين امر موجبات عدم رضايت عشاير و ايلا‌ت ديگر را فراهم مي‌كرد به طوري كه سران ايل بختياري نيز به علت صدماتي كه از حكومت قاجاريه خورده بودند و همچنين به علت آشنايي با افكار و عقايد جديد كه از راه تحصيل در خارج براي عده‌اي از آنها حاصل شده بود متمايل به مشروطه شدند و سهم موثري خصوصا در مبارزه با دولت مستبد محمدعلي‌شاه و فتح تهران برعهده داشتند. ‌

خلا‌صه آنكه مجموعه اين عوامل و تاثير نهضت‌هاي آزاديخواهي كشورهاي همجوار از قبيل حزب سوسيال دموكرات در روسيه و حزب اتحاد و ترقي در عثماني منجر به تكوين نهضتي شد كه در آغاز شعار آن برقراري و ايجاد عدالتخانه بود و سپس تعميم بيشتري يافت و مبدل به جنبشي ملي شد كه هدف آن تنظيم و تفكيك قدرت و اختيار دولت و ملت و نظارت نمايندگان ملت در امور عمومي بود. ‌ شكي نيست كه رقابت دو دولت نيرومند خارجي (خصوصا سياست دولت انگليس كه سياست دولت ايران را تحت‌تاثير سياست دولت روسيه مي‌دانست) تاثير عمده‌اي در بيداري ايرانيان و پيشرفت كار مشروطيت‌طلبان داشت ولي جريان عمومي و هدف نهايي نهضت، مخالف با نفوذ بي‌حد خارجيان بود، كمااينكه از نخستين نتايج توافق ميان اين دو سياست جلوگيري از گسترش فكر مشروطه و نتايج اصلي آن است. نگاهي به منشا اجتماعي نمايندگان ادوار مختلف مجلس شوراي ملي در اينجا ضروري است:

در دوره اول مجلس كه هنوز شعله‌هاي انقلا‌ب فروزان بود و انتخابات جنبه طبقاتي داشت نمايندگان اكثرا مظهر واقعي طبقات و گروه‌هايي بودند كه در ايجاد مشروطه سهم اساسي داشتند، به طوري كه بررسي شغل نمايندگان نشان مي‌دهد بيش از 40 درصد نمايندگان از تجار و اصناف بودند. در دوره بعد اين نسبت به 9 درصد تقليل مي‌يابد و برعكس نسبت مالكان بدوا از 21 به 30 درصد و سپس همچنان رو به افزايش مي‌رود، بهطوري كه از دوره ششم تا دوره بيستم حدود 50 درصد نمايندگان را مالكان تشكيل مي‌دهند. از مطالعه وضع شخصي و اجتماعي وكلا‌ي دوره دوم به خوبي مشخص مي‌شود كه مالكان به محض اينكه از حالت غافلگيري دوره اول مشروطيت خارج شدند در دوره دوم كسان و عوامل خود را وارد مجلس كردند ولي از دوره سوم به خوبي وضع خود را با وضع جديد منطبق كرده و از اين به بعد مستقيما و شخصا وارد مجلس شدند. چون در مجلس اول انتخابات جنبه طبقاتي داشت به اين جهت طبقات بازاري و شهري توانستند صاحب نفوذ عمده‌اي باشند ولي بعدا قانون انتخابات طوري تنظيم شد كه عملا‌ مالكان مقام اول را به دست آوردند. ‌

در حقيقت بايد گفت دموكراسي كه بعضي آن را حكومت اعداد خوانده‌اند وقتي بدون مفهوم و معناي واقعي كه در جامعه غربي وجود دارد به يك كشور غيرصنعتي وارد شود به صورت وسيله‌اي درمي‌آيد فقط كساني كه گروه متشكلي در اختيار دارند از آن بهره‌مند مي‌شوند.

نتيجه آنكه تجار و اصناف كه عامل نوعي بورژوازي بوده و سهم اصلي را در مشروطيت داشتند به علت ضعف بنيه صنعت و تجارت مملكت نتوانستند مدت كوتاهي مقام اول را در سياست دارا باشند و چون نظام اقتصادي و اجتماعي در دست مالكان بزرگ بود، آنان به زودي دستگاه حكومتي جديد را در دست گرفتند.

بدون شبهه يكي از دلا‌يل شكست اين طبقه اين بود كه در مقايسه با بورژوازي كشورهاي اروپايي يك طبقه مولد و سازنده متاع ماشيني نبود بلكه فقط واردكننده آن بود عليهذا از خود نيروي مستقلي نداشت. ‌

مطلب شايسته دقت اينكه مشروطيت ايران در شهرها نضج گرفت و مردم طبقات متوسط از مدافعان اوليه آن بودند و زماني كه در دوران استبداد صغير نهضت مشروطه‌طلبي جنبه مبارزه مسلحانه به خود گرفت به تدريج به دست نيروهاي غيرشهري يعني ايلا‌ت و عشاير افتاد.

چه شد كه افراد ايل كه طبق رسوم و سنن زندگي كوچ‌نشيني به سر مي‌برند و تابع نظام نيمه‌فئودالي و نيمه‌عشيره‌اي بودند به صورت يكي از عوامل موثر مشروطيت درآمدند؟ از جهت بحث نظري و ايدئولوژي طبقاتي رابطه‌اي ميان زندگي عشيره‌اي و آرمان‌هاي انقلا‌بي نظير مشروطيت ايران وجود نداشت، به عبارت ديگر عشاير نمي‌توانستند خواهان همان رژيم سياسي‌اي باشند كه بازاريان و تجار دنبال آن بودند.

شايد بتوان مداخله ايلا‌ت را چنين تعبير كرد: هنگامي كه بحران رژيم آغاز و مردم شهرنشين براي در دست گرفتن قدرت وارد صحنه مبارزات سياسي شدند و در اين راه موفقيت بي‌سابقه‌اي به دست آوردند به علت عدم توانايي در نگه داشتن آن در برابر قدرت مالكان و عشاير در آخر به قسمتي از همين قدرت پناهنده شدند، به طوري كه كمك اين قسمت از نيروهاي مسلط (عشاير بختياري) توانست مشروطه‌خواهان را به پيروزي برساند و ناگزير كساني كه در اين پيروزي سهم موثري داشتند مشروطيت بازيافته را تحت تاثير روحيه و افكار و منافع خود قرار دادند. در حقيقت پس از چند سال كشمكش ميان مردم شهرنشين و نيروي خارج از شهر مجددا قدرت در دست نيروهاي عشايري و مالكان افتاد. ‌

انتهاي خبر // روزنا - وب سايت اطلاع رساني اعتماد ملي//www.roozna.com
------------

------------
 دوشنبه 14 مرداد 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تابناک]
[مشاهده در: www.tabnak.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 318]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن