تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 13 مهر 1403    احادیث و روایات:  امام رضا (ع):خداوند اجابت دعاى مؤمن را به شوق (شنيدن) دعايش به تأخير مى اندازد و مى گويد: «صداي...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1820543999




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

خوش بینی که شعرش زندگی بود زندگی و اشعار ژاک پره ور


واضح آرشیو وب فارسی:سایت رسیک:
[تصویر: 28791229243161701734601921151729168210.jpg]


ژاک پره ور (‏Jaques Prevert‏ ) در چهارم فوریه سال ۱۹۰۰ در نوبلی سورسن به دنیا آمد. کودکی ‏شاد و خوشحال بود. هیچ جشنی را از دست نمی داد. به تمام سیرکها هم سر می زد. عاشق تئاتر بود. ‏پدرش که بازیگران را به خوبی می شناخت او را با خود به تئاترها می برد . حتی پیش از آن که نمایش ‏شروع شود آنها در آن جا حضور داشتند. ‏
ژاک زندان را دوست نداشت و نمی خواست چیزی راجع به آن بداند. هرگز کشیشان و خادمان کلیسا ‏را دوست نداشت زیرا آنها در نظر او قدرتهای مطلق بودند. ازهمان کودکی مادرش داستانهای پریان را ‏برایش می خواند . به این ترتیب او به دنیای خیال و روا پا نهاد. و هم مادرش بود که به او خواندن ‏آموخت.

‏آثاری مانند دیوید کاپرفیلد ، سه تفنگدار و خانم منتزورو از علاقمندی هایش بود. در سال ۱۹۰۷به ‏پاریس آمد و وارد مدرسه شد. او از این که ساعت ها بی حرکت در کلاس بنشیند و به حرف های ‏معلم بداخلاقش گوش کند متنفر بود. معلمی که وقتی ژاک به گلها و پرندگان بیرون کلاس نگاه می ‏کرد اور ا سرزنش می کرد. این دلزدگی و تنفر در نوشته هایش نمود دارد. هر از گاهی با پدرش به ‏دیدن فقرا می رفت. ژاک آنها را دوست می داشت و غم و شادی آنها را درک می کرد.او اعتقاد داشت که دنیا همیشه خوب نیست، اما خوشبختانه رویا وجود دارد. خواندن هست،‌ سینما ‏هست. ‏
برادر ژاک کارگردان بود. ژاک بسیاری از سناریوها و دیالوگ های فیلم های او را می نوشت. ‏
سرانجام ژاک مدرسه را رها کرد و به گذراندن زندگی پرداخت. در همان سال جنگ شروع شد، با ‏تمام بی رحمی اش. او از جنگ متنفر بود. ‏
برادرش‎ ‎در ۱۷ سالگی بر اثر تب تیفوئید می میرد. ‏
بازگشت به سرچشمه های زبان عامیانه که به استعاره های ظریف و ماهرانه توجهی ندارد به خصوص ‏در ترانه ها بیان برتر خویش را پیدا می کند. ـ پروه ساده و بی تکلف شعر می گوید . باتخیل و ظریفانه ‏به طوری که همه ، شعر او را می خوانند و دوست دارند و با آن ارتباط برقرار می کنند. ‏
خوش بینی که شعرش زندگی بودژاک پره ور مجبور می شود در نیروی دریایی خدمت کند . چون رفتار نمونه ای نداشت بارها و بارها به ‏زندان افتاد. سرانجام خدمت سربازی را به پایان رساند. او حالا به کتابخانه ها می رفت و با نویسندگان ‏رفت و آمد می کرد. ‏
تولد ژاک پره ور به عنوان یک نویسنده به هیچ یک از نویسندگان دیگر شبیه نیست. تفاوت آثار شاعرانه ‏ژاک پره ور با آثاردیگر، استقبال پر شور مردم بود. مخاطبین «گفتارها» ۱۹۴۵ ، «داستان ها» ۱۹۴۸، ‏‏«نمایش» ۱۹۵۱، «باران و هوای خوب» ۱۹۵۵، «توده های درهم» ۱۸۶۵، «این چیزها و بقیه چیزها» ‏‏۱۹۷۲، به خوبی محبوبیت شاعری را نشان داد که شعر را به نقش اصلی و اولیه اش هدایت کرد، یعنی ‏گفتاری که با صراحت ، ساده ترین و جهان شمول ترین احساسات مانند خشم، غم، محبت وعشق را ‏بیان می کند. پروه شاعری بدیهه سراست. و بدیهه سازی در نظام ادبی و فکری نیرویی انقلابی است. ‏شعر او خودِ زندگی است. با تصاویری ساده از زندگی ، بدون نحوست و بدبختی، با خورشیدی ‏درخشان و زنهایی بسیار زیبا. زبان و اندیشه او در مقابل «کیمیاگری کلام» (تفکر رمبو درباره شعر) قرار ‏می گیرد. ‏
پروه بعد از شرکت در جنبش سورئالیسم، خیلی زود آن را کنار می نهد. علاقمند به زبانی آزاد بود . ‏زبانی که قادر است انسان را نیز آزاد کند. ‏
‏«چفتِ در باستیل؛ آسم پاناما و باد مفاصل روسیه» این کلمات و ترکیبات ، چگونگی دنیای کلامی را ‏نشان می دهد که در آن پاپها، ژنرالها، وزیرها و قاضی ها چهره های مضحک و بدبختی هستند. ‏
بازگشت به سرچشمه های زبان عامیانه که به استعاره های ظریف و ماهرانه توجهی ندارد به خصوص ‏در ترانه ها بیان برتر خویش را پیدا می کند. ـ پروه ساده و بی تکلف شعر می گوید . باتخیل و ظریفانه ‏به طوری که همه ، شعر او را می خوانند و دوست دارند و با آن ارتباط برقرار می کنند. ‏
او خفقان و ستم های اجتماعی ، جنگ، آلودگی، آزادی، عدالت و عشق به زن را در اشعارش به ‏تصویر می کشد. شایستگی او را بیش از همه حرفه ای های سینما می شناختند. او فیلم نامه فیلم های ‏‏«ملاقات کنندگان شب (۱۹۴۲)» و «کودکان بهشت (۱۹۴۵)» را نوشت. این دو فیلم از آثار مارسل ‏کارنه هستند. ‏
پروه برای کودکان نیز می نوشت : «حکایت هایی برای بچه هایی که عاقل نیستند».
دو نمونه از اشعار ژاک پره وه :
*۱*
خوش بینی که شعرش زندگی بودخوش بینی که شعرش زندگی بود

«مهربان و دهشتناک، سیمای عشق»
مهربان و دهشتناک ‏
سیمای عشق ‏

شبی ظاهر شد ‏بعدِ بلندای یک روز بلند
گویا کمانگیری بود ‏
با کمانش ‏
و یا نوازنده ای ‏
با چنگش ‏
دیگر نمی دانم ‏
هیچ، دیگر، نمی دانم
تنها، می دانم؛ بر من زخم زده
بر قلبم، ‏
شاید با تیری، شاید به ترانه ای ‏
و تا ابد ‏
می سوزد ‏
این زخم عشق
چه می سوزد!‏





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سایت رسیک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 147]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن