واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: به گزارش گروه اخبار صوتي و تصويري ا يرنا، روزنامه نيويورك تايمز در ستوني در شماره روز يكشنبه خود در مطلبي به نقد سخنراني پنجشنبه گذشته اوباما راجع به خاورميانه پرداخت و به ويژه عرضه سياست خارجي كپي برداري شده اوباما از سياست مقام سلف خود -بوش- را برجسته كرد و نوشت: همگرايي در سياست خارجي بوش- اوباما را به وضوح مي توان در نطق پنجشنبه گذشته اوباما با موضوعيت خاورميانه دريافت. گويي اين نطقي است كه جورج بوش آن را ايراد مي كند. ديدگاه هايي كه اوباما در خطابه اش مطرح كرد و ستون هاي اصلي محور سياست خارجي امريكا در جهان اسلام را تشكيل مي داد، همان هايي بود كه در رويكردهاي خاورميانه اي بوش مي شد سراغ كرد: از ارايه ديدگاه هاي نومحافظه كارانه در سياست خاورميانه اي بوش گرفته كه با محوريت ثبات طراحي شده بود تا حضور نظامي در عراق به عنوان يك الگوي منطقه اي عليه همه ديكتاتورها و توسعه دمكراسي . در صحبت هاي اوباما مي شد به راحتي به شكاف عميق و آشكار در سياست هاي امريكا در كشورهاي مختلف منطقه شامل ليبي، سوريه و بحرين پي برد. در خصوص ليبي، اوباما تاكيد داشت: ديكتاتور بايد برود، در مورد سوريه گفت: ديكتاتور بايد يك گفت وگوي جدي براي انتقال به دوره دمكراتيك را اغاز نمايد ، در بحرين مي گويد كه دولت بايد شرايطي را براي گفت وگو ميسر سازد . در فهرست كشورهايي كه امريكا در آنها از آزادي بيان، آزادي برپايي تجمعات صلح آميز، آزادي مذهب، برابري زن و مرد در لواي قانون و حق انتخاب رهبري كشورها توسط مردم دفاع مي كند، وجود دارند نقاطي كه با خطوطي كاملا درخشان و نمايان خط خورده و حذف شده اند. اين ارزش ها و حقوقي است كه اوباما براي آنها محدوده تعيين كرده است. براي اوباما اين محدوده ها قائل به ان است كه مردم مورد دغدغه وي آيا در بغداد زندگي مي كنند يا در دمشق يا صنعا يا تهران و يا رياض. بهار عرب براي اوباما يك صحنه آزمون و خطاست براي آنكه متوجه شود آيا اين تحولات منجر به پياده شدن سياست هاي امريكا خواهد شد يا خير . حال اين سووال مطرح است كه اگر دمكراسي عرب به مفهوم استيلاي اسلامگرايي باشد و يا حداقل نوعي مشاركت حماس- فتح را به منصه ظهور رساند از قاهره گرفته تا دمشق و ماوراء آن، در ان صورت آمريكا چه بايد بكند؟ يك چنين عدم تطابق هايي، مصالح اوليه سياست خارجي بسيار حساس امريكا را تشكيل مي دهد. آمريكا با توجه به منافعش در منطقه و منابع محدود رو به فزوني آن در بهترين فرض ممكن هدفش اين است كه خود را يك قهرمان ناتكامل يافته دمكراسي در خاورميانه عرضه كند اما بايد به همان اندازه كه از دستاوردهاي انقلاب هاي نوظهورمردمي دلگرم است، بايد از ان وحشت هم داشته باشد. هر يك از اشغال كنندگان كاخ سفيد، رييس جمهوري بعد از رييس جمهوري همه اميدوار بوده اند كه منافع و ارزش هاي امريكا را طوري با هم سازگار سازند تا مردم عرب بر روي نيك انديشي و حسن نيت آنها حساب باز كنند نه بر نيات هژموني طلبانه آنها. اين روزنامه در پايان نوشت: اوباما در ابتداي حضورش در اين مسند، تحقق رئاليسم (واقع گرايي ) بزرگتري را در امور بين الملل وعده داده بود، اما اكنون همان رفتارهاي مدعيانه دمكراسي و ازاديخواهي مقام سلف خود را كپي برداري و آن را در خطابه هايش جلوه گر مي سازد. صوير/591**1368
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 140]