تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 14 مهر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):هرگاه يكى از شما به خانه خود وارد مى‏شود، سلام كند، چرا كه سلام بركت مى‏آورد و...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1820634252




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

اصول اخلاقی حرفهء روزنامه نگاری (جامع)


واضح آرشیو وب فارسی:سایت رسیک: تهيه، تنظيم و اعلام و انتشار اطلاعات و اخبار رويدادهاي جاري زندگي جمعي و تحليل و تفسير آنها و همچنين انعكاس عقايد عمومي دربارة اين رويدادها، به عوامل و وسايل ارتباطي ضروري و به بيان ديگر، به روزنامه نگاران و رسانه هاي همگاني، نياز دارند. به همين جهت، اطلاعات و اخبار، كه محصول فعاليتهاي حرفه اي روزنامه نگاران به شمار مي روند، از طريق رسانه هاي چاپي (روزنامه ها و مجله ها) يا رسانه هاي سمعي و بصري (راديو و تلويزيون)، انتشار مي يابند. در هر دو فرايند اخير، فرآورده هاي محتوايي رسانه ها، به مخاطبان انبوه و باز عرضه مي شوند و (شيوة ارتباطي)1 مربوط به آنها، شيوة (انتشار) يا (اعلان)2 است، كه با مفهوم (علني سازي)3 موردنظر، يورگن هابرماس، متفكر مشهور آلماني در كتاب (فضاي عمومي) (گسترة همگاني) وي، قرابت دارد.

* اين مقاله شصت و ششمين شماره فصلنامه رسانه (تابستان 1385)چاپ شده است.

درعين حال، اطلاعات و اخبار روزنامه نگارانه، از طريق رسانه هاي خاصي كه براي مخاطبان محدود و نيمه بسته وجود دارند نيز انتقال مي يابند. (شيوة ارتباطي) معمول اين رسانه ها، برخلاف رسانه هاي چاپي و سمعي و بصري، شيوة (تبليغ)4 يك هدف يا يك هويت است. بنابراين، چنين اطلاعات و اخباري، در هر صورت جنبه هاي واقعاً ارتباطي به معناي تعامل متقابل بين پيام دهنده و پيام گيرنده را دارا نيستند و رسانه هاي مخصوص انتقال آنها، يك سويه اند.
بايد در نظر داشت كه ارتباط اجتماعي از طريق نوشتار چاپي، مدتهاي طولاني تنها در پرتو يك آزادي پرجاذبه، موسوم به آزادي بيان صورت مي گرفت و به همين لحاظ، روزنامه نگاران غربي به خود مي بالند كه همكاران پيشين آنان در قرون 17 و 18 ميلادي در راه تأمين و تضمين اين آزادي و تبديل مطبوعات به (ركن چهارم دموكراسي)، نقش مهمي ايفا كرده اند.
اما از اواسط قرن نوزدهم، به دنبال پيشرفتهاي سريع تكنيكهاي جديد ارتباطي و جايگزيني آتليه هاي چاپي كوچك مورد استفادة روزنامه هاي عقيدتي و سياسي قبلي با يك صنعت جديد مطبوعاتي، كه همزمان با افزايش پرجهش جمعيت و گسترش شهرنشيني و مخصوصاً توسعة سريع آگهي هاي بازرگاني و سهم بيش از پيش رو به رشد آنها در تأمين مالي روزنامه ها و پاسخگويي به مقتضيات سودآوري مؤسسات بزرگ انتشاراتي صورت گرفت، مسائل جديدي در مورد كيفيت كار روزنامه نگاري پديد آمدند. به گونه اي كه از آن پس، ديگر براي حل اين مسائل، تكيه بر نقش حياتي آزادي بيان و مخصوصاً آزادي مطبوعات، براي پيشرفت و توسعة روزنامه ها كفايت نمي كرد و روزنامه نگاران ناچار بودند براي مقابله با مسائل مذكور، راه حلهاي مناسب بيابند.
روزنامه نگاران در اين ميان به ويژه توجه پيدا كردند كه اكنون در جامعه اي فعاليت مي كنند كه پيامهاي ارتباطي آنها به شكل انبوه و نامشخص، پخش و منتشر مي شوند و الزاماً با شرايطي روبه رو مي گردند كه ديگر تنها اتكا به آزادي بيان براي انجام صحيح كار حرفه اي آنان، كافي نيست و در اين زمينه مسئوليت آنها نيز بايد طرف توجه واقع شود. به اين ترتيب، روزنامه نگاران وضعيتي را كه به آنان به مثابة هنروران فكري نگريسته مي شد، پشت سر گذاشتند و نقش توليدكنندگان اطلاعات و اخبار را به عهده گرفتند. به همين جهت، از آن پس دست يابي به شرايط انجام درست وظايف شغلي آنها، اهميت خاصي حائز گرديد.
ضرورت چاره جويي براي مسائل مذكور، سبب شد كه در ميان روزنامه نگاران و مديران مطبوعات، به تدريج گرايشهاي تازه اي براي تدوين و تصويب مجموعه هاي اصول و مقررات اخلاقي حرفة روزنامه نگاري و تأسيس نهاد هاي غيردولتي مستقل و نويني، موسوم به (شوراي مطبوعات)، به منظور حراست از آزادي مطبوعات و نظارت بر اجراي اصول و مقررات مذكور پديد آيند.
هر چند اكنون نخستين متنهاي حاوي اين اصول و مقررات، اغلب به علت آن كه چندين دهه پيش، براي پاسخگويي به مسائل يك دورة خاص و با توجه به ضرورتهاي مربوط به بهبود و كيفيت مطبوعات، تدارك يافته بودند، با پرسشهاي فراوان روبه رو شده اند و در برابر پيشرفت و گسترش رسانه هاي راديويي و تلويزيوني و همچنين رسانه هاي نوين الكتروني، در معرض اصلاح و تجديدنظر قرار گرفته اند، اما هنوز هم بسياري از اين متنها، به عنوان مظاهر اولين كوششهاي روزنامه نگاران براي مقررات گذاري دربارة مباني اخلاقي حرفة آنان، نكات مهم و جالب توجهي در بردارند و مي توانند در تدارك مجموعه هاي جديد اصول و مقررات اخلاقي رسانه هاي نوين، مورد استفاده قرار گيرند.
مباحثه هاي راجع به اصول اخلاقي حاكم بر رسانه ها و حرفة روزنامه نگاري، مدتهاي طولاني بيشتر جنبة حاشيه اي داشتند. اين مباحثه ها، از يك سو در بررسيهاي مربوط به آزادي مطبوعات و قدرت وسايل ارتباط جمعي و به ويژه در پژوهشهاي مختلف دربارة تأثير رسانه ها در زندگي جوانان، به لحاظ انتشار و پخش پيامها و برنامه هاي خشونت آميز و نقش آنها در دگرگوني خصوصيات اخلاقي آنان، مطرح مي شدند و از سوي ديگر، در مطالعات خاص مربوط به شرايط كار روزنامه نگاران و استقلال حرفه اي آنها، طرف توجه قرار مي گرفتند.
در چند دهة گذشته، در برخي از كشورهاي اروپايي و مخصوصاً در فرانسه و كشورهاي داراي فرهنگ فرانسوي ، به اين گونه مباحثه ها توجه دقيقي معطوف نمي گرديد. در حالي كه در آلمان و كشورهاي آنگلوساكسون، در اين زمينه ها مطالعات و تحقيقات عميقي، صورت مي گرفتند. سرانجام در فرانسه و برخي از ممالك فرانسوي زبان هم تحت تأثير چند رويداد مهم جهاني، مانند (بهار پكن)، (فروپاشي ديوار برلن)، (انقلاب روماني) و جنگ دوم خليج فارس...ـ كه در طول سالهاي 1989 و 1990 وقوع يافتند وجدانهاي حرفه اي روزنامه نگارن تكان خوردند و چند تن از آنان براي مقابله با آثار منفي گزارشهاي جنجالي و پرهياهوي رسانه اي و مخصوصاً شيوه هاي تبليغاتي جديد (جنگ نظامي تلويزيوني) ، به انتشار كتابهاي مهمي در اين باره دست زدند.
در يكي از اين كتابها، با عنوان (روزنامه نگاري و حقيقت: براي يك مجموعه اصول اخلاقي اطلاعات)، كه به وسيلة (دانيل كورنو)، روزنامه نگار فرانسوي زبان معروف سويسي، مدير مركز آموزش روزنامه نگاري ژنو و استاد دانشگاه (نيو شاتل)، در سال 1994 تدوين و منتشر شده، نويسنده كوشيده است تا بدون تكيه بر يك ديدگاه كلي در مورد (اصول اخلاقي رسانه ها) و يا يك ديدگاه وسيع راجع به (اصول اخلاقي ارتباطات اجتماعي)، به بررسي (اصول اخلاقي روزنامه نگاري) بپردازد و از اين طريق به مباحثه هاي علمي درباره اهميت مطالعات و تحقيقات مربوط به (اصول اخلاقي در نهادهاي اجتماعي رسانه اي و تأثيرات ويژة آنها در تمام جامعه)، كمك كند.(1)
* * * * *
براي شناخت اصول اخلاقي حرفة روزنامه نگاري، در بخشهاي زير، ابتدا مفهومها و واژه هاي خاصي كه براي معرفي اين اصول به كار مي روند، معرفي مي شوند. سپس چگونگي ريشه گيري انديشة ترويج اصول اخلاقي مذكور و زمينه هاي اصلي و چارچوبهاي موضوعي معيارها و ضابطه هاي شاخص آنها، بررسي مي گردند. آنگاه تجربه هاي مقررات گذاري بسياري از كشورها در زمينة اصول اخلاقي اين حرفه، ارائه مي شوند و در پي آن، كوششهاي بين الملي و منطقه اي در زمينة تهيه و تدوين اصول اخلاقي روزنامه نگاري و برنامه هاي پژوهشي مربوط به آنها، تشريح مي گردند.

1. شناخت مفاهيم
در مورد مفهوم ها و واژه هايي كه بايد براي معرفي معيارهاي اخلاقي فعاليتهاي رسانه اي و كارهاي حرفه اي روزنامه نگاران به كار برده شوند، در دهه هاي اخير اختلاف نظرهاي فراواني وجود داشته اند و اغلب محققان و متخصصان علوم ارتباطات و برخي ديگر از شاخه هاي علوم انساني، در تصميم گيري راجع به كاربرد آنها، با ترديد روبه رو بوده اند.
براي كساني كه دربارة معيارهاي اخلاقي مذكور، به بررسي و پژوهش پرداخته اند، اغلب اين پرسش مطرح گرديده است كه آيا بايد از (اخلاق اطلاعات)، (اصول اخلاقي اطلاعاتي) يا (اخلاق شناسي اطلاعات) سخن به ميان آورد؟ آيا (اطلاعات)، يك فعاليت تابع مقررات حقوقي است يا از مقررات اخلاقي تبعيت مي كند؟ به همين جهت، كوشش شده است تا مفاهيم اخلاقي مختلفي كه براي چارچوب گذاري قواعد هنجاري كار روزنامه نگاران و فعاليت رسانه ها به كار برده مي شوند، بررسي گردند و مناسبترين آنها، طرف توجه واقع شوند. بنابراين، معرفي دقيق اين مفاهيم، اهميت ويژه اي پيدا كرده است.

الف. اخلاق و اصول اخلاقي
واژه هاي (اخلاق)5، (اصول اخلاقي)6 و (اخلاق شناسي)7، در اغلب مطالعات و تحقيقات مربوط به طرز عمل مؤسسات رسانه اي و حرفة روزنامه نگاري، به طور مترادف يا به جاي يكديگر، به كار رفته اند.
برخي از محققان، واژة (اصول اخلاقي) را بر واژة (اخلاق) ترجيح داده اند و (اصول اخلاقي) را به عنوان شكل صريح يا غيرصريح (اخلاق) كه ديگرسعي مي گردد تا به صراحت از آن نام برده نشود، معرفي مي كنند. آنان معتقدند كه هر دو واژة مذكور، سوابق تاريخي طولاني دارند. با اين تفاوت كه واژة (اصول اخلاقي)، ريشه يوناني دارد و از كلمة (اتوس)8 در زبان اين سرزمين باستاني اقتباس شده است. در حالي كه واژة (اخلاق) از زبان لاتين و كلمة (مورس)9 معمول در اين زبان سرچشمه گرفته است. در عين حال، هر دو واژه تقريباً در برگيرندة معاني مشترك، شامل رفتارهاي متعارف و (اخلاقيات)10 اند.
در دهه هاي اخير، كوشش به عمل آمده است تا معاني اين دو واژه از هم تفكيك شوند و با يكديگر مشتبه نگردند. به اين منظور، واژة (اخلاق) براي مشخص كردن معيارهاي (رفتار نيك) و واژة (اصول اخلاقي) براي معرفي يك رويكرد خردگرا و حتي علمي و توجيهي، در مورد (قواعد رفتاري) به كار گرفته شده اند.
در اين زمينه، صاحب نظران فلسفة نوين سعي كرده اند مفاهيم اين دو واژه را از هم متمايز سازند. به ويژه، (آندره لالاند)، محقق فلسفه شناس فرانسوي، در اثر معروف خود با عنوان (واژه نامة فني و انتقادي فلسفه)، كه در فرانسه از اعتبار علمي فراواني برخوردار است، از يك سو، واژة (اصول اخلاقي) را به مثابة (... علمي كه موضوع آن، قضاوت ارزشي است و براي تمايز خوب از بد، به كار مي رود...)، معرفي كرده است و از سوي ديگر، آن را از واژة (اخلاق) كه به نظر وي با (...مجموع رفتارهاي تجويزي مورد قبول در يك دوره و در يك جامعة مشخص، انطباق مي يابد و كوشش افراد براي سازگاري با اين تجويزها و پيروي از آنها را در بر دارد...)، متمايز شناخته است.(2)
(دانيل كورنو) استاد علوم ارتباطات و روزنامه نگار مشهور سويسي، كه در بالا مورد معرفي قرار گرفت، دربارة تفاوتهاي (اصول اخلاقي) و (اخلاق) چنين نوشته است:

(...اصول اخلاقي، .... معرف نوعي توقع نظام مند سازي از طريق يك رويكرد انتقادي است. توجه به اصول اخلاقي سبب مي شود كه مباني اساسي آن، مورد پرسش قرار گيرند. اين واژه در معناي جديد پذيرفته شدة آن، به سوي يك مفهوم متجانس و مشخص زندگي انساني گرايش دارد. در حالي كه اخلاق، مجموع قواعد رفتاري مورد پذيرش عمومي در يك جامعة تاريخي را مشخص مي سازد. هرچند كه اين تمايز، قابل بحث و بررسي است.
مطمئناً ، تمايز بين يك اخلاق (اجتماعي) و يك اصول اخلاقي (شخصي)، به منظور ارزيابي راجع به (عمل اخلاقي)11 و (تصميم مبتني بر اصول اخلاقي)،12 پذيرفتني است. (عمل اخلاقي)، به طور صريح يا غيرصريح، مجموعه اي از هنجارهاي مشترك و مناسب را مورد ارجاع و استناد قرار مي دهد. در صورتي كه (تصميم مبتني بر اصول اخلاقي)، از طريق يك فرايند دروني انتقادآميز نسبت به بنياد مشروعيت هنجارها، صورت مي گيرد. به اين ترتيب، از يك سو، وجداني طرف توجه است كه خود را به پيروي از قواعد موظف مي داند و از سوي ديگر، وجداني موردنظر است كه مشخص ساختن تكاليف را جست وجو مي كند.
در عين حال، اين تفكيك هنگامي كه (عمل اخلاقي) و (تصميم مبتني بر اصول اخلاقي)، از لحاظ توجيه پذيري و اثربخشي آنها مطرح مي شوند، كم اعتبار مي گردد. در چنين حالتي، وجه اجتماعي يا فردي خاص آنها، ديگر جنبة واقعاً تمايزآميز ندارد. زيرا در اين موارد، براي تكيه بر يك مفهوم سنتي، با توجه به آن كه (عمل اخلاقي) و (تصميم مبتني بر اصول اخلاقي) هر دو به شخص و حريم خصوصي او مربوط مي شوند، الزاماً از جهت توجيه پذيري و اثر بخشي آنها در يك فضاي اجتماعي قرار مي گيرند. علاوه بر آن، براساس چشم اندازهايي كه براي هر دو مفهوم، به سبب برخورداري هر كدام از آنها از يك خصوصيت عمومي و بنابراين اجتماعي در زمينة اصول اخلاقي ارتباطات، گشوده مي شوند، در يك فضاي عمومي مباحثه اي جاي مي يابند و براي توجيه خود از يك استدلال مناسب، كه آثار آن ممكن است از همان مرحلة تبادل نظر خودنمايي كنند، بهره مي برند. بنابراين، بيش از آن كه بر تفاوت بين (اخلاق) و (اصول اخلاقي)، بر مبناي تعارض بين جنبه هاي اجتماعي و خصوصي تأكيد گردد، به نظر مي رسد بايد پذيرفت كه بين اين دو مقولة عقل عملي، نوعي تقسيم كار، وجود دارد. به اين صورت كه (اخلاق) يك وظيفة نظام دهي، كه از طريق عمومي و علني سازي هنجارهاي آن تسهيل مي شود، ايفا مي كند، در حالي كه (اصول اخلاقي)، با مورد سؤال قراردادن هنجارهاي خود، يك نقش مشروعيت بخشي به عهده دارد....).(3)





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سایت رسیک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 194]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن