واضح آرشیو وب فارسی:ایسکانیوز: اختصاصي ايسكانيوز خودكشي دانش آموز 17 ساله
تهران - خبرگزاري ايسكانيوز : پيكر حلق آويز يك دانش آموز كه در اتاقش بود با دستور قضايي به پزشكي قانوني فرستاده شد.
به گزارش روز دوشنبه گروه حوادث ايسكانيوز: شواهد نشان مي دهد پسر 17 ساله اي كه در بخش «زرين رود» استان زنجان زندگي مي كرد خود را با سيم برق ، كشت.
جنازه قرباني با دستور مقام قضايي به پزشكي قانوني فرستاده و تحقيق پليس به منظور افشاي راز اين خودكشي آغاز شد.
*خودكشي، چرا؟
خودكشي به عنوان نشانههايي از نبود احساس امنيت فردي، معضل بسياري از كشورهاي جهان و از جنايت هايي است كه رقم بالايي بين ساير دردهاي جامعه دارد.
در آمريكا همه ساله دستكم 30 هزار جوان به دليل آينده نامعلوم و زندگي بدون هدف دست به خودكشي ميزنند.در فرانسه نيز هر روز 438 نفر به دلايل مختلف اقدام به خودكشي ميكنند و در چند كشور اروپايي و از آن جمله سوئيس و سوئد ميزان خودكشي 15 تا 25 در يكصد هزار و در مجارستان 58 درصد هزار نفر گزارش شده است.
پيشتر تصور ميشد ميزان خودكشي در نواحي غربي نشده پايينتر از ممالك ديگر باشد، چنان كه به ترتيب ارقام 5/3 و 7 در 10 هزار در تايلند و اوگاندا اعلام شده بود، اما ميزان 43 و 37 در هزار به ترتيب در هند و پاسيفيك غربي (كشورهاي كرانه باختري اقيانوس آرام) اين نظر را متزلزل ميسازد.
هر چند بنابر اعلام كارشناسان، خودكشي معضل اصلي ايران نيست، اما بررسي آمار خودكشي در ساليان گذشته نشان دهنده اين است كه با آمار فزايندهاي در برخي از استانها رو به رو هستيم، به طوري كه ايلام بالاترين آمار خودكشي و سمنان پايينترين شاخص خودكشي موفق را به خود اختصاص دادهاند.
در تحقيقي كه در ايران صورت گرفته، بيش ترين اقدام به خودكشي در مردان بين 20 تا 25 ساله و در زنان 16 تا 20 بوده است. وقتي ميزان خودكشي در زنان و مردان روي هم مورد توجه قرار ميگيرد بيشترين ميزان اقدام مربوط به 16 به 20 سالههاست. اقدام زنان به خودكشي بيشاز مردان و نزديك سه برابر است اما تقريبا 6 درصد زناني كه اقدام به خودكشي كرده جان خود را از دست داده و 2 درصد از مردان كه به اين جرم اقدام كرده، مردهاند. به عبارت ديگر گرچه مردان كمتر از زنان اقدام به خودكشي ميكنند (يك سوم) اما خودكشي واقعي بين آنان سه برابر زنان است.
اين موضوع نشان ميدهد گرچه مردان كمتر از زنان خودكشي كردهاند، اما آن عده كه به اين گناه كبيره رو ميآورند واقعا خواهان مرگ هستند، اين ارقام و نتايجي كه در كشورهاي ديگر به دست آمده تقريبا برابر است.
كارشناسان افسردگي را به عنوان عامل اصلي خودكشي ميدانند، اما در بعضي استانها، اختلافات خانوادگي مهمترين علت بيان ميشود. عمدهترين شيوه خودكشي در ايران خودسوزي است كه بيشتر در بانوان 20 تا 30 ساله شكل مي گيرد.
افزايش خودكشي در ميان جوانان، حكايت از اين آفتي خطرناك، سلامت سرمايههاي زرين كشور را تهديد ميكند كه همان احساس ياس، پوچي و سرخوردگي است و تا ريشهكن نشود، نميتوان به كاهش ميزان خودكشي به طور موثر و چشمگير اميدوار بود.
خودكشي زنان نشان دهنده وجود احساس ناامني در ميان آنهاست. مرگ مادر خانواده از طريق خودكشي اثرات جبران ناپذيري بر روي فرزندان ميگذارد.حمايت جدي از زنان در محيط خانواده يكي از راههاي كاهش اين نوع خودكشي است. ملاحظه ميشود مرگ هر فرد تاثير بسزايي بر اطرافيان او ميگذارد. به ويژه بر جمع دوستان، خانواده و عزايزاني كه بيش از هر كس ديگري به او نزديكند.
شيوه خودكشي، بدون ارتباط با جديت و شدت قصد مردن هنگام رفتار انتحاري، بر ميزان موفقيت در اقدام تاثير دارد. به همين دليل معمولترين روش خودكشي موفق در كودكان و نوجوانان استفاده از اسلحه گرم است (ايالات متحده آمريكا) كه دو سوم خودكشي پسران و تقريبا نصف خودكشي دختران را شامل ميشود. دومين روش شايعخودكشي در پسران، كه يك چهارم موارد را شامل ميشود حلق آويز كردن است؛ در دختران يك چهارم موارد خودكشي با خوردن مواد سمي شكل ميگيرد.
همچنين استفاده از مونوكسيدكربن، سومين روش شايع خودكشي در پسران است اما در كمتر از 10 درصد موارد ديده ميشود.خودكشي با مونوكسيد كربن و حلق آويز كردن در دختران به طور برابر، هركدام حدود 10 درصد موارد مشاهده ميشود.
عوامل ديگر خودكشي مشتمل است بر پيشينه خودكشي در خانوده، رويارويي با خشونت خانوادگي، سوء مصرف مواد و دسترسي به مواد و روشهاي مهلك. گزارش ايسكانيوز حاكي است، خودكشي در كشورهاي مختلف و بسته به فرهنگ هاي متفاوت، دلايل گوناگون را شامل مي شود كه عبارتند از:
الف) عوامل ژنتيكي: قرائن مهم ژنتيك در رفتار انتحاري مبتني بر مطالعات خانوادگي، خطر خودكشي و ميزان تطابق بالاتر خودكشي در دوقلوهاي يك تخمكي نسبت به دوقلوي دو تخمكي است. هر چند عيار خودكشي در مبتلايان به اختلال رواني بالاست. – از جمله در اسكيزوفروني، اختلال افسردگي اساسي و اختلال دو قطبي نوع يك- عيار خودكشي در بستگان مبتلا به اختلالات خلقي به مراتب بالاتر از بستگان بيماران اسكيزوفرونيك است.
ب) عوامل اجتماعي- اقتصادي: كودكان و نوجوانان نسبت به محيط هاي آشفته، خشن و مسامحه آميز و ويرانگر آسيب پذير هستند. طيف وسيعي از علايم آسيب شناسي رواني ممكن است به صورت ثانوي با رويارويي محيط خانه هاي خشن و آزار دهنده پديد آيد.رفتارهاي پرخاشگرانه، خودويرانگر و انتحاري به نظر مي رسد با فراواني بيش تري در كساني كه زندگي خانوادگي استرس آميز طولاني داشته اند آميخته شود.
همچنين ميزان خودكشي در ميان افرادي كه بيكار يا دچار مشكلات شديد اقتصادي و كمبودهاي مادي هستند از قبيل ورشكستگان و كارگران موقت بيشتر از ديگران است.
ج) تنهايي: در بسياري از مواقع خودكشي در ميان كساني شكل مي گيرد كه تنها زندگي مي كنند. به نظر مي رسد عامل تنهايي، احساس بي كسي و بي پناهي موثرتر از تنهايي، احساس بي كسي و بي پناهي موثرتر از فقر مالي باشد.
شهرنشيني نيز كه باعث بيگانگي مردم با يك ديگر شده يكي ديگر از عوامل خودكشي هاست. همچنين الكليسم، كاهش باورهاي مذهبي و مهاجرت هاي بي رويه و بدون برنامه ريزي شده، گرفتاري هاي خانوادگي، اختلاف با پدر ومادر، و همسر، شكست در عشق، عوامل و فشارهاي فرهنگي خاص، محروميت هاي عاطفي، مرگ نزديكان و برخوردهاي اجتماعي ناشايست و غير منطقي و ازدواج هاي تحميلي بخصوص در زنان و تجاوزات صورت گرفته به دختران و زنان، ياس و نااميدي و احساس شكست از عواملي هستند كه مي توانند منجر به خودكشي شوند.
در اين ميان اما بايد به نقش اختلالات رواني همچون افسردگي و ساير بيماري هاي رواني اشاره كرد كه بي ارتباط با مسايل عنوان شده نيستند.
بنابر اين مي بينيم عوامل رواني مانند افسردگي نتيجه كمبودهاي مختلف در زندگي رواني اجتماعي مردم است كه مي تواند منجر به خودكشي شود.
در مورد اهميت بيماري هاي رواني به عنوان عامل خودكشي مي توان به اسكيزوفروني اشاره كرد كه مبتلايان مدت ها درباره استقبال از مرگ فكر مي كنند و مقدمات آن را به صورت پنهاني فراهم مي سازند. در اين گونه افراد خودكشي به منزله واكنش دفاعي است كه به علت متلاشي شدن شخصيت آنها به دنبال يك زمينه اضطراب و دلواپسي رو به افزايش صورت مي گيرد.
امكان ديگر كشي نيز نزد اين قشر وجود دارد، به ويژه كشتن پدر و مادر كه معمولا به دنبال چند نوبت اقدام به خودكشي بيمار پيش مي آيد. همچنين در بيماران مبتلا به صرع، هيستري و افرادي با حلاوت بي تعادلي عصبي- رواني موارد خودكشي بيشتر ديده مي شود.با اين وجود در ايران علل خودكشي مي توانند فقر، ناراحتي هاي خانوادگي، رواني، مسايل فرهنگي و يا شكست در عشق باشد.گزارش ايسكانيوز مي افزايد، افرادي را كه اقدام به خودكشي كرده اند پيش از بستري كردن يا فرستادن به خانه بايد ارزيابي كرد.
كساني را كه در گروه خطر بالا قرار مي گيرند بايد تا زماني كه ميل به خوردكي در آنها از بين برود بستري كرد.افراد در معرض خطر، مشتمل بر گروهي اند كه پيشنه اقدام به خودكشي دارند. پسران بالاي 12 سال كه پيشينه رفتار پرخاشگرانه و مصرف مواد دارند؛ كساني كه با وسيله اي مهلك مانند خوردن سم و غيره اقدام به خودكشي كرده اند؛ مبتلايان به اختلال افسردگي اساسي مشخص با مردم گريزي،نوميدي و نبود نيرو؛ دختراني كه از خانه فرار كرده، مورد تعرض قرارگرفته و حامله اند و يا با چيزي جز ماده سمي به فكر خودكشي مي افتند و هر كسي افكار مستمر استقبال از مرگ دارد.در همين حال ، كودك يا نوجواني كه پزشك در توانايي خانواده او براي مراقبت از فرد يا همكاري با درمان سرپايي ترديد دارد بايد بستري شود.
در چنين موقعيتي بايد خدمات محافظتي پيش از ترخيص از بيمارستان در مراقبت سهيم شوند. وقتي فرد انتحاري اظهار مي دارد ديگر فكر خودكشي ندارد ترخيص فقط پس از فراهم شدن طرح كامل پس از ترخيص صورت بگيرد.اين طرح بايد روان درماني ، درمان دارويي و روان درماني خانواده را دربرگيرد.
در عين حال قرارداد كتبي با فرد به منظور موافقت او براي دست نزدن به رفتار انتحاري و تامين راهي ديگر در صورت رجعت فكر خودكشي، بايد تهيه شود.به علاوه برنامه پيگيري سرپايي پيش از ترخيص را بايد در نظر گرفت. همچنين افزايش اعتقاد مذهبي و توجه به فلسفه زندگي و حيات از راهكارهاي موثر پيشگيري از خودشكي است.
همچنين با مشاوره هاي باليني در مدرسه ها، دانشگاه ها و مركزهاي كارگري مي توان افرادي را كه زمينه مستعد خودكشي دارند شناسايي و نسبت به درمان آنان اقدام كرد.525/125
دوشنبه 31 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسکانیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 690]