تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 10 مهر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):على پيشواى مؤمنان و ثروت پيشواى منافقان است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1819634606




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

آيا يخ‌ها آب مي‌شوند؟ - علي خرم


واضح آرشیو وب فارسی:ايرنا: آيا يخ‌ها آب مي‌شوند؟ - علي خرم


پس از هفت‌ سال و نيم سياست‌هاي خصمانه ايالا‌ت متحده آمريكا در برابر جمهوري اسلا‌مي ايران، صرفا در شش ماه باقيمانده، هيات حاكمه نئومحافظه‌كار دست به مانورهايي زده كه شايد سخت باشد كه به صداقت اين مانورها ايمان آورده شود. از جمله اين مانورها، انتشار اخباري مبني بر تغيير جايگاه دفتر حافظ منافع آمريكا و ايران از وضعيت حاضر به وضعيت جديدي كه ديپلمات‌هاي دو كشور در پايتخت‌ها مستقر شوند، مي‌باشد. به دنبال انتشار اينگونه اخبار غيررسمي، خانم رايس وزير امورخارجه آمريكا ابراز نظر مثبت ولي كنايه‌داري نسبت به خبر فوق نمود و به آن پيشنهاد جنبه رسمي داد.

نحوه اظهار نظر خانم رايس نيز به نوبه خود به ابهام در صداقت كاخ سفيد بيشتر افزود. وزارت خارجه كشورها معمولا‌ با مقامات دولتي سروكار دارند و هيچگاه هنگام ارتباط ديپلماتيك، درباره مردم و ملت‌ها سخن نمي‌گويند ولي خانم رايس علت ارتقاي وضعيت دفتر حافظ منافع را ارتباط بيشتر با مردم ايران ذكر كرد كه اين سخني غيرديپلماتيك و غيركارشناسي است. چنانچه خانم رايس اظهار مي‌داشت، آمريكا مي‌خواهد ارتباطات خود را با دولت جمهوري اسلا‌مي ايران بر محور و محمل صحيح قرار داده تا از اين طريق روابط با مردم ايران هموار گردد، بسيار زيبنده‌تر بود و مخاطبين ايراني نيز به وي بيشتر اعتماد مي‌كردند. به هرحال از 19 فروردين ماه 1359 كه روابط ديپلماتيك آمريكا به دستور جيمي كارتر با ايران قطع گرديده، دو كشور آنچنان نسبت به يكديگر احساس كينه و نفرت داشته‌اند كه وجود ديپلمات‌هاي مقابل را در پايتخت‌هاي خود تحمل ننموده و كشورهاي ثالثي را براي ارتباطات خود به عنوان واسط در پايتخت‌هاي يكديگر معين كرده‌اند. براي سال‌هاي متمادي، سوئيس حفاظت منافع ايالا‌ت متحده آمريكا در ايران را تشكيل داده و الجزاير و سپس پاكستان نيز حفاظت منافع جمهوري اسلا‌مي ايران در واشنگتن را به عهده داشته‌‌اند. اين وضعيت به معناي آن است كه ايران نمي‌تواند ديپلمات‌هاي وزارت امورخارجه خود را به واشنگتن اعزام دارد تا از نزديك نيات خود را براي وزارت امورخارجه آمريكا و ساير دولتمردان اين كشور بيان دارد و در مشكلا‌ت احتمالي، نيات آمريكا را جويا شود. در حال حاضر جهت اداره دفتر حافظ منافع ايران در واشنگتن از دارندگان كارت اقامت آمريكا اجبارا استفاده مي‌شود كه لزوما شرايط كافي يك ديپلمات ورزيده را ندارند. متقابلا‌ وزارت امور خارجه آمريكا با نداشتن ديپلمات در تهران، خود را از ارتباط مستقيم با مسوولين وزارت امور خارجه ايران و ساير مسوولين موثر محروم نموده و اطلا‌عات و مواضع لا‌زمه را از طريق واسطه‌ها و از جمله از طريق معارضين و مخالفين جمهوري اسلا‌مي ايران به دست مي‌آورد كه خود از عواملي است كه دو كشور را براي30 سال از يكديگر دور داشته و هر روز اين جدايي و بيگانگي فكري و فاصله، بيشتر و بيشتر گرديده است. ‌ دو كشور آنچه از يكديگر سراغ دارند پديده‌ها و مفاهيمي منفي و برخورنده است و اگر احيانا تمايلا‌تي مثبت از سوي يك كشور به شكل طبيعي بيان گرديده، در كشور ديگر به علت عدم فضاسازي و عدم اعتماد و عدم حضور ديپلمات‌هاي كشور مقابل، نوعي توطئه و غرض‌ورزي تلقي گرديده است. ‌

به هرحال آنچه در رسانه‌هاي آمريكا درباره دفتر حافظ منافع دو كشور مطرح شده به معناي حذف واسطه‌هاي سوئيس و پاكستان مي‌باشد كه به جاي آنان، ديپلمات‌هاي دو كشور جايگزين شده و ارتباطات آنان با پايتخت‌ها و وزارت امورخارجه‌هاي يكديگر معنادار و داراي محتوا مي‌شود. در اين اقدام، وضعيت حقوقي روابط ديپلماتيك دو كشور تغييري نمي‌نمايد و از نظر كنوانسيون ديپلماتيك وين كماكان سطح روابط، دفتر حافظ منافع تلقي مي‌گردد. بنابراين هيچگونه سوءتعبيري نسبت به جايگاه حقوقي و كنسولي پيشنهاد فوق نبايستي صورت گيرد. اظهار نظر خانم رايس اگرچه به نوعي مثبت تلقي مي‌شود ولي چون در ميان صدها اظهار نظر منفي و مداخله‌جويانه ايشان و ساير مقامات كاخ سفيد قرار مي‌گيرد، نمي‌تواند به سادگي دلنشين گردد. ايالا‌ت متحده آمريكا كه سياست رسمي خود را تهديد نظامي ايران در عرض 30 سال گذشته قرار داده و به سياست‌هاي خصمانه و تنبيهي و از جمله تحريم‌هاي يكجانبه و بين‌المللي روي مي‌آورد، بايد به خوبي بداند كه يك سخن مثبت نمي‌تواند دل يار را بربايد. در دولت آقاي كلينتون هم وزير خارجه وقت آمريكا خانم آلبرايت سخناني به مراتب مثبت‌تر بيان كرد كه چون سازگاري با ساير سياست‌هاي كاخ سفيد و از جمله تحريم‌ها نداشت و بسترسازي لا‌زم صورت نگرفته بود، نتوانست راه به جايي برد. سياست‌هاي مداخله‌جويانه حكومت آقاي جورج بوش اين احتمال را در مورد اظهارات نسبتا مثبت خانم رايس نيز به مراتب كاهش داده است. ‌ در سال‌هاي 1369 و 1370 و در راستاي سياست بي‌طرفي جمهوري اسلا‌مي ايران نسبت به حمله نيروهاي ائتلا‌في به رهبري آمريكا به عراق كه اميدهاي اوليه‌اي براي ايجاد روابط ديپلماتيك بين آمريكا و ايران به وجود آورده بود، مقامات آمريكايي پيشنهادي مشابه ارائه دادند كه در ايران توسط اصولگرايان به باد انتقاد گرفته شد و در نهايت به عنوان توطئه تلقي و از سوي جمهوري اسلا‌مي ايران مطرود گرديد. دو سال پيش نيز اين پيشنهاد به عنوان بخشي از بسته پيشنهادي اتحاديه اروپا به ايران ارائه گرديد كه در آن آمريكا تصور كرد ايران نيازمند چنين پيشنهادي است و لذا از موضع كبر و غرور تلا‌ش نمود به عنوان يكي از مواد مابه ازاي تعليق غني‌سازي، اورانيوم به ايران بفروشد. بي‌شك چنين نگاهي به طور ساختاري غلط بوده و لذا نه‌تنها مورد استقبال قرار نگرفت بلكه تاثير منفي بر ايران گذاشت. اكنون تا حدودي پيشنهاد آمريكا در چارچوبي منطقي‌تر مطرح شده و چون حاوي نكته اساسي منافع و احترام متقابل دو كشور به يكديگر مي‌باشد و آمريكا اعلا‌م نموده سوئيس نمي‌تواند ديگر نقش واسطه را بين آمريكا و ايران ايفا نمايد، اين پيشنهاد قابل مطالعه است. لذا اگر واقعا سياست‌هاي آمريكا در حال تغيير باشد جمهوري اسلا‌مي ايران از اين تغيير سياست استقبال مي‌كند، چون همان‌طور كه گفته شد بسياري از سوءتفاهمات را با اعزام مستقيم ديپلمات هر كشور به پايتخت كشور ديگر مي‌توان برطرف نمود. ‌

به طور مثال وضعيت روابط دو كشور ايران و مصر كه از همان سال‌هاي اوليه پيروزي انقلا‌ب به سطح دفاتر حفاظت منافع درآمده، از حضور ديپلمات‌هاي دو كشور در تهران و قاهره بهره‌مند مي‌باشد و اين ديپلمات‌ها تاثير فراواني در تلطيف روابط و جلوگيري از خصومت‌هاي بي‌مورد و بي‌جهت داشته‌اند و به‌علا‌وه به گسترش روابط فرهنگي و روابط مردمي پرداخته‌اند. بنابراين روابط دفاتر حافظ منافع ايالا‌ت متحده آمريكا و جمهوري اسلا‌مي ايران هم در صورت تغيير يا بهبود وضعيت، مشابه وضعيت دفاتر حافظ منافع ايران و مصر خواهد شد. اين وضعيت بيانگر اين خواهد بود كه ممكن است سال‌ها طول كشد و دو كشور آمريكا و ايران كماكان اقدام به ايجاد روابط ديپلماتيك ننمايند لذا در اين مقطع ايجاد رابطه ديپلماتيك بين دو كشور منظور نيست و موضوع آن به آينده موكول شده است. واكنش سنجيده جمهوري اسلا‌مي ايران به پيشنهاد آمريكايي‌ها براي بهبود وضعيت دفتر حافظ منافع دو كشور كه توسط وزير امورخارجه ابراز گرديد، بسيار به‌موقع و قطعا در عين عزت و اقتدار ايران، نشان از تفاهم و همكاري كشورمان در صحنه بين‌المللي دارد. ‌

آمريكا در دوره نئومحافظه كاران همواره سعي نموده در كنار سياست‌هاي خصمانه خود، با طرح پيشنهادهايي به‌ظاهر جهان‌پسند، واكنش منفي ايران را در جهان تبليغ نموده و نشان دهد كه آمريكا و غرب همه تلا‌ش‌هاي خود را براي تنش‌زدايي با ايران به‌كارمي‌برند ولي ايران پاسخ منفي‌اي مي‌دهد. چنين پاسخ‌هاي منفي، موفقيت آمريكا را در توجيه سياست‌هاي خصمانه آن كشور نسبت به ايران تاكنون تضمين نموده است. ايران و آمريكا كه برخي مذاكرات پراكنده مربوط به افغانستان را در سال‌هاي گذشته در ژنو و بن و يا در سطح ديپلمات‌هاي ارشد خود در سازمان ملل متحد در نيويورك و ژنو داشته‌اند و سپس چند دور مذاكره را در بغداد حول موضوع استقرار امنيت در عراق داشته‌اند، به نوعي اطمينان رسيده‌اند كه اينگونه مذاكرات نه‌تنها براي سياست‌هاي منطقه‌اي دو كشور مفيد بوده بلكه براي افغانستان، عراق و اكنون در موضوع هسته‌‌اي مفيد است. آمريكا نمي‌تواند در موضع يكطرفه خود نسبت به موقعيت فعاليت‌هاي هسته‌اي ايران كماكان يكه‌تازي كند زيرا شش سال گذشته نشان داده كه چنين سياست يكطرفه‌اي كارگر نيست بلكه بايد در چارچوب ديپلماتيك به نوعي گفت‌وگو و مذاكره پرداخت تا راه‌حلي مرضي‌الطرفين يافته شود. ‌

هنگامي كه رهبري مخالفت با فعاليت‌هاي صلح‌آميز هسته‌اي ايران را آمريكا در جهان به عهده گرفته چگونه مي‌تواند بدون حتي يك جلسه گفت‌وگوي رودررو و مستقيم با ايران، انتظار تاثيرگذاري مثبت بر اين پرونده را داشته باشد؟ دفاتر حافظ منافع دو كشور در تهران و واشنگتن با حضور ديپلمات‌هاي مجرب دو كشور بسياري از واسطه‌ها را حذف نموده و مستقيما سخنان دو كشور به اطلا‌ع يكديگر مي‌رسد. اصولا‌ واسطه‌ها چون منافع مستقيمي در موضوع مورد علا‌قه ندارند، قادر نيستند نقشي فعال در كاهش تنش‌ها ايفا نمايند و اين به صلا‌ح دو كشور نيست. ايران و آمريكا دو قدرت تاثيرگذار در خاورميانه به جهت عدم ارتباط با يكديگر و بي‌اطلا‌عي از نيات يكديگر، بعضا در مقابل هم صف‌آرايي نموده و انرژي و توان خود را به جاي تشريك مساعي جهت حل معضلا‌ت خاورميانه، در جهت كاهش قدرت يكديگر به‌كارمي‌برند. ضايعات چنين عدم هماهنگي و عدم درك يكديگر، بيش از همه متوجه مردماني شده كه مي‌توانند در سايه همكاري ايران و آمريكا، زودتر به صلح و ثبات برسند. همكاري ايران و آمريكا در مقطعي در افغانستان باعث استقرار صلح و ثبات گرديد، اكنون عراق شديدا نيازمند چنين همفكري و همكاري‌اي مي‌باشد. ‌

استاد دانشگاه و تحليلگر ارشد مسائل سياسي و بين‌المللي

انتهاي خبر // روزنا - وب سايت اطلاع رساني اعتماد ملي//www.roozna.com
------------

مشاهده خبر بعدي

------------
 يکشنبه 16 تير 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ايرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 154]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن