واضح آرشیو وب فارسی:ایران اسپورت: جهان - در جستجوي زمان بر باد رفته
جهان - در جستجوي زمان بر باد رفته
اردشير زارعيقنواتي: جهان همچنان از دريچه دوربين و خبر رسانهها پيگير انتخابات رياستجمهوري ماه نوامبر آمريكاست چرا كه بر طبق قانون نانوشته كتاب بينالمللي و در تاثير ميزان قدرت هژمونيك هر واحد ملي بر آرايش و سير تحولات بينالمللي، واشنگتن در جايگاه ويژهاي قرار دارد. بسياري از تحليلگران و سياستمداران به درستي اعتقاد دارند كه انتخابات آتي رياستجمهوري ايالات متحده را ميبايست انتخاباتي جهاني و تاثيرگذار در موقعيت نظام بينالمللي به حساب آورد. اينكه در اين كشور رقابتهاي درون حزبي و ملي بين حزب دموكرات و جمهوريخواه هرگز از چارچوب نظام نوليبرال كنوني فراتر نميرود و نقضكننده سياستهاي كلان ملي نخواهد بود، هيچگاه نميتواند دقيقا به مفهوم عدم تغيير در مناسبات ملي، منطقهاي و بينالمللي تلقي شود.
جامعه آمريكايي معمولا به صورت ادواري در دورههايي از تاريخ معاصر خود در مقاطعي دست به بازنگري سياستهاي جاري و گرايش به تحول جهت تثبيت، جهش يا برونرفت از بنبستهاي ايجاد شده در استراتژي و تاكتيك زده است. با توجه به رخدادهاي بعد از يازدهم سپتامبر و شكافهاي آشكاري كه در بافت اجتماعي، سياسي، فرهنگي و اقتصادي ايالات متحده اتفاق افتاده است هم اكنون چالش اصلي بر سر «ماندن يا رفتن» از اين فضاي خاكستري مفهوم مييابد. اما و اگرهايي كه هنوز در مورد تعهد «مك كين» به جناح نومحافظهكار درون حزب جمهوريخواه وجود دارد و همچنين اردوي جنگآوران رنگين پوست و جوان پشت سر «باراك اوباما» در چنين راستايي قابل بررسي و تحليل است. به همين دليل تحليل انتخابات رياستجمهوري آمريكا را بايد از منظر تحولات دروني آمريكا و مهمتر از آن به جهت تاثير اين انتخابات بر وضعيت نظام بينالمللي و ديگر ساختارهاي ملي مورد بازبيني قرار داد.
تاثيرات دروني انتخابات آمريكا:
نبرد انتخاباتي اين بار ايالات متحده تا حدود زيادي با روند انتخابات انجام گرفته در سه دهه گذشته متفاوت است و به تعبيري در اينجا نيز يكي از دورههاي ادواري تغيير در ساخت سياسي يا حداقل در بافت اجتماعي نمود واقعي خود را نشان ميدهد. پيروزي مك كين در نوامبر آينده همچنان كه اوباماي جوان نيز تاكيد ميكند ادامه همان مسير سياست ورزي دولت كنوني جورج بوش خواهد بود كه از آن ميتوان ايستايي و عدم تغيير در ساخت سياسي را نتيجه گرفت. اما حتي اين پيروزي نيز به دور از تغيير نخواهد بود، با اين تفاوت كه شكاف در ساخت سياسي را در مواجهه با بافت اجتماعي دامن خواهد زد كه نتيجه آن گسست ساختار در حوزه سياسي- اجتماعي در جهت عكس وحدت دولت - ملت خواهد بود.
اجتنابناپذير بودن تغيير براي جمهوريخواهان در طي ماههاي اخير با ريزش ياران رئيسجمهور و دوري گزيدن لايههايي از نمايندگان كنگره و سناتورهاي بانفوذ جمهوريخواه از ساكن كاخ سفيد، بدون شك بازخورد همين شرايط جديد بوده است. آرايش طبقاتي- اجتماعي نيروهاي محافظهكار در طيف جمهوريخواه و در پشت سر يك رئيسجمهور محافظهكار كه موجب ناخرسندي اكثريت جامعه و لايههاي مدرنتر و جوان كه اكنون فراتر از گذشته به عرصه سياسي كشور وارد شدهاند، ميتواند در شرايط كنوني با توجه به وضعيت ركود - تورم موجود بيش از هر زمان ديگري قدرت مانور و مشروعيت اين جناح را زير سوال برده و در آينده براي موقعيت حزب جمهوريخواه و اعتبار جايگاهي ايالات متحده گران تمام شود.
اوباما پديدهاي است كه توانست لايههاي جوان و رنگينپوست را در اردوي دموكراتها به صف كند و به همين دليل ميتواند در «واترلوي آمريكايي» در حواشي پايگاههاي اجتماعي حزب جمهوريخواه نيز شكاف ايجاد كند. در اردوي دموكراتها برخلاف پيشبينيها احتمال شكاف در پايگاه سياسي - اجتماعي چندان جدي نيست چرا كه پارامتر نژاد و جنسيت در موقعيت مثبت به كار گرفته شدهاند. به يقين كارگران و لايههاي پايين جامعه در وهله اول به منافع طبقاتي خويش راي داده، لاتين تباران در وضعيت جديد، يك رنگينپوست را بر يك سفيد متعصب ترجيح ميدهند نمود اين واقعيت را هماينك ميتوان در مناسبات تيرهاي كه در خصوص مهاجران مكزيكي در درون ساختار آمريكاي محافظهكار وجود دارد به صورت مشخص مشاهده كرد.
پيروزي احتمالي باراك اوباما در نبرد نهايي تاثيرات متعدد و چندگانهاي را در جامعه آمريكايي به جاي خواهد گذاشت كه در وهله اول به سود لايههاي پايينتر جامعه و از طرف ديگر با ورود طيف جوان و رنگينپوست به هرم قدرت ميتواند ساخت تقريبا متصلب و محافظهكار واشنگتن را تا حدودي به سمت موقعيت ليبرالتر در مقابل نوليبراليسم فعلي تقويت كند.
تاثيرات بيروني انتخابات آمريكا:
جانشين بعدي جورج بوش در مرحله اول ميبايست هويت مخدوش شده اين كشور را بازسازي كرده و در مرحله بعد راههاي عبور از بنبستهاي موجود را به ساخت سياسي - اجتماعي ارائه كند. نزول تدريجي جايگاه هژمونيك واشنگتن به جهت جنگهاي سريالي و ظهور قدرت بزرگ اقتصادي چون چين، هند و برزيل ضرورت تغيير در استراتژي را اجتنابناپذير كرده است. پيروزي نماينده جمهوريخواهان ادامه سيكل معيوب كنوني است و پيروزي دموكراتها مسير تغيير را اجتنابناپذير خواهد كرد. ادامه سيكل كنوني يا تغيير مسير، زايش دردناك اين حاملگي خواهد بود كه در اولي تولد يك نوزاد معلول و در دومي سقط جنين يا نوزايي مخلوق تقريبا سالمي را موجب خواهد شد. مك كين ميتواند به يقين نسبت به استقبال رهبران بنيادگرا، غيردموكراتيك، توتاليتر و پوپوليست منطقهاي در خاورميانه اطمينان داشته باشد چرا كه نومحافظهكاري آمريكايي دقيقا در راستاي چنين تفكراتي در حوزه ميداني بزرگترين بحرانهاي جهان كنوني است.
تروريسم خونين القاعدهاي و افراطگرايي شعاري پوپوليسم در خاورميانه كه هر دو بر مبناي بسترسازي چنين گرايشاتي در طي دهههاي اخير تولد ناميمون خود را در «بزم محو» جشن گرفتهاند، بدون شك بازخورد و نتيجه بازي دومينويي موجود ميباشد كه تحت عنوان جنگهاي پيشگيرانه در واشنگتن رقم خورده و در خاورميانه لباس افراطيگري و تروريسم بنيادگرا را به تن كرده است. دموكراتها هم اكنون تحت تاثير نظريات «برژينسكي» مشاور امنيت ملي «جيمي كارتر» رئيسجمهور اسبق آمريكا قرار دارند كه به جاي سياست يكجانبه كنوني، سياست تعامل بيشتر و همگرايي با جامعه بينالمللي و دنياي پيراموني را پيشنهاد ميكند. در صورت پيروزي نهايي اوباما، جهان با مفاهيم تازهاي در عرصه سياست بينالمللي مواجه ميشود كه به جاي ايده منحط جنگ براي دموكراسي فعلي بوش ميبايست صلح براي دموكراسي را سرمشق خود قرار دهد. نتيجه سياست بوش و مك كين نه تنها به دموكراسي ختم نشد كه حتي ديكتاتوري سياسي و بنيادگرايي مذهبي را در مناطق مورد منازعه نهادينهتر از گذشته نمود. در صورتي كه ايده «تغيير» باراك اوباما و نفي جنگ براي دموكراسي ميتواند آرامش را به مناطق بحران خيز برگردانده و بر بستر صلح، دستيابي به حقوق بشر و دموكراسي را در فضاي بينالمللي، منطقهاي و ملي تقويت كند.
سه شنبه 4 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایران اسپورت]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 398]