تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1836471431
رهبر حكيم انقلاب موسس نهضت توليد علم
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
گفت وگو با رضا غلامي، رئيس مركز پژوهش هاي فرهنگي و اجتماعي «جنبش نرم افزاري» امري است كه از سوي رهبر فرزانه نظام جمهوري اسلامي، حضرت آيت الله العظمي خامنه اي (مدظله العالي) ابراز گرديده و حاكي از آن است كه ايشان قصد دارند تا كشتي انقلاب اسلامي را در اين مسير سكانداري نمايند. نظر به اهميت موضوع در اين باب با آقاي رضا غلامي، رئيس مركز پژوهش هاي فرهنگي و اجتماعي و دبير سابق هيأت حمايت از كرسي هاي نظريه پردازي گفت وگويي انجام داده ايم كه از نظرتان مي گذرد. ¤¤¤¤¤¤¤¤ ¤چه خلأيي در جامعه علمي ما محسوس بود كه رهبر حكيم انقلاب ضرورت جنبش نرم افزاري را مطرح كردند؟ وجود چرخه قوي نوآوري علمي و نظريه پردازي از لوازم اصلي پيشرفت در يك جامعه محسوب مي شود. هيچ جامعه اي را نمي توان سراغ داشت كه بدون برخورداري از استعداد و ظرفيت علمي لازم به پيشرفت حقيقي رسيده باشد. البته پيشرفت ظاهري و مجازي لزوماً نيازمند چنين استعداد و ظرفيتي نيست؛ براي نمونه در حال حاضر برخي كشورها با تقليد محض از غرب و قرض گرفتن فناوري هاي نو از كشورهاي ديگر، بر حسب ظاهر به پيشرفت هايي رسيده اند اما پيشرفت سطحي، شكلي و ويتريني به هيچ وجه مورد انتظار نظام جمهوري اسلامي ايران نيست. اصولاً يكي از آرمان هاي اصلي انقلاب اسلامي دست يابي به بالاترين سطح از استقلال و خوداتكايي است؛ به اين معنا كه كشور ما بتواند با اتكا به توان دانشمندان خود و از طريق دستيابي به عمق دانش و به تبع آن، فناوري هاي جديد، كشور را از وابستگي به بيگانه كه يكي از مصاديق بارز اسارت است رها سازد. با اين مفروض، رهبر معظم انقلاب اسلامي با هوشمندي و زمان آگاهي در اواخر دهه هفتاد ضرورت شكل گيري نهضت توليد علم و نظريه پردازي را مطرح نمودند. شايد سوال كنيد كه چرا اين موضوع از سوي ايشان در آن زمان مطرح شد؟ به نظر من، قبل از آن زمان بسترهاي اوليه شكل گيري چنين نهضتي به معناي دقيق كلمه در فضاي علمي كشور، اعم از دانشگاهي و حوزوي وجود نداشت؛ به بيان ديگر، انرژي دانشگاه ها و مراكز تحقيقاتي كشور عمدتاً متوجه توسعه كمي براي پاسخگويي به نيازهاي متراكم در كشور بود. اين نيازها عمدتاً از جنس نيازهاي روزمره بود و نمي شد در دو دهه نخست انقلاب به آنها بي توجهي كرد. بنابراين، زماني مقام معظم رهبري اين موضوع را مطرح نمودند كه بستر هاي سخت افزاري و نرم افزاري حداقلي براي آغاز يك حركت علمي فراگير در كشور بوجود آمده بود. البته روشن است كه وقتي نهضت توليد علم و نظريه پردازي شكل مي گيرد، مستمراً لوازم و اقتضائات جديدي از حيث سخت افزاري و نرم افزاري ايجاد مي شود كه بايد توسط نظام علمي كشور به سرعت شناسايي و تأمين شود والا حركت متوقف يا كند مي شود ليكن مي خواهم عرض كنم زماني اين موضوع از سوي رهبر بزرگوار انقلاب مطرح شد كه لوازم مورد نياز براي كليد خوردن چنين حركتي وجود داشت. به اعتقاد من، مهم ترين امكاني كه كشور براي شروع اين حركت نياز داشت و هنور هم دارد، نيروي انساني مستعد و باانگيزه است. در دو دهه نخست انقلاب، انبوهي از جوانان به سمت دانشگاه ها سرازير شدند و با درك نياز كشور به عناصر متخصص، در دانشگاه هاي كشور مشغول به تحصيل شدند. قبل از پيروزي انقلاب اسلامي كشور ما در بسياري از عرصه هاي علمي فاقد كارشناس ارشد و متخصص بود در مواردي هم كارشناسان و متخصصاني داشت كه در دانشگاه هاي داخل يا خارج از كشور فارغ التحصيل شده بودند ولي ميداني براي پاسخگويي به نيازهاي اساسي كشور و رفع وابستگي پيدا نمي كردند. البته اينگونه نبود كه فقط ميدان به آنها ندهند بلكه به آنها دائماً القا مي شد كه ما نمي توانيم؛ لذا مستمراً دست نياز به سمت كشورهاي غربي دراز مي شد و ملت ايران به خاطر تحقير شدن در برابر اخذ حتي خدمات پيش پاافتاده علمي و فناوري از سوي كشورهاي غربي، در رنج بود. صنايع اصلي و مادر كشور عملاً در اختيار بيش از شصت هزار مستشار غربي بود. يعني يا بايد نيازهاي كشور از طريق واردات گسترده از غرب و پر كردن جيب كمپاني هاي غربي تأمين مي شد و يا صنايع مونتاژي در داخل و با مديريت مستقيم و غيرمستقيم غربي ها و البته از طريق شريك شدن آنها در بخش مهمي از سرمايه و سود اين ملت، قسمتي از نيازهاي كشور را تأمين مي كرد. به همين دليل يكي از اهداف عالي انقلاب پايان دادن به اين وابستگي ذلت بار بود. ملت ما خواستار برگشتن اعتماد به نفس به جوان ايراني و بها دادن به آنها براي رفع وابستگي بود. لذا با پيروزي انقلاب، فضاي كشور براي جذب جوانان به دانشگاه ها مساعد گرديد و عده زيادي در سطوح مختلف در دانشگاه ها مشغول به تحصيل شدند. بخشي از فارغ التحصيلان به طور طبيعي خارج از محيط هاي دانشگاهي جذب كار گرديدند و عده قابل توجهي از فارغ التحصيلان مقاطع تحصيلات عالي هم تعليم و پژوهش را انتخاب كردند. اين افراد دو ويژگي مهم داشتند: يك ويژگي، داشتن احساس تعهد نسبت به سرنوشت كشور و باور به آرمان استقلال و خوداتكايي و ديگري، برخورداري از استعداد و هوشي بالاتر از طراز نيروي انساني بسياري از كشورهاي پيشرفته. اين دو ويژگي كافي بود كه بتوان به نيروي انساني كشور در دانشگاه ها و مراكز تحقيقاتي كشور براي آغاز يك نهضت علمي تكيه كرد و به نظر من، مقام معظم رهبري با شناخت عميق و روزآمدي كه از شرايط علمي كشور داشتند اين كار بزرگ را انجام دادند. ¤پس در واقع ايشان بنيانگذار اين حركت عظيم بودند؟ بله، مقام معظم رهبري موسس نهضت توليد علم و نظريه پردازي در كشور هستند. وقتي صحبت از نهضت توليد علم و نظريه پردازي مي كنيم طبعاً مرادمان شكل گيري يك سري كارهاي بخشنامه اي و به اصطلاح پروژه اي در شمار خاصي از دانشگاهها يا مراكز تحقيقاتي كشور نيست. به اين كارها نهضت يا جنبش اطلاق نمي شود. نهضت علمي، حركت خودجوش و فراگيري است كه با مشاركت پرنشاط دانش پژوهان و پژوهشگران كشور آن هم از سر تعهد و اعتقاد به يك آرمان بزرگ مثل آرمان استقلال يا پيشرفت بوجود مي آيد و نظام علمي كشور را به نحو طبيعي به سمت تحول و همراه شدن با چنين حركتي سوق مي دهد. ما در اين سالها شاهد شكل گيري يك نهضت با اين مختصاتي كه عرض كردم هستيم كه كليد زدن آن تنها از عهده رهبري بزرگ و ذي نفوذ بر مي آيد. البته رهبر معظم انقلاب به تأسيس نهضت علمي بسنده نكردند، بلكه با پيگيري هاي دائم و مشرفانه و جلوگيري از انحراف آن از مسير صحيح، نهضت علمي را در طول اين سالها رهبري هم كرده اند. اختصاص دهها نشست با محققان، اساتيد و مسئولان دانشگاهها و ارائه رهنمودهاي دقيق كه حقيقتاً بسياري را از ميزان تسلط رهبري به وضعيت علمي كشور متعجب ساخته، بازديد از دهها دانشگاه، مركز تحقيقي و يا نمايشگاه تخصصي علم و فناوري، تقويت انگيزه ها و راهنمايي هاي موثر به مسئولين و امثال آن، تنها گوشه اي است از نقش آفريني رهبر معظم انقلاب در جهت تداوم نهضت توليد علم و نظريه پردازي در ايران. ¤با اين وصف ما تا نقطه مطلوب چقدر فاصله داريم؟ معمولاً نهضت هاي علمي بسته به موقعيت علمي يك كشور و فاصله نقطه شروع با نقطه مطلوب به سرعت نتيجه نمي دهند و بايد سالهاي متمادي منتظر ثمرات آن بود. اما در ايران، به سرعت ثمرات نهضت توليد علمي در علوم پزشكي، علوم پايه و فني و مهندسي هويدا شد و مردم طعم شيرين پيروزي در اين عرصه را چشيدند. در اين زمينه هم شخص رهبر معظم انقلاب اسلامي نقش بسيار موثري داشتند. در طول ده سال اخير بسياري از تلاش هاي علمي مهم و حياتي، مستقيم يا غيرمستقيم از سوي رهبري مورد حمايت قرار گرفته است. نمونه معروف آن، حمايت مقام معظم رهبري از پژوهشكده رويان جهاد دانشگاهي با مديريت مرحوم كاظمي و در حال حاضر با مديريت جديد است كه بدون ترديد دستاوردهاي آن پژوهشكده در علوم زيستي براي كشور يك جهش بزرگ محسوب مي شود، بطوريكه ايران را در رديف كشورهاي پيشرفته در آن عرصه قرار داده است. بايد توجه داشت كه پيشرفت علمي در برخي عرصه ها جنبه كليدي دارد. يعني اگر كشور بتواند در آن عرصه ها به سطح خوبي از پيشرفت برسد، دهها مسئله علمي ريز و درشت ديگر از ق بل اين پيشرفت حل مي شود و راه را براي پيشرفت هاي عمده در علم باز مي كند. به اعتقاد من، مقام معظم رهبري با درك عميق اين موضوع، در كنار هدايت ها و حمايت هاي كلان، همواره برخي از تلاش هاي خاص علمي و فناوري را مورد حمايت و هدايت خاص قرار داده اند تا راه براي پيشرفت هاي علمي بزرگ و عمده در كشور هموار گردد. ¤ نقش نخبگان در جنبش نرم افزاري در ديدگاه معظم له چيست ؟ روشن است كه بدون حضور فعال نخبگان علمي در ميدان عمل، پيشرفت علمي آن هم از نوع جهشي رخ نخواهد داد. لذا ملاحظه مي فرماييد كه از ابتدا مقام معظم رهبري بر روي اين موضوع و خصوصاً لزوم رفع موانع براي حضور و مشاركت فعال نخبگان دغدغه داشتند. اساساً تأسيس بنياد ملي نخبگان ايده مقام معظم رهبري بود هرچند در دولت هشتم به اين ايده توجه كافي نشد و علي رغم تذكرات رهبر معظم انقلاب اسلامي اين بنياد در آن دولت راه اندازي و فعال نگرديد. به نظر من، اصرار رهبر معظم انقلاب اسلامي بر آغاز به كار بنياد ملي نخبگان با اين انگيزه صورت گرفت كه از نخبگان علمي كشور خصوصاً استعدادهاي درخشان كه برخي كشورهاي غربي در ربايش آنها از كشور برنامه ريزي كرده اند حمايت جدي و موثر صورت گيرد تا كشور بتواند از سرمايه نخبگاني خود در جهت پيشرفت علمي بهتر استفاده كند. از طرف ديگر، زمينه اي به وجود آيد تا حمايت مراجع و دستگاه هاي كشور از نخبگان در يك مركز عالي، هماهنگي و پيگيري شود. البته شما مي دانيد كه حمايت از نخبگان فقط جنبه مادي ندارد. نخبه علمي بيش از نياز مالي، به احترام و ميدان دادن براي كار و پيشبرد ايده هاي علمي خود در فضايي آرام نياز دارد. لذا اينگونه نيست كه تأسيس بنياد ملي نخبگان و ايجاد تسهيلات مالي و غيره براي نخبگان كفايت كند، به همين دليل مخاطب رهبر معظم انقلاب اسلامي در موضوع توجه و رسيدگي به نخبگان فقط بنياد ملي نخبگان نبوده و نيست. ايشان همه مسئولين و حتي آحاد مردم را به توجه جدي به نخبگان و مراعات شأن آنها در جامعه دعوت كردند. بدون ترديد در جامعه اي كه عالم و دانشمند از جايگاه شايسته برخوردار است آن جامعه فاصله چنداني با پيشرفت حقيقي ندارد. بايد توجه كرد كه لازمه ارتقاي شأن و منزلت نخبگان در جامعه، ارزشمند شدن علم و به تبع آن، پژوهش و نوآوري علمي است. در اين صورت، خود مردم حاضرند در پيشرفت علمي مشاركت كنند. نمونه بارز آن موقوفات علمي بسياري است كه تحت تأثير نگاه عميق اسلام به علم، در طول سالهاي متمادي در ايران شكل گرفته است. يعني مردم ما از صدها سال قبل، اموال خود را براي اينكه صرف فعاليت هاي علمي در رشته هاي گوناگون بشود وقف مي كردند و الآن نيز مي كنند. وقف مدرسه، دانشگاه، كتابخانه، آزمايشگاه، وقف براي تأمين نيازهاي محققان و دانشمندان، وقف براي تأمين هزينه تحصيل استعدادهاي درخشان و غيره. البته نظير اين اتفاق با الهام از مسلمانان در غرب هم افتاده است بطوريكه در حال حاضر بسياري از دانشگاه هاي برجسته غربي به نوعي از طرف مردم وقف شده اند. ¤رهنمودهاي ايشان در باب پيشبرد مسير اجرايي جنبش نرم افزاري به نهادها و سازمان هاي مختلف در چه اموري بوده است؟ مقام معظم رهبري در عرصه توليد علم و نظريه پردازي، رهنمودهاي فراواني به مسئولين داده اند. البته همانطور كه ايشان در يكي از ديدارهاي روساي دانشگاه ها فرمودند، بيانات رهبري در اين عرصه فقط جنبه نصيحت ندارد بلكه بخش عمده اي از آنها دستور است و بايد به جد از سوي مسئولين دنبال شده و به مردم گزارش شود. يكي از مهم ترين دستورات رهبري به مسئولين، لزوم تهيه نقشه جامع علمي است. به نظر من، كاركرد اصلي نقشه جامع علمي، تعيين اهداف و اولويت هاي علمي كشور است. اما ممكن است سوال بفرماييد اين اهداف و اولويت ها چگونه تعيين مي شود. به نظر مي رسد اهداف و اولويت هاي علمي كشور از چنين مسيري به دست مي آيد: يك، شناخت دقيق ظرفيت ها و توانمندي هاي علمي كشور. دو؛ شناخت روشمند نيازهاي اساسي كشور در شرايط حال و آينده. سه؛ شناخت صحيح مرز هاي علمي و مسير توسعه علمي و ميانبرهاي آن در جهان. چهار؛ شناخت عالمانه وضعيت رقبا در منطقه و جهان و گمانه زني درباره برنامه هاي آنها در آينده. پنج؛ شناخت چارچوب هاي ديني در پيشرفت علمي. شش؛ شناخت الزامات فرهنگي، اقتصادي، سياسي، امنيتي و حقوقي. اگر اهداف و اولويت هاي علمي از چنين مسيري به دست بيايد، هشتاد درصد از كار تهيه سند انجام شده است. بيست درصد ديگر، مباحث مربوط به تعيين شاخص هاي اصلي كيفيت يا استانداردهاي علمي در هر يك از علوم و رشته ها و همچنين عملياتي كردن نقشه در نظام علمي كشور است. ¤اگر نقشه علمي با اين فرايندي كه اجمالاً توضيح داديد تهيه شد چه فوائد مشخصي دارد؟ به بيان ديگر چه تأثيرات عمده اي بر حركت علمي كشور مي گذارد؟ به نظر من، نقشه علمي قوي داراي چنين اثراتي است؛ اولاً نقاط سرمايه گذاري علمي بزرگ را براي كشور مشخص مي كند و از هدر رفتن منابع و امكانات جلوگيري مي كند. براي مثال ممكن است در نقشه جامع علمي روشن شود كه سرمايه گذاري وسيع بر روي برخي از رشته ها يا موضوعات علمي اشتباه است و غيره؛ ثانياً نظام آموزشي كشور را از شرايط نابسامان فعلي خارج مي كند يعني ديگر صندلي هاي خالي و تعداد اساتيد دانشگاه ها نيست كه ميزان پذيرش دانشجو در رشته هاي گوناگون را تعيين مي كند بلكه نقشه جامع علمي كشور است كه به شما مي گويد بر مبناي اهداف و اولويت هاي علمي چند دانشجو براي هر رشته و در چه سطوحي بايد جذب شود، ثالثاً امكان ارزيابي درست علمي را فراهم مي كند. الآن هر دانشگاه و موسسه علمي مطابق ديدگاه و سليقه اي كه بر آن حاكم است حركت خود را در جهت پيشرفت علمي معني مي كند. اما نقشه جامع علمي شاخص و معيار منطقي براي ارزيابي را مي دهد. با اين توضيحات، روشن مي شود كه ايده تهيه نقشه جامع علمي كه براي نخستين بار تحت اين عنوان از سوي مقام معظم رهبري طرح و پيگيري شد داراي چه اهميتي است. در واقع، رهبر بزرگوار انقلاب با طرح هوشمندانه موضوع نقشه جامع علمي كشور، صحت حركت علمي كشور را به سوي اهداف عالي تضمين نموده و از شكل گيري حركت هاي كور، محاسبه نشده و هدر دهنده منابع در اين عرصه جلوگيري نمودند. يكي ديگر از دستورات مهم رهبر معظم انقلاب اسلامي خطاب به مسئولين و به طور خاص شوراي عالي انقلاب فرهنگي، لزوم تحول و نوسازي در نظام آموزش عالي است. به نظر مي رسد نظام آموزش عالي از چند نظر ايراد دارد: يكي اينكه بر اساس تئوري ها و مدل هايي طراحي شده كه ديگر سال هاست اين تئوري ها و مدل ها منسوخ شده و در طراحي نظام هاي آموزشي جايي ندارد. علاوه بر اين، اين تئوري ها نسبتي با جهان بيني اسلامي و نظام ارزشي منبعث از آن نيز ندارد. دوم اينكه اين نظام براي شرايط گذشته و در حد پاسخگويي به نيازهاي اوليه كشور طراحي شده و مناسب موقعيت پيشرفت جهشي و شرايط رقابتي با دانشگاه هاي برتر دنيا نيست. مثل اينكه بخواهيم با يك لوكوموتيو 50 سال قبل تعداد زيادي از واگن هاي سنگين امروزي را با سرعت بالا روي يك ريل فرسوده حركت دهيم. روشن است كه نه لوكوموتيو توانايي كشيدن اين واگن ها را حتي در مسير هموار خواهد داشت و نه ريل فرسوده تحمل اين بار را دارد. در حال حاضر نظام آموزش عالي ما نيز نمي تواند قوه محركه و ريل حركت علمي كشور باشد. صرف نظر از ضعف ساختار و تشكيلات و فقدان روابط منطقي اجزاء اين نظام با هم، بسياري از ضوابط و مقررات نظام آموزش عالي علاوه بر آنكه فاقد كارايي است، هماهنگي و انسجام لازم را هم ندارد. ايراد ديگر در نظام آموزش عالي، به بروكراسي زائد در اين نظام برمي گردد. البته بروكراسي در يك حدي لازم است و الا هرج و مرج ايجاد مي شود ولي بروكراسي كنوني در نظام آموزش عالي نه تنها كمكي به پيشرفت علمي نمي كند بلكه مانع آن نيز مي شود. ايراد ديگر و مهمتر، فقدان عنصر مديريت كيفيت در اين نظام است. اصولاً توليد علم و نظريه پردازي در بستر كار كيفي معنا مي يابد و در شرايطي كه مديريت ارتقاء كيفيت در اين نظام به نحو روشمند وجود ندارد نمي توان انتظار شكل گيري جريان پايدار توليد علم در دانشگاه هاي كشور را داشت. البته من مطمئن نيستم دلايل دستور مقام معظم رهبري درباره تحول و نوسازي در نظام آموزش عالي با آنچه عرض كردم كاملاً منطبق باشد، ليكن فهم بسياري از اساتيد و پژوهشگران اين است كه مقام معظم رهبري با اشراف بالايي كه به شرايط علمي كشور اعم از آموزش و پژوهش دارند، نظام آموزش عالي را در طراز اهداف علمي كشور ارزيابي نمي كنند و لذا اصرار دارند كه نظام آمورش عالي و همچنين نظام آموزش عمومي با جامع نگري و شناخت نيازهاي آينده كشور متحول شود. /1001/
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 237]
-
گوناگون
پربازدیدترینها