محبوبترینها
آشنایی با سایت قو ایران بهترین سایت آگهی و تبلیغات در کشور
بهترین شرکتهای مهندسی در آلمان
صفر تا صد حق بیمه 1403! فرمول محاسبه حق بیمه
نقش هدایای سازمانی در افزایش انگیزه و تعهد کارکنان
کلینیک پروتز و ساخت اندام مصنوعی دکتر اجرائی
چگونه میتوانیم با ترانسفر وایز پول جابجا کنیم؟
بهترین مدلهای [صندلی گیمینگ] براساس نقد و بررسی کاربران
مشاوره حقوقی تلفنی با کمترین هزینه
مشاوره حقوقی تلفنی با کمترین هزینه
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1803670718
![archive](https://vazeh.com/images/2archive.jpg)
![نمایش مجدد: گفتوگوي فارس با محمدرضا زالي كارآفريني، پلي است كه نوآوري را به شكوفايي تبديل ميكند refresh](https://vazeh.com/images/refresh.gif)
گفتوگوي فارس با محمدرضا زالي كارآفريني، پلي است كه نوآوري را به شكوفايي تبديل ميكند
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: گفتوگوي فارس با محمدرضا زالي كارآفريني، پلي است كه نوآوري را به شكوفايي تبديل ميكند
خبرگزاري فارس: محمدرضا زالي عضو هيئت علمي دانشگاه تهران معتقد است كه: كارآفريني، پلي است كه نوآوري را به شكوفايي تبديل ميكند.از نامگذاري امسال به نام نوآوري و شكوفايي براي توسعه كارآفريني ميتوان بهرههاي فراواني برد.در اين گفتوگو به بررسي شرايط، موانع و مشكلات كار آفريني در كشور پرداختهايم.
![](http://media.farsnews.com/Media/8703/Images/jpg/A0439/A0439643.jpg)
واژه كارآفريني از كلمه فرانسوي «Entreprendre» به معناي " متعهد شدن " اسـت. بنابـر تعريف واژهنامه دانشگـاهي وبستر : كارآفرين كسي است كه متعهد مي شود مخاطرات يك فعاليت اقتصادي را سازماندهي ، اداره و تقبل كند. كارآفريني عبارتسـت از فرآينـد ايجـاد ارزش از راه تشكيل مجموعهُ منحصر به فردي از منابع به منظور بهرهگيري از فرصتها. كارآفرين فردي است كه يك شركت را ايجاد و اداره مي كند و هدف اصلياش سود آوري و رشد است .
واژه كارآفريني ترجمهاي از كلمه Enterpreneurship است، كه باعث شده معني آن مقداري همراه با ابهام باشد و از اين ترجمه ايجاد كار و اشتغالزايي تفسير شود. اما كارآفريني داراي مفهومي ارزشمندتر از اشتغالزايي است .
در كشورهاي توسعه يافته به كارآفريني به عنوان راهبردي براي توسعه مينگرند و به دليل جايگاه ويژه كارآفرينان در روند توسعه پايدار و رشد و شكوفايي اقتصادي، تلاش مي كنند افراد را به فعاليتهاي كارآفرينانه هدايت كنند و در اين راه به آموزش كارآفريني و ترويج و تبليغ آن اهميت ميدهند.
كارآفريني در كشور ما تا چند سال پيش جايگاهي نداشت، در حاليكه در كشورهاي توسعه يافته از اواخر دهه 1970 به بعد به موضوع كارآفريني توجه جدي شده ، و پس از آن نيز كشورهاي در حال توسعه از اواخر دهه 1980 اين موضوع را مورد توجه قرار دادهاند.
براي حل بسياري از مشكلات كشورمان، ميتوان به كارآفريني به عنوان يك راه حل موثر نگريست، كارآفرينان با توانمندي ويژهاي كه در تشخيص فرصتها و موقعيتها و ايجاد حركت در جهت توسعه اين موقعيتها دارند، ميتوانند دولت را در رسيدن به توسعه همه جانبه و حل مشكلات اقتصادي و تحولات اجتماعي ياري نمايند.
كارآفريني هنوز جايگاه واقعي خود را پيدا نكرده است. برخي از مديران كشور معتقدند كه معضل بيكاري با كارآفريني رفع ميشود، در حالي كه كارآفريني گاهي ضد اشتغال هم ميشود؛ خلاقيت و نوآوري، پويايي، عشق به كار و تلاش مستمر، مخاطره پذيري، آيندهنگري، ارزش آفريني، آرمانگرايي ، فرصتگرايي ، نياز به پيشرفت، مثبت انديشي و رقابتمندي زيربنا و اساس زندگي كارآفرينانه است.
برداشت ناصحيح و متفاوت از كارآفريني مي تواند يكي از چالشهاي عمده گسترش فرهنگ كارآفريني در كشور باشد، برداشت ناصحيح از مفهوم كارآفريني با توجه به جوانان تحصيلكرده و بيكار در كشورمان موجب مشكلاتي خواهد شد كه در نهايت ممكن است خطرناك باشد. بنا به نظر برخي از كارشناسان:"تعريف كردن كارآفريني به اشتغالزايي و خوداشتغالي نه تنها اشتباه است بلكه بسيار خطرناك ميباشد زيرا با اين برداشت از كارآفريني، طرحهايي كارآفرينانه شناخته مي شوند و از حمايتهاي دولتي و رانتهاي اقتصادي برخوردار خواهند شد كه تعداد بيشتري افراد را به كار گمارند. همچنين دولت بستري را جهت چنين فعاليتهايي طراحي و آماده ميسازد كه دقيقا مخالف جهت، معنا و حال و هواي كارآفريني است."
خلاصه كردن كارآفريني به اشتغالزايي موجب ناديده گرفتن پيامدهاي مثبت و مهم آن خواهد شد. كارآفريني همراه خود داراي ويژگيهاي مثبتي چون: بارور شدن خلاقيتها، ترغيب به نوآوري و توسعه آن، افزايش اعتماد به نفس، ايجاد و توسعه تكنولوژي، توليد ثروت در جامعه و افزايش رفاه عمومي است. بايد با نگاهي جامع به كارآفريني از همه پيامدهاي مهم آن بهرمند شويم.هر چند اشتغالزايي يكي از رهاوردهاي مهم كارآفريني است.
بر همين مبنا و به منظور آشنايي هر چه بيشتر و بهتر با مفهوم كارآفريني و اطلاع از موانع و چالشهاي آن با دكتر محمدرضا زالي استاد دانشكده كارآفريني دانشگاه تهران ، مدير پروژه ديده بان جهاني كارآفريني(GEM) در ايران و نويسنده كتاب موانع و چالشهاي كارآفريني گفتوگويي را انجام دادهايم . دكتر زالي در اين گفتوگو با اشاره به نامگذاري سال 87 و با تاكيد بر نقش كارآفريني در توسعه پايدار كشور گفت: كارآفريني، پلي است كه نوآوري را به شكوفايي تبديل ميكند. از نامگذاري امسال به نام نوآوري و شكوفايي براي توسعه كارآفريني ميتوان بهرههاي فراواني برد. ميتوان براي نهادينه شدن كارآفريني در كشور ، ترويج خلاقيت و نوآوري از اين فرصت و تدبير رهبر معظم انقلاب استفاده كرد.
* * *
* كارآفريني چيست ؟
در مورد كارآفريني و تعريف آن ، به اندازهي كافي بحث شده است. هر چند بايد اذعان كرد كه تعاريف مختلف و متفاوتي از كارآفريني ارائه شده است. ما اين تعاريف را در كتاب ويژگيهاي شخصيتي كارآفرينان ايراني جمعآوري و دسته بندي كردهايم. تعريف عام و تعريف تخصصي ؛ تعريف عام كارآفريني عبارت است از راهاندازي كسب و كار جديد و يا يك سازمان جديد كه نوعا همراه با خطر پذيري و عدم قطعيت است. در واقع معناي عام كارآفريني، ايجاد يك كسب و كار جديد است.
در تعريف خاص كارآفريني شرايط متفاوت ميشود و با تعريف پيچيدهتر و كاملتري از كارآفريني مواجه هستيم. در اين تعريف صاحبنظران بر مباحثي چون ارزش آفريني و شناسايي تاكيد دارند. لذا تعريف خاص كارآفريني عبارت است از : فرآيند شناسايي ، پيگيري، و بهرهبرداري از فرصتهاي شناخته شده به منظور حداكثرسازي ارزش ناشي از آنهاست. اين ارزش ميتواند اجتماعي، مذهبي، اقتصادي و سياسي باشد. فرصت قلب كارآفريني است. فرصت عبارت است از نيازهاي پنهان و تامين نشده كه افراد جامعه براي تامين آنها حاضرند هزينهاش را بپردازد.
* متاسفانه در كشورمان ، تا به حال به تعريف جامعي از كارآفريني نرسيدهايم، تعاريف ارائه شده توسط مديران اجرايي و مردم متفاوت و حتي گاهي غلط است. اين برداشتهاي متفاوت از كجا ناشي ميشود؟
اصليترين و عمدهترين دليل اين تفاوتها به نوپا بودن مبحث كارآفريني در كشور باز ميگردد، هنوز در ابتداي راه هستيم، در مقايسه با كشورهايي چون آمريكا و هند كه ساليان طولاني در اين حوزه تجربه دارند، عمر آموزش و پژوهش كارآفريني در ايران هنوز به يك دهه نرسيده است. هر چند معتقدم با اين عمر كم قدمهاي مناسبي برداشته شده است.
*ويژگيهاي فرد كارآفرين چيست؟
در اين باره به اندازهي كافي اطلاع رساني شده است، اما من ميخواهم ويژگيهاي كارآفرينان ايراني را تشريح كنم. اين ويژگيها حاصل مطالعاتي است كه در اين زمينه انجام دادهايم، هر چند با معيارهاي جهاني تفاوت زيادي ندارد:
اولين ويژگي توفيق طلبي است، كارآفرينان به موفقيت ميانديشند. و بيشتر از ديگران كار ميكنند از اين رو دوستدار پيشرفت و رشد هستند.
ويژگي دوم افراد كارآفرين خطر پذيري است، البته اين خطرپذيري از نوع معقول و متاثر از فرهنگ ايراني است، خطر پذيري و ريسك پذيري از ويژگيهاي عمده كارآفرينان است. در واقع كارآفرينان فعاليت و كارهاي جديدي را شروع ميكنند عليرغم اينكه از نتيجه آن اطمينان كامل ندارند.
ويژگي سوم كار آفرينان به عملگرايي آنان باز ميگردد. اين افراد عملگرا هستند و به دنبال تئوري و مسائل اين چنيني نيستند.
ويژگي چهارم چالش طلبي است، كار آفرينان به وضع موجود راضي نيستند و هميشه به دنبال انجام بهتر كارها هستند، از ويژگيهاي ديگر كارآفرينان ايراني، روياپردازي، سلاست فكري، تحمل ابهام و خلاقيت ميباشد. اين ويژگيهاي هشتگانه مهمترين ويژگيهاي كار آفرينان ايراني است كه پس از مطالعه و تحقيق بدست آوردهايم. نتايج اين تحقيق منجر به بومي سازي بخشي از دانش كارآفريني در كشور شده است.
* چه تفاوتي بين مخترع و كارآفرين وجود دارد؟
مخترع كسي است كه يك ايده را به يك محصول اوليه تبديل مينمايد ولي اين محصول ممكن است هيچ گاه توليد نشود و يا مخترع الزاما به دنبال اين نيست كه كسب و كاري را از اين طريق ايجاد نمايد و يا از اين طريق ارزش آفريني نمايد. اما كارآفريني فرآيند تشخيص فرصت و بهره برداري از آنها به منظور حداكثرسازي ارزش ناشي از فرصت مي باشد. از اين رو كارآفرين كسي است كه فرصت كارآفرينانه را در قالب محصول يا خدمت جديد بكار گيرد.
* آيا كارآفريني تقسيمبنديهاي خاصي دارد؟
در يك دسته بندي كلي، كار آفريني فردي و كار آفريني سازماني داريم. كار آفريني فردي يا مستقل، راه اندازي يك كسب و كار جديد توسط يك فرد و يا يك گروه است. در كار آفريني سازماني يا شركتي براي بهبود وضعيت يك سازماني كه در حال فعاليت است، مجموعه اقداماتي صورت ميگيرد تا سازمان ارزش آفريني بيشتر و بهتري داشته باشد.
نوع ديگري از دسته بندي وجود دارد كه بر اساس نوع ارزش آفريني تقسيم بندي ميشوند: مثلا اگر ارزش آفريني در عرصه اقتصادي باشد كار آفريني اقتصادي ناميده ميشود، اگر در عرصهي فرهنگي و اجتماع باشد، كارآفريني اجتماعي گفته مي شود و در كارآفريني تقليدي نيز اساس تقليد از كارآفريني انجام شده توسط فرد يا افراد ديگر است. در كارآفريني اقتصادي، هدف اصلي كسب سود و انتفاع است درحاليكه در كارآفريني اجتماعي، هدف غيرانتفاعي است مانند راه اندازي انجمن هاي خيريه يا انجمن هاي علمي، در كارآفريني تقليدي، كارآفرين از طريق كپي برداري يا الگوگيري از محصولات و خدمات نوين ساير كارآفرينان اقدام به راه اندازي كسب و كار مي نمايد. سرانجام كارآفريني زنان نيز از جمله انواع كارآفريني است كه به مقوله زنان و فعاليت ها و چالش ها و موانع كارآفريني از ديدگاه زنان مي پردازد.
* بحثي كه در كار آفريني مطرح، بحث آموزش است، عدهاي معتقدند كه كار آفريني امر ذاتي و غريزي است و فرد كارآفرين ذاتا" كار آفرين است، در مقابل عدهاي هم ميگويند كه كار آفريني قابل آموزش و اكتساب است و ميتوان ويژگيهاي كار آفرينانه را به افراد آموزش داد نظر شما چيست؟
در علم مديريت يك سوال قديمي وجود دارد كه ميگويد مديريت ذاتي است يا اكتسابي؛ تا مدتها بحث بر اين بود كه مديريت امري كاملا ذاتي است. رهبران مادرزادي رهبر به دنيا ميآيند، چنين بحثي در كار آفريني هم مطرح است. عدهاي معتقدند كه كار آفرينان كارآفرين متولد ميشوند.
اما در عمل بر اساس تحقيقاتي كه طي 50 سال گذشته صورت گرفته است حكايت از موضوع ديگري دارد، همانطور كه تحقيقات ثابت نكردهاند كه مديريت ذاتي است، در مورد كار آفريني هم چنين نتيجهي صادق است. هر چند نفي هم نشده كه ذاتي نيست، واقعيت اين است كه ميتوان ويژگيهاي مختلف را به افراد آموزش داد، ميتوان ويژگيهاي كار آفريني را اكتساب كرد، 90 درصد كار آفريني از طريق آموزش قابل اكتساب است، حدود 10 درصد ميتواند ذاتي باشد كه اين مقدار هم از به محيط و اجتماع مربوط است يعني فرد در محيطي قرار گرفته كه اجازه ريسك كردن و خط پذيري داشته و يا شاهد فعاليتهاي اطرافيان خود در اين زمينهها بوده است.
* موضوعي ديگر كه اين روزها بحث برانگيز است و شايد به تعاريف متفاوت از كارآفريني باز ميگردد، اين است كه اين گونه تصور ميشود كه كار آفريني مساوي با ايجاد شغل و به قولي اشتغال زايي است اما گمان من اين است كه كار آفريني حتي گاهي باعث بيكاري هم ميشود، نظر شما چيست؟
قاعدتا بين كار آفريني و اشتغالزايي ارتباطي وجود دارد، اما اين دو مساوي هم نيستند. گاهي ممكن است با شروع يك كسب و كار جديد و يا شركت جديد چند نوع شغل از بين برود و چندين نفر بيكار شود ، اما گاهي همزمان چندين شغل جديد به وجود ميآيد.
به طور كلي كار آفريني الزاما مساوي با شغل آفريني نيست اما ميتواند يكي از مزاياي آن شغل آفريني باشد. در عين حال كارآفريني ميتواند باعث كاهش اشتغالزايي شود در واقع در برخي موارد كارآفريني باعث ميشود تا به جاي انجام امور به صورت سنتي و دستي، كاملا مكانيزه شوند، اين مساله سبب ميشود تا چند نفر بيكار شوند، اما در نهايت باعث ارتقا كيفيت كالا و يا خدمات شود كه در نهايت باعث و پيشرفت توسعه ميگردد.
* ارزيابي شما از شرايط فعلي كار آفريني در ايران چيست؟
ما در ابتداي راه نهضت كار آفريني قرار داريم، بايد نگاه بلند مدت به كار آفريني داشته باشيم در شرايط فعلي محيطي كار آفرينانه در كشور شكل نگرفته است. طبق بررسيهايي كه انجام دادهايم و موانع زيادي بر سر راه كار آفرينان وجود دارد، در عين حال فرصت هاي بالقوه كارآفريني زيادي در كشور وجود دارد. از نظر شاخصهاي كار آفريني آمار قطعي وجود ندارد، پروژه 2008 GEM در ايران در حال اجرا است به همين دليل به صورت قطعي نميتوانيم در اين زمينه بحث كنيم.
* GEM چيست؟
GEM، ديدهبان جهاني كارآفريني، يك كنسرسيوم تخصصي كارآفريني دانشگاهي است كه ايران در مهر ماه سال 86 عضو اين سازمان شده است. هدف اين كنسرسيوم كشف رابطه بين كارآفريني و توسعه اقتصادي است. اين سازمان به دنبال ارايه شاخصها و استانداردهاي جهاني كارآفريني ميباشد كه با اين شاخصها بتوان كشورها مختلف را مقايسه و مطالعه كرد اين كنسرسيوم با 10 كشور در سال 1992 شروع به فعاليت كرده و در سال 2007 تعداد اعضاي آن به 47 كشور رسيده است.
* پروژه هاي گذشته و نتايج آن چگونه بوده است؟
پروژه GEM هرساله در كشورهاي عضو همزمان اجرا مي شود. آخرين گزارش GEM مربوط به سال 2007 است.اما از آنجا كه ايران در اواسط سال 2007 عضو GEM شدهاست، به همين دليل مطالعات قبلي در اين زمينه وجود ندارد، بايد منتظر بمانيم تا شاخص هاي GEM در ايران در انتهاي سال 2008 اعلام شود و بر آن مبنا اقدام نماييم و شرايط را بررسي كنيم.
البته طبق گزارش كه بانك جهاني در سال 2008 در زمينه كسب و كار اعلام كرده است، ايران در ميان 174كشور حائز رتبه 136 بود كه نسبت به سال 2007 چهار رتبه تنزل داشته است و اين نشان ميدهد كه شرايط بدتر شده است.
* به هر حال براي اطلاع از مشكلات موجود تابه حال تحقيقي در اين زمينه صورت نگرفته تا به چالش ها و موانع كار آفريني در كشور بپردازد؟
در اين زمينه، تحقيقي را در دانشكده كارآفريني دانشگاه تهران انجام دادهايم. بر اين اساس از كارآفرينان برتر كشور در رابطه با موانع و چالشهاي توسعه كارآفريني نظرسنجي كردهايم، در اين تحقيق سه موضوع را در زمينه موانع كار آفريني بررسي كرديم.
- موانع و عوامل ضد انگيزشي كه عمدتا شامل؛ مسائل فرهنگي، اجتماعي و فردي هستند.
- موانع مربوط به قوانين و مقررات دولتي
- موانع محيطي كسب و كار در ايران
در بعد عوامل ضد انگيزشي مواردي مانند خطر از دست رفتن سرمايه (خطر پذيري مالي) وجود داشت، در اين شرايط افراد به گمان اينكه در صورت خطر پذيري مالي احتمال بازگشت سرمايه ضعيف است در نتيجه گرايش به سمت كار آفريني كم ميشود.
عامل بعدي در اين زمينه عدم تامين مالي كار آفرينان است، فرد كار آفرين ايده دارد اما سرمايه لازم براي ارزش آفريني را ندارد،در نتيجه آنان كه سرمايه دارد ريسك نميكنند و افرادي كه ميخواهند ريسك كنند و كار آفريني انجام دهند سرمايه ندارند. بوروكراسي حاكم بر ادارات به عنوان يكي از عوامل ضد انگيزشي مطرح بود. بحث فقدان امنيت اجتماعي از نظر كارآفرينانه هم مساله بعدي بود. از ديگر عوامل ضد انگيزشي ميتوان به عوامل فرهنگي هم اشاره كرد، در اين بررسي، عوامل فرهنگي را به صورت ريز تحليل كرديم و متوجه شديم كه شرايط و محيط خيلي مشوق كارآفريني نيست. متاسفانه در فرهنگ ما، جايي براي مشوق خلاقيت، ايدهپروري، ريسكپذيري نيست.
در دستهبندي مربوط به قوانين و مقررات بيشترين موارد، موانع قانوني ناشي از مقررات بانكي بود. 76 درصد كارآفرينان در اين تحقيق اعلام كردهاند كه با مقررات بانكي مشكل دارند و اين قوانين و مقررات مانع توسعه كارآفريني در ايران است. قوانين مربوط به تجارت، قوانين مربوط به صادرات و واردات، قوانين شهرداري، قوانين محيط زيست و قانون كار عمدهترين چالشها و موانع بر سر راه كارآفرينان هستند، مسايلي مثل قوانين مربوط به مالكيت معنوي در رتبههاي آخر بود.
درباره محيط كسب وكار، كارآفرينان معتقد بودند كه محيط كسب وكار مطلوب نيست و مشوق كارآفريني نميباشد. به طور كلي مطابق نتايج اين تحقيق، نارسائي هاي محيط كسب و كار براي شركت هاي جديد و در حال رشد به ترتيب اهميت عبارتند از:
1.فقدان زيرساختهاي تجاري، تخصصي و حرفهاي مورد نيازشركتهاي جديد و در حال رشد؛
2. عدم حمايت هنجارهاي اجتماعي و فرهنگي از كارآفريني؛
3.نبود زيرساختهاي مناسب فيزيكي براي شركتهاي جديد و در حال رشد؛
4.فقدان وجود حمايت مالي كافي براي شركتهاي جديد و در حال رشد؛
5.فقدان يا ناكافي بودن برنامههاي دولتي براي كمك به شركتهاي جديد و در حال رشد؛
6.عدم تاكيد نظام تعليم و تربيت (آموزش و پرورش و آموزش عالي) بر توسعه كارآفريني؛
7.نبود فضاي آزاد بازار براي شركتهاي جديد و در حال رشد؛
8.فقدان يا ناكافي بودن سياستهاي دولتي براي شركتهاي جديد و در حال رشد؛
9.عدم انتقال شايسته نتايج تحقيق و توسعه به شركتهاي جديد و در حال رشد.
* ويژگيها و شرايط جامعه با مدلها و الگوهاي كارآفريني چه نسبتي دارند؟
بهترين روش يا الگوي توسعه كارآفريني در جامعه وجود ندارد كه بتوان آنها را كپي برداري كرد و در يك جامعه ديگري با ويژگي هاي فرهنگي ديگري بكار برد. اما چهارچوب هاي كلي كه در همهي كشورهاي كه در توسعه كارآفريني موفق بوده اند را مي توان يافت. يكي از مهمترين عوامل موثر در توسعه كارآفريني، ايجاد و توسعه شرايط چهارچوب كارآفرينانه (محيط ويژه كسب و كار) مي باشد. آنچه كه در زمينه محيط كسب و كار در جامعه ما وجود دارد، كمتر از متوسط است، مثلا" از نظر فضاي آزاد بازار، كه شركتها بتوانند ايجاد شوند و فعاليت كنند و در فضاي رقابتي قرار بگيرند، شرايط مطلوب نيست. كارآفرينان ميگويند براي ورود به بازار مشكلي ندارند اما براي رقابت با شركتهاي قديمي مشكل دارند و شرايط شفاف نيست. به طور كلي در مولفههاي اصلي كارآفريني مانند آموزش، نگرش فرهنگي اجتماعي به كارآفريني، ورود به حوزه كارآفريني، پشتوانه مالي براي كارآفريني و.. وضعيت از متوسط كمتر است و مطلوب نيست. نامناسب بودن فضاي كسب و كار حكايت از دخالت دولت در بازار، وجود قوانين و مقررات دست و پاگير، وجود دستگاههاي نظارتي موازي و متعدد، ريسك بالاي فعاليتهاي كسب و كار در ايران دارد. از اين رو، دولتها نقش كليدي در توسعه كارآفريني ايفا ميكنند.
به هر حال، توسعهي كارآفريني در همه كشورها همواره با موانع جدي مواجه بوده است. از اينرو، توسعهي كارآفريني در ايران نيز نيازمند عزم ملي است. توسعهي كارآفريني به عنوان يك مقوله فرابخشي، ميبايستي در همهي ارگانها، سازمانها، نهادهاي عمومي و دولتي مورد توجه قرار گيرد.
* براي اينكه از وضعيت موجود فاصله بگيريم و در كار آفريني حرفي براي گفتن داشته باشيم، چه اقداماتي صورت گرفته است؟ آيا اين اقدامات ثمربخش بوده است؟
باتوجه به وضع موجود، بايد نگاه جامع و بلندمدت به كارآفريني داشته باشيم، براي نتيجهگيري خيلي زود است، هر چند براي تعالي و توسعه كارآفريني در كشور اقدامات مناسبي صورت گرفته است. اقدامات فرهنگي چون؛ برگزاري جشنواره كارآفرينان برتر كشور، راهاندازي دانشكده كارآفريني، دبيرخانه كاراد، پاركهاي علم و فناوري دانشگاهها و تعيين روز ملي كارآفريني از اقدامات مثبتي است كه صورت پذيرفته و زمينهساز حركت به سوي فرهنگ كارآفريني محسوب ميشود.
باز هم تاكيد ميكنم كه در آغاز راه هستيم، در حال حاضر بايد به دنبال تربيت و آموزش كارآفرينان و مربيان كارآفريني باشيم، آموزشهاي كارآفريني بايد كاربردي باشد تا ايدهها بتوانند تجاريسازي شوند. بايد براي نهادينه سازي كارآفريني در كشور فعاليتهاي بيشماري را انجام دهيم.
* براي اينكه به نهادينه سازي و فرهنگ سازي در كارآفريني دست بيابيم، چه بايد كرد؟
براي توسعه و نهادينهسازي بايد از فرهنگ ملي شروع كرد، فرهنگ ملي بايد به گونهاي ارتقا يابد كه خطرپذيري، خلاقيت، تشويقكردن، استقلال كاري و .. را تشويق و ترويج نمايد. فرهنگ ملي برآوردي از فرهنگها و خرده فرهنگيهايي است كه وجود دارد، بايد تلاش كرد تا كارآفريني به فرهنگ خانوادههاي ايراني نفوذ كند و پذيرفته شود، كارآفريني بايد در مهدكودكها، مدارس و دانشگاهها تدريس شود. بايد به جاي آموزش "بابا نان داد" به كودكانمان بياموزيم كه "بابا كار ميكند" ، فرهنگ كار در اسلام تاكيد فراوان شده است. در تحقيقي كه از دانشجويان كارشناسي صورت گرفته، از هر 15 نفر دانشجو فقط 4 نفر كار ميكنند و بقيه كار نميكنند، در حاليكه در كشورهاي ديگر دانشجويان كار ميكنند و بايد هم كار كنند، نه فقط به بهانه كسب درآمد، بلكه براي آشنايي بيشتر با آداب و رسوم كار و تمرين براي فردا.
بايد بازيهاي خلاق را در مهد كودكها و مدارس ترويج كنيم، جشنوارهها كارآفريني را در سطح مدارس برگزار نماييم. در آمريكا از هر 12 فارغالتحصيل دانشگاه حداقل يك نفر كسب و كار جديد راهاندازي ميكند، اين نتيجه توجه به كارآفريني و فرهنگ سازي در جامعه است. در فرهنگ سنتي ما، بسياري از آموزههاي كارآفريني وجود دارد، اما مدتي است كه به فراموشي سپرده شده؛ تا همين چند سال پيش دانشآموزان در تابستانها و حتي اوقات فراغت به شغل پدر مي پرداختند يا كاري انجام ميدادند و مهارتي ميآموختند، اما اين روزها به جاي تشويق فرزندانمان به كار و تلاش، آنان را به كلاسهاي شنا و ديگر اقدامات صرفا سرگرم كننده تشويق ميكنيم ،كه همين مساله باعث ميشود تا فرصت تجربهاندوزي آنان را از بين ببريم و در نهايت باعث ميشويم تا فضاي ديگري را تجربه نمايند،چنين شرايطي براي نسل آينده مناسب نيست، شرايط به گونهاي است كه والدين حتي در دوران دانشگاه ،در انتخاب واحد هم به فرزندانشان كمك ميكنند! با اين شرايط نميتوان كارآفريني را گسترش داد و به فكر آينده بود.
* به نكات جالب توجهي اشاره كرديد، رسانهها در ترويج و نهادينه كردن كارآفريني چه نقشي دارند؟
در بررسيهايي كه ديدهبان جهاني كارآفريني(GEM) انجام داده است، به اين نتيجه رسيدهاند كه هر چه توجه رسانهاي به كارآفريني بيشتر باشد، تمام شاخصهايي كارآفريني در بالاترين سطح قرار ميگيرد. با تبليغ و ترويج كارآفريني و معرفي كارآفرينان برتر، در رسانه هاي عمومي قصد كارآفرينانه در جامعه افزايش يافته است. لذا رسانهها، نقش كليدي در توسعه و فرهنگ كارآفريني در جامعه دارد، ابزار فرهنگسازي، رسانه است.
* نقش رسانهها را در اين زمينه چگونه ارزيابي ميكنيد؟
حضور شما در اين محل و برگزاري چنين جلسهاي خود نشان از توجه رسانه به بحث كارآفريني است،اما به هرحال توجه به كارآفريني كم است. بايد بيشتر از اين به مقوله كارآفريني توجه كرد، به همين منظور بايد در سياستهاي رسانهاي مرتبط با كارآفريني تجديد نظر شود. توجه به كارآفريني نبايد مقطعي باشد بلكه ميبايست يكي از اهداف رسانهها ترويج كارآفريني باشد.صدا و سيما بايد در توليد و ساخت برنامهها و فيلمها، جايي را براي كارآفريني و خلاقيت باز كنند. به گمان من؛ جاي خالي توليدات رسانهايي مرتبط با كارآفريني و خلاقيت در سينما و راديو و تلويزيون كاملا" مشهود است.
* مقام معظم رهبري سال 87 را سال نوآوري و شكوفايي نامگذاري كردند، از آنجايي كه كارآفريني با نوآوري ارتباط مستقيم دارد و در نهايت موجب شكوفايي ميگردد، به نظر شما چه ارتباطي بين كارآفريني و اين نامگذاري وجود دارد و چه بهرهاي ميتوان از نامگذاري برد؟
كارآفريني، پلي است كه نوآوري را به شكوفايي و رشد و توسعه تبديل ميكند. از اين نامگذاري براي توسعه كارآفريني ميتوان بهرههاي فراواني برد.ميتوان براي نهادينه شدن كارآفريني در كشور ، ترويج خلاقيت و نوآوري از اين فرصت و تدبير رهبر معظم انقلاب استفاده كرد.
همين تكرار و تبليغ اين نام در جامعه، خود باعث ترويج نوآوري و شكوفايي مي شود و در واقع نسلي از جامعه خود را با اين مفاهيم درگير خواهند كرد و آن را به كار خواهند بست.
* با فرض برطرف شدن موانع و چالشهاي بر سر راه ترويج كارآفريني، پيامدهاي توسعه كارآفريني در جامعه چه خواهد بود؟
اولين پيامد، ارتقا روحيه نشاط و نوآوري در كشور است، از مشكلات بيكاري كاسته ميشود، كارآفريني، اميد را در دل مردم افزايش ميدهد، از بار مسئوليتهاي فراوان دولت ميكاهد، فرهنگ كار و گرايش به كار كردن را نهادينه ميكند و از معضلات اجتماعي چون اعتياد، بزهكاري و... جلوگيري مينمايد، در حوزه اقتصاد باعث توسعه و توليد ثروت ميشود. در يك كلام موجب توسعه پايدار ميگردد.
گفتوگو از رضا پيرهادي
انتهاي پيام/
يکشنبه 26 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 395]
-
گوناگون
پربازدیدترینها