واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: ميخاييل ساآكاشويلي رهبر اپوزيسيون مخالف در گرجستان كه طي انقلاب مخملي با نام انقلاب گل رز و به پشتيباني آمريكا به رياست جمهوري گرجستان دست يافت، اخيرا عملكرد وي مورد انتقاد مقام هاي آمريكايي قرار گرفته است. برخي از دولتمردان گرجستان از جمله ادوارد شوارد نادزه در رسانه هاي خبري فاش كردند كه رابطه ميان ساآكاشويلي با آمريكا به تيرگي گراييده است. انقلاب گل رز كه جرقه هاي آن در نوامبر سال 2003 و در اعتراض به نتايج انتخابات مجلس گرجستان شكل گرفت، در نهايت به كناره گيري ادوارد شوارد نادزه، رييس جمهور وقت گرجستان منتهي شد. تحريك عمومي مردم به رهبري ساآكاشويلي، نامزد مورد حمايت غرب به ايجاد اعتراض و ناآرامي هاي گسترده خياباني در تفليس و ديگر شهرهاي گرجستان انجاميد. احزاب مخالف در گرجستان در آن زمان اين ادعا را مطرح كردند كه نتايج انتخابات مجلس به گونه اي بوده است كه به نفع شوارد نادزه تمام شده است و نمايندگان انتخابي همگي در جبهه طرفدار وي قرار دارند و بدين ترتيب انتخابات را مردود اعلام كردند. انقلاب گل رز در گرجستان يكي از انقلاب هاي مخملي يا رنگين است كه توسط آمريكا بازي گرداني شد و به نتيجه رسيد. آمريكا طي سال هاي اخير از يك سو با اجراي سياست گسترش ناتو به شرق و نفوذ در كشورهاي آسياي مركزي و قفقاز به اعمال نفوذ در كشورهايي كه روزگاري حيات خلوت روسيه محسوب مي شدند پرداخت، و از سوي ديگر با حمايت از رهبران مخالف در اين كشورها و تحريك ملت هاي آنان، تلاش كرده است تا مهره هاي غربگرا و موردنظر خود را در اين كشورها بر سر كار بياورد. آمريكا در سال هاي پس از جنگ سرد و بويژه از سال 2000 ميلادي تاكنون، تحت عنوان برنامه حمايت از ترويج دموكراسي، به پشتيباني آشكار و همه جانبه از اپوزيسيون متمايل به غرب و ضد روسيه، در جمهوري هاي استقلال يافته آسياي مركزي و قفقاز پرداخته است. اين كشور از فرصت هايي چون انتخابات استفاده كرده و با جوسازي حول وقايع انتخابات در كشور موردنظر خود، كنترل اوضاع را از دست رهبران موجود خارج كرده و به رهبران مخالف دولت و موافق غرب كه در عين حال ناجي ملت هايشان نيز معرفي مي شوند، مي سپارد. ازجمله اهداف ايالات متحده در اينگونه اقدام هاي مداخله جويانه، كاهش نفوذ روسيه در اين كشورها و ايجاد پايگاه هاي محكمي در نزديكي مرزهاي اين رقيب ديرينه است. اين كشور بدين ترتيب از منابع سرزميني و موقعيت بي نظير استراتژيك و ژئوپلوتيك اين كشورها نيز بهره مند خواهد شد. شيوه كار بر كار فرهنگي با استفاده از سازمان هاي غيردولتي و بنيادها استوار است. بنياد جورج سوروس يكي از نهادهاي آمريكايي است كه از گردانندگان اصلي انقلاب هاي مخملي در ساير كشورها محسوب مي شود. اين بنياد همواره مبالغ گزافي براي اجراي طرح هاي براندازي رهبران مخالف غرب در كشورهاي موردنظر خود مي پردازد. به گزارشبنياد دفاع از مردم سالاري يكي از نمايندگان سابق مجلس گرجستان اظهار ميكند، در سه ماه قبل از انقلاب گل رز، سوروس چهل و دو ميليون دلار براي سرنگوني شواردنادزه خرج كرده است. همچنين درميان شخصيتهايي كه براي سازمانهاي مربوط به بنياد سوروس كار ميكردند، افرادي هستند كه در دولت ساآكاشويلي به چشم مي خورند و به مقاماتي در اين دولت دست يافتند. الكساندر لومايا دبير شوراي امنيت گرجستان، وزير سابق علوم آموزش و پرورش و مدير اجرايي سابق بنياد جامعه? باز گرجستان(بنياد سوروس) با پنجاه كارمند و دو ميليون و پانصد هزار دلار بودجه و همچنين ديويد دارچياشويلي رييس كميسيون ادغام با اروپاي مجلس گرجستان و مدير اجرايي سابق بنياد جامعه? باز گرجستان از جمله اين افراد به شمار مي آيند. در مطلبي به قلم يان تراينور كه چندي پيش در روزنامه گاردين منتشر شد، نقش مداخله جويانه و پنهان آمريكا در انقلاب هاي رنگي به وضوح مشخص مي شود. اين نويسنده با اشاره به انقلاب نارنجي در كشور اوكراين، نقش موثر آمريكا را در اين انقلاب ياد آور شده و مي نويسد: اگر چه فاتحين انقلاب نارنجي اوكراينيها هستند، ليكن كارزار آن توسط آمريكاييان براي نجات انتخابات دستكاري شده و سرنگوني رژيمهاي نامطلوب صورت گرفت. مت كلي مفسر آسوشيتدپرس در زمان زمامداري جورج بوش در آمريكا در تفسيري تحت عنوان كمكهاي مالي دولت آمريكا به گروههاي مخالف دولت اوكراين نوشت: دولت بوش در دو سال گذشته بيش از 65 ميليون دلار به سازمانهاي سياسي در اوكراين كمك رسانده است، تا به رهبر مخالفين دولت اوكراين ويكتور يوشچنكو كمك رسانده شود. اين رسانه مدعي شد كه اين كمكها بخشي از كمك يك ميليارد دلاري اي است كه هر ساله وزارت خارجه صرف تلاش براي استقرار دموكراسي در سرتاسر جهان مينمايد. مايكل لدين نومحافظه كار دولت بوش و از نظريه پردازان مؤسسه آمريكايي انتر پرايز در مقاله اي تحت عنوان سريع تر لطفا در مورد نقش آمريكا در انقلابات كشورهاي جهان مدعي مي شود: يك غرب متحد ميتواند در هر كشوري همان كاري را انجام دهد كه قبلاً براي اوكراين انجام داده است. لدين با اشاره به اقدام هاي آمريكا در كشورهايي چون گرجستان، ونزوئلا و هاييتي مي افزايد: همان انقلابي كه قبلاً در گرجستان تحت عنوان انقلاب گل رز به راه انداختيم و همان اقدام به رفراندوم كه در همين تابستان گذشته عليه چاوز در ونزوئلا انجام داديم و قبل از آن در هاييتي و باز هم قبل تر در نيكارا گوا و شيلي انجام داده بوديم، در ساير كشورها انجام خواهيم داد. انقلاب گل رز در گرجستان و روي كار آمدن ميخائيل ساآكاشويلي، وزير سابق دادگستري در كابينه شواردنادزه، نمونه بارزي است كه نقش غرب و بويژه آمريكا را نمايان مي سازد. به گفته يك خبرنگار كه سابق بر اين در شبكه خبري بي بي سي مشغول به كار بوده است، از مهمترين مولفههاي ثابت انقلابهاي رنگي، غربي بودن آنها است و كساني كه در انقلابهاي رنگي نقش داشته و يا در تجمع ها و حركتهاي اعتراضي و خشونت آميز شركت كردهاند، خواستههاي سياسي، اجتماعي و فرهنگي همسو با استانداردهاي غرب داشته اند. به اعتقاد مازيار بهاري، مولفه ديگر انقلابهاي رنگي تمركز و توجه به موضوع انتخابات است. جريان معتقد به انقلاب رنگي هميشه خود را قبل از انتخابات، پيروز معرفي ميكند و تأكيد هم ميكند كه هر چه غير از پيروزي اين جريان رخ دهد، تقلب در انتخابات است. وي از رسانه هاي خارجي نيز به عنوان القاگر بروز تقلب در انتخابات نام مي برد. بهاري برگزاري تجمع هاي غيرقانوني و نافرماني مدني را نتيجه بعد از انتخابات دانسته كه همه اينها در كشورهايي چون گرجستان به تغيير رهبران و روي كار آمدن مهره هاي غربگرا منجر شده است. هانتينگتون نويسنده و سياستمدار آمريكايي در كتاب موج سوم دموكراسي به صراحت به منافع ايالات متحده در بخشي از منطقه خاورميانه اشاره دارد و دموكراتيزه كردن كشورهاي منطقه را توجيهي براي حضور نظامي آمريكا در اين كشورها قلمداد مي كند. وي در اين مورد مي نويسد: گذشته از كشورهاي آمريكاي مركزي و كاراييب، منطقه وسيعي از دنياي سوم كه ايالات متحده همچنان داراي منافع مهم حياتي بود، خليج فارس بود. بهرهگيري از نيروي نظامي وسيع آمريكا در خليج (فارس) هرگاه زماني به درازا كشيد، يكي از محركهاي قدرتمند خارجي براي ليبرالي شدن بود.(موج سوم دموكراسي، ص 313) حمايت آمريكا براي پيوستن گرجستان به سازمان تجارت جهاني و اخيرا خواست آندرس فوگ راسموسن دبير كل ناتو در خصوص الحاق گرجستان به سازمان آتلانتيك شمالي و به طور كلي انجام همكاري هاي نظامي و اقتصادي ميان آمريكا و گرجستان، ازجمله مواردي است كه در سال هاي اخير به تحكيم روابط غرب با گرجستان منجر شده است. حمايت آمريكا از گرجستان، در جريان اختلاف ميان اين كشور با روسيه كه بر سر دو منطقه آبخازيا و اوستياي جنوبي در سال 2008 آغاز شد، نشان مي دهد كه آمريكا همواره براي ايجاد جبهه اي غربي و مخالف روسيه در مناطقي چون آسياي مركزي و قفقاز تلاش مي كند. اما شواهد نشان مي دهد كه مهره هاي آمريكا در خاورميانه نيز تا روزي كه به طور كامل سر سپرده باشند و به خواست اين كشور تن دهند دوام خواهند آورد و در غير اين صورت تاريخ مصرفشان به پايان خواهد رسيد. سرنوشت حسني مبارك در مصر و بن علي در تونس مي تواند شاهدي بر اين مدعي باشد. بسياري از كارشناسان و تحليلگران معتقدند؛ پايان دوران حكومت افرادي چون مبارك و بن علي كه روزگاري از رهبران هم پيمان با غرب در خاورميانه محسوب مي شدند، مي تواند براي ديگر رهبران غربگرا در منطقه به عنوان درس عبرت قرار گيرد. خبرها حاكي از آن است كه مقام هاي آمريكا به تجديدنظر در روابط با ساآكاشويلي رييس جمهور غربگراي گرجستان مي انديشند. به گزارش خبرگزاري اينتر فكس به نقل از ادوارد شوارد نادزه رييس جمهور سابق گرجستان در اواخر ارديبهشت ماه سال جاري، مقام هاي واشنگتن از ميكاييل ساآكاشويلي و سياست هاي وي مايوس شده اند. به گفته شوارد نادزه هم اكنون همه اظهارنظرهاي مقام هاي آمريكايي حاوي تاسف از اشتباه هاي ساآكاشويلي و هشدار به وي در خصوص اقدام هاي وي بوده، و روابط آمريكا با وي در حال تيره شدن است. لوان گاچه چيلادزه نامزد سابق پست رياست جمهوري گرجستان نيز يكي ديگر از افرادي است كه روز جمعه گذشته در يك برنامه تلويزيوني با انتقاد از عملكرد ساآكاشويلي از آمريكا خواست از كمك هاي مالي به دولت وي دست بردارد. وي يادآور شد كه آمريكا در انتخابات سال 2003 در گرجستان ضمن ناديده گرفتن خواست مردم اين كشور، از ساآكاشويلي حمايت كرد و تصريح كرد هم اكنون روابط اين كشور و گرجستان در حال تغيير است. پژوهش**م.الف**1732**9123
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 383]