واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
انكار اتهام قتل از سوي 3 آدمكش اجير شده سبب شد قضات دادگاه كيفري استان فارس از پزشكي قانوني درخواست كمك كنند.اين معماي جنايي اواخر آذرماه سال 84 در برابر كارآگاهان ويژه مبارزه با قتل پليس آگاهي استان فارس قرار گرفت و آنان از قتل مردي 48 ساله به نام منصور باخبر شدند و خود را براي بررسي موضوع به محل وقوع حادثه رساندند و مشاهده كردند اين مرد از ناحيه سر و گردن دچار خونريزي شده است.بازجويي از همسايههاي منصور فاش كرد شب قبل از حادثه 3 مرد ناشناس در اطراف خانه مقتول پرسه ميزدند، به همين دليل تحقيقات روي دستگيري 3 مرد ناشناس متمركز شد. چندي بعد آنها شناسايي و بازداشت شدند. 3 متهم در بازجوييهاي اوليه اتهام قتل را پذيرفتند و گفتند با همدستي هم منصور را كشتهاند. پس از اعترافات متهمان، پرونده به شعبه پنجم دادگاه كيفري استان فارس ارسال شد و در جلسه محاكمه اولياي دم مقتول، خواستار قصاص متهمان شدند. در ادامه جلسه ناصر به عنوان متهم رديف اول به تشريح ماجرا پرداخت و گفت: قبل از اين حادثه تمام داراييام را فروختم و به انگليس مهاجرت كردم، ولي پس از مدتي دچار مشكلات مالي شدم و به ناچار به ايران برگشتم. در حالي كه بيكار بودم و از نظر مالي در تنگنا قرار داشتم با يكي از دوستانم در بوشهر تماس گرفتم و از او خواستم برايم شغلي پيدا كند. چند روز بعد دوستم به من گفت كار خوبي برايم سراغ دارد و اين كار باعث ميشود خيلي زود وضع ماليام خوب شود. وقتي از او در اين باره پرسيدم، گفت حاضر است در ازاي اين كار به من 15ميليون تومان بدهد، اما توضيح بيشتري نداد. پس از آن به اميد حل مشكلاتم به بوشهر رفتم و فهميدم او ميخواهد مردي را بكشم. اول اين كار را قبول نكردم، اما وسوسه 15ميليون تومان در نهايت باعث شد موافقت كنم. دوستم به عنوان پيش پرداخت به من 2ميليون تومان داد و قرار شد بقيه پول را هم پس از كشتن آن فرد بگيرم. بدون اين كه انگيزه قتل را بدانم نشاني آن شخص را گرفتم و به استان فارس برگشتم و موضوع را با برادرم در ميان گذاشتم و او هم از اين پيشنهاد استقبال كرد و گفت از يكي از دوستانش هم كمك ميگيرد. ما يك اسلحه خريديم و به خانه منصور رفتيم. وقتي وارد حياط شديم چند ميوه به ماشين او كه در حياط پارك شده بود، زديم تا با به صدا درآمدن دزدگير از خانه بيرون بيايد، اما منصور از آپارتمانش خارج نشد. به همين خاطر ناچار شديم شب را در حياط بمانيم. چون هوا سرد بود داخل دستشويي رفتيم و تا صبح آنجا مانديم. صبح وقتي منصور ميخواست از خانه برود دوست برادرم سلاح را به سمت او گرفت. منصور با ديدن ما شروع به داد و فرياد كرد. من براي اين كه مانع ايجاد سروصدا شوم با يك چاقو چند ضربه به سروگردن وي زدم و سپس با كمك هم او را داخل پتويي پيچيديم و به خانهاش برديم. منصور تا آن زمان زنده بود، اما بعد از آن فهميديم كه او فوت شده است.پس از دفاعيات ناصر 2 متهم ديگر هر يك به دفاع از خود پرداختند و گفتند در اين جنايت هيچ نقشي نداشتهاند و بيگناه هستند. در پايان جلسه محاكمه هيات قضات از پزشكي قانوني خواستند علت اصلي مرگ منصور را اعلام كنند تا مشخص شود كدام يك از 3 مرد قاتل است./2759/
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 131]