واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: به گزارش روز دوشنبه خبرنگار فرهنگي ايرنا، جيمز كامرون متولد 16 اگوست 1954 ميلادي در حومه اونتاريوي كانادا، يكي از فن سالاران مشهور و تواناي سينماي جهان است كه هر يك از ساخته هايش با كنجكاوي هاي فراوان همراه است. وي زماني كه فقط 15 سال داشت فيلم اوديسه فضايي: 2001 ساخته استنلي كوبريك را ديد و مسحور تكنيك آن شد. از اين روز كامرون براي ساخت اوديسه فضايي خود، دوربين هشت ميليمتري پدرش را قرض گرفته و پس از فيلمبرداري از اشياي مختلف پيرامون خود، بر روي پرده خانگي به تماشاي آنها مي نشست. كوچ خانواده كامرون به لس آنجلس در ايام نوجواني او، تاثير زيادي در گرايشش به سينما داشت كه حضور در كتابخانه اي مجهز به انواع كتب سينمايي آن را تشديد كرد. وي در آنجا با مطالعه كتاب هاي مختلف در زمينه فيلمنامه نويسي و مهمتر از همه تكنيك هاي سينمايي، سرانجام نخستين كار خود را در زماني معادل 10 دقيقه به صورت 35 ميليمتري ساخت. كامرون نيز مانند بسياري از فيلمسازان جوان هاليوود، كار خود را از كمپاني راجر كورمن آغاز كرد. كورمن به علت مشكلات مختلفي كه با تهيه كنندگان و توزيع كنندگان داشت، كمپاني فوق را تاسيس كرده و فيلم هاي كم هزينه توليد مي كرد. فيلم هايي از جمله جنگ فراسوي ستارگان، كهكشان وحشت از كارهاي دهه هفتادي كامرون در كمپاني كورمن بود كه در نهايت به فيلم پرهزينه تر پيرانا كه با الهام از آرواره هاي استيون اسپيلبرگ ساخته شد، رسيد كه به علت ضعف ساختار با شكست تجاري روبرو شد. اما او نااميد نشد و سه سال بعد با فيلم نابودگر(ترمينياتور) بازگشت باشكوهي به سينما داشت و مخاطبان خود را به شدت غافلگير كرد. فيلمي جذاب با قصه اي هوشمندانه كه از تكنيك قابل توجهي براي به تصويركشيدن آن بهره گرفته شده بود. فيلم درباره سفر يك موجود غير زميني با توانايي هاي ويژه به زمين براي محافظت از زني باردار است كه فرزند در شكم او مي تواند سرزمين او را از نابودي نجات دهد. عمده جذابيت هاي فيلم به درگيري هاي پايان ناپذير بيگانه هاي منفي و مثبت فيلم باز مي گردد كه صحنه هاي نفس گير بسياري را خلق كرده اند. آرنولد شوارتزينگر بازيگر عضلاني و اتريشي تبار كه بعدها به فرمانداري ايالت كاليفرنيا رسيد، با نابودگر به ستاره اي درخشان در كهكشان هاليوود تبديل شد و از گمنامي درآمد. فيلم به شدت مورد توجه مردم قرار گرفت و گيشه داغي را رقم زد كه هفت سال بعد به نابودگر 2: روز داوري ختم شد. نابودگر 2: روز داوري يكي از مهمترين آثار كارنامه فيلمسازي كامرون است كه تكنيك شگفت آوري داشته و به لحاظ فيلمنامه نيز در اوج قرار دارد. در اينجا نوزاد قسمت اول به نوجوان عاصي تبديل شده كه همراه با پدر و مادر خوانده اش زندگي مي كند. در حاليكه دشمني جديد به نام تي - 1000 براي نابودي او به زمين آمده و نبردي جانانه را با نابودگر آغاز مي كنند. كامرون در اين فيلم، وجوه انساني تري به نابودگر بخشده شده و آن را كاملا از تي - 1000 جدا كرده است. كامرون كه براي توليد اين فيلم بودجه هنگفتي را در اختيار داشت، در زمينه جلوه هاي ويژه رايانه اي به پيشرفت هاي تازه اي رسيد كه يكي از آنها نمايش جيوه اي بدن تي - 1000 در يكي از صحنه هاي پاياني است كه تا آن روز سابقه نداشته است. نابودگر 2: روز داوري علاوه بر همه اينها، فيلمنامه پرظرافت با شخصيت هايي جذاب دارد كه مخاطب را تا به پايان با خود همراه مي سازد بي آنكه ذره اي او را خسته كند. كامرون پس از كناره گيري رايدلي اسكات از ساخت دومين قسمت از فيلم بيگانه، وارد اين پروژه شده و ايده هاي درخشان خود را درباره بيگانه ها به اجرا درآورد. وي برخلاف اسكات در قسمت اول، روي شخصيت بيگانه مادر تمركز بيشتري به خرج داد و باورپذيري بيشتري بدان بخشيد. اما اينها باعث نشده تا اين فن سالار سينما از جنبه هاي ديگر از جمله بازيگر غافل شده و آن را به امان خود رها كند. بازي درخشان سيگورني ويور يكي از پايه هاي موفقيت فيلم بيگانه ها بوده كه پايان تكان دهنده فيلم را رقم زده است. كامرون پس از موفقيت بيگانه، پروژه جاه طلبانه ورطه را با موضوعي علمي - تخيلي ساخت كه چندان مورد توجه قرار نگرفت و شكست مالي نسبتا سختي را براي تهيه كنندگانش رقم زد. در فاصله سال هاي بين توليد ورطه و نابودگر 2، وي به عنوان تهيه كننده اجرايي در فيلم نقطه گسست ساخته كاترين بيگلو(همسرش) همكاري كرد. دروغ هاي حقيقي ديگر فيلم كارنامه كم شمار اما پربار كامرون است كه فضايي نزديك به فيلم هاي جيمز باند داشت و از حضور آرنولد شوارتزينگر بيشترين بهره را جهت جذب تماشاگر به كار گرفت. فيلمي پرحادثه و پرخرج كه به لحاظ داستاني به گردپاي نابودگر نرسيده و فقط رگه هايي از استعداد درخشان كامرون را در آن مشاهده مي شود. در فاصله اي بيش از يك دهه، كامرون به تحقيق درباره جلوه هاي ويژه جديد و سرمايه گذاري روي آن پرداخت كه نتيجه آن در فيلم هاي تايتانيك و آواتار ديده شد. البته در اين دوره نويسندگي فيلمنامه و مشاركت در تهيه فيلم روزهاي عجيب به كارگرداني كاترين بيگلو را نيز انجام داد كه اتفاقا به نتيجه درخور توجهي نيز دست يافت. غرق شدن كشتي عظيم تايتانيك در اوايل قرن بيستم همواره سوژه وسوسه كننده اي براي سينماگران بوده كه هزينه بالاي توليدش، آنها را از ساخت فيلمي بر اين اساس منصرف كرده و فقط به توليد چند فيلم محدود شده است. كامرون اين حادثه بزرگ را در كنار قصه اي عاشقانه كه در آخر به يك تراژدي سوزناك ختم مي شود، قرار داد و روايتي به شدت تماشاگرپسند را روانه اكران كرد. تايتانيك كه در سال 1997 ميلادي پرهزينه ترين فيلم تاريخ سينما به حساب مي آمد، با فروشي نزديك به دو ميليارد دلار ركوردهاي فروش را شكست و در صدر قرار گرفت. ركوردي كه فقط چند سال بعد بار ديگر به دست خود كامرون و با فيلم آواتار شكسته شد. انتخاب كيت وينسلت و لئوناردو دي كاپريوي تازه كار براي ايفاي نقش هاي اصلي تايتانيك، ريسك خطرناكي بود كه كامرون انجام داد و نتيجه فوق العاده اي نيز از آن گرفت. تايتانيك در سال 1997 موفق به كسب 11 جايزه اسكار از جمله بهترين فيلم و بهترين كارگرداني شد و افتخار ماندگاري را براي كامرون رقم زد. آواتار آخرين ساخته به نمايش درآمده كامرون، يك جاه طلبي تمام عيار از فن سالار مطرح هاليوود در رابطه با سينماي سه بعدي بدون حضور بازيگران سرشناس است كه با موفقيتي خيره كننده همراه شد. وي در اين فيلم علمي - تخيلي به موجوداتي شبيه به انسان كه نيمه بدوي به نظر مي رسند و ناوي نام دارند، پرداخته و با بهره گيري از تكنيك سه بعدي، مخاطبان خود را مسحور كرده است. فيلم با استقبال چشمگير مردم روبرو شده و تايتانيك را در فهرست پرفروش ترين هاي تاريخ سينما پشت سر گذاشت. فراهنگ ** م.ج ** 1071
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 258]