واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
تفاوت های بین زن و مرد در نحوه برخورد با کودکانشان علاوه بر تغییراتی که از لحاظ ساختار فیزیولوژیکی و روانی بین زن و مرد وجود دارد ، شیوه نگرش و نحوه تربیت نیز از همان روزهای اولیه زندگی برای نوزاد دختر و پسر متفاوت است . جنسیت فرد برحسب مذکر یا مؤنث بودن از اهمیت زیادی برخوردار است . اولین پرسش پس از متولد شدن نوزاد درباره دختر یا پسر بودن اوست . جنسیت فرزند برای بسیاری از والدین مهم است . بررسی بسیار گسترده ای که توسط پیترسون و دیگران صورت گرفته نشان داده ۹۰ درصد مردان و ۹۲ درصد زنان آرزو داشتند نخستین فرزندشان پسر باشد . رفتار والدین در مورد فرزندان دختر و پسر متفاوت است . حتی نحوه بغل کردن نوزاد نیز فرق می کند . پدران اکثراً نوزاد دختر را با احتیاط بیشتری بغل می نمایند و هنگام بازی با نوزاد پسر ، وی را بیشتر بالا و پائین می اندازند . افزون بر آن در انتخاب رنگ و نوع لباس و تزئین اتاق خواب نوزاد تفاوت هایی قائل می شوند ، معمولاً برای دختران بیشتر از رنگ صورتی و قرمز و لیمویی و برای پسران بیشتر از رنگ آبی و یا رنگ های تیره تر استفاده می کنند . در انتخاب اسباب بازی نیز برای آنها تفاوت قائلند . برای دختر بچه عموماً عروسک و وسائل خانه بازی گرفته می شود و برای پسران خرید اسباب بازی هایی همچون ماشین و تفنگ رایج است . کمتر کسی برای هدیه تولد پسر بچه ای عروسک تهیه می کند . « کاتز » ، در مورد نحوه برخورد والدین با کودک و اسباب بازی ، پژوهشی انجام داد . او در یک آزمایشگاه روان شناسی برخورد بزرگسالان را با یک کودک ۳ ماهه که لباس زردی به تن داشت مشاهده می نمود . در این تحقیق به بعضی از آنها گفته شده بود نام کودک « مری » است . و به بعضی گفته شده بود که نام کودک « جانی » است . در اتاق نیز سه اسباب بازی وجود داشت . یک عروسک ، یک توپ فوتبال و یک ماشین . بزرگسالانی که فکر می کردند کودک دختر است معمولاً عروسک را در اختیار او قرار می دادند و اشخاصی که فکر می کردند نوزاد پسر است بیشتر ماشین را در اختیارش قرار می دادند . چند سال بعد زمانی که آزمایش مجدداً تکرار شد همان نتایج به دست آمد . کاتز نتیجه گرفت بزرگسالان اغلب بدون این که درباره موارد استفاده و کاربرد اسباب بازی ها بیندیشند تصور می نمایند دختر یا پسر لازم است هر کدام با اسباب بازی مخصوص جنس خود بازی کنند . « کاتز » همچنین معتقد است اسباب بازی های دخترانه مانند عروسک به دختران اجازه نمی دهند که مهارت های مکانیکی را به خوبی پسران که معمولاً با کامیون ها و بلوک ها بازی می کنند تمرین کنند و دختر ها به خوبی پسر ها در مدارس به خاطر تجسم فضایی و مهارت های ریاضی پاداش نمی گیرند . « ایورباخ » ، روان شناس کودک از موزه اسباب بازی بین المللی سان فرانسیسکو ، معتقد است اگر دختر چهار ساله ای دوست دارد با عروسک بازی کند و به او لباس بپوشاند این بدان معنا نیست که او در آینده نمی تواند یک مهندس یا یک حقوقدان بشود . در بازی کودکان آنچه اهمیت دارد اینست که اسباب بازیهای متنوعی در دسترس آنها قرار گیرد . همانطور که در مباحث قبل ذکر شد ، تفاوت های جنسی زن و مرد در سایه تفاوت های رفتاری اطرافیان تکمیل می گردد . مثلاً دیدیم که مرد قوی تر ، اما در مقابل آسیب پذیرتر از زن است ؛ استقلال و اتکاء به نفس بیشتری دارد ، حادثه جوتر ، پرخاشگرتر ، جاه طلب تر و کنجکاو تر از زن است . استعداد مکانیکی و تجسم فضایی او بهتر است و اهل سیاست است . زن نیز استعداد هایی دارد که ارتباط او را با دیگران تسهیل می کند ، از نظر بدنی و روانی زودتر از مرد بالغ می شود و مهارت های کلامی و مخصوصاً سیالی کلامی در او بیشتر و بهتر است . به مراقبت و توجه از دیگران تمایل نشان می دهد ، زود جوش تر و سازگار تر از مرد است، و دنیا را با دید اخلاقی و زیباشناسی می بیند . زیربنای زیستی فوق از همان لحظه تولد تحت تأثیر بسیاری از عوامل اجتماعی و فرهنگی قرار می گیرد . مثلاً از همان اوان کودکی دختر ها را به تقلید از الگو های مادران ، و پسر ها را به تقلید از الگو های پدران وادار و تشویق می کنند . اگر دختر بچه ای رفتار مادرش را تقلید کند تشویق می شود و اثر این تشویق تقویت می شود و به تکرار آن رفتار می پردازد ، اما اگر رفتار مردانه را تقلید کند نه تنها تشویق نمی شود بلکه از انجام آن منع می گردد . تفاوت های دو جنس تا حدودی نیز توسط اجتماع تعیین می شود . از همان کودکی به بیشتر دختر ها تلقین می شود که باید در روابط اجتماعی خود آرام تر و منفعل تر باشند . دختر ها و زن ها اجازه دارند به راحتی گریه کنند و در رفتار خود لطافت و محبت نشان دهند ؛ اما مرد ها باید دلیر ، مصمم و قادر به کشیدن درد و رنج در خلوت . دنیای امروز در دست مردهاست ، حتی زمانی که زن ها می خواهند در بیرون از خانه کار کنند بسیاری از مرد ها مانع می شوند و اگر هم با شاغل بودن زن موافقت کنند ، شرایطی دارند و با هر کاری و در هر حالی موافقت نمی کنند . حتی در جوامعی که ظاهراً زن ها از نظر اقتصادی و اجتماعی برابری کامل با مردها دارند باز هم تصمیمات عمده سیاسی ، علمی ، اجتماعی و هنری توسط مردها گرفته می شود . بدیهی است که همه این عوامل موجب هرچه بارزتر شدن تفاوت های بین دو جنس می شوند . یکی دیگر از عوامل مؤثر در تفاوت های بین زن و مرد ، تلویزیون می باشد . پژوهش ها نشان می دهد که کودکان کمتر از ۵ سال به طور متوسط ، ۲۵ ساعت در هفته را به تماشای تلویزیون می گذرانند . به این ترتیب تا زمانی که دوره دبیرستان را به پایان برسانند ، حدود ۱۵ هزار ساعت از وقت خود را به تماشای برنامه های تلویزیون صرف کرده اند . براساس تحلیل های سربین برنامه های تلویزیون به سه طریق ، الگو های قالبی زن و مرد را به کودکان و نوجوانان آموزش می دهد . ۱ - مردها بیش از زنان ، در برنامه نشان داده می شوند . این رقم را تحلیل گران حدود سه مرد در برابر یک زن گزارش کرده اند . ۲ - مردان و زنان در فعالیت های مختلفی اشتغال دارند ، بدین معنا که مردان بیشتر به کارهای علمی ، صنعتی و فعالیت های جسورانه و زنان به کار در خانه ( نظافت ، اطو کشیدن ، آشپزی ) مشغولند . هر چند اداره کردن محیط خانه خود کار با ارزشی است ولی همه توان زن نمی تواند به آن محدود باشد . افزون بر این ، زنان بیش از مردان ناراحتی ها و احساس های منفی را بروز می دهند ، مردان مسائل را بهتر حل می کنند و زنان در حل مسائل به یاری دیگران نیاز دارند . ۳ - در برنامه ها به رفتار مردانه بیش از رفتار زنانه ، ارزش و پاداش تعلق می گیرد . فراوانی پاداش مردان ، نسبت به زنان دو بر یک و فراوانی تنبیه مردان نسبت به زنان نیز سه بر یک است . در نتیجه اعتنا به مردان در برنامه ها ، بیشتر بوده و زنان بیشتر مورد بی توجهی اند . اگر کودکان نقش های قالبی جنسیتی را از تلویزیون می آموزند ، پس آنان که ساعات بیشتری به تماشای تلویزیون می پردازند بیش از بقیه ، نقش های قالبی را که تلویزیون ارائه کرده است ، می پذیرند و اعمال می کنند . ( البته لازم به ذکر است در کشور ما ممکن است تلویزیون دقیقاً نقش های فوق را در رابطه با نقش زن و مرد القاء نکند و تأثیر آن به گونه ای دیگر باشد . ) پژوهش های اخیر نشان می دهد که در بسیاری از کتاب ها و منابع درسی ، در مقاطع مختلف تحصیلی ، دختران و زنان حضور کم رنگی دارند و با آن که زنان نزدیک به ۵۰ درصد جمعیت را تشکیل می دهند کمتر از ۳۰ درصد مطالب و تصاویر به آنان مربوط می شود ، که این خود نیز می تواند عامل مؤثر در تصویر تفاوت جنسیت زن و مرد باشد . در اینجا باز هم تکرار می کنیم که اثر اجتماع در ایجاد تفاوت های فردی به هیچ وجه قابل انکار نیست . کلیه تفاوت های فردی و کلیه تفاوت های زنان و مردان در اثر کنش متقابل محیط و توارث به وجود می آید . آخرین کلام این است که وجود تفاوت بین زن و مرد به معنای برتری یکی بر دیگری نیست . « اِن اَکرَمَکُم عِندَالله اَتقکُم - همانا بزرگوارترین شما نزد خداوند ، پرهیزکارترین شماست » . ( حجرات / ۱۳ ) منبع:persiafun.com ارسال توسط کاربر محترم سایت :sajad2007 /ج
#اجتماعی#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 611]