محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1845472496
زندگی نامه اشرف پهلوی(7) همکاري با مافيا
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
زندگی نامه اشرف پهلوی(7) همکاري با مافيا نویسنده: منصور مهدوی اشرف در نقش قاچاقچي بين المللي دخالت اشرف پهلوي در قاچاق مواد مخدر مسأله اي پنهاني نبود و همگان در سطح جهان بر اين امر واقف بودند و مي دانستند که او يکي از مهمترين اعضاي مافياي جهاني مواد مخدر است و هر بار که به سفر مي رود با استفاده از مصونيت ديپلماتيک خود، چندين کيلو مواد مخدر، بويژه هروئين را جابه جا مي کند زيرا به سبب داشتن گذرنامه سياسي، در هيچ مرز و فرودگاهي جامه دان ها و لوازم و وسايل همراه وي را تفتيش نمي کردند. حسين فردوست متولي امور امنيتي و جاسوسي رژيم محمدرضا پهلوي در بخشي از خاطرات خود با عنوان «شيطاني به نام اشرف» به موضوع دخالت اشرف پهلوي در قاچاق مواد مخدر در سطح ايران و اروپا اشاره مي کند و مي نويسد: «اشرف قاچاقچي بين المللي بود و به طور مسجل عضو مافياي آمريکاست. او به هر جا که مي رفت در يکي از چمدان هايش هروئين حمل مي کرد و کسي هم جرات نمي کرد آن را بازرسي کند. اين مسئله توسط بعضي از مأمورين به من گزارش شد و من نيز به محمدرضا اطلاع دادم که اشرف چنين کاري مي کند. محمدرضا دستور داد که به او بگوييد اين کار را نکند.همين ...» (178) «پروين غفاري» هنر پيشه معروف سينما و يکي از معشوقه هاي محمدرضا پهلوي در خاطرات خود ضمن اشاره به نقش «اشرف پهلوي» در قاچاق مواد مخدر مي نويسد: «در حدود سالهاي 1334-1333 خورشيدي، منزل ما در خيابان چاله هرز و نزديک کلوپ آمريکايي ها بود ... خلباني آمريکايي به نام «جک» سخت عاشق و شيداي من شده بود.او گاهي به منزل ما مي آمد و من نيز در اکثر مجالس آمريکايي ها در آن کلوپ شرکت مي کردم، جک آنقدر مرا دوست داشت که عکس قاب شده اي از مرا به ديوار اتاقش نصب کرده بود، همين عکس پاي مرا به ماجرايي کشاند که روح من از آن خبر نداشت. قضيه بدين قرار بود که روزي از روزها جسد جک را در حالي که پيشاني اش با گلوله اي سوراخ شده بود در اتاقش يافتند، علوي مقدم، رئيس شهرباني وقت و (سرهنگ صيرفي) رئيس انگشت نگاري با ديدن عکس من در اتاق جک، مرا به عنوان مظنون به شهرباني برده و در نهايت به دليل فقدان مدارک آزاد شدم .بعدها از غلامرضا (پهلوي ) شنيدم که در شب بازجويي من در محل شهرباني، شخص اشرف با علوي مقدم ملاقاتي داشته و سفارشات لازم را به او و صيرفي کرده است تا بر عليه من پرونده سازي کنند. قصد اشرف از اين پرونده سازي اين بود که هم کينه ديرينه اش را نسبت به من خالي کند و هم اينکه پرونده به نوعي لوث گردد، چرا که طبق اطلاع، جک با زني به نام «نلي» که چشمان سبزي داشت و مهماندار هواپيما بود، مبادرت به آوردن کوکائين و هروئين به ايران مي کردند و اشرف نيز که در اين قبيل امور يد طولايي داشت در يک رقابت مافيايي دستور قتل جک را صادر کرده بود و قاتلين با کمين کردن و پنهان شدن در پشت پرده اتاقش به محض اينکه وي وارد اتاق شده بود با تفنگي کوتاه و از پشت پرده به پيشاني او شليک کرده بودند.»(179) ادعاهاي غفاري به عنوان فردي صاحب نفوذ در دولتمردان رژيم پهلوي مبين اين نکته است که «اشرف» پس از سرنگوني دولت دکتر «محمد مصدق» و کودتاي 28 مرداد به نحو افسار گسيخته تري در امر قاچاق مواد مخدر فعال بوده است. و پس از بازگشت به کشور بلافاصله با مافياي بين المللي قاچاق مواد مخدر رابطه برقرار کرده است. نام اشرف پهلوي از سال 1335، يعني بعد از تصويب قانون منع کشت خشخاش، در عرصه قاچاق مواد مخدر مطرح شد. با اجراي اين قانون که توسط دکتر جهانشاه صالح وزير بهداري کابينه حسين علا تهيه و به مجلس پيشنهاد شد، ايران که در شمار کشورهاي صادر کننده ترياک قرار داشت، بزودي به يکي از وارد کنندگان مهم مواد مخدر مبدل شد و چون اين کالا به صورت قاچاق و دور از نظارت دولت وارد و توزيع مي گرديد، سود فراواني را نصيب قاچاقچيان مي کرد، اشرف پهلوي هم که در تمام عمرو بويژه پس از کودتاي 28 مرداد به دنبال منفعت شخصي بود و براي به دست آوردن پول سر در هر سوراخي مي کرد، به فعاليت در اين عرصه روي آورد و به قاچاق مواد مخدر در سطح کلان پرداخت. اشرف اندکي بعد به فعاليت خود گسترش همه جانبه اي داد و در عرصه توليد و توزيع مرفين و هروئين در سطح جهان فعال شد. او براي بهره برداري هر چه بيشتر در اين زمينه با افرادي همچون فيليکس آقايان و برادر کوچک او و امير هوشنگ دولو و سپهبد اويسي - فرمانده وقت ژاندارمري کل کشور - رابطه برقرار کرد. فيليکس آقايان و برادر کوچک او از سران مافياي مواد مخدر جهان بودند و اشرف از نفوذ اقتدار جهاني آنان براي ايجاد و تسهيل در کار توليد و توزيع مواد مخدر در سطح جهان سود مي برد. ارتشبد فردوست در اين باره مي نويسد: «در دوران محمد رضا تبليغات پر سر و صدايي عليه قاچاق مواد مخدر به راه افتاد و عده اي قاچاقچي خرده پا اعدام شدند. اين در حالي بود که بارها و بارها اقدامات اشرف در زمينه قاچاق مواد مخدر پخش مي شد و در مطبوعات خارجي انعکاس مي يافت. در زمان وزارت بهداري جهانشاه صالح طرح مبارزه با کشف مواد مخدر در ايران به اجرا در آمد و حال آنکه اين يک طرح آمريکايي به سود ترکيه و افغانستان بود که يکي از منافع سرشار در آمدشان (به خصوص ترکيه ) از فروش ترياک است ...»(180) دکتر جهانشاه صالح (181) نيز از افرادي بود که اشرف را در امر قاچاق مواد مخدر ياري مي کرد. در يکي از گزارشهاي ساواک، درباره همکاري وي با اشرف پهلوي آمده است: «شماره 2- 3- 2349 تاريخ:7 / 6 / 38 موضوع: حمل و نقل قاچاق يکي از بازپرسان دادسراي تهران به طور خصوصي به يکي از دوستان خود اظهار داشته والا حضرت اشرف پهلوي بزرگترين باند قاچاقچيان ترياک و مواد مخدره ايران را سرپرستي مي کنند و آقاي دکتر جهانشاه صالح وزير سابق بهداري نيز با مشاراليه ها همکاري و معاونت دارند و به همچنين جهت دستگاههاي قضايي و انتظامي قادر به تعقيب شديد قاچاقچيان و دستگيري مؤثرترين آنها نمي باشند...»(182) آنچنان که از اسناد بر جا مانده از «ساواک» بر مي آيد، باندهاي مخوف قاچاق مواد مخدر هميشه با خاندان پهلوي مشارکت داشته و حق حساب اعضاي خاندان سلطنتي - حتي ملکه مادر - را هم به صورت نقدي و هم به صورت تحويل مواد مخدر به آنها پرداخت مي کرده اند، در يکي از اين اسناد که به زمان سيطره « تيمور بختيار» نخستين رئيس ساواک شاه و تاريخ وقوع آن به سال 1337 باز مي گردد مي خوانيم: «يداله کرمانشاهي که از قاچاقچيان معروف ترياک و هروئين مي باشد، به يکي از همکاران خود اظهار داشته، مشاراليه ماهيانه مقدار زيادي ترياک و هروئين و مرفين به تيمسار سرلشکر بختيار رئيس سازمان اطلاعات و امنيت کشور و تيمسار ارتشبد هدايت رياست ستاد کل و چند نفر از اعضاي خاندان جليل سلطنت بخصوص ملکه مادر به طور رايگان تقديم مي کنند و در ازاي آن در صورت لزوم از حمايت نامبردگان برخوردار خواهد شد. گوينده افزود: اعليحضرت همايون شاهنشاه، تيمسار سرلشگر بختيار و تيمسار ارتشبد هدايت و اکثر امراي ارتش معتاد بوده و ساير همکاران او و قاچاقچيان معروف ديگر به چند نفر از رجال سهميه اي از مواد مخدر تقديم مي کنند.»(183) بدين ترتيب قاچاق مواد مخدر در ميان اعضاي خاندان سلطنتي نه تنها مذموم شمرده نمي شد که در ميان دربار به امري عادي تبديل گرديده بود، چنانکه حتي اعوان و انصار آنها نيز در اين زمينه فعاليت داشتند. فردوست، فيليکس آقايان را يکي از بزرگترين قاچاقچيان مواد مخدر بين المللي و برادرکوچکش را رئيس مافياي مواد مخدر آمريکا معرفي مي کند و مي نويسد: «بدون ترديد دکتر فيليکس آقايان بزرگترين قاچاقچي ايراني مواد مخدر و يکي از مهم ترين قاچاقچيان بين المللي بوده و هست و فيليکس آقايان در حد عجيبي از مسائل ايران و سياست بين المللي و تشکيلات خفيه سيا و اف. بي. آي و مافيا اطلاع داشت. زيرا در رده هاي بالاي اين سازمان ها بهترين رفقا را به ضرب پول هاي کلان به دست آورده بود و در تشکيلات سري آمريکا در بالاترين رده دست داشت ... فيليکس عضو بلند پايه مافياي آمريکاست. او در قاچاق مواد مخدر روي دست اشرف زده ولي رد [جاي پا] به هيچ فردي (نشان) نمي داد. برادر کوچک فيليکس جزو هيئت رئيسه توزيع مواد مخدر در آمريکاي مرکزي و جنوبي است. او از فيليکس خيلي جوانتر و خطرناک تر است. او را در ميهماني هايي که فيليکس براي محمدرضا پهلوي ترتيب مي داد، در خانه فيليکس ديده ام. اين خانه که بسيار مجلل بود در خيابان شمالي سفارت شوروي قرار داشت. همسر فيليکس، نينو دختر اسد بهادر بود که زماني مي خواست طلاق بگيرد، ولي اشرف [پهلوي ] نگذاشت ...[ فيليکس ] بزرگترين سازمان مخفي گانگستري را در ايران اداره مي کرد و از کاباره هاي تهران و آبادان و خرمشهر و غيره حق و حساب مي گرفت ... او هميشه گارد محافظ مفصلي داشت و بدون ترديد در کارهاي مخفي اشرف و فرح دخالت دارد ... از هر نظر با اشرف جور در مي آمد، با اين تفاوت که اشرف در مقابل او هميشه بازنده بود ...»(184) ارتشبد فردوست در مورد ارتشبد غلامعلي اويسي و دخالت او در امر قاچاق مواد مخدر مي گويد: «[اويسي ] زماني که فرمانده ژاندارمري بود، سهم خود را از ترياک هاي وارده از افغانستان و ترکيه برمي داشت. او ترياک هاي مشکوفه را نيز بلند مي کرد و مي فروخت. گاه روزنامه ها مي نوشتند که مثلا در زير سازي يک نفتکش يک تن ترياک کشف شده است. قاعدتاًبايد اين ترياک هاي مشکوفه به سازمان خاصي در دادگستري تحويل مي شد، ولي اويسي آن را عوض مي کرد و جايش ماده اي که مخلوطي از چند گياه است تحويل مي داد که رنگ و بوي ترياک داشت. بايد بگويم که ترياک هاي موجود در دادگستري ترياک نبود و دو سوم آن هم از همين مخلوط بود که يک کيلوي آن يک ريال هم ارزش ندارد. اويسي از اين طريق طي چند سالي که در ژاندارمري بود حداقل 5 ميليارد تومان دزديد و همه را دلار کرد و به خارج برد ...»(185) در اواخر دهه 1340 پس از اينکه محمد رضا پهلوي قانون منع کشت خشخاش را مجدا کان لم يکن اعلام کرد و ضمن آزاد ساختن کشت آن در مزارع، دستور داد تا کليه داروخانه هاي کشور وظيفه توزيع ترياک بين معتادان را برعهده بگيرند، اشرف پهلوي بر حجم فعاليت هاي خود در حوزه قاچاق مواد مخدر افزود. او اينک به صدها تن ترياک مرغوب و ارزان قيمت دسترسي داشت و همه ساله بخش عظيمي از ترياک هاي محصول ايران را از بنگاه دارويي کشور و سازمان انحصار ترياک مي گرفت و يا به طور مستقيم و در کنار مزارع بزرگ، ترياک ها را از کشاورزان خريداري مي کرد و پس از تبديل اين ترياک ها به هروئين خالص ضمن تأمين نيازهاي داخل کشور، ده ها تن از آن را به خارج از کشور مي فرستاد. اشرف پهلوي براي ارسال هروئين هاي توليدي لابراتوارهاي خود به خارج از کشور، تشکيلات وسيعي را سازمان دهي کرده بود و چون حامل گذرنامه سياسي وعضو خاندان سلطنتي ايران بود وچمدان ها و وسايل مربوط به او درهيچ فرودگاهي بازرسي نمي شد،هر ماه براي خودش چندين سفر رسمي و غير رسمي را به بهانه هاي مختلف به خارج ازکشور ترتيب مي داد ودر هر سفر ده ها چمدان بزرگ وجاسازي شده محتوي هروئين را با خود به نقاط مختلف جهان مي برد و آنها را به دست عوامل و واسطه هاي خود مي رساند. وي براي نقل و انتقال هروئين از سازمان هواپيمايي ملي ايران و نيز از هواپيماهاي نيروي هوايي ارتش نهايت بهره برداري را مي کرد و هر ماه تعدادي از اين گونه چمدان ها را به خارج مي فرستاد. بخشي از اسنادي که در رابطه با اشرف پهلوي به جاي مانده است، مربوط به اين گونه چمدان هاست که ظاهرا به عنوان چمدان هاي محتوي وسايل مورد نياز اشرف به خارج ارسال مي شد. در يکي از اين اسناد که به تاريخ فروردين 1346 مي باشد رئيس دفتر اشرف خطاب به وزارت دربار مي نويسد: «وزارت محترم دربارشاهنشاهي ؛ والا حضرت شاهدخت اشرف پهلوي در مراجعت از سفر اخير به سوئيس و فرانسه تعداد سيزده چمدان از سوئيس و شانزده چمدان از فرانسه لوازم شخصي مسافرت که به همراه برده بودند، به تهران ارسال داشته اند که اينک به گمرک مهر آباد رسيده است. خواهشمند است دستور فرمايند ترتيب ترخيص آن داده شود. ضمنا توضيح مي دهد که از تعداد لوازم نامبرده بالا ده چمدان آن خالي مي باشد. رئيس دفتر والاحضرت شاهدخت اشرف پهلوي علي ايزدي »(186) و در يک سند متعلق به هفت روز بعد چنين آمده است: «در تاريخ 9 / 1 / 46 تعداد22 چمدان رسيده از کشور آمريکا و ژنو ... با حضور اينجانب، بنايي، نماينده گمرک مهر آباد باز و محتويات آن به شرح زير بود: تعداد ده چمدان خالي تعداد شش چمدان محتوي لباس هاي مستعمل ...»(187 ) همچنين برگه هاي ترخيص صندوق هاي مشروبات الکلي نيز در شمار يکي ديگر از اسناد بر جاي مانده دفتر وي است،در يکي از برگه هاي مذکور آمده است: «دفتر والا حضرت شاهدخت اشرف پهلوي - مورخه 28 / 8 / 1346 - شماره 1796 وزارت محترم دربار شاهنشاهي تعداد 12 صندوق مشروب براي والا حضرت شاهدخت اشرف پهلوي از دانمارک رسيده است. استدعا دارد مقرر فرمايند ترتيب ترخيص آن داده شود. رئيس دفتر والا حضرت شاهدخت اشرف پهلوي علي يزدي به عرض مي رساند صندوق ها 12 عدد طبق معمول هر صندوق محتوي 12 بطري مشروب جمع مشروبات وارده 144 بطري مي باشد .»(188) بر اساس اسناد و مدارک موجود، معمولا اکثر محموله ها از چمدان هاي خالي و يا محتوي لباس مستعمل متعلق به اشرف پهلوي به فرودگاه مهرآباد مي رسيد که به عنوان نمونه در تاريخ 16 / 1 / 1346 سه محموله جداگانه از هنگ کنگ و سه محموله جداگانه از فرانسه و يک محموله از کشور ايتاليا به فرودگاه مهر آباد رسيد همگي شامل چمدان هاي خالي و لباس هاي مستعمل بوده و توسط نماينده دفتر اشرف پهلوي ترخيص شدند. ذکر اين نکته ضروري است که اين گونه بسته ها و چمدان هاي خالي يا حاوي لباس هاي مستعمل، چمدان هايي بود که براي نقل و انتقال هروئين مورد استفاده قرار مي گرفت و چون اين چمدان هاي بزرگ داراي جاسازي هاي ويژه بودند آنها را عودت مي دادند تا در سرويس هاي بعدي از آنها استفاده شود. موضوع دخالت اشرف پهلوي در عرصه توليد و توزيع مواد مخدر تا آن حد گسترش و ابعاد جهاني پيدا کرده بود که سفارتخانه ها و آژانس هاي اطلاعاتي خارجي در گزارش هاي خود به آن صريحا اشاره مي کردند. از جمله سفارت آمريکا در اين مورد مي نويسد: «يکي از مهم ترين جنبه هاي فعاليت هاي اشرف پهلوي مربوط به قاچاق مواد مخدر توسط دولت ...[است].»(189) اشتهار اشرف پهلوي به فساد و دخالتش در خريد و فروش و حمل و نقل مواد مخدر موجب شد تا پرسنل پليس بين الملل چند بار بدون توجه به مصونيت ديپلماتيک اشرف پهلوي، چمدان ها و وسايل همراه اورا در فرودگاه هاي اروپايي مورد بازديد قرار دهند و هر بار که مأمورين دست به اين گونه بازديدها مي زدند، مقداري ترياک يا هروئين در ميان لوازم و چمدان هاي او پيدا مي کردند. از جمله اين گونه بازديدها که منجر به رسوايي شد، مي توان به بازديد افراد پليس بين الملل از وسايل و چمدان هاي اشرف پهلوي در فرودگاه زوريخ اشاره کرد. در جريان اين بازرسي مقداري ترياک در ميان لوازم و وسايل همراه اشرف کشف شد: «اشرف در سال 1348 به اين سبب که يک چمدان حاوي ترياک به اروپا حمل مي کرد، در فرودگاه زوريخ بازداشت شد. اما پس از اينکه پليس فرودگاه دانست او با گذرنامه سياسي سفر مي کند و خواهر شاه ايران است، وي را آزاد کردند...»(190) همچنين در تاريخ 21 فوريه 1971 برابر با 2 / 12 / 1349 در فرودگاه پايتخت سوئيس و در پي بازداشت حسن قريشي و لو رفتن امير هوشنگ علاميردولو، آجودان کشوري شاه و شريک اشرف در معاملات مواد مخدر، رخ داد و موجب شد تا برخي از جرايد سوئيس و فرانسه، گزارش هايي در پيرامون آن انتشار دهند. روزنامه «تريبون دوژنو» در اين مورد نوشت: «همه چيز دال بر اين است که شاه ايران قرار است براي افتتاح مجمع عمومي سازمان بين المللي کار به ژنو بيايد، علاقه مند است که اين جريان با سرعت ممکن خاتمه پذيرد ...»(191) پس از کشف ترياک در چمدان همراه اشرف پهلوي مقامات ارشد دربار ايران تلاش هاي وسيعي را براي مسکوت گذاردن ماجرا انجام دادند و اسداله علم دستور داد تا گروهي از وکلاي نام دار جهاني به دفاع از اشرف بپردازند و تلاش هايي براي دادن رشوه و نمک گير کردن مقامات قضايي سوئيس آغاز شد. در يکي از اسناد بر جاي مانده در اين باره چنين آمده است: «از ژنو جناب آقاي علم وزير محترم دربار شاهنشاهي؛ متن خبري که در روزنامه تريبون دو ژنو امروز، 6آوريل 1972 منتشر شد، ذيلا به عرض مي رسد: آقاي فرتان هيسلي به ما اطلاع مي دهد که والاحضرت شاهدخت اشرف پهلوي، قوياً موضوع رابطه ايشان [را] با جريان فرودگاه [کوانترن] زوريخ در نوامبر 1971 مربوط به مواد مخدر، تکذيب مي فرمايند. در 2 مارس جريان را که از طرف يکي از همکاران يادآور شده بود به طور سريع تحقيق کردم و تکذيب رسمي سفير ايران در برن و همچنين اظهارات متفق گروه مواد مخدر پليس بين الملل در برن و رئيس امنيت وقت ژنو و همچنين رئيس ششمين ناحيه گمرک را ارائه مي دهيم. امروز والاحضرت شاهدخت اشرف پهلوي به وسيله آقاي هيسلي به نوبه خود تکذيب فرموده که چندين کيلو هروئين دراثاثيه خود در فرودگاه ژنو کوانترن پيدا کرده بودند و عليه اين اظهارات که به حيثيت ايشان لطمه مي زند، اعتراض فرمودند. معظم له ها اظهار مي دارند که اين اتفاق اصلا صورت نگرفته بود. با عرض احترام - خوانساري »(192) دقت درمحتواي يکي ديگر از همين اسناد مربوط به اين ماجرا، مويد اين نکته است که دربار شاهنشاهي ايران مبالغي به مقامات قضايي سوئيس رشوه داده و چند تن از آنان را براي گردش و تفريح به ايران دعوت نموده است: «دربار شاهنشاهي؛ تاريخ :21 / 9 / 1350 کشف رمز، جناب آقاي خوانساري از ژنو جناب آقاي امير متقي معاون محترم وزارت دربار شاهنشاهي، شخص مورد نظر مبلغ چهل و پنج هزار فرانک سوئيس در اختيارمان گذارد که طبق نظر جناب آقاي علم وزير محترم دربار شاهنشاهي پرداخت گردد. طبق مذاکرات تلفني شب گذشته با جناب عالي از اين محل مبلغ سي و هفت هزار فرانک به شرح زير: آقاي نيکله مبلغ سي هزار فرانک، آقاي مستوفي مبلغ دو هزارو پانصد فرانک، آقاي دکتر فورنت مبلغ چهار هزار و پانصد فرانک، پرداخت گرديد. به آقاي نصيري گفته شد که امروز در موقع ملاقات نيکله که قرار است بعد از ظهر انجام گردد و محموله او را بدهد، سه بليط درجه اول براي روزنامه نگاراني که قرار است به تهران بيايند، در اختيار ايشان بگذاد و صورت حساب مربوطه با حساب هاي قبلي را جمعاً تعيين نمايد. همچنين به آقاي نصرتيان اطلاع دهند تا آنچه از اين بابت طلبکار است صورت دهد تا مبلغ هشت هزار فرانک بقيه به ايشان پرداخت گردد و آنچه پيش بيني مي شود، حساب هاي هواپيمايي ملي در حدود بيست و پنج هزار فرانک مي شود. خواهشمند است مراتب را تاييد فرماييد . خوانساري»(193 ) روزنامه هاي «لوموند» و «نوول ايزواتر» نيز در شمار جرايدي قرار داشتند که ماجراي بازگشت اشرف پهلوي در ارتباط قاچاق مواد مخدر را به طور مبسوط تانتشار دادند. همين امر موجب گرديد تا اشرف پهلوي پس از مشورت با کارشناسان امر و مشاوران خود عليه اين جرايد شکايت کند که چندين سند مربوط به شکايت عليه اين دو روزنامه برجاي مانده است. مهدي بوشهري، شوهر سوم اشرف پهلوي، در اين ماجرا خيلي فعال بود و به طور دائم با وکلاي اشرف تماس داشت و ضمن مشورت با آنان مي کوشيد تا به طريقي روزنامه ها را مورد تعقيب قرار دهد. براي تعقيب هر يک از جرايد فرانسوي يک وکيل استخدام شد و به هر يک مبلغ 30 هزار فرانک به عنوان حق الوکاله پرداخت شد که در سند ذيل به تاريخ ارديبهشت ماه سال 1351 به اين نکته اشاره شده است: «کشف رمز سفارت شاهنشاهي - پاريس جناب آقاي اسدالله علم وزير دربار شاهنشاهي مبلغ سي هزار فرانک فرانسه و اصل و به آقاي لامبار وکيل والا حضرت شاهدخت اشرف پهلوي پرداخت گرديده است. مراتب با ارسال اين رسيد مأخوذه طي نامه محرمانه شماره م /65/3/1 مورخه 1/ 2 / 51 به نخست وزير هم اعلام شده است. پاکروان»(194) در حاشيه اين سند اسدالله علم هم دستور داده است: «خيلي خيلي مهم و فوري محرمانه يک پرونده جداگانه مربوط به تعقيب روزنامه لوموند باز کنيد و تمام مکاتبات و تلگراف هاي رسيده و صادره به محل را که مربوط به اين موضوع مي باشد، در اين پرونده جداگانه بايگاني شود ...»(195) پس از آن مهدي بوشهري در مورخه 7 /1 / 1351 طي تلگرافي به اسدالله علم - نخست وزير وقت - نتيجه مذاکراتش با دو وکيل اشرف را شرح داده و در نهايت نظر اشرف را اينگونه بيان مي کند: «... نظر والا حضرت اين است که چون اين اتهام ناروا، نه فقط به فاميل سلطنتي ايران بلکه در مرحله دوم [به] شخصيت بين المللي ايشان نيز لطمه بزرگي مي زند و ناراحتي هايي از نظر ادامه مسئوليتها و وظايف ايشان در مجامع بين المللي به وجود مي آورد، روزنامه مذکور تعقيب قرار گيرد تا تکذيب اين افتراثابت شود و به اين اتهام براي هميشه خاتمه داده شود ...»(196) البته بيان ماجراي بازداشت اشرف پهلوي در ارتباط با قاچاق مواد مخدر به روزنامه «لوموند» محدود نمي شد و ساير جرايد از جمله هفته نامه "NOUVFL OBSER V ATEUR " درباره فعاليت هاي اشرف در امر مواد مخدر مطالبي را چاپ کردند. از طرف ديگر اشرف و حاميان وي، برخي از جرايد آن دوره را اجير کردند تا ضمن رفع اتهام از اشرف پهلوي، وي را در اين قضيه بي گناه و مظلوم جلوه دهند. به عنوان مثال هفته نامه نامعتبر «ايسي پاري» - چاپ پاريس (که گويي نمک گير شده بود) طي مقاله اي با عنوان «اتهام بي شرمانه که از شاه هتک حرمت مي کند. پاي خواهر او بيهوده در يک ماجراي مواد مخدر به ميان کشيده شد !...» را به چاپ مي رساند و ضمن داستاني ساختگي از وي رفع اتهام کرده و مي نويسد: «اين بار دشمنان خونين شاه از پست ترين وسائل استفاده کردند تا او را در نظر دربار و ملت ايران کوچک کنند. دشمنان وي خواهر او والاحضرت اشرف را مورد حمله قرارداده و او را متهم به قاچاق مواد مخدر کردند! اين اتهام بر اساس «اعترافات» اخير يک بازرگان ايراني در ژنو انجام گرفته بود که پليس در مورد قاچاق مواد مخدر نسبت به او ظنين بود. مامورين پليس سوئيس با تعجب شنيدند که بازرگان مزبور ميان نام اعضاي دسته قاچاقچيان و مشتريان آنان نام خواهر توأم شاه ايران، والا حضرت اشرف را مي آورد. وي با شهامتي جسارت آميز سعي داشت مأمورين را با يادآور شدن يک داستان قديمي چندين ساله گمراه سازد. در آن زمان درجامه دان هاي يک بانوي اشرافي ايراني حدود ده بسته هروئين پيدا کرده بودند. روزنامه ها اين «ماجرا» را بازگو کردند و به طور مبهم و نامفهوم اين تصور در ميان مردم به وجود آمد که بانوي مسافري که نام او فاش نمي شد، خواهر شاه بود ...»(197 ) در نهايت با پي گيري هاي مداوم مهدي بوشهري و همفکري و راهنمايي هاي وکلاي اشرف، قرار شد روزنامه سوئيسي «Lesuisse » تحت تعقيب قانوني قرار گيرد. چرا که اين روزنامه اولين نشريه اي بود که ماجراي دستگيري و بازداشت اشرف در ارتباط با مواد مخدر را به چاپ رسانده بود تا جايي که حتي روزنامه هاي فرانسه نيز اين روزنامه سوئيسي را به عنوان منبع خود براي چاپ اين مطلب بيان کرده بودند. اسدالله علم در اين رابطه طي نامه اي به محمود اسفندياري،(198 ) سفير وقت ايران در پاريس مي نويسد: «جناب آقاي محمود اسفندياري سفير شاهنشاه آريا مهر - برن همانطور که استحضار داريد اخيرا متعاقب مطالب و مقالات توهين آميزي که عليه ايران در بعضي از روزنامه هاي اروپا درج شده است نسبت هاي نادرستي هم اين روزنامه ها به والاحضرت شاهدخت اشرف پهلوي داده اند که معظم له ها پس از کسب اجازه از پيشگاه مبارک شاهنشاه آريامهر تصميم به تعقيب قضايي اين روزنامه ها اتخاذ فرمودند. روزنامه اي که در مراجع قضايي سوئيس تعقيب خواهد شد Lesuisse مي باشد. چون روزنامه هاي فرانسه نيز اين مطالب را درج و منبع خود را روزنامه سوئيسي مذکور عنوان نموده اند. خواهشمند است دستور فرمائيد فورا تمام بريده ها و مطالب و اسناد مورد لزوم را تهيه و در اختيار آقاي فرهاد سپهبدي رايزن سفارت شاهنشاهي در پاريس که با وکلاي مدافع والاحضرت شاهدخت اشرف پهلوي در تماس است بگذارند و نتيجه را به اين جانب اطلاع دهند. اسدالله علم - وزير دربار شاهنشاهي »(199) در پي شکايت اشرف پهلوي از اين روزنامه، آژانس تلگرافيک سوئيس، اعلاميه اي به شرح زير منتشر کرد: «حضور محترم جناب آقاي امير متقي معاون محترم وزارت دربار شاهنشاهي . تهران دوست عزيز راجع به والاحضرت اشرف پهلوي آژانس تلگرافيک سوئيس اعلاميه زير را منتشر کرده است دولت فدرال هيچ چيز نمي داند برن- 17 ماه مه - دولت فدرال روز چهارشنبه اعلام کرد که مقامات صلاحيت دار سوئيس هيچ اطلاعي درباره اينکه خواهر شاه ايران را ناچار کرده اند چمدانهاي خود را که محتوي مواد مخدر بوده در فرودگاه ژنو در اختيار بازجويي قرار دهد ندارند. در سوال کوتاهي آقاي زيگلر عضو مجلس نمايندگان (سوسياليست ژنو) کسب اطلاع نمود که آيا شايعات مربوط به اين مطلب که در روزنامه هاي سوئيس [و] فرانسه منتشر شده صحيح است يا نه؟ دولت فدرال پاسخ داده و اشاره کرد که درباره اين امر اخبار مطبوعاتي که نوشته اند مأموران گمرک والاحضرت اشرف را در فرودگاه ژنو بازداشت و چمدانهاي ايشان را بازجويي کرده اند بدون اساس مي باشد.مقامات ذي صلاحيت کاملاً از چنين واقعه اي بي خبر هستند. من نمي دانم به چه علتي اعلاميه «سوئيس» تاخير شده است، زيرا شرط راه حل همان انتشارات اعلاميه بود. با عالي ترين احترامات دوستانه ريموند نيکوله»(200) در پي انتشار اين اعلاميه، روزنامه لوموند متني به شرح ذيل منتشر کرد: «دولت سوئيس تکذيب کرده که والا حضرت اشرف در جريان مواد مخدر دخالتي داشته است . ... دولت سوئيس اين تکذيبيه را در جواب سوالي که توسط يک نماينده سوسياليست ژنو آقاي زيگلر مطرح شده بود منتشر ساخت .»(201) به اين ترتيب روزنامه لوموند نيز خبر گذشته خود مبني بر بازداشت اشرف در ارتباط با قاچاق مواد مخدر را تکذيب کرد و پرونده بازداشت اشرف پهلوي با لطايف الحيل بسته شد. البته در برخي مطبوعات غربي نيز اخباري که حکايت از همدستي «محمدرضا پهلوي» و «تاج الملوک» [ملکه مادر] با «اشرف پهلوي » در راه قاچاق مواد مخدر اشاره، درج شده بود. مدارکي که محتواي مجلات خارجي را بازتاب مي دهد و از رسوايي بين المللي خاندان پهلوي پرده بر مي دارد. گزارش زير نمونه اي از اقدامات ساواک در جهت مقابله با آن است: «موضوع: مطبوعات خارجي 26 / 11 / 1337، شماره 2-3-5251 در محافل مطلع مطبوعاتي تهران شايع است که شماره هاي اخير مجله تايم که به ايران ارسال شده تماماً از طرف سازمان اطلاعات و امنيت کشور سانسور و دو صفحه وسط آن بريده شده است. ... مندجات اين دوصفحه که توسط يک مخبر آمريکايي تهيه شده بود مربوط به قاچاق مواد مخدر و باند قاچاقچيان هروئين و کوکائين در ايران بوده و والاحضرت اشرف پهلوي و اعليحضرت همايون شاهنشاه و عليا حضرت ملکه مادر به ترتيب از گردانندگان باند فروشندگان مواد مذکور در خاور ميانه و ايران معرفي شده اند. در اين مجله ذکر شده [است ] والاحضرت اشرف پهلوي به علت شناخته شدن در مسافرت هايي که براي حمل مواد مخدر مي نمايد، از طرف پليس کشورهاي اروپايي تحت نظر مي باشد کما اينکه والاحضرت اصولاً حق ورود به خاک فرانسه را ندارد، زيرا در هر مسافرتي که معظم له ها مي نمايد، با استفاده از مصونيت خاندان سلطنتي مبادرت به حمل مقادير زيادي مواد افيوني و هروئين به خاور ميانه مي نمايد و حتي والاحضرت فاطمه پهلوي که داراي شوهر آمريکايي هستند، در آمريکا تحت مراقبت مي باشند .»(202) در کتاب «ارتش تاريکي» نويسنده ضمن اشاره به فساد خاندان پهلوي و بازداشت «اشرف پهلوي» در فرودگاه ژنو به جرم حمل مواد مخدر، حکايت فساد اين خاندان را بي انتها مي خواند و مي نويسد: «اين داستانها پاياني نداشت، بازداشت اشرف پهلوي در فرودگاه ژنو با بيش از سي کيلو هروئين، کشتن زني که از برادر شاه حامله شده بود و... گوشه اي از هزاران داستان واقعي اين دوره است. براي شرح آنچه در آن سالها مي گذشت، نگارش يک دايره المعارف فساد لازم است .» (203) پينوشتها: 178- فردوست، حسين، ظهور و سقوط سلطنت پهلوي، جلد اول، ص 237. 179- غفاري، پروين، خاطرات ( تا سياهي در دام شاه )، مرکز ترجمه و نشر کتاب، صص 92-91 . 180- فردوست، حسين، ظهور و سقوط سلطنت پهلوي، جلد اول، ص 262. 181- جهانشاه صالح از مؤسسين کلوپ روتاي و مدتي رياست دانشگاه تهران را بر عهده داشته است. براي آشنايي باشرح حال و عملکرد وي به سلسله کتاب هاي « معماران تباهي » جلد دوم، تاليف دفتر پژوهش هاي موسسه کيهان مراجعه کنيد. 182- مرکز تحقيقات، آموزش و فن آوري اطلاعات، مواد مخدر به روايت اسناد ساواک، ناشر دبيرخانه ستاد مبارزه با مواد مخدر، چاپ اول، بهمن 1383، ص 200 . 183- مرکز اسناد انقلاب اسلامي، گزارش ساواک، کد پرونده 12168، مورخه 24 / 9 / 1337 ص 140 . 184- فردوست، حسين، ظهور و سقوط سلطنت پهلوي، جلد اول،صص 262 تا 264 . 185- همان، ص 265 . 186- مرکزبررسي اسناد تاريخي وزارت اطلاعات، زنان دربار به روايت اسناد ساواک، جلد اول، اشرف پهلوي، ص 130 . 187- مرکزبررسي اسناد تاريخي وزارت اطلاعات، زنان دربار به روايت اسناد ساواک، « اشرف پهلوي »، ص 131 188- همان، ص 199 . 189- دانشجويان مسلمان پيرو خط امام (ره)،مرکز نشر اسناد لانه جاسوسي، از ظهور تا سقوط ...، انتشارات اطلاعات، سال اول، ص 19 . 190- معتضد، خسرو، اشرف در آئينه بدون زنگار، نشر البرز، چاپ اول، ص 661 . 191- روزنامه تريبون دو ژنو، مورخه 11 آوريل 1972 . 192- خاندان پهلوي، به روايت اسناد ساواک، سند شماره 43 از مجموعه اسناد اشرف پهلوي، ص 341 . 193- مرکز اسناد تاريخي وزارت اطلاعات، پهلوي ها به روايت اسناد ساواک، اسناد اشرف پهلوي، ص 338. 194و 195 - مرکز اسناد تاريخي وزارت اطلاعات، زنان دربار به روايت اسناد ساواک، جلد اول، اشرف پهلوي، ص 262. 196 - مواد مخدر به روايت اسناد ساواک، ناشر دبيرخانه ستاد مبارزه با مواد مخدر، چاپ اول، بهمن 1383، ص 205 . 197- مواد مخدر به روايت اسناد ساواک، چاپ اول، بهمن 1383، ص213. 198- محمود اسفندياري: ديپلمات، فرزند نصراله (سردار مخصوص ) نوه حاج محتشم الدوله، متولد 1295 . تحصيلات عالي خود را در رشته علوم سياسي در دانشگاه « ليز » پايان داد، به خدمت وزارت امور خارجه در آمد و تدريجا مراحل ترقي را طي نمود. زماني رايزن سفارت استکهلم و مدتي در سوئيس کاردار بود. در تهران نيز مقام رياست کارگزيني و مدير کلي و معاونت وزارت خارجه را احراز کرد . چند سفارت را هم متصدي بود ؛ از جمله سفارت ايران در چين . وي در طول خدمت اداري از پشتوانه و حمايت فاميلي اش با وثوق الدوله همواره برخوردار بود. وي در سال 1365 در گذشت . 198- مواد مخدر به روايت اسناد ساواک، چاپ اول، بهمن 1383، ص 216 . 200- مواد مخدر به روايت اسناد ساواک، چاپ اول، بهمن 1383، ص 219. 201- همان، ص 220. 202- مواد مخدربه روايت اسناد،ساواک، نشر دبيرخانه ستاد مبارزه با مواد مخدر، 1383، ص 197 . 203- کيا، ب، ارتش تاريکي، مرکز ترجمه ونشر کتاب، بهار 1376، صص 98- 97 . منبع:مهدوی،منصور،نيمه پنهان 34اشرف پهلوی،انتشارات کیهان،1388 ادامه دارد... /ج
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 956]
صفحات پیشنهادی
-
گوناگون
پربازدیدترینها