تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 14 آذر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):کسی که نماز را از وقتش تأخیر بیندازد، (فردای قیامت) به شفاعت من نخواهدرسید.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ساختمان پزشکان

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1837904960




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

ادب جهان - نورِ رو به خاموشي در شب‌هاي وحشي


واضح آرشیو وب فارسی:ايرنا: ادب جهان - نورِ رو به خاموشي در شب‌هاي وحشي
ادب جهان - نورِ رو به خاموشي در شب‌هاي وحشي

برندا واينپل*: جويس كارول اوتس را اگر با كليشه نويسندگان در تصور عوام يعني آدمي تندمزاج، خشك، الكلي و عصباني، مقايسه كني، اصلا نويسنده‌منش نيست. اوتس بيش از 50 داستان نوشته و منتقدي خستگي‌ناپذير است. مولف مقالات، نمايشنامه‌ها و مجموعه خاطرات بسيار است و تحت دو اسم مستعار، تريلر‌هاي روان‌شناسي هم مي‌نويسد. اوتس نه تنها شباهتي به اين كليشه‌ها ندارد، بلكه از آنها بيزار هم هست. وي اصطلاح «پاتوگرافي» فرويد را رندانه عليه بيوگرافي نويسنده‌هايي به كار مي‌گيرد كه كاري جز عياشي‌هاي بي‌فايده نمي‌كنند. اما همين كم‌كاري و تنبلي روشنفكري موضوع مجموعه داستان تازه‌اش؛ «شب‌هاي وحشي» هم هست كه عنوانش را از شعر اميلي ديكينسون وام گرفته است. اين چند داستان‌ به تصوير تخيلي و خلاقانه روزها (يا شب‌ها)ي آخر زندگي ديكينسون و چهار نويسنده ديگر، يعني ادگار آلن پو، مارك توآين، هنري جيمز و ارنست همينگوي مي‌پردازند. كتاب متمايزي است، پاتوگرافي خلاقيت و كهولت و رابطه پيچيده و اضطرب‌‌آورِ اين دو است. همينگوي‌ِ اوتس در روز مرگش مي‌گويد «صبح‌هايي كه آدم كار كردنش نمياد صبح‌هاي طولاني‌اي مي‌شن.» در داستان «پدربزرگ كلمنس و كوسه‌ماهي، 1906» به مارك توآين 70 ساله‌اي برمي‌خوريم كه از اينكه مدام به فراخور بي‌شمار «خانم‌هاي خوش‌لباس» نقش عوض كند، خسته شده است. توآين بي‌حوصله مي‌ترسد هيچ‌وقت نتواند شاهكار ادبي ننوشته‌اش را تمام كند، در عوض خودش را با تملق‌گويي دخترمدرسه‌اي‌ها دلمشغول مي‌كند كه دختر ناكامش «سوزي» را به يادش مي‌آورند. آنها را با خود به كلوپ آكواريوم مي‌برد كه خودش تنها بزرگسال در آنجاست و دخترها را كوسه‌ماهي‌هاي خود مي‌خواند، به آنها سنجاق‌هاي لعابي ميناكار هديه مي‌دهد و محترمانه به هتل پلازا مي‌برد، برايشان بليط «درياچه قو» مي‌خرد و نامه‌هاي بي‌‌شمار شهوتي رد و بدل مي‌كنند. در عوض دخترها نشاط روزهاي نوشتنش را به او برمي‌گردانند، يا حداقل خودش اين‌طور فكر مي‌كند. او فرياد مي‌زند «هيچ‌كس نمي‌فهمه يه نويسنده، يه نويسنده محبوب پرفروش چطور بايد كار كنه.» اما وقتي پدربزرگ كلمنس مي‌فهمد كه آخرين كوسه‌ماهي دست‌آموزش دختر بالغ و رسيده 16 ساله‌اي است، ديگر جواب نامه‌هاي روزافزون سوزناكش را نمي‌دهد. دختر دچار كم اشتهايي است و به خودش گرسنگي مي‌دهد تا كوچك‌تر به نظر برسد و استخوان‌هاي مچ دستش از شدت سوء تغذيه هر روز بيشتر شبيه گنجشككي مي‌شوند. اما اشتباه نكنيد، «شب‌هاي وحشي» مجموعه‌ داستان‌هاي اخلاقي درباره حوائج بشري هم هست. هنري جيمزِ ساخته و پرداخته اوتس در داستان «استاد در بيمارستان سنت بارتُلمي. 1916-1914» هم ميان جوان‌ها و زخمي‌ها دنبال منبع الهام خودش مي‌گردد، البته به شيوه‌اي سالم‌تر از توآين. اوتس جيمز را به بدجنسي تمام اين طور توصيف مي‌كند «جنتلمن گوشتالوي 71ساله‌اي كه خودش را با احتياطي وسواسي حمل مي‌كند»، «مثل هامپتي دامپتي كه نگران است يكهو چيزي ازش در برود»، جيمز داوطلبي غيرنظامي در لندن است كه از سربازان معلولي كه تازه از جبهه جنگ برگشته‌اند پرستاري مي‌كند. جيمز مي‌كوشد با توزيع شكلات و ميوه و مجلدهاي نازكي از اشعار تنيسون و براونينگ (هرچيزي غير از اشعار ويتمن!) ميان رزمندگان آسيب‌ديده بخش 6 كه او را كسي جز آقاي سالخورده داوطلب خدمت نمي‌بينند از عذاب وجدان معافيت از شركت در جنگ‌‌هاي داخلي آمريكا به بهانه جراحت پشتش رها شود. اما حضور اين مردان زخمي و خوني اهل نيوكاسل و ليورپول و مارگيت كه پسرك‌هايي بيش نيستند استاد را جاني تازه مي‌بخشد، تحريك مي‌كند و سرانجام سكوي پرواز او به بهشتي از احساسات نفساني و الفت اخلاقي مي‌شود. اوتس با ترسيم اينگونه اقامت جيمز در بيمارستان و توجه سرسخت و كم‌وبيش شهوت‌بار او به تيمار زخم‌هاي سرگشاده‌ و اجساد در حال فساد در واقع او را به جرم حضورش خارج از گود و در حاشيه امن هنر تروتميزش سرزنش مي‌كند: «در تمام نوشته‌هاي استاد حتي يك لگن مريض هم ديده نمي‌شود.» اما حالا جيمز برافروخته و مشتاقانه زمين بيمارستان را جارو مي‌زند و انگار اوتس تلويحا مي‌گويد كه سبك «متصنع و خوش‌آراسته‌» او هم نياز به رفت و روب دارد. جيمز اظهاراتي («تنها هنر پايدار است و هرچيز ديگر تصادفي و بي‌اهميت») در دفتر خاطراتش مي‌نويسد كه گويي به او الهام شده‌اند و گويي مي‌خواهد «شرح‌حال‌نويسان سال‌هاي پس از خود» را گمراه كند؛ اوتس با اين كار مي‌كوشد نشان دهد كه مواد اصلي و واقعي هنر، يا به گفته ديكينسون «صمغ و قهوه ذهن» هنرمند، از دست دقيق‌ترين محققان هم مي‌گريزد. همينگوي در داستان «پاپا در كچام، 1961» در حالي كه مشغول پر كردن تفنگ ساچمه‌اي تازه‌اش است، مي‌گويد: «حقيقي‌ترين زندگي را هميشه بايد پنهان داشت.» در اينجا اوتس تجسمي از آخرين افكار پارانوياي پاپا همينگوي ارائه مي‌كند؛ افكار عجيبي كه فقط يك نويسنده ديگر ممكن است به آنها دست پيدا كند و در داستان سوررئال «پو پس از مرگ، يا فانوس دريايي» اوتس داستاني ناتمام از پو را كه به شكل خاطرات روزانه ساختگي نوشته شده‌اند دستمايه كارش قرار مي‌دهد و آنها را به مجموعه خاطرات تب‌دار اين شاعر تبديل مي‌كند؛ خاطراتي كه درست از روز مرگ او آغاز مي‌شوند. در «شب‌هاي وحشي» هنر شايد پايدار باشد، اما مرگ نزديك است و انسان‌ها به شكل زننده‌اي معماگونه‌اند. اين مسئله بيش از همه در تخيلي‌ترين و جنون آميزترين داستان اين مجموعه يعني «ديكينسون رپلي‌لوكس» خود را نشان مي‌دهد. اوتس با تمسك به فراست طعنه‌آميز، اميلي ديكينسون را در نقش مانكني ماشيني بازمي‌آفريند، يكي از همان بازنمايي‌هاي گرافيكي ورزشكاران و هنرمندان مشهور كه هر آمريكايي مي‌تواند در آينده‌اي نزديك جهت لذت شخصي و استفاده خانگي بخرد و به خانه ببرد. اما وقتي زوج كله‌شق و اجاق‌كورِ كـريم مدل ديكينسون را كه اندازه‌اش كوچك‌تر شده با 20 درصد تخفيف مي‌خرند و به خانه مي‌برند درست مانند بقيه شرح‌حال‌نويسان و منتقدان و طرفداران ديكينسون از شناخت اين پرنده كوچك عاجز مي‌شوند. ديكيسنون رازآلود، خاموش و زيرك است؛ معمايي است كه هيچ‌ چيز از آن نمي‌فهمند. ديكينسون به رمز و كنايه سخن مي‌گويد، به سوالات خانم كريم جواب‌هاي غيرصريح مي‌دهد و مخصوصا آقاي كريم را به كل ناديده مي‌گيرد و او يك شب در اوج جنون شهواني سركوب‌شده‌اش به او تجاوز مي‌كند؛ عملي استعاري كه گويي سرانجام همه مفسران و محققان تقليلگر با او كرده‌اند.

*برندا واينپل نويسنده كتاب «زندگي هاوثرن» است. كتاب تازه‌اش «التهاب سفيد: دوستي اميلي ديكينسون و تامس ونوورث هيگينسون» در آگوست منتشر مي‌شود.
 پنجشنبه 9 خرداد 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ايرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 2190]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن