تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 30 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):سخن چون دواست، اندکش سودمند و زیادش کشنده است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

آراد برندینگ

سایبان ماشین

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ووچر پرفکت مانی

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

ثبت نام کلاسینو

خرید نهال سیب سبز

خرید اقساطی خودرو

امداد خودرو ارومیه

ایمپلنت دندان سعادت آباد

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

الکترود استیل

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1807239448




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

محيط زيست و تاريخچه رابطه آن با انسان


واضح آرشیو وب فارسی:همشهری: محيط زيست و تاريخچه رابطه آن با انسان
سارا هرسينى۱- تعريف محيط زيستبراى اين واژه دو نگرش ايجاد شده است: يك نگرش اين است كه عنوان محيط زيست از دو كلمه محيط و زيست تركيب يافته است كه در فارسى به معناى جايگاه و محل زندگى است. اين عنوان از نظر لغت مواردى هم چون آلودگى هوا، راه هاى جلوگيرى از تخريب طبيعت و... را شامل نمى شود، اما امروزه مفاهيم گوناگون را از آن ارايه مى نمايند مثل آب و هوا، جنگل، كوه، حقوق حيوانات و پرندگان، راه هاى جلوگيرى از آلودگى هوا، راه هاى مبارزه با عوامل مخرب طبيعت و ... محيط زيست در اصطلاح به كليه عوامل تهديد كننده يا بهبود بخش محيط زندگى اتلاق مى شود. اما نگرش بعدى بيانگر اين است كه چيزى به نام محيط وجود ندارد و اين واژه يك معناى نسبى به مفهوم پيرامون دارد، همان طور كه از مشتقات واژه با مراجعه به كتاب لغت پيدا است، اين واژه يك معناى نسبى به مفهوم پيرامون دارد يعنى چيزى كه توسط پيرامون خود محاط شده است. موردى كه در اين جا مهم قلمداد مى شود اين است كه بدانيم، منظور ما از محيط زيست كدام موجود است اين موضوع اهميت دارد زيرا آن چه وضعيت يك محل را براى زيست يك نوع موجود زنده بهبود مى بخشد مى توان محيط زيست يك موجود ديگر را تباه كند.حال در مجموع بايد گفت: محيط زيست عبارت است از آن چه كه فرآيند زيستن را احاطه كرده، آن را در خود فرو گرفته و با آن در كنش متقابل قرار دارد. با توجه به اين تعريف آيا مى توان مرزهاى مشخصى براى محيط زيست تعيين نمود آيا فرايند حيات بدون استفاده از هوا و خاك ميسر است آيا بدون بهره بردارى منطقى از خاك، مى توان مواد غذايى توليد نمود و امكان تغذيه سالم جمعيت رو به تزايد را فراهم ساخت؟ بدين ترتيب مشاهده مى شود كه محيط زيست همه چيز را در بر مى گيرد. هم انسان و هم طبيعت و هم رابطه اين دو را شامل مى شود. در كليه فعاليت هاى بشر تاثير داشته و نيز از آن متاثر مى شود.محيط يك موجود زنده عبارت است از فضايى كه موجود زنده را احاطه كرده و از طريق روابط متقابل گوناگون با آن در تماس قرار دارد. به بيان ديگر، محيط را مى توان مجموعه عوامل جاندار و بى جانى دانست كه، در يك فضاى مشخص و در زمانى معين موجود زنده را تحت تاثير خود قرار مى دهند. البته پديده هاى غير زنده نيز مى توانند داراى محيط باشند، ليكن فاقد محيط زيست اند ،به عنوان مثال سنگ مادر تحت تاثير عوامل محيطى (تخريب فيزيكى، شيميايى، بيولوژيك) به خاك مبدل مى شود. در صورتى كه موجود زنده از مكانى به مكان ديگر تغيير وضعيت دهد، محيط آن موجود تغيير مى يابد مانند حركت از محيط خانه به خيابان، محيط پارك، محيط اداره. ليكن كليه اين حركت ها و جابجايى ها در محدوده محيط زيست صورت مى گيرند، زيرا مفهوم محيط زيست، چه از نظر لغوى و چه از لحاظ واقعيت آن، در بر گيرنده كل فضاى حياتى كره خاكى مى باشد. به بيان ديگر اين محيط زيست است كه، در درون خود محيط هاى گوناگون را جاى داده است. ۲- انواع محيط زيست با توجه به سيماى متنوع سطح كره خاكى و نيز طيف وسيع مسائل زيست محيطى، بايستى سعى گردد، تا تعاريفى كاربردى براى محيط زيست ارائه شوند. بدين منظور مى توان، آن چه را كه ما را احاطه كرده، بر ما تاثير مى گذارد و از ما تاثير مى پذيرد، بر سه بخش كلى تقسيم نمود: ۱ - محيط طبيعى۲ - محيط اجتماعى۳- محيط مصنوع در حالى كه در تقسيم بندى هاى تئوريك مانند آن چه در بالا آمده سعى در تفكيك محيط زيست در بخش هاى مختلف (ولى همگن و متجانس) مى شود، در عمل تفكيك اين محيط ها از يكديگر غير ممكن است. محيط طبيعى محيط طبيعى به آن بخش از محيط زيست اتلاق مى شود كه، ساخته دست انسان نباشد. اين بخش از محيط زيست، هر چند به صور گوناگون مورد دستكارى انسان قرار گرفته، ماهيت اصلى خود را هم چنان حفظ نموده است كوهها، درياها، دشت ها، جنگل ها و مراتع طبيعى جملگى در زمره محيط طبيعى به حساب مى آيند. در جهان امروز طبيعت بكر و دست نخورده به ندرت يافت مى شود. به خصوص در كشور ما، كه كشورى در حال صنعتى شدن است. هر روز فضاهاى طبيعى وسيعى زير پوشش فضاهاى مسكونى، تجارى، صنعتى، خدماتى مدفون مى شود. بخشى ديگر از محيط طبيعى نيز در نتيجه استفاده هاى بى رويه و غير اصولى از جنگل ها، مراتع، اراضى زراعى، بهره بردارى از معادن تخريب شده، ارزش حياتى خود را از دست مى دهند. محيط اجتماعى كليه كسانى كه با آنان به نحوى در تماس هستيم، از خانواده گرفته تا همسايگان، فروشنده سر گذر، همكاران ادارى، راننده تاكسى و خلاصه كسانى كه بر ما تاثير مى گذارند و ما را تحت تاثير قرار مى دهند، تشكيل دهنده محيط اجتماعى ما مى باشند.در اين رابطه نه تنها افراد بلكه كليه سازمان ها و نهادهاى اجتماعى نيز، بخشى از محيط اجتماعى ما را تشكيل مى دهند. در اين رساله بيشتر سعى مى شود گفته شود كه در كشورهاى جهان سوم از جمله ايران مسائل زيست محيطى بيش از آن چه كه جنبه فنى داشته باشند، از محتوايى اجتماعى فرهنگى برخوردارند. قبول بى چون و چراى روش هاى معمارى شهرسازى، رشد صنعتى، تجارت و بالاخره الگوهاى مصرفى كشورهاى از نظر تكنولوژيك پيشرفته، تشكيل دهنده بنيادى ترين مسائل زيست محيطى ما مى باشند و اين همه تا بدان حد در فرهنگ ما رسوخ كرده كه به تدريج، اين اعمال را محصول تفكرات خود مى پنداريم. بنابراين، هدف نهايى حفاظت محيط زيست در رابطه با محيط اجتماعى، توسعه و افزايش آگاهى هاى زيست محيطى در سطح جامعه و نيز تقويت دانش زيست محيطى در سطوح مختلف اجرايى مى باشد. هرگاه جامعه به قدرت، استعدادها و توانايى هاى واقعى خود پى ببرد و اين توانايى ها را با آگاهى زيست محيطى در جهت استفاده از منابع انسانى و طبيعى خود به كار گيرد، مى توان انتظار جامعه و سرزمينى مستقل، متكى به خود و سرافرازى را داشت. محيط مصنوع محيط مصنوع عبارت است از آنچه كه به دست بشر ساخته و پرداخته شده است. اين بخش از محيط زيست را مى توان محيط زائيده تفكر و تمدن نيز ناميد. زيرا هر نوع دستكارى بشر در طبيعت حال چه به صورت تخريب و يا سازندگى، چه به صورت اراضى زراعى و يا مجتمع هاى صنعتى زاده تفكر انسان است. تفكرى كه خود در يك نظام فرهنگى خاص شكل گرفته و ريشه در فرهنگ، فلسفه و تمدن چندين و چند هزار ساله يك جامعه يا محيط اجتماعى يك سرزمين دارد. پس آن چه كه بشر مى سازد، تجلى عينى مادى تفكرات اوست. بر مبناى تعريف فوق شهرها، روستاها، بنادر، فرودگاهها، جاده ها، و غيره جملگى در زمره محيط مصنوع يا انسان ساخت به شمار مى آيند. بر پايه همين روش، به عنوان مثال مى توان از طريق آراستگى و يا پاكيزگى محيط مصنوع به فرهنگ زيست محيطى شهرنشينان پى برد. پس بنا بر آن چه گفته شد، بايد گفت كه محيط زيست داراى بخش هاى گوناگونى است. كلا مى توان گفت كه موضوع هاى مورد توجه اخلاق محيط زيست عبارتند از جهان طبيعت، آن چه در طبيعت در خور ارزشند، اين كه پذيرفتن ارزش براى طبيعت بايستى رفتار انسان را تنظيم كند. بنابراين وظيفه اخلاق محيط زيست، تا آن جا كه به اين ترتيب معلوم شد، ايجاد اصولى است كه بر روابط انسان با طبيعت حاكم باشد يعنى مسئوليت هاى انسان براى ممانعت از آسيب، حفاظت در مقابل آسيب.۳- بخش هاى محيط زيست حال مى توان فهرستى از مسائل زيست محيطى را كه مربوط به بخش هاى مذكور در ذيل است نام برد: ۱. بخش انسانى: كه شامل آيندگان، كودكان، كهن سالان، ديوانگان، معلولين كه فقط زندگى نباتى دارند، جنين انسان و غير آن مى باشد. ۲. بخش جانورى: كه شامل جانوران باشعور و جانوران فاقد شعور مى باشد. ۳. بخش غير جانورى: كه شامل گياهان از همه نوع، دست كارها از جمله آثار هنرى، اشياء غير زنده كه داراى ساختار هستند مثل رودخانه، سنگ. ۴. هر گروهى كه آميخته از همه نوع هستند مثل خانواده، اكوسيستم ها، چشم اندازها، دهكده، محل پرورش حيوانات، شهرها. ۵. موضوعات متفرقه شامل خود، خدا، جهان هم مى شود. تذكر: بايد خاطر نشان كرد، در اين رساله سعى مى شود كه منظور اصلى، فراخور محيط زيست داده شود. كه پيوسته بايد تاكيد كنيم كه اين رساله درباره محيط زيست گرايى است نه راجع به زيست بوم گرايى اين تاكيد به اين دليل است كه بيشتر آدم ها محيط زيست گرايى را كه يك رهيافت مديريتى به محيط زيست در چارچوب عملكردهاى كنونى سياسى و اقتصادى مى دانند، با سياست مورد نظر يكى مى گيرند. زيست بوم گرايان و محيط زيست گرايان هر دو با مشاهده تباهى زيست محيطى به عمل برانگيخته مى شوند، اما استراتژى هاى آن ها براى ترميم اين تباهى بسيار با هم تفاوت دارند. محيط زيست گرايان ضرورتا هوادار نظر محدوديت هاى رشد نيستند و لغو صنعت گرايى را معمولا دنبال نمى كنند و از ارزش ذاتى محيط غير انسانى دفاع مى كنند. بيشتر محيط زيست گرايان بر اين باورند كه تكنولوژى مسائل زاييده خود را مى تواند حل كند و هر گونه پيشنهادى را كه مى گويد: تنها زندگى قناعت مندانه مى تواند بقاى ديرپاى بشر را تضمين كند، احتمالا نابخردانه مى انگارند. ب- سير تحولات روابط انسان و طبيعت اگر بحث محيط زيست دست كم به معناى امروزى آن، يك بحث نو و تازه است، اما اگر بخواهيم به صورت دقيق تاريخچه اى از محيط زيست بيان كنيم، بايد به گذشته هاى بسيار دور برگرديم و شايد بتوان گفت كه تاريخ محيط زيست را بايد با تاريخ زندگى انسان بر روى كره زمين مطالعه كنيم.سه مرحله را شامل مى شود اين سه مرحله عبارتند از: - دوران تسلط طبيعت بر انسان ( انسان پيش از عصر نوسنگى ). - دوران تسلط انسان بر طبيعت. - دوران همگرايى و تعامل انسان و طبيعت. ۱- انسان مقهور طبيعت انسان اوليه بدون ابزار شكار در مقابل حيوانات عظيم الجثه كاملا ناتوان بود، از اين رو غذاى خود را نه از طريق شكار، بلكه از طريق جمع آورى ميوه و صيد جانوران كوچك تامين مى نمود. در اين زمان انسان هنوز در بطن طبيعت مى زيست و نحوه زندگى و تاثيرگذارى او بر محيط با ساير جانوران چندان تفاوتى نداشت. به ديگر بيان دخالت هاى انسان در طبيعت از محدوده تاثير قدرت ترميم پذيرى طبيعت فراتر نمى رفت و لذا هر خلايى كه در نتيجه برداشت هاى او از طبيعت پديد مى آمد، به زودى در نتيجه عملكرد نيروهاى طبيعى رفع مى شد.اين دوره در بر گيرنده عصرى است كه در آن بشر كاملا مقهور طبيعت بوده و قادر نبوده است دخل و تصرفى در طبيعت انجام دهد، اين دوره كه با پيدايش و آفرينش انسان شروع مى شود خود به چند مرحله تقسيم مى شود مانند مرحله غارنشينى، مرحله روستا نشينى، مرحله ايجاد شهرهاى كوچك و بزرگ و مرحله به وجود آمدن تمدن هاى نخستين. گرچه مرحله اخير با ايجاد كارابزارهاى پيشرفته تر نسبت به قبل هم زمان بوده است و در نتيجه با تصرفات بيشترى در طبيعت همراه بوده است، اما اين تصرفات به تخريب محيط زيست منجر نشد. به بيان ديگر، مى توان گفت، اگر در اين دوره بشر تصرفى جزيى هم در محيط زيست داشته است، اين تصرف براى محيط زيست ضررى نداشته و طبيعت به راحتى اين تصرفات را تحمل، جبران و بازسازى كرده است به طورى كه مى توان گفت، در اين دوره محيط زيست به صورت بكر و دست نخورده باقى مانده بود. ۲- تسلط انسان بر طبيعت در مقايسه با دوره اول، اين دوره از زندگى انسان را شايد بتوان دوران غلبه بر تسلط انسان بر محيط زيست دانست، حدود يك قرن پيش گويا انسان به اسرار طبيعت دست يافت. و هر روز با اختراع و اكتشافى جديد راه هاى مهار طبيعت و غلبه بر آن را آموخت. اين دوره عصر ايجاد تمدن هاى صنعتى است، با دست يابى بشر به صنعت ماشينى و به وجود آوردن كارخانه هاى كوچك و بزرگ، رابطه خود را با طبيعت متحول كرد به اين صورت كه براى افزايش توليد، منابع بيشترى را مورد بهره بردارى قرار داد و در نتيجه صدمات بيشترى به طبيعت وارد كرد و در اثر اين امر، طبيعت رو به تخريب و نابودى گذاشت. در اين دوره بشر مقهور طبيعت اين امكان را يافت كه با تصرفات بى رويه تعامل اكولوژيك طبيعت را بر هم زده و علاوه بر تخريب محيط زيست، آلودگى آن را موجب شد.رفتار او در اين دوره به گونه اى بود كه انسان فكر مى كرد كه مالك زمين است، نه ساكن آن لذا پيشرفت خود را، پيروزى بر جهان به حساب آورد طورى كه اين پيروزى تخريب بخش هايى از محيط زيست، طبيعت را در پى داشته است.شدت اين تخريب و آلودگى زيست محيطى براى طبيعت غير قابل تحمل، غير قابل جبران و غير قابل بازسازى بود انواع آلودگى هاى آب، خاك، هوا، صوت، شيميايى، هسته اى، دريايى، آثار زيانبارى را بر انسان و محيط زيست داشته است، به صورتى كه در طى سال هاى اخير به صورت برهانى بزرگ در آمد و زنگ خطر را به صدا در آورد مرورى بر حوادث يك قرن اخير عمق اين فاجعه را بيشتر نمايان مى كند، اگر چه دسترسى انسان ها به تكنولوژى هاى پيشرفته، زندگى را براى انسان ها راحت تر كرده است اما استفاده نابجا و بى رويه از آن، عوارض مرگبارى را نيز در پى داشته است كشف بسيارى از عناصر جديد براى مبارزه با بيمارى ها و آفات، باعث ورود آن ها به چرخه غذايى انسان نيز شده است و خود باعث به وجود آمدن بيمارى ها و عوارض ناشناخته شده است براى مثال اثر بعضى از آفت كش هاهم چون د. د. ت و آلدرين تا ۱۵ سال در محيط پايدارى مى ماند كه همين امر باعث مى شود به تدريج اين عناصر وارد چرخه غذايى انسان شوند. در اين دوره، كشف و استخراج بى رويه منابع طبيعى، هم چون انرژى هاى فسيلى، علاوه بر اين كه حقوق نسل هاى آينده را به مخاطره انداخت، باعث آلودگى فراوان آب، خاك، هوا و دريا شد ورود گاز كربنيك يا دى اكسيد كربنيك، منو اكسيد كربن، در اثر سوخت هاى فسيلى به محيط زيست، ريزش بيش از پيش فضولات كارخانه ها و سموم مختلف در رودخانه ها، غرق نفت كش هاى غول پيكر و وارد شدن مواد نفتى و آلاينده هاى ديگر به دريا، سوانح و رخدادهاى هسته اى ، جنگ هاى اتمى، سوانح شيميايى، استفاده از سلاح هاى شيميايى در جنگ ها، استفاده از محيط زيست به عنوان ابزار جنگى، گرم شده كره زمين، تخريب لايه ازن، تغييرات آب و هوايى، باران هاى اسيدى، انفجار جمعيت، نابودى جنگل ها و گونه هاى نادر گياهى و جانورى. همه و همه به يك فاجعه زيست محيطى بدل شد كه آينده تنها كره مسكون را در هاله اى از ابهام فرو برده است. ۳ - دوره آگاهى، تعامل و همزيستى اين دوره، عصر همزيستى، طبيعت است، گسترش آلودگى هاى زيست محيطى موجب شد كه در برخى از كشورهاى پيشرفته و صنعتى و سپس در سطح جهانى اتفاقاتى براى جلوگيرى از محيط زيست صورت گيردكه بر اين اساس دهه هاى ۱۹۶۰ را بايد دوره بيدارى و آگاهى در زمينه محيط زيست دانست. اما از اين دوره بشر به علايم تهديد كننده اى كه حيات را در اين سياره به خطر انداخته بود، پى برد و دريافت كه براى نابودى حيات و زندگى در كره زمين، ديگر احتياجى به برخوردهاى نظامى و به كارگيرى سلاح هاى مخرب غير متعارف كه آثار تخريبى گسترده دارند، نيست. بلكه اگر شيوه زندگى و روش هاى توليد و مصرف را تغيير ندهند، به همان اندازه يا بيشتر، نابودى را به دنبال خواهد داشت. با توجه به موارد فوق، علاوه بر اتفاقاتى كه دولت ها به تنهايى در جلوگيرى از گسترش بحران انجام دادند، به همكارى هاى گسترده بين المللى نيز روى آوردند همين طور جنبش هاى مردمى و سازمان هاى غير دولتى نيز در كشورهاى غربى فعال شدند و زنگ خطر از بين رفتن محيط زيست را در دنيا را به صدا در آوردند.اقبال مردم به اين گروهها و سازمان ها باعث شد تا آن ها جايگاه ويژه اى را در جوامع خود به دست آورند به نحوى كه بعضى از اين گروهها و احزاب تحت عنوان صلح سبز امروزه از قدرتمندترين گروههاى اجتماعى و سياسى محسوب مى شوند. توجه به محيط زيست در اين دوران به حدى رسيد كه فقط در سال ۱۹۷۲ حدود سيصد كتاب در مورد محيط زيست در آمريكا نوشته شد. بدين ترتيب، از چند سال پيش فكر ايجاد رابطه جديدى با طبيعت در افكار نضج گرفت، پايه اين فكر، اين است كه مواهب طبيعى مورد استفاده بشر پايان ناپذير نيست و علاوه بر اين، ضايعاتى كه بهره بردارى بى رويه از طبيعت به آن وارد مى كند مى تواند حيات نسل حاضر و نسل هاى بعدى را در معرض خطر قرار دهد. بنابراين، اگر از طبيعت بهره بردارى مى كنيم، اين بهره بردارى از آن بايد به گونه اى باشد كه باعث از ميان رفتن اين مواهب نشده، و ضامن حفظ آن براى نسل هاى آينده شود. بدين ترتيب امروزه مى توان موضوع محيط زيست را به عنوان يكى از با اهميت ترين مباحث دانست كه عدم توجه به آن آينده اى اسف بار براى منابع طبيعى رقم خواهد زد.*كارشناس ارشد فلسفه غرب
 چهارشنبه 8 خرداد 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: همشهری]
[مشاهده در: www.hamshahrionline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 360]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن