واضح آرشیو وب فارسی:همشهری: عصرانه: وجداناً اين دفعه حق با دولت است
طنز- حسين قدياني:
اين درست كه من دارم در روزنامه وابسته به شهرداري مطلب مينويسم اما خود به خدايي در ماجراي اختلاف ميان مديران شهري و دولت به عقل ناقص من كه اينطور ميرسد؛ حق با دولت است.
حالا دولت نه، بگو وزارت كشور. وزير كشور نه، بگو سرپرست وزارت كشور. مصطفي پورمحمدي نه بگو مهدي هاشمي. چه فرقي ميكند؟! يعني در هر صورت اين شهرداري است كه دارد دولت را اذيت ميكند والا دولت چه اذيتي كرده؟ چه آزاري رسانده؟
جز همكاري كار ديگري كرده؟ حالا آن همه مهرباني و همدلي و صميميت را ول كردهاند گير دادهاند به يكسري مسائل كوچك و همان را پيراهن عثمان كردهاند كه دولت به شهرداري امكانات نميدهد، خدمات نميرساند... حالا تو اين ترافيك و معطل شدن مردم در صفهاي طولاني، دولت به شهرداري اتوبوس نميدهد، درست! بدهياش را به شهرداري پرداخت نميكند، درست؛ آن پول هنگفت را شتر ديدي نديدي كرده، درست؛ گير سه پيچ داده به مونوريل و اين وسيله نقليه فانتزي را كه ديگر فقط به درد شهر بازيها ميخورد؛ هر جور شده ميخواهد راه بيندازد، اين هم درست؛ ادعا ميكند مترو هم براي تهران زياد است، باز هم درست؛ وزارت كشور به شهرداري امكانات لازم را به بهانه جلوگيري از مهاجرت به پايتخت نميدهد، خب بابا اين هم درست؛ مصوبات شوراي شهر را معلق نگه ميدارد؛ اين هم حالا فرض ميكنيم درست! خدمات شهري را در دستانداز خيابان فاطمي نگه ميدارد، جهنم، اين هم درست!
هيچ تلاشي براي رفع كمبود سيمان كه باعث خوابيدن طرحها شده نميكند، اين هم درست؛ مقصر برخي ناكارآمديهايي كه بيارتباط با حوزه شهري است را شهرداري معرفي ميكند، چي كار كنيم؟ اين هم درست؛ در جريان برف سنگين پارسال به جاي تقدير از شهرداري، با طعنه و تمسخر تلاش شهرداري را هپلي هپو كردند، فكر كنيم اين هم درست؛ اصلاح پيادهروها و معابر شهرداري را يك كار قضا قورتكي اعلام كردند، اين هم درست؛ اتوبوسهاي BRT را مسخره كردند، اين يكي هم روي بقيه، فرض ميكنيم درست؛ خيلي چيزهاي ديگر هم درست.
اما خدايش عرض ميكنمها. گذشته از اين چند مورد كه از تعداد انگشتان دو دست، نه حالا بگو دو دست و دو پا، تجاوز نميكند، من احساس ميكنم كه كلاً در ماجراي اختلاف ميان مديران دولت و كارشناسان حوزه شهري حق با دولت است. حالا دليل خاصي هم ندارمها؛ احساسم اين را ميگويد. دل آدم هم يك وقتهايي به آدم دروغ نميگويد كه؛ يعني يك چيزي در وجودم هست كه ميگويد حق با دولت است. خب اين ديگر دليل نميخواهد كه متأسفانه براي هر چيز دنبال دليل ميگردند. حالا چي كار كنم؟ اين هم دليل؛ انصافاً اگر شهرداري پاييز و زمستان سال گذشته، آن همه برف و باران را پارو نميكرد و اجازه ميداد يخبندان باقي بماند، آيا ما الان با مشكل كمآبي و بحران خشكسالي روبهرو بوديم؟!
خدا را چه ديدي؟ چه بسا ميشد پشت بند آن همه يخي كه خيابانهاي تهران را پر كرده بود، يك سد ميزدند، بيآبي به وجود نميآمد هيچ، ميشد كلي هم از آن آب، برق گرفت! اين دليل را البته براي آن دسته از آدمها آوردم كه براي هر چيز دنبال استدلال و منطق ميگردند؛ والا مثل روز روشن است كه دولت در ماجراي اختلاف با شهرداري ذيحق است. نيست؟
تاريخ درج: 8 خرداد 1387 ساعت 14:21 تاريخ تاييد: 8 خرداد 1387 ساعت 16:08 تاريخ به روز رساني: 8 خرداد 1387 ساعت 16:00
چهارشنبه 8 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: همشهری]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 215]