واضح آرشیو وب فارسی:دنياي اقتصاد: سياست - آمدن و نيامدن
سياست - آمدن و نيامدن
فرشاد قربانپور: چند هفتهاي است كه بحث انتخابات رياستجمهوري دهم و كانديدا شدن افراد و چهرهها در اين انتخابات باب روز شده و كالاي پر زرق و برق. يا بهتر است بگويم اين مسئله همزمان با انتخابات دوره هشتم مجلس آغاز شد. بسياري از چهرهها در باب اينكه به عنوان كانديدا حضور خواهند يافت و يا خير مورد پرسش واقع ميشوند و طبيعي است كه پاسخ اغلب آنان اين است كه هنوز تصميمي نگرفتهام و يا اينكه هنوز صحبت كردن در اينباره زود است. اما شكي نيست كه بسياري از اين افراد در فكر و تلاش براي رسيدن به كرسي رياستجمهوري هستند. دور نيست روزي را ببينيم كه صف طويلي از شخصيتهاي نظام احساس تكليف و وظيفه كرده و خود را به عنوان كانديداي رياستجمهوري به ستاد انتخابات وزارت كشور ميرسانند و ثبت نام ميكنند.
تاكنون افرادي همچون كروبي، عارف و قاليباف بهطور تلويحي و گاهي نيز در جمعهاي خصوصي به صراحت اعلام كردهاند كه به عنوان كانديدا حضور خواهند يافت. كروبي زماني پيش از اين گفته بود كه يك تير دارم و آن را گذاشتهام براي انتخابات رياستجمهوري. به نظرم سراسر كار سياست در ايران را ميتوان با همين جمله سر راست كرد.
همه يك تير دارند كه گذاشتهاند براي روز مبادا و بعد هم ديگر هيچ. كار سياست در ايران اينگونه است. سياستمداران به دنبال خواهش و بفرما و چه عجب ياد ما كردي، هستند در حاليكه نميبينند در همين كشور همسايه ما، روسيه كه ديرگاهي نيست بساط استالينيسم از آنجا رخت بربسته روراست و بدون ايما و اشاره حرف خود را ميزنند. در همين روسيه كانديدا شدن براي انتخابات پيششرطي دارد كه نه به شوراي نگهبان بستگي دارد و نه به اذن مراد، در آنجا هر كسي كه بتواند طي سفرهاي استاني خود يك ميليون امضا جمع كند، ميتواند به عنوان كانديداي رياستجمهوري مطرح شده و در رقابتها حضور داشته باشد. از اين رو همه چيز از همان اول در بستري شفاف دنبال ميشود و جاي هيچ ايما و اشارهاي نيست.
در آنجا كسي كه ميخواهد رئيسجمهور شود ديگر ناز نميكند. اما در مملكت ما همه چيز به همين مسائل بستگي دارد. همه چيز بايد در لفافه گفته شود و بهطور كاملا مخفيانهاي دنبال شود. در حاليكه برخي ستاد تشكيل داده و مثلا سفرهاي استاني خود را آغازيدهاند اما همچنان اعلام ميكنند كه هنوز تصميمي نگرفتهاند. چرا چنين امري در ايران اينگونه پيش ميرود. شايد به خاطر دور ماندن از تخريب و هجوم رسانهاي رقيب است. اما در هر حال هر چه كه باشد نشان از آن دارد كه هنوز در كشور ما آداب سياستورزي درست و حسابي نشده و آنگونه نيست كه همه چيز از ابتدا صاف و روشن باشد و اين در مملكتي است كه در مردانگي و جنگ مردانه شهره است. ترس از سند دادن و گذاشتن اثر در مملكت ما ديرگاهي است كه پا گرفته و به سياست هم رسيده است و از همين روست كه ميگويند سياست پدرسوختهبازي است و امروز شهردار بزرگترين شهر خاورميانه، تهران ميگويد: «كثيفتر از سياست وجود ندارد». نميتوان گفت كه فضاي سياسي در ايران كاملا روشن و به دور از سمپاشي است. البته سياست در همه جاي دنيا اينگونه است اما يقينا در هيچ جاي دنيا به اين بدي نيست.
سياست و فضاي سياسي را سياستمداران، احزاب و نهادهاي مدني ميآفرينند اما در كشور ما و در نبود نهادهاي مدني همواره اين سياستمداران بودهاند كه فضاي سياسي را دستخوش تغيير و سمتوسودهي قرار دادهاند.
اين است كه سياستمداران هريك براي خود حزبي دارند و سياهي لشكري! هريك حرف خود ميزنند و سپس طرفداران خود را در دفاع از اين امر به ميدان كارزار سياسي ميفرستند و در نهايت باز هم سياستمداران با هم آشتي ميكنند و طرفداران اما همچنان خطكشيهاي خود را دارند. اين فضا، فضاي نرمالي نيست. هيچكس در اين فضا جاي خود را نميداند. از اين رو بيجهت نيست كه هنوز نميدانيم چه كسي در انتخابات به عنوان كانديداي رياستجمهوري مطرح خواهد شد. بنابراين آمدن و نيامدن سياستمداران به عرصه انتخابات هم ناز دارد و هم دليل. كار آنها آمدن و نيامدن دارد.
چهارشنبه 8 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: دنياي اقتصاد]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 337]