واضح آرشیو وب فارسی:رسالت: آمدن يا نيامدن خاتميمسئله اين نيست
صالح اسكندري
دوران پدرخواندگى در سياست گذشته است وامروز بايد به مشاركت واقعى كليه جريانات سياسى احترام گذاشت. دوم خردادى ها پس از انتخابات 76 طراح اصلى تئورى پلوراليزه شدن فضاى سياسى كشور بودند و با مجوز دادن به بيش از 200 حزب و تشكل سياسى از كميسيون ماده 10 احزاب در اين مسير وارد فاز عملياتى شدند. اما همين جريان در دهه 80 و پس از شكستهاى مكرر در انتخابات مختلف با فراموش كردن تمام ايده هاى خود درباره توسعه سياسي، سعى دارد فضاى دو قطبى سابق را احيا و بازسازى نمايد.
تكثر سياسى نه تنهاد موجب بى ثباتى نيست بلكه ضمن تعميق مشاركت عمومي، منابع سياسى را مستقيما در اختيار مردم قرار مى دهد. با پلوراليزه شدن جريانات سياسي، منافع مختلف در جامعه نمايندگى مى شود و پس از انتخابات مختلف با چانه زنى احزاب و تاليف منافع، بسترهاى تحقق هر چه بيشتر اراده عمومى براى اداره كشور فراهم مى شود. بى ثباتى محصول ميزان قطب بندى و آشتى ناپذيرى جريانات سياسى است وگرنه در بسيارى از كشورهاى دموكراتيك دنيا رقابت چند ضلعى و تكثر سياسى پذيرفته شده است.در آلمان، فرانسه، ايتاليا، سوئد، نروژ و... رقابت چند ضلعى و تكثر سياسى نهادينه شده و نه تنها مايه بى ثباتى نيست بلكه بر رشد شاخصهاى مشاركت نيز تاثير گذاشته است. حتى در نمونه هاى دو قطبى مثل انگليس و آمريكا نيز احزاب ثالثى و جود دارند كه بخش كوچكى از منافع موجود در جامعه را نمايندگى مى كنند.
اصولگرايان در دهه گذشته نشان دادند كه به لوازم اوليه تكثر سياسى در كشور واقفند و از آنجا كه دغدغه كارآمدى نظام را دارند به منظور تعميق مشاركت سياسى و جلوگيرى از تك صدايى در كشور حتى حاضرند از بخشى از منافع خود چشم بپوشند. نمى توان به بهانه منافع حزبى و جناحي، كشور را از تفكرات مختلفى كه در درون نظام هستند و دغدغه كارآمدى سيستم دارند، محروم كرد. رقابت هشت ضلعى در انتخابات نهم در حالى كه نيمى از اضلاع آن متعلق به جريان اصولگرا و خرده گفتمانهاى موجود در آن بود، نشان داد كه براى اصولگرايان بيش از پيروزي، منافع تمام گروههاى جامعه مطمح نظر است و آنها در عمل به تكثر سياسى و تحقق مشاركت عمومى احترام مى گذارند.
نزاع اخيرى كه در بين جريانات دوم خردادى بر سر معرفى كانديداى واحد براى انتخابات رياست جمهورى آينده پيش آمده، پشت كردن به تمام نظريات و اهدافى است كه هشت سال با شعارآن دو قوه مهم كشور را در تصاحب داشتند. نزاع لفظى حزب اعتماد ملى و مجمع روحانيون بر سر انتخاب خاتمى در نشست يكشنبه هفته گذشته مجمع، توصيه اكيد دبير كل مشاركت بر آمدن گزينه واحد خاتمى و سكوت ساير جريانات دوم خردادي، تلاش مصرانه سازمان مجاهدين براى دو قطبى كردن فضاى انتخابات آينده و... حكايت از آن دارد كه منافع زود گذرجناحى براى پدرخوانده هاى دوم خردادى بيش از توسعه سياسى و تكثر نامزدهاى انتخاباتى اهميت دارد.
در نهايت به نظر مى رسد انتخابات رياست جمهورى آينده سنگ محك مناسبى براى سنجش ميزان پايبندى تئوريسين هاى دوم خردادى به شعار پر طمطراق توسعه سياسى است. آمدن يا نيامدن خاتمي، براى اصولگرايان مسئلهاى نيست، براى اصولگرايان كارآمدى نظام سياسى و مهندسى رقابت دركشوراز اهميت بيشترى برخوردار است دوم خردادى ها نيز بايد اجازه دهند كه فضاى منولوگ كنونى به محملى براى ديالوگ كليه جريانات دوم خردادى تبديل شود و ساير گروههاى همسو را نيز در بازى خود راه دهند. چه بسا در فضاى چند ضلعى سياستها و منافعى كه آنها در جامعه نمايندگى مى كنند از ابهام كمترى برخوردار باشد و اقبال عمومى نيز با آنها همراه شود.
سه شنبه 11 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: رسالت]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 178]