واضح آرشیو وب فارسی:ايرنا: براي آنكه ايران كشور خوبان شود - رهبر قنبري
ما، رنج دوران بردهايم. ما براي بوييدن ، بوي گل نسترن، چه سفرها كردهايم، چه سفرها كردهايم.و اما دوستان ما در هياتمديره انجمن فيلم كوتاه ايران طرحي نو در انداختند تا آنجا كه مردمان سرزمينهاي دور ميهنمان را تواني جز انديشه به نان و معاش نبود و نميدانستند كه فرزندانشان به دور از آنان چه ميكنند، اين بار فرزندانشان به ديدارشان رفتند تا با آنان همسفره شوند، ازخود بگويند و از آنها بشنوند، با پيرمردان و پيرزناني كه ابتدا از ديدار فرزندان خود، نگاههايشان حيرتبار بود كه اينان كيستند و به چه كاري پاي به خانههاي آنها گذاردهاند.
اما ديري نپاييد كه همگي را درآغوش كشيدند و با صميميت از در دوستي درآمدند و به اين ترتيب آن سنت ديرينه صلهارحام اين بار به صورتي ديگر شكل گرفت، نه اينان در قيدوبند جاي خوابي با سردرمزين به چند ستاره بودند و نه آنان از هيچ دارائي خويش براي پذيرايي دريغ نكردند، چادرهايي كه از سر صدق و صفا برپا بود و صداي ساكنانش در هر نيمهشب دهها ستاره را در خود پنهان ميداشت و ميتوانستي صداي شعر دوستي را از درون چادري بشنوي و يا ميتوانستي صداي حزين آواز جواني را بشنوي كه را زمزمه ميكرد، ميتوانستي در نيمهشب، جواني را در پس مسجد محل، نظاره كني كه شعر مهتاب را ميسرود: و همزمان ميتوانستي چهره فروخورده ماه را در پس ابرها نظارهگر باشي و صبح ديگر يك سفره در مسجد محل در كنار هم نان و پنيري بخوري و راهي كوهستان شوي، بي هيچ قيد و بندي و به خدا كه مردمانش ميگفتند، آمدنتان عقده از دلهامان زدود! اين آمدنها و اين رفتنها كه ديري است در سايه شوم سينماي متفرعن تجاري اين كشور به فراموشي سپرده شده است تا آثارشان نه بويي از آدميت داشته باشد نه خبري از احوال مردمان صميمي اين ميهن عزيز، ديري است كه مام ميهن به كام نابخردان سود اگر به نسيان سپرده شده است، نه لوطياند كه در كامجويي ياد پدر و مادر گرامي دارند و نه مدرن كه از كسوت كاسب كاريشان، پول درجيبشان ورقلمبيده است، اما جوانان اين سينما غيرتمند بودند و آنان كجا و اينان كجا، امروزه تصورش بسيار سخت است كه 150 نفر از سينماگران اين كشور با كمترين امكانات ممكن به مدت سه روز گردهم آيند و به يكي از نقاط دورافتاده كشور بروند و بيهيچ شكوه و گلايهاي بازآيند، اما دوستان ما ثابت كردند كه ما اهل كدام انديشهايم، دوستان فيلم كوتاهساز را ميگويم، بچهها دست همگيتان درد نكند، دوست دارم نام تكتك شما را روي قلبم حك كنم، به خدا خيلي صميمي بوديد، چه كارخوبي كرديد كه كتابخانه منطقه را با هداياي خود پربار كرديد و يا فيلمخانهاي با اهداي آثار خودتان به پا داشتيد، بگذاريد بيپرده بگويم، كمي خودستا باشيد!! و نگران نباشيد، هيچ از تواضعتان كم نخواهد شد و بدانيد كه اگر تنها موجود انديشنده روي زمين شما باشيد، اول موضوعي كه برايتان عجيب خواهد شد وجود خودتان خواهد بود و منظورم اين است كه به اين ترتيب وقتي براي هيچكدام از كارهاي خوبتان ستايش نميشويد، شما با ستايش خود در واقع پاس خداوندي را ميداريد كه شما را خلق كرده است و ديگر مهم نيست آن ديگران چه ميگويند و چه ميكنند. سرتان سلامت باد.
انتهاي خبر // روزنا - وب سايت اطلاع رساني اعتماد ملي//www.roozna.com
------------
------------
سه شنبه 7 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 314]