واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: بيش از هزار و چهارصد سال پيش در روز 17 ربيع الاول (برابر با 25 اوريل 570 ميلادي ) كودكي در شهر مكه چشم به جهان گشود. همه شاد و خندان شدند و بوي عطر محمدي همه جا رو پركرد. ميلاد نور است. غوغايي برپاست، همه گرد آمده اند تا سرور و شادي كنند، روز تولد محمد مصطفي (ص) پيامبر رحمت و صلح و دوستي است، روزي كه خداوند او را فرستاد تا ناجي و هدايت كننده مسلمانان باشد. جبرئيل امين، دستي در نور و دستي در آينه دارد. آفتاب حجاز، سر از مشرق روشنايي برمي آورد و شب بي سحر را فرمان هجرت مي دهد. محمد مي آيد تا پرده از راز پنهان خلقت براندازد و لبانش، كلام خدا را به پهنه گيتي آواز دهد. او مي آيد؛ با بشارت آفتاب و سخاوت مهر، تا سرشارمان كند از آيه هاي آبي آسمان، مي آيد، تا خورشيد نفس هايش، برف ظلم و جهل را به رودخانه هاي جاري ايمان و راستي بدل كند. او مي آيد تا آيين آفتاب، ماندگار شود. نسيم بهاري، لابه لاي درختان انديشه وزيدن گرفته است، بوي بهار مي رسد، خورشيد در شبه جزيره نورافشاني مي كند، پرتوهاي هدايت، درخشيدن گرفته اند. اسوه انسان باوري آمده است تا قفل هاي خشكيده بر افكار و انديشه ها را بگشايد و به روح هاي زنداني شده در قفس خاك، صراط رهايي بياموزد. محمد آمده است تا ظرف وجود آدميان را از مكارم اخلاق لبريز سازد، فضيلت هاي فراموش شده را به كوچه ها و خيابان ها بازگرداند، اشتياق هاي خاموش شده را دوباره برافروزد، براي شب هاي هجران نور بياورد، براي سفره هاي فقير نان بياورد. آمده است تا بر لب هاي يتيم، لبخند بكارد و بر دل هاي مريض، اميد. آمده است تا شمع باشد و آيين دلبري كردن را به انسان ها بياموزد. برخيزيد كه محمد مصطفي (ص) آمده است، مبارك باد، ميلاد روشني و نيكي، خجسته باد، قدم هاي نو رسيده انسانيت و يگانه پرستي. آري، محمد متولد شد و نور وجود او هستي را فرا گرفت. امام صادق(ع) فرمود: خداوند متعال خطاب به رسول اكرم (ص) فرمود: «اي محمد؛ قبل از اين كه آسمانها، زمين، عرش و دريا راخلق كنم. نور تو و علي را آفريدم. محمدبن عبدالله (ص) در حريم عزت تولد يافت، حيا صفت او بود و سخاوت، طبيعتش. بر متانتها و اخلاق نبوت سرشته شده بود. پاكدامني بي نظير و بي مانندي از اهل مكه بود كه در خاندان شرافت، اقامت گزيد. خدا او را برگزيد، سپس كليدهاي دانش و سرچشمههاي حكمت را به او داد. او را مبعوث كرد تا رحمت بربندگان و بهار جهانيان باشد. خداوند كتابي را بر او نازل كرد كه بيان و توضيح هر مطلبي در آن است و آن را بدون هيچ انحرافي قرار داد و معارف آن را روشن ساخت، به اميد اينكه مردم پرهيزكار شوند. رسول خدا (ص) رسالتش را تبليغ كرد، ماموريتش را آشكار ساخت، بارهاي سنگين نبوت را، به منزل رسانيد و به خاطر پرورگارش، صبر و در راهش، جهاد كرد و مردم را به سوي نجات و رستگاري فرا خواند تا مردم پس از او گمراه نشوند. آري،محمد مي آيد، با تبر ابراهيم بر دوش، عصاي موسي در دست، قلب مسيح در سينه، عزم نوح در اراده، حكمت لقمان بر زبان و حكومت داوود و سليمان در سايه قرآن كه قرآن پيام جاويدان است. معمر بن راشد ميگويد: از امام صادق (ع) شنيدم كه فرمود: روزي يك يهودي، خدمت رسول خدا(ص) رسيد و به دقت او را نگريست. پيامبر اكرم (ص) فرمود: اي يهودي،حاجتي داري؟ يهودي گفت: آيا تو برتري يا موسي بن عمران، پيامبري كه خدا با او تكلم و تورات و انجيل را بر او نازل كرد و به وسيله عصايش دريا را براي او شكافت و به وسيله ابر، بر او سايه افكند؟ پيامبر (ص) فرمود: خوش آيند نيست كه بنده خودستايي كند ولي(درجوابت) ميگويم: حضرت آدم (ع) وقتي خواست از خطاي خود توبه كند، گفت: «اللهم اني اسالك بحق محمد و آل محمد لما غفرت لي»، خدايا! به حق محمد و آل محمد، از تو ميخواهم كه مرا عفو نمايي. خداوند نيز توبهاش را پذيرفت. حضرت نوح (ع) وقتي از غرق شدن در دريا بيم داشت، گفت «اللهم اني اسالك بحق محمد و آل محمد لماانجيتني منالغرق»، خدايا به حق محمد و آل محمد از تو در خواستميكنم. مرا از غرق شدن نجات بدهي. خداوند نيز او را نجات داد. حضرت ابراهيم (ع) در درون آتش گفت: «اللهم اني اسالك بحق محمد وآل محمد لما انجيتني منها»; خدايا! به حق محمد و آل محمد از تو ميخواهم كه مرا از آتش نجات دهي. خداوند نيز آتش را براي اوسرد و گوارا كرد. حضرت موسي(ع) وقتي عصايش را به زمين انداخت، در خود احساس بيم كرد و گفت: «اللهم اني اسالك بحق محمد و آل محمد لما امنتني» خدايا! به حق محمد و آل محمد از تو در خواست ميكنم كه مرا ايمن گرداني. سپس پيامبر ادامه داد: اي يهودي، اگر موسي (ع) امروز حضور داشت و مرا درك ميكرد و بهمن و نبوت من ايمان نميآورد. ايمان و نبوتش هيچ نفعي به حال او نداشت. اي يهودي! از ذريه من شخصي ظهور خواهد كرد به نام مهدي (ع) كه زمان ظهورش، عيسي بن مريم براي ياري او فرود ميآيد و پشت سر او نماز ميخواند. خداوند متعال نيز در قرآن كريم، در وصف پيامبر (ص) ميفرمايد: «و ماارسلناك الا رحمه للعالمين» ما تو را جز براي رحمت جهانيان نفرستاديم. آنگاه كه انسان در لحظه اي خود را در محضر فرستاده خدا حس مي كند، آنگاه كه انسان در تنهايي خود به آرامش دست مي يابد، آنگاه كه نسيم رحمت دوست هديه خود را بر بشر مي فرستند، لحظه زيبايي است و زيباتر از آن، ديدار اين فرستاده است كه ما را به عرش مي برد و به فكر وا مي دارد. سعدي با الهام از روايات، در اشعار زيبايي پيامبر گرامي را اينگونه توصيف مي كند: ماه فرو ماند از جمال محمد، سرو نرويد به اعتدال محمد، قدر فلك را كمال و منزلتي نيست در نظر قدر با كمال محمد، آدم و نوح و خليل و موسي و عيسي آمده مجموع، در ظلال محمد عرصه گيتي مجال همت او نيست، روز قيامت نگر و مجال محمد. ميلاد با سعادت پيامبر اعظم، ختم نبوت، رحمت اللعالمين، حضرت محمد مصطفي (ص) و فرزند بزرگوارشان، رييس مذهب تشيع، حضرت امام جعفر صادق بر همه دوستداران آن عزيزان مبارك باد. ك/1 536
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 454]