واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: محمد مصطفي(ص)در روز 17 ربيع الاول پنجاه و سه سال قبل از هجرت در شهر مكه چشم به جهان گشود. آنچه در اين روز اتفاق افتاد تنها تولد يك نوزاد نبود بلكه درخشش ستاره اي درخشان در آسمان سياه و تاريك دنياي بت پرستي وجهالت بود. تولد فرستاده اي كه تمامي پيامبران نويد آن را مي دادند، انساني از جنس آسمانيان؛ او كه آخرين رسول و پيام آور خالق يكتا بود و تنها فرصت بشر براي به سوي حق شتافتن، فرصتي كه در زمان وجود پربركت ايشان و حتي قرنها بعد، جهانيان را متحول كرد و سرآغازي شد بر تكامل معنوي انسانها كه خداوند آنان را اشرف مخلوقات خود مي ناميد. زندگي حضرت، از آغاز تولد با مسائل و مشكلات متعددي روبرو بود و دنبال كردن روند زندگي اين بزرگوار نشان از همراهي خداوند و آزمونهاي سختي است كه براي ايشان تدارك ديده شده بود. پدر ايشان، عبد الله در بازگشت از شام در شهر يثرب (مدينه) چشم از جهان فروبست و نتوانست كودكش را ببيند. مادر گرامي آن حضرت، آمنه دختر وهب بن عبد مناف بود. برابر رسم خانواده هاي بزرگ مكه آمنه، محمد(ص) را به دايه اي به نام حليمه سپرد تا او را پرورش دهد، حليمه زن پاك سرشت و مهرباني كه به اين كودك كه مايه خير و بركت در زندگي اش شده بود، دلبستگي فراواني پيدا كرد و لحظه اي از پرستاري، او غفلت نمي كرد. در سن پنج سالگي هنگامي كه حليمه بنا به خواست مادر، محمد (ص) را به مكه باز گردانيد وي نيز پس از مدت كوتاهي محمد را تنها گذاشت و به ديار باقي شتافت. از آن زمان پيامبر تحت سرپرستي عبد المطلب پدربزرگش پرورش يافت اما دو سال بعد او نيز درگذشت و پيامبر نزد عموي خويش (ابو طالب) رفت تا او از ايشان نگهداري كند. ابوطالب تا آخرين لحظه هاي عمرش با نهايت لطف و مهرباني، از برادرزاده اش محافظت و حمايت مي كرد. محمد در جواني بخاطر پاكي، راستي و درستي و شرافتمندي به محمد امين شهرت يافت. محمد اميني كه راهب مسيحي به نام بحيرا از روي نشانه هايي كه در كتابهاي مقدس خوانده بود، با اطمينان دريافت كه اين كودك همان پيغمبر آخرالزمان است و اين را به عمويش گوشزد كرد. محمد امين درهمان جواني به همراه عمويش در چند جنگ شركت كرد اين دلاوري، بعدها در جنگهاي اسلام با درخشندگي هرچه ببيشتر آشكار شد. ايشان همچنين در پيمان مشهور حلف الفضول هم شركت داشتند، پيماني كه به پيمان جوانمردان مشهور بود و هدف آن دفاع از محرومان در برابر ستمگران بود. امانتداري و درستكاري محمد (ص) زبانزد همگان شده بود و به همين دليل زن ثروتمندي از مردم مكه به نام خديجه ثروت خود را در اختيار ايشان گذاشت و پس از مدتي از او درخواست ازدواج كرد. حضرت محمد (ص) در طول سالهاي پيش از بعثت زمان قابل توجهي را در غار حرا مي گذراند و در آنجا به تفكر و عبادت مي پرداخت تا اينكه شب 27 رجب و در سن چهل سالگي، جبرئيل فرشته وحي مأمور شد تا آياتي از قرآن را بر محمد (ص) بخواند و او را به مقام پيامبري مفتخر سازد. در سكوت، تنهايي و توجه خاص به خالق يگانه جهان، جبرئيل از محمد (ص) خواست كه اين آيات را بخواند: اقرأ باسم ربك الذي خلق. خلق الانسان من علق. اقرأ وربك الاكرم. الذي علم بالقلم. علم الانسان ما لم يعلم. و محمد(ص) چنين خواند: بخوان به نام پروردگارت كه آفريد. انسان را از خون بسته آفريد . بخوان به نام پروردگارت كه گرامي تر و بزرگتر است. خدايي كه نوشتن با قلم را به بندگان آموخت. به انسان آموخت آنچه را كه نمي دانست. اين آيات سرآغاز مأموريت توانفرسا و مقدس او بود كه پيامبران پيش از ايشان وعده آن را داده بودند. جبرئيل مأموريت خود را انجام داد، محمد (ص) نيز از كوه حرا پايين آمد و به سوي خانه رفت و سرگذشت خود را براي همسر مهربانش باز گو كرد. خديجه دانست كه مأموريت بزرگ محمد آغاز شده است . او را دلداري و دلگرمي داد و گفت: بدون شك خداي مهربان بر تو بد روا نمي دارد زيرا تو نسبت به خانواده و بستگانت مهربان هستي و به بينوايان كمك مي كني و ستمديدگان را ياري مي نمايي. حال ماموريت پيامبر آغاز شده بود. در اوايل دعوت به دين اسلام، مخفيانه بود و آن حضرت از خويشان خود شروع كردند اما پس از مدتي خداوند از طريق جبرئيل به او ازسوي خداوند فرمان داد: دعوتت را آشكارا كن. كم كم صفها از هم جدا شدند. مسلمان شدگان، بت پرستان را به خداي يگانه دعوت مي كنند. بت پرستان نيز كه منافع و رياست خود را در خطر مي ديدند مي كوشيدند تا مسلمانان را آزار دهند و آنها را از كيش تازه برگردانند. مسلمانان و بيش از همه شخص پيامبر، از بت پرستان آزار بسيار مي ديدند. آنها بر روي ايشان سنگ پرت مي كردند و بي احترامي هاي فراواني به ايشان روا داشتند. تا اينكه پيامبر تصميم گرفتند تعداي از مسلمانان را به سوي حبشه كه پادشاهش به مهرباني معروف بود روانه كنند، قريشيان ساكت ننشستند و با هدايايي به حبشه آمدند تا نجاشي را از پذيرش مسلمانان منصرف كنند اما او هدايا را قبول نكرد و مسلمانان را برنگرداند. مشركان قريش باز هم دست بردار نبودند و براي اينكه پيامبر (ص) و مسلمانان را در تنگنا قرار دهند عهد نامه اي نوشتند و امضا كردند كه بر طبق آن بايد قريش ارتباط خود را با محمد (ص) و طرفدارانش قطع كنند. با آنها پيمان زناشويي نبندند و معامله اي انجام ندهند. اين عهدنامه را در داخل كعبه آويختند و سوگند خوردند متن آنرا رعايت كنند.ابو طالب عموي پيامبر (ص) از ايشان خواستند تا در دره اي كه به نام شعب ابي طالب است ساكن و از بت پرستان دور شوند. مسلمانان در آنجا به سختي زندگي مي كردند گرسنگي و سختي به حد نهايت رسيد اما استقامت خود را از دست ندادند. روزي از طريق وحي به پيامبر (ص ) الهام شد كه عهد نامه را موريانه خورده و جز كلمه بسمك اللهم چيزي باقي نمانده . اين مطلب را ابو طالب در جمع مشركان گفت. وقتي رفتند و تحقيق كردند به صدق گفتار پيامبر پي بردند و دست از محاصره كشيدند. پس از چندي، هنگامي كه پيامبر براب تبليغ اسلام به طايف سفر كرد و با بررسي اوضاع تصميم به مهاجرت به مدينه گرفت. ورود پيامبر و مسلمانان به مدينه، فصل تازه اي در انجام رسالت الهي پيغمبر اكرم (ص) گشود. اما كفار مكه به عنوان دشمنان قسم خورده و كيته توز دست بردار نبوده و درصدد بودند كه به هر صورتي جامعه نو پاي اسلامي را با شكست مواجه كنند. جنگهاي احد، بدر و خندق اوج اين كينه ورزي با به نمايش گذاشت. در سال هشتم هجرت پيامبر مكرم (ص)، تصميم به فتح مكه گرفت با اين هدف كه آنجا را از ناپاكي بتها و بت پرستها پاك سازد. فرمان حركت در روز دهم ماه رمضان صادر و شهر مكه با ده هزار سرباز مسلمان و بدون مقاومت فتح شد. پيامبر در سال دهم هجرت براي فريضه حج آماده شده بود و آگاهي يافت كه امسال آخرين حج ايشان است، پس از مسلمانان خواست همراه او باشند و در آن زمان در محل غدير خم رسالت خود را به پايان رساند و حضرت علي (ع) را به عنوان وصي و جانشين خود معرفي كرد. ايشان فرمودند: من امسال آخرين فريضه حج ام را انجام مي دهم و دو چيز مهم را نزد شما به امانت مي گذارم يكي كتاب خداوند (قرآن) و ديگري اهل بيتم است. مبادا از آنها روي گردان شويد. روز تولد حضرت رسول اكرم براي مسلمانان جهان هر ساله نه تنها گرامي داشت يك عيد، بلكه تولدي دوباره براي تك تك آنان است كه گام در مسير توحيد و يكتا پرستي برمي دارند. اطلاع/9131**1717
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 466]