تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 13 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):نادانى ريشه همه بديهاست.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1803969708




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

در وصف یاقوت مقاومت


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
در وصف یاقوت مقاومت
در وصف یاقوت مقاومت     اشعاري از انورعلي نجم در وصف شهید حاج عماد مغنیه نور درخشان اي عماد... اي شهروند برجسته عرب اي بزرگترين زاهد جهان چه شده که محراب عبادت و زهد و فداکاري بر تو مي گريد؟ و دانه هاي اشک از چشمان مادرت جاري مي شود؟ در شهادت تو بستر زمين و گستره آسمان اندوهگين شده است؟ شهادت تو جهانيان را به عزا نشانده است اکنون محراب نماز تو با خدا نجوا مي کند. و با نام تو آيات حزن و اندوه مي سرايد. اي عماد... محراب عزادار بر تابوت تو آرامش نشانده است پيکر کفن پوش تو را مي بوسد محراب عزادار به ديدار تو نخواهد آمد با قطره هاي اشک خود را سيراب خواهد کرد بادبان کشتي حسين(ع) و مناره هاي عشق و ايثار عزادار شده اند هستي در سوگ تو جامه سياه به تن کرد و بر نور درخشنده تو گريست قطره هاي اشک و صبر از ارتحال تو غمگينند اي عماد... جز اسطوره چيز ديگري نبودي جر نشانه راه نسل حاضر چيز ديگري نبودي نسلي که با فتح المبين تو شکوه و عظمت يافت به رغم خواست سازشکاران عرب سال هاي غم و اندوه امت سال هاي سکوت و بي تفاوتي رفاه طلبان سپري گشت اي عماد... جز اسطوره چيز ديگري نبودي از نور عشق و محراب عبادت آمدي مردم را به صعود به قله هاي عظمت و بازگشت به دوران عزت و کرامت فراخواندي مردم به نداي تو به حق لبيک گفتند به هشدارهاي تو پاسخ مثبت دادند به ميدان جنگ آمدند اي عماد... اکنون عصر مقاومت و شهادت فرارسيده شب آمد و برخي تا حد مرگ به خواب رفتند به زندگي ذلت بار تن دادند ولي با شعار کوبنده الله اکبر از خواب بيدارشان کردي بر سرشان فرياد کشيدي الله اکبر... الله اکبر... سردادي اي عماد... چگونه صبح را بيدار کردي؟ چگونه چاشني سلاح را آماده کردي؟ در ميدان جهاد چگونه عشق شهادت به وجود آوردي؟ چگونه خفتگان را به ميدان جنگ و جهاد آوردي؟ اي عماد... تو چه سري بودي؟ که فجر صادق آفريدي؟ در حال وضو و يا در حال نماز هستي؟ آيا هنوز در حال خون خواهي مظلومان فلسطيني هستي؟ بشارت بده... مژده بده... به دوستانت که در جشن باشکوه ارتحال خونين تو گرد هم آمدند زير باران، ترانه هاي عشق و ايثار تو را سرودند داستان عروج ملکوتي تو را بازگو کردند داستان پاکسازي بخشي از خاک فلسطين را يادآوري کردند توصيه هاي زيباي تو را بازخواني کردند بادبان هاي سفر برافراشتند در پايان شب تاريک در سپيده دم فجر صادق با خود سوگند ياد کردند از اين پس شکست را نمي پذيرند اي آزادگان جهان به شما وصيت مي کنم اين تاريخ سازان بدانيد که رود از آبشار سرچشمه مي گيرد از چهره خورشيد تابان نور مي درخشد اي آزادگان جهان اين سيد... اين والي... اين حامي... چراغ روشنايي راهتان در دست اوست اين رهبر... اين فرمانده... راهنماي شماست اسراي همه اشياء را مي داند اين سيد... اين چراغ روشن... راز پيروزي تان نزد اوست اين رهبر... اسرار همه چيز را مي داند او نوه پيامبر(ص) است او سروده علي(ع) است او بشارت عيسي(ع) است او نصرالله است اي آزادگان جهان پشت سر اين رهبر حرکت کنيد زير سابه او برخيزيد... برخيزيد... *******
در وصف یاقوت مقاومت
پسر حيدر اي عماد... اي پسر حيدر اي شير ميدان اي که هميشه آماده بودي اي که هميشه شاهد بودي راهنماي خورشيد بودي هنوز هم در تعقيب دشمنان هستي؟ با پيروزي هاي پي در پي شکست شان را ثبت مي کني اي عماد... آنان را شکست دادي در نبرد تن به تن آنان را شکست دادي ولي ناجوانمردانه تو را کشتند همانگونه که پيامبران را کشتند اي حاج رضوان! تو آنان را شکست دادي خون تو کينه آنان را فرو نمي نشاند راه مردانگي را تو به ما آموختي افسانه هاي يهود را متلاشي کردي پرده شکوه شان را دريدي آنان را رسوا کردي در پيشگاه افکار عمومي رسواشان کردي اي حاج عماد... بر دستاوردهاي تو گواهي مي دهم در ميدان رزم در کنار تو بودم عصر حاضر فرياد برآورد شکوه و جاودانگي از آن توست هرگز براي تو گريه نخواهم کرد مقاومت را ادامه خواهم داد آتش خشم را با قطره هاي اشک خاموش نخواهم کرد آتش را فروزان نگه خواهم داشت آتش را سرود نظامي ميدان جنگ قرار خواهم داد اي حاج عماد... نگران نباش هنوز با دشمن تسويه حساب نکرده ايم به تازگي با دشمن حساب باز کرده ايم حساب ما با دشمن بسته نخواهد شد اي رزمندگان به خود بباليد براي عماد اداي احترام کنيد در پيشگاه او سوگند ياد کنيد براي عماد آزاده و سرافرازمان براي فرمانده شجاع و سربلندمان براي فجر صادق احترام بگذاريد براي مردان فداکار اداي احترام کنيد براي فرمانده شهيدمان که به قله هاي عظمت صعود کرد به وعده هاي دبيرکل صادقانه گوش دهيد به وصيت هاي فرمانده گردان هاي مقاومت عمل کنيد به وعده هاي راستين دبيرکل گوش کنيد اي عماد... اين وصيت هاي اميدوار کننده در سايه گردان هاي پيشتاز با نام تو غرش مي آفرينند با قدرت کوبنده ات، رزمندگان کمر همت مي بندند اي فرمانده شهيد سوگند به خداي بزرگ سوگند به خاک ميهن با خون تو پيمان مي بنديم تا در ميدان مقاومت راهت را ادامه دهيم اي رزمندگان بال بگشاييد پيروزي در سايه جهاد به دست مي آيد حاج رضوان در پرتو به دوش گرفتن اسلاح رهايي ملت هاي جهان را نويد داد اي عماد... به ما بگو چگونه از دريا گذشتي؟ و از ميان ما رفتي؟ به ما بگو چگونه به شمشير عشق ورزيدي؟ و به عهد خود وفا کردي؟ اي حاج رضوان سلام ما را بپذير با خون تو پيمان مي بنديم اي حاج رضوان بدان که در راه تو گام برمي داريم اي حاج رضوان اي قهرمان در حال حيات بر وجودشان وحشت آفريدي پس از شهادت زندگي شان را تلخکام کردي بدان که انتقام خونت را از آنان مي گيريم آسوده باش که به ياري خداوند آنان را به خاک ذلت مي نشانيم منبع: ماهنامه شاهد یاران، شماره 49 /ج  
#فرهنگ و هنر#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 521]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن