تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 16 مهر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):پرهيزكارى منافق جز در زبانش ظاهر نمى‏شود.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1821317586




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

راهنمایی و کمک


واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: View Full Version : راهنمایی و کمک mohammad 186114th December 2008, 11:46 AMبا سلام به شما دوستان گرامی من اسمم محمده همون طور که از نام کاربریم معلومه دانشجوی رشته کامپیوتر (نرم افزار) 23 ساله . حدود 7 ماه پیش با یکی از دختر های دانشگاهمون اشنا شدم . اول از چند تا تماس چند روز و چند SMS شروع شد تا به 2 ماه نکشیده به روزی 500 یا 600 اس ام اس رسید و تا حدی که از کوچیکترین کار های هم خبر داشتیم . من اصولا چون توی یه خانواده فرهنگی بزرگ شدم هیچ وقت به دختر به چشم GF نگاه نکردم و دوسش دارم و از روز اول قرار ازدواج بود نه دوستی .این دختر توی یه خانواده راحت بزرگ شده یعنی جاوی پسرهای فامیل بدون حجاب برن واسشون مسئله ای نیست یا باهم دست میدن ولی من روی این مسائل خیلی حساس هستم البته نا گفته نمونه من بهش گفتم قول داده رعایت میکنه و با حجاب کامل جلوشون میره و دست هم نمیده ولی نمیدونم چرا باورم نمیشه همیشه قبل از هر مهمونی که بره من 100 بار بهش تاکید می کنم دیگه حالم از این حرفا به هم میخوره .من ادم جاهلی نیستم که بهش گیر بدم . گفت پسرای فامیل ما به چشم برادری نگاه می کنن گفتم باشه موردی نیست تا اینکه 2 تاشون که مثلا داداش بودن بهش پیشنهاد دوستی دادن . به نظر شما من چیکار کنم باور کنم که رعایت می کنه . به خدا دارم دیوونه میشم حس می کنم بیماریه بدبینیو که میگن گرفته از طرفی نمیتونم رهاش کنم میخوایم ازدواج کنیم اینطور ازدواجی به سره ماه نمیکشه . بگین من باید چی کار کنم . مثلا هر min باید بگم حجابت درسته ؟ میای Uni چادر سرته ؟ و.... دیگه خودتون میدونین چه چیزای دیگه هست . ببخشید اگه زیاد شد چون واقعا نیاز به کمکتون دارم . با تشکر : محمد viola14th December 2008, 12:59 PMبا سلام به شما دوستان گرامی من اسمم محمده همون طور که از نام کاربریم معلومه دانشجوی رشته کامپیوتر (نرم افزار) 23 ساله . حدود 7 ماه پیش با یکی از دختر های دانشگاهمون اشنا شدم . اول از چند تا تماس چند روز و چند sms شروع شد تا به 2 ماه نکشیده به روزی 500 یا 600 اس ام اس رسید و تا حدی که از کوچیکترین کار های هم خبر داشتیم . من اصولا چون توی یه خانواده فرهنگی بزرگ شدم هیچ وقت به دختر به چشم gf نگاه نکردم و دوسش دارم و از روز اول قرار ازدواج بود نه دوستی .این دختر توی یه خانواده راحت بزرگ شده یعنی جاوی پسرهای فامیل بدون حجاب برن واسشون مسئله ای نیست یا باهم دست میدن ولی من روی این مسائل خیلی حساس هستم البته نا گفته نمونه من بهش گفتم قول داده رعایت میکنه و با حجاب کامل جلوشون میره و دست هم نمیده ولی نمیدونم چرا باورم نمیشه همیشه قبل از هر مهمونی که بره من 100 بار بهش تاکید می کنم دیگه حالم از این حرفا به هم میخوره .من ادم جاهلی نیستم که بهش گیر بدم . گفت پسرای فامیل ما به چشم برادری نگاه می کنن گفتم باشه موردی نیست تا اینکه 2 تاشون که مثلا داداش بودن بهش پیشنهاد دوستی دادن . به نظر شما من چیکار کنم باور کنم که رعایت می کنه . به خدا دارم دیوونه میشم حس می کنم بیماریه بدبینیو که میگن گرفته از طرفی نمیتونم رهاش کنم میخوایم ازدواج کنیم اینطور ازدواجی به سره ماه نمیکشه . بگین من باید چی کار کنم . مثلا هر min باید بگم حجابت درسته ؟ میای uni چادر سرته ؟ و.... دیگه خودتون میدونین چه چیزای دیگه هست . ببخشید اگه زیاد شد چون واقعا نیاز به کمکتون دارم . با تشکر : محمد با سلام دوست عزيز شما با توجه به شرايطي که داريد و سنتون فکر ميکنم اصلا تصميم واسه ازدواج واستون زود باشه دوم اينکه با توجه به ديدد و فرهنگ تربيتي که داريد اين نحو اشنايي واسه ازدواج اصلا درست نيست شما بايد بشينيد با خودتون تنها بدون اينکه در نظر بگيريد همچين شخصي هست ملاکهاتونو واسه انتخاب همسر ايندتون تجسم کنيد و حتي اونارو بنويسيد بعد ببينيد که اون شخصي که داريد بهش فکر ميکنيد چند درصد شرايطتون رو داره و چند درصد هم احتمال ميديد که بتونه اونارو کسب کنه بعد اگه راضي کننده بود نتيجه اونوقت ميتونيد به ادامه مسائل بپردازيد و البته بايد در نظر داشته باشيد که يکي از عوامل موثر در ازدواج تفاهم فرهنگي و ديني هستش اينکه شما مقيد هستيد خيلي هم خوبه و اگه همچين چيزهايي رو از همسر ايندتون توقع داريد اونم خوبه اصلا بيماري نيست و نگرانيتونم تا جايي که گفتيد جو خانوادگيشون چطوريه کاملا بجاست ولازم و به اين نکته هم توجه کنيد شما با وجودي که ميدونيد چقدر با هم اختلاف نگرش داريد به ايشون علاقه منديد پس بهتره کمي شک کنيد که اين علاقه اي که ميگيد عشق واقعيه و يا همون عشق اتشين زودگذر ؟؟؟؟؟؟؟نکته ديگه هم اينه که ادما عوض بشو نيستند مگر خيلي استثناء مثلا خود شما با وجودي که طرفتونو خيلي دوست داريد حاضر نيستيد همچون شرايطي داشته باشيد شايد واسه اينکه ناراحت نشه کمي تظاهر کنيد که خيلي هم مهم نيست ولي از درون هميشه فکرتون مشغوله و از ته دل راضي نيستيد خوب اين قضيه حالت عکس هم داره مثلا کسيکه 20 سال با يک طرز فکر بزرگ شده و زندگي کرده و شخصيتش شکل گرفته خيلي سخته که حالا بخواد عکسشو عمل کنه شايد تا حدي هم راه بياد ولي ممکنه کمي بعد خسته بشه يا حتي حرف اطرافيان خودش روش تاثير بذاره و اونوقته که مشکلات شروع بشه .............به نظر من البته هميشه استثنا وجود داره ولي نظر من اينه که علاقه صرف و ظاهري معيار مناسبي براي ازدواج نيست و علاقه در کنار ساير پارامترها هست که منجر به موفقيت در اين امر ميشه و از همه مهمتر اينه که هرکسي با شخص متناسب خودش از لحاظ فکري و فرهنگي ونگرش ازدواج کنه تا هيچ کدوم اسيب نبينن مثلا اگه شما باهم ازدواج کنيد اوشون هميشه بايد برخلاف چيزي که هست و دوست داره ظاهر بشه عمل کنه و شما هم هميشه اين استرس و نگرانيو داشته باشيد که الان کجاست چکار ميکنه و با چه وضعيتي ......خوب اينطوري مثلما به اون ارامشي که از اهداف اصلي ازدواج هست نميرسيد .................... البته اين نظر شخصي منه شايد بقيه نظرات خيلي مفيدتري داشته باشن mohammad 186114th December 2008, 06:07 PMبسیار سپاسگذارم دوسته عزیز :x: viola14th December 2008, 06:38 PMبسیار سپاسگذارم دوسته عزیز :x: خواهش ميکنم اميدوارم تونسته باشم کمکي کرده باشم و البته دکمه سپاس اون گوشهع پايين پستم هست :D:D;)البته فقط چون تازه وارد هستيد گفتم چون سپاس اينطوري مورد داره .....موفق باشيد:rolleyes: nailabak14th December 2008, 07:09 PMباسلام خدمت شمادوست عزيز به نظر من شما بايدبه مشاور خانواده مراجعه كنيد چون شماروخيلي بهترراهنمايي ميكنند. ولي ميخوام بگم كه اولا ازدواج براي شما هنوززوده چون بابالارفتن سن معيارهاي شمابراي ازدواج فرق خواهدكرد.معمولاتاسن27سالگي اين معيارها كامل ميشن وشماكسي روكه درسن 23سالگي انتخاب ميكنيد باكسي كه درسن 27سالگي انتخاب ميكنيد كاملا متفاوتنددررابطه بامشكلتون سطح فرهنگ وتربيت خانوادگي جزومعيارهاي اصلي ازدواج هست كه شمابراحتي نميتونيدناديده بگيريدچون زندگي كه دوروزنيست شماازحالا كه زيريك سقف زندگي نميكنيدمشكل به اين بزرگي داريد واي به روزي كه باهم زندگي كنيدكه اونوقت يابايدهرروز دعواكنيديااينكه باايشان همفكروبي خيال شويدشماميتوانيددرآينده كسي روپيداكنيدكه هم دوستش داشته باشيدوهم همفكرباشيد.عجله نكنيدوسعي كنيد تاقبل از ازدواج زياددوست دخترنداشته باشيدتاهمسرآيندهتون روبيشتردوست داشته باشيدوزندگي شيريني داشته باشيد mahak2531st August 2009, 01:26 PMبا سلام به نظر من هم انجور آدمها هیچ موقع عوض نمی شوند چون اینگونه بزرگ شدن . من خودم تو زندگی دیدم همچین آدمهایی رو که با فامیل راحت هستند بعدا خودتون زجر می کشید سایت ما را در گوگل محبوب کنید با کلیک روی دکمه ای که در سمت چپ این منو با عنوان +1 قرار داده شده شما به این سایت مهر تأیید میزنید و به دوستانتان در صفحه جستجوی گوگل دیدن این سایت را پیشنهاد میکنید که این امر خود باعث افزایش رتبه سایت در گوگل میشود




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 335]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن