تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 28 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):دوست ندارم جوانى از شما [شيعيان] را جز بر دو گونه ببينم: دانشمند يا دانشجو.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ساختمان پزشکان

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای

اقامت یونان

خرید غذای گربه

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1841910780




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

سلسله غزنویان


واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: babi 00715th November 2008, 02:07 PMدر این تاپیک حکومت غزنویان را در زیر ذره بین قرار میدهیم : غزنویان 351 تا 583 هجری قمری 982 تا 1187 میلادی ادامه دارد غزنویان «583 - 351 ق / 1187 - 962 م» مختصری درباره غزنویان محمود بن سبکتکین قلمرو بالنسبه کوچک غزنه «غزنی، غزنین» به خراسان مقارن عهد انحطاط و انحلال سامانیان، ناگهان آن را به صورت امارتی وسیع و بزرگی درآورد که با جلب نظر و رضایت خلیفه عباسی، بدان استقلالی بخشید. غزنه ولایتی کوهستانی بود که در زابلستان، در دامنه کوههای سلیمان یا نواحی شرقی افغانستان کنونی، قرار داشت. در زمان مرگ سبکتکین بر اثر فتوحات او در نواحی مجاور، حکومت غزنه شامل ولایات، قصدار، بُسْتْ،زابل، رُخج، زمین داور، پیشاور، و نواحی طَخارستان و بدخشان بوده است. در آن زمان هر یک از این نواحی پیش از هر چیز یک ثَعْنر «سر حد مرزی» در حاشیه دنیای هند به شمار می‏آمد. از عهد امارت سبکتکین، غزو جهاد دایم در نواحی غربی هند این منطقه را به صورت یک کانون اسلامی و رهبری کننده غزوات درآورده بود که چون میراثی سیاسی به محمد منتقل شد و به این ترتیب به عنوان مهمترین و عمده‏ترین مشغله فکری و عملی این سلطان ستیزه جو درآمد. بعدها با الحاق خراسان به آن، دولت غزنه وارث تمام قلمرو سامانیان در خراسان شد، به طوری که در مرزهای غربی خویش با دولتهای آل بویه و آل زیار همسایه شد که هیچکدام به اندازه حکومت غزنوی مورد تأیید خلیفه بغداد نبودند. از سویی دیگر سیف الدوله محمود نیز با دریافت لقب؛ یمین الدوله، بنیان قدرت و استقلال این قلمرو بالنسبه وسیع را در همان آغاز انحطاط سامانیان استوار ساخت. نظام ادراری و نظام لشکری غزنویان محمود درخشانترین سیمای سلسله غزنویان که از او به عنوان «سلطان غازی» و امیر «کثیر الغزوات» یاد کرده‏اند، بر این باور بود که همه ساله می‏بایست جهاد و غزو علیه «کفار» «که فرض کردن گروهی از مردمان دیگر نواحی و اطلاق کفار بدانها در آن زمان کار چندان دشواری نبود» تکرار شود. این عملیات تهاجمی و نظامی با نظارت دقیقی که محمود در همسو نگه داشتن دستگاه دیوانی با دستگاه لشکری اعمال می‏کرد، توسط بهره جویی از حداکثر دقت و سرعت عمل ماشین جنگی مهیب و مخرب غزنویان، حاصل می‏شد که آن را به صورت کاملترین و پر قدرت‏ترین حکومت اسلامی که تا آن زمان در ایران به وجود آمده بود، در می‏آورد. ارتشی از اقوام مختلف اتکاء این ماشین جنگی غزنویان که از یک «ارتش چند ملیتی» متشکل از ترک، تاجیک، گیل،دیلم، غز، هندو و عناصر دیگر بود، بر قدرت فرماندهی فوق العاده، نظم پیچیده دیوانی و ارتباطش با نظم لشکری استوار بود. بعد از مرگ محمود که توانست به مدت سی و یک سال این مجموعه را به طور موفقیت آمیزی هدایت کند، پسرش مسعود، پس از یک کشمکش خانگی وارث آن شد. شاید تزلزل شخصیت و اختلاف بد فرجامی که با روی کار آمدن او، دیوان و درگاه را به دو اردوی متخاصم و نامتجانس تقسیم کرد، دلیلی بود که قدرت متعرضی و تهاجمی ماشین جنگی را از آن گرفت و از کار انداخت که همین امر آغاز انحطاط و تزلزل غزنویان را موجب شد. تقابل دستگاه اداری و دستگاه نظامی اما، اسباب عقب نشینی این دولت را از فضای سیاسی ایران و همچنین دگرگونی احوال اجتماعی حاکم بر قلمرو غزنویان را می‏توان از بررسی تحول رو به انحطاط دستگاه اداری و نظامی آن دریافت. در واقع در این ایام و از مدتها پیش بود که ایران در سده‏های نخستین اسلامی، به تدریج توانست هویت متزلزل شده و تا حدی از یاد رفته خود را باز یابد. جامعه ایرانی که عناصر تشکیل دهنده‏اش، فرهنگ ایرانی و زبان فارسی، و آداب و رسومش، مرده ریک آداب و رسوم ایران باستان بود، به داستانها و سرگذشت پهلوانان و فرمانروایان ایران باستان دلبستگی خاصی داشت به طوری که مراسم، جشنها و حتی خرافات باز مانده آن ایام را تا حدی که با آیین جدید سازگاری داشته باشد، همچون میراث نیاکان، عزیز و بی بدیل می‏انگاشت. از جمله شاهنامه فردوسی که این هویت را از ظلمت ابهام بیرون آورد و به عرصه شعور و شهود حسی کشاند، در طی همین ایام به وجود آمد. جستجوی این هویت در عهد سامانیان، تاریخ بلعمی را در بخارا، و شاهنامه ابو منصوری را در طوس به وجود آورد به طوری که مسعودی مروزی را به نظم کردن «مزدوجه» خویش رهنمون شد. در این اثنا بود که دقیقی اقدام به نظم گشتاسب نامه و داستان ظهور زرتشت را وسیله‏ای برای بیدار کردن شعور به این هویت در بین فارسی زبانان عصر یافت. سرانجام مرحله نهایی این جست و جو، با اتمام حماسه عظیم فردوسی انجام پذیرفت. به طوری که حس مشترک در قالب یک هویت قوی تقریباً تمامی طبقات جامعه را از دهقانان «بازماندگان نجبای فئودال عهد ساسانیان» تا عیاران شهر - که مصداقشان در شاهنامه در تعدادی از پهلوانان، عیاران و دلیران تصویر شده بود - به نوعی مرموز به هم پیوند می‏داد. ولی از سوی دیگر، روح سازش ناپذیری و عدم تسامح و خشونت افراطی در برخورد با صاحبان دیگر عقاید و مسلکها نیز اجازه همدلی، همدردی و هم سرنوشتی را با این حکومت جباران و نظامیان نمی داد و آن را به طوری که فاقد هر گونه پایگاه مردمی و پشتیبانی باشد می‏ساخت. نتیجه آن که به محض پیدا شدن خلل و فرج در ماشین نظامی و از کار افتادن آن، مردم ترکان سلجوقی را، علی رغم سنی بودن، بر ترکان غز ترجیح دادند و به این ترتیب طومار آنان را از ایران برچیدند. babi 00716th November 2008, 09:27 AMحکومت دویست و چهل ساله غزنویان از فتح غزنین به دست البتکین حاجب در 334 ق / 955 م که با آغاز پیدایش دولت غزنه همراه بود تا خاتمه سلطنت خسرو ملک غزنوی در لاهور «583 ق / 1187 م» که انقراض نهایی دولت غزنویان بود ، مدت فرمانروایی امرای غزنه در ایران و خارج از ایران، روی هم رفته، قریب دویست و چهل سال به طول انجامید که از این مدت تنها نیم قرنی بیش در ایران مجال قدرت نمایی به آنها داده نشد و مابقی آن در قلمرویی که قسمت عمده‏اش به گذشته ایران تعلق داشت، ادامه پیدا کرد. البتکین «351 - 35 ق / 962 - 963 م» تاریخ غزنه در دوره اسلامی، از غلبه البتکین، حاجب قلعه غزنه آغاز می‏شود. البتکین از غلامان ترک دربار آل سامان بود که تحت انقیاد امیران سامانی قرار داشت. همچنین از حاجبان و سالاریان دربار عبدالملک بن نوح سامانی به شمار می‏رفت که توانست فتنه بکر بن مالک را با خدعه و کشتن وی «رمضان 345 ق / دسامبر 956 م» دفع کند. از آن پس نیز امارت خراسان ظاهراً با پادرمیانی البتکین به ابوالحسن محمد بن ابراهیم سیمجور رسید که بعدها خود به کوشش بلعمی وزیر، امیر خراسان شد «ذی الحجه 349 ق / ژانویه 961 م». وی بعدها از ترس امیر سامانی به غزنین رفت و به این ترتیب در قلعه غزنه تا پایان عمر، فرمانروایی داشت. غزنه در سرزمین زابلستان، شهر و قلعه‏ای محکم بود که به امرای مستقل محلی بودایی تعلق داشت. هوان تسونگ ، زایر معروف بودایی چین که مقارن اواخر عهد ساسانیان به این نواحی آمده بود، از این شهر به نام «هوزینا » نام می‏برد و از قراین چنین بر می‏آید که وقتی البتکین، حاجب قلعه، آنجا را از دست لاوک، فرمانروای محلی آن ولایت گرفت «351 ق / 962 م» غلبه خود را بر آن ولایت همچون نوعی غزوه و جهاد با هندوان تلقی کرد. لاوک هندو، که ظاهراً در دنبال شنفرت از البتکین، به اسلام روی آورد، در غلبه البتکین بر غزنه، هر چند فرمانروایی خود را از دست داد، اما در مقابل جانش را در پناه مسلمان شدن حفظ کرد. وی بعد از وفات البتکین «شوال 352 ق / نوامبر 963 م» در صدد اعاده ملک از دست رفته برآمد «354 ق / 965 م» که توفیقی حاصل نکرد. اسحاق بن البتکین «355 - 352 ق / 966 - 963 م» با مرگ البتکین، فرزندش اسحق فرمانروای غزنه شد. از حوادث مهم دوران وی، کوشش لاوک هندو برای باز پس گیری شهر و قلعه غزنه بود که ظاهراً به کمک و حمایت امیر بخارا -منصور بن نوح - اسحق توانست این تهاجم را دفع کند و از طرفی با اظهار طاعت نسبت به امیر بخارا، سرانجام غزنه نیز، هر چند به طور اسمی، به قلمرو آل سامان ملحق شد. گفته می‏شود که اسحاق بن البتکیناهل فضل و ادب بود. وی در ذی القعده «355 ق / اکتبر - نوامبر 966 م» به طور ناگهانی درگذشت که چون فرزندی نداشت، بعد از مرگش، امارت غزنه را به حاجب خود، بلکاتکین واگذاشت. بلکاتکین «364 - 355 ق / 974 - 966 م» چون اسحق بن البتکین فرزندی نداشت، پس از مرگش حاجب وی، بلکاتکین به جای او بر تخت امارت غزنه نشست. گفته می‏شود که بلکاتکین امیری عادل و متقی بود و از «مبارزان جهان» به شمار می‏رفت. او نیز همچون البتکین، از غلامان آل سامان بود که برای مدتی از طرف سامانیان، در بلخ حکومت کرده بود «324 ق / 936 م». با وجود این که بلکاتکین از ورود سپاه آل سامان به غزنه جلوگیری کرده، اما چنان که از سکه‏های دوران او بر می‏آید، همچنان نسبت به امیر بخارا اظهار انقیاد و اطاعت می‏نمود. وی در«364 ق / 974 م»، دار فانی را وداع گفت و به این ترتیب پیری تکین جانشین او شد. پیری تکین «366 - 364 ق / 977 - 974 م» پیری تکین یا بوری تکین، از دیگر غلامان البتکین بود که پس از بلکاتکین به امارت غزنه رسید، اما نتوانست توافق و رضایت لشکریان ترک را در تأیید امارتش جلب کند. از این رو سبکتکین، از دیگر غلامان البتکین که در عین حال دامادش نیز بود، به همدستی عده‏ای از یارانش، در شعبان «366 ق / آوریل 977 م» او را معزول و به این ترتیب خود امارت غزنه را به دست گرفت. سبکتکین «387 - 366 ق / 997 - 977 م» سبکتکین یکی از غلامان البتکین و در عین حال دامادش بود که با عده‏ای از امیران ترک درشعبان ق / آوریل 977 م، پیری تکین را از امارت خلع و خود جانشین او شد. سبکتکین به مدت بیست و یک سال با قدرت و کفایت بر آن نواحی با استقلال فرمان راند و قلمرویی را که از اخلافش و از البتکین به وی رسیده بود تا به داخل مرزهای هند توسعه داد. توسعه قلمرو سبکتکین سبکتکین بی آن که مناسبات خود را با دربار بخارا تیره سازد و آن عده از سردارانی را که همچنان به آل سامان وفادار بوده و یا با دربار آل سامان مخالفت داشتند، از خود نومید و ناخرسند نماید، به عنوان غزوه و جهاد سرزمینهای: بُسْتْ، قصدار، بامیان و غور را به نام امیر بخارا تصرف کرد و به این ترتیب قلمرو خود را توسعه قابل ملاحظه‏ای بخشید. در عین حال رابطه تابعیت خود را با امیر بخارا در حد یک احترام متقابل حفظ کرد و بی آن که استقلال امارت غزنین را از دست بدهد، در خطبه و سکه نام آنها را ذکر می‏کرد. از جمله در ماجرای عصیان فایق و ابوعلی سیمجور که پای بغراخان نیز به مسایل ماوراءالنهر کشیده شد، او به درخواست منصور بن نوح، با پسر خود محمود به یاری او شتافت که به پاداش این خدمت، حکومت بلخ و بامیان را با لقب ناصرالدین ضمیمه امارت غزنه کرد و از آن پس پسرش محمود نیز با لقب سیف الدوله سپهسالار نیشابور و امیر خراسان شد. babi 00716th November 2008, 09:34 AMتحکم قدرت سبکتکین امارت مستقل غزنه به سبکتکین مجالی داد تا قدرت خود و آینده خاندانش را در آن نواحی تحکیم کند. در لشکرکشی به بُسْت «367 ق / 977 م» ابوالفتح بُستی، دبیر و شاعری که به زبانهای فارس و عربی مسلط بود و در عین حال در دستگاه فرمانروایی بُست سمت منشی گری داشت را با خود به غزنه آورد که این امر نیز در جای خود غنیمت ارزنده‏ای به حساب می‏آمد به طوری که در تنظیم دیوانها، به خصوص دیوان رسائل از کمک شایسته این منشی برخوردار شد. سبکتکین پس از بیست یک سال فرمانروایی به سال «387 ق / 997 م» درگذشت، میراث بزرگی از نظم و تشکیلات و قلمرو امارت، برای جانشینان خود باقی گذاشت. غزنویان به دنبال پیشینه با شکوه ظاهراً سبکتکین، به ترکان قرلق منسوب بود، اما بعدها که اخلاف او به قدرت رسیدند، نسب نامه‏ای مجعول برای خود فراهم کردند و به این ترتیب تبارشان را به فیروز پسر یزدجرد ساسانی رساندند تا غزنویان قرلقی نژاد را نیز به خاندان منقرض شده ساسانیان منسوب دارند؛ گویی رسم زمانه چنین بود به طوری که در همان ایام، سامانیان نیز به درست یا نادرست، نژاد خود را به بهرام چوبینه برسانند و زیاریان و آل بویه نیز، مدعی انتساب به پادشاهان باستانی ایران زمین گردند به علاوه چون در محیط خراسان و زابلستان، انتساب به بندگان ترک، نمی‏توانست برای اخلاف سبکتکین مایه افتخار باشد، از این رو آنها خود را به فیروز یزدجو منسوب می‏کردند. گفته می‏شود که این آخرین شاهزاده ساسانی، بعد از مرگ پدر، به ترکان پیوست و سرانجام به چین رفت. از این رو، پادشاهان غزنوی خود را شایسته شکوه و جلالی می‏دانستد که از رهگذر این انتساب، برایشان فراهم می‏آمد. اسماعیل پسر سبکتکین «389 - 387 ق / 999 - 997 م» پس از مرگ سبکتکین، پسر کوچکترش، اسماعیل، به جای پدر به امارت غزنه رسید. دلیل انتخاب پسر کوچکتر به جای محمود - سیف الدوله - پسر بزرگتر سبکتکین، شاید تا حدی به سبب انتسابش به البتکین، جد مادری اسماعیل بود که سبکتکین گمان می‏برد، اسماعیل بیش از محمود مورد علاقه لشکریان ترک غزنه قرار دارد. اما امارت او طولی نکشید به طوری که با وجود اظهار تابعیت به دربار بخارا «387 ق / 997 م»، این امر نیز مانع از آن نشد که برادر بزرگترش محمود، با وی به معارضه برنخیزد و خود را وارث ملک سبکتکین نخواند. تا این که محمود به کمک عمویش؛ بغرا و برادر دیگر خود، نصر بن سبکتکین، توانست بر اسماعیل دست یابد، هر چند نخست او را امان داد و در امور حکومت نیز اسماً با خود شریک ساخت، لیکن چندی بعد به بهانه‏ای، او را به طور کامل از امارت برکنار و خیال خود را از جانب وی آسوده کرد. گویند که اسماعیل شاعر و اهل ادب بود و روزهای جمعه گه گاه بر منبر می‏رفت و خطبه می‏خواند محمود غزنوی «421 - 389 ق / 1030 - 999 م» بنیانگذاری حکومت غزنوی محمود، پس از خلع برادرش اسماعیل، با اظهار انقیاد نسبت به امیر ابوالحارث منصور، حکومت خود را در غزنه مورد تأیید دربار بخارا قرار داد. اما چون در طی منازعات مربوط به جانشینی، برای مدتی امارت نیشابور را خالی گذاشته بود، برای استرداد آن ناچار شد تا با بکتوزون که در آن ایام از بخارا به امارت خراسان آمده بود، درگیر شود. از سوی دیگر چون منصور به دست بکتوزون و فایق خلع و به جای وی، امارت رسماً به عبدالملک واگذار شد. بدین ترتیب محمود بهانه‏ای به دست آورد تا خود را از انقیاد دربار بخارا آزاد سازد و خراسان را به کلی از قلمرو آل سامان جدا نماید. خلیفه القادر بالله هم که از آل سامان ناراضی بود، در مقابل درخواست و اظهار تبعیت مستقیم محمود؛ منشور امارت خراسان را با لقب «یمین الدوله» و «امین المله» و عنوان «ولی امیر المؤمنین» برای وی ارسال داشت. بدین گونه، غلام ترک دربارِ آل سامان، با انقراض آنها، وارث مستقل حکومت خراسان و غزنه شد حفظ حکومت غزنوی پس گرفتن سیستان محمود که وارث بخشی از قلمرو آل سامان شده بود، از همان آغاز کوشید تا امرای محلی اطراف را که خراجگزار درباربخارا بوده و غالباً مزاحم و مدعی آن بودند، تحت انقیاد و اطاعت خویش درآورد. نخست سیستان را که در آن ایام، خلف بن احمد، پسر ابوجعفر بانویه، در آن جا حکمروایی داشت، پس گرفت. از طرفی تحریکات عیاران سیستانی نیز که بعد از آن گه گاه بر ضد او روی می‏داد «ذی الحجه 393 ق / اکتبر 1003 م» نتوانست به قدرت برسد و در آن جا خللی وارد سازد. سپس جوزجانان را نیز که آل فریغون در آن جا حکومت داشتند، چند سال بعد ضمیمه قلمرو خویش نمود. «401 ق / 1010 م مضاف بر این که امیر غرجستان که عنوان شار داشت، به بهانه این که در عزیمت محمود به جنگ «کفار» هندی، در رکابش حاضر نشده بود، مورد توبیخ قرار داد و قلمرواش را تسخیر کرد «403 ق / 1012 م». بالاخره خوارزم را هم به بهانه قتل امیر آن دیار از دست مأمونیان بیرون آورد «408 ق / 1017 م». babi 00716th November 2008, 09:40 AMتوسعه وتحکم حکومت بدین گونه محمود حکومت غزنه را در خراسان و اطراف توسعه و تحکیم بخشید و قدرت استبدادی خود را بر یک نیروی نظامی، تهاجمی و بی رحم استوار ساخت. تعصب مستبدانه و کورکورانه محمود و حرص و آز سیری ناپذیرش، موجب شد تا وی همواره در قلمرو خود به مبارزه با شیعیان و باطنیان، و در خارج به محاربه و «جهاد» با کفار هندی مشغول باشد. جالب اینجاست که چون قلمرو محمود شامل ماوراءالنهر و حدود مرزی ترکان کافر نبود، بر خلاف سامانیان، وی غزوه و جهاد را متوجه هندوان کرد و جنگهای بی وقفه و پایان ناپذیر او در اطراف هند، دریایی از خون به راه انداخت تبلیغ خون بار و خشونت آمیز در اغلب موارد، آن چه که از این جنگها عایدش می‏شد؛ از حد آن که بت خانه‏ای را ویران و یا بُت سنگی یا فلزی را برباید و باغنائم، پیلان، اسیران، کنیزکان و جواهرات فراوان به غزنه بازگردد، پیشتر نمی‏رفت. طُرفه آن که فتح نامه‏ای برای آن فتوحات «درخشان» خویش به اطراف می‏فرستاد و از این رو مجیز گویان و متملقان را به ثنای خود وا می‏داشت. جالب این که به غیر از سپاه منظم محمود، بسیاری از مطوعه هم به قصد نیل به ثواب و تبلیغ دین در لشکرکشیهایش شرکت می‏کردند و در برخی ولایات هم معابد «کفار» را به مساجد مسلمین تبدیل می‏کردند. ولی با وجود چنین سعی و همّتی، این طرز تبلیغ خون بار و خشونت آمیز و این همه مایه تهدید و ارعاب مردمان، موجبات توجه هندوان را به آیین اسلام فراهم نکرد و از طرفی از آن چه سپاه جبار و بی اخلاق محمود به هندوان هدیه کرد، حاصل عمده‏ای جز نفرت عامه هندوان از مهاجمان فاتح به دست نیامد. بدین گونه تمامی مساعی این سلطان ،غزوات و جهاد ، تا آن جا که ناظر به نشر و ترویج آیین توحید بود، در بین هندوان با بی اعتنایی رو به رو شد جلب حمایت خلیفه بغداد اما حاصل دیگر این غزوان، جلب عنایت و پشتیبانی خلیفه بغداد بود که به امیر غزنه در میان دیگر امیران عصر، امتیاز فوق العاده‏ای می‏داد. در یک مورد نیز، حمله به هند، تنها برای تنبیه ابوالفتح داود بن خضر، حاکم مولتان بود «396 ق / 1005 - 6 م» که از بقایای مطوعه غازیان به شمار می‏رفت. وی به حکم سلطان محمود، پس از فتح مولتان، در آن جا ماند. چون به سلطان خبر رسید که ابوالفتح در مولتان به نشر و ترویج مذهب باطنی می‏پردازد، محمود دفع او را هم نوعی جهاد مقدس تلقی کرد. او با سپاه گران به قلمرو انندپال حمله برد و تعقیب ابوالفتح را تا حد کشمیر ادامه داد و به این ترتیب پس از تخریب و غارت شهرها، آبادیها و معابد بین راه، مولتان را بار دیگر فتح کرد و اهالی آن جا را به سبب عصیان بر علیه خود، بیست هزار هزار (میلیون) درهم جریمه کرد. اهتمام خستگی ناپذیر محمود در «جهاد» با هندوان، باعث شده بود که از طرف امیران هم عصر خود مورد خسادت قرار گیرد به خصوص که از سوی خلیفه عباسی، القاب و احترامات بسیار به علت غنایم و هدایای ارسالی‏اش و به دستگاه خلافت، دریافت می‏داشت سکوت و رضایت خلیفه و بزرگان دین در عین حال این القاب، تأییدی بر اقدامات جنایتکارانه امیر غزنه در جنگ و صلح با کفار و مسلمین به شمار می‏رفت. جالب این که عادت سلطان به باده گساری و پرداختن به منهیات مسلم دین، که همه قراین و از جمله اشعار ستایشگرانش آن را مسجل می‏سازد، از جانب خلیفه، فقیهان و بزرگان دین و صدقات خراسان مورد اعتراض واقع نمی‏شد و جنگهای او با امیران خراسان و ماوراءالنهر که به هر حال مایه اتلاف نفوس مسلمین بود، به خاطر هدایا و اموالی که به این متولیان داده می‏شد، با سکوت و رضایت همراه بود. با این وجود این سلطان غازی، القابی نظیر؛ نظام الدین، ناصر الحق، کهف الدولة و الاسلام را دریافت می‏داشت که همین القاب بعدها به پسرش مسعود داده شد. از سوی دیگر، تبلیغات دامنه دار و پر سر و صدایش و قصه‏هایی که حاکی از دین پروری و عدالت جویی وی بود، به وسیله ستایشگرانش ، همه جا در افواه عامه، انتشار می‏یافت. غزوات محمود جهاد با کفار هند، برای محمود وسیله‏ای برای تحصیل غنیمت بود بلکه مایه کسب حیثیت و شهرت نیز بود. جنگ محمود با (جیپال راجه ویهنه)، در محرم 392 ق / نوامبر 1001 م، لشکرکشی به مولتان در 394 ق / 1004 م، نبرد با ایلک خان در 394 و 398 ق / 1004 و 1007 م، تنبیه انندپال فرزند جیپال در 399 ق / 1008 م، غزوه تانسیر در 405 ق / 1014 م، جنگ محمود در کشمیر در 407 ق / 1016 م، لشکرکشی به قنوج در 409 ق / 1018 م، غزوه سومنات 416 ق / 1025 م، غزوه ناراین در 400 ق / 1009 - 10 م و بالاخره آخرین اقدام جنگی و ***** کارانه محمود، لشکرکشی به ولایت جبال و فتح ری در 420 ق / 1029 م نمونه‏ای از ماشین جنگی مخرب و ویرانگر محمود بود که سراسر قلمرو خود و دیگران را عرصه تاخت و تاز و غارت می‏ساخت. بدین گونه در اکثر بلاد جبال و عراق، از طبرستان تا ارمنستان خطبه به نام محمود خوانده می‏شد و محمود حکومت تمامی این نواحی را به مسعود واگذاشت و خود به سبب بیماری به خراسان بازگشت. babi 00716th November 2008, 11:53 AMآغاز افول حکومت غزنوی نارضایتی مردم از محمود غزنوی به هر حال استبداد خشن و بی رحمانه محمود، با وجودی که رعایت ظاهر شریعت گه گاه آن را تعدیل می‏کرد، اما به راستی برای رعایای غیر مسلمان باری گران محسوب می‏شد. از طرفی رسمی که در مصادره اموال عمال و حکام خویش اعمال می‏کرد، تأثیری که از خود به جای می‏گذاشت آن بود که به نوبه خود، دست همین عوامل و مجریان حکومت را در غارت اموال رعایا باز می‏گذاشت و تشویق می‏کرد. از سوی دیگر، آگاهی محمود به عدم پذیرش حکومتش از سوی مردم، او را به صورتی افراطی در مراقبت دایم بر تمامی امور و همه اطرافیان وا می‏داشت تا جایی که رسم فضیه نویسی را حتی برای فرزندان خویش نیز لازم می‏شمرد. نتیجه آن که دایماً نسبت به همه اطرافیانش سوء ظن داشت. جنگهای وقفه ناپذیر او در داخل و خارج محدوده اسلام، غالباً قطحی های پی در پی، ویرانیهای گسترده و خسارتهای جانی و مالی فراوانی برای خلق به بار می‏آورد. تعصب کوته نظرانه‏اش که اتهامات مذهبی را گه گاه بهانه‏ای برای اخذ و مصادره اموال صاحبان مکنت می‏کرد، در اغلب مواقع سایت ما را در گوگل محبوب کنید با کلیک روی دکمه ای که در سمت چپ این منو با عنوان +1 قرار داده شده شما به این سایت مهر تأیید میزنید و به دوستانتان در صفحه جستجوی گوگل دیدن این سایت را پیشنهاد میکنید که این امر خود باعث افزایش رتبه سایت در گوگل میشود




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 947]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن