محبوبترینها
سررسید تبلیغاتی 1404 چگونه میتواند برندینگ کسبوکارتان را تقویت کند؟
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1852919522
شصت سال جنايت؛ شصت سال مقاومت(16) فلسطين در سال صفر
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: شصت سال جنايت؛ شصت سال مقاومت(16) فلسطين در سال صفر
خبرگزاري فارس:با تصويب طرح تقسيم فلسطين در سازمان ملل متحد در قالب قطعنامه 181 اوضاع در فلسطين رو به وخامت نهاد. هرچند هر دو طرف منازعه( مسلمانان و يهوديان) مي دانستند كه روز هاي سرنوشت ساز فرا رسيده است اما اين تنها صهيونيست ها بودند كه از هر لحاظ براي ساعت صفر آمادگي داشتند.
*آغاز نبرد سرنوشت
تودههاي مردم عرب - به خصوص مصريها - در هفتة اول ماه دسامبر، موجي از تظاهرات خشمآلود را عليه "قطعنامة 181" به راه انداختند كه "اتحادية عرب" را به واكنش عملي وادار كرد. روز 8 دسامبر سال 1947 اجلاس ويژة اتحادية عرب در قاهره افتتاح شد. پس از 9 روز مذاكره در اين اجلاس مقرر شد: "ده هزار قبضه تفنگ و سه هزار داوطلب، به همراه يك ميليون پوند در اختيار "كميتة نظامي - فني" قرار داده شود."
در ابتداي ژانوية سال 1948، "عبدالقادر الحسيني" فرماندة افسانهاي "سازمان جهاد مقدس" پس از ده سال، مخفيانه وارد "بيتالمقدس" شد تا يگانهاي جهادي را براي مبارزه عليه انگليسيها و صهيونيستها سازماندهي كند. همزمان "كميتة نظامي - فني" (وابسته به "اتحادية عرب") يك نيروي نظامي از داوطلبان عرب را تشكيل داده و فرماندهي آن را به "فوزي القاوقچي" واگذار ميكند.
اولين ستون نيروهاي داوطلب عرب، تحت عنوان "سپاه نجات فلسطين" در هشتم ژانوية سال 1947 در بخشهاي تحت نفوذ اعراب در فلسطين استقرار يافت اما نظر به اين كه عملاً "كميتة عالي عرب" رهبري اعراب فلسطيني را برعهده داشت، در حقيقت اين "سازمان جهاد مقدس" بود كه "ارتش فلسطين" محسوب ميشد كه شامل بيش از 3000 رزمندة مسلمان فلسطيني مي شد و فرماندة آن در ميان فلسطينيان محبوبيتي اسطورهاي داشت.
اين نيروها تا پايان ماه مارس سال 1948 اهداف "آژانس يهود" و "صهيونيستها" را در همه جاي فلسطين مورد حمله قرار دادند. از سوي ديگر "هاگانا" كه به عنوان ارتش رسمي صهيونيستها، از مدتها پيش عمليات خود را عليه اعراب آغاز كرده بود، تنها يك روز پس از تصويب "قطعنامة 181"، تمامي يهوديان 17 تا 25 ساله را به خدمت نظامي فراخواند. در حالي كه فرستادگان"هاگانا" براي يك معاملة هنگفت اسلحه با "چكسلواكي" به توافق رسيده بودند، وزارت امور خارجة آمريكا در 5 دسامبر، اعمال تحريم تسليحاتي عليه فلسطين و كشورهاي عربي را اعلام كرد. در همين ايام "ايرگون" كه حدود سه سال، تمامي انرژي خود را مصروف فرسوده كردن "حكومت قيموميت" كرده بود، بار ديگر حملات خود را بر روي مسلمانان فلسطيني متمركز كرد. به اين ترتيب، نبرد سختي ميان رزمندگان و مردم فلسطين با "هاگانا" و "ايرگون" آغاز شد و حدود 5 ماه، تا روز 14 مه سال 1948، ادامه يافت.
*خيانت در جبهه مسلمانان
در جريان اين جنگ نابرابر، صهيونيستها مجهز به سلاحهاي جديد و پيشرفتهاي بودند كه به هيچ وجه در اختيار رزمندگان مسلمان عرب قرار نداشت. در مقابل، بزرگترين و فعالترين تشكيلات مسلّح فلسطين يعني "ارتش جهاد مقدس" به شدت از كمبود سلاح و آموزش رنج ميبرد، تا جايي كه فرماندة اين ارتش، "عبدالقادر الحسيني" دو روز پيش از آخرين نبرد خود، به يكي از رؤساي "اتحادية عرب" كه به دليل اختلافات خود با "كميتة عالي عرب"، از تحويل سلاح به "سازمان جهاد مقدس" خودداري ميكرد گفت : "شما خائن هستيد، شما جنايتكار هستيد، تاريخ گواهي خواهد داد كه شما فلسطين را از بين برديد." وي اين گلايه خود را خطاب به رييس اتحاديه عرب در قاهره به صورت مكتوب نيز ثبت كرد تا تاريخ در باره حقيقت آن چه در فلسطين گذشته است قضاوت كند.اين دستخط تاريخي سردار نام آور مجاهدان فلسطيني كه غالبا مورد غفلت عامدانه اي از سوي مورخين عرب واقع مي شود سندي ست غير قابل انكار از خيانت خانمان براندازي كه در وراي شعارهاي پرحرارت سران عربي پنهان شده بود.متن اين نوشته كوتاه كه در كاغذ سربرگ دار و رسمي "سازمان جهاد مقدس" نوشته شده و تاريخ نگارش آن مربوط به يك روز پيش از شهادت "عبدالقادر الحسيني" مي باشد بدين قرار است:
تذكر
آقاي دبير كل اتحاديه عرب در قاهره
يقينا اينجانب مسووليت بدون كمك و سلاح رها كردن نظاميان خود را ، آن هم دراوج پيروزي هايشان متوجه شما مي دانم.
عبدالقادرالحسيني-6 آوريل 1948
البته "سپاه نجات فلسطين" هم از كمبودهاي آموزشي رنج ميبرد، اما عمدهترين نقطه ضعف اين سپاه، عدم انسجام و يكدستي داوطلبان آن بود؛ گروهي با انگيزههاي مليگرايانه، گروهي با انگيزههاي مذهبي و تعدادي هم به اميد كسب غنائم و غارت يهوديان به اين سپاه پيوسته بودند و فرماندة آنان هم ، قادر به مهار و كنترل اختلافات ناشي از اين مسأله نبود، از سوي ديگر، رقابتهاي سياسي ميان سران عرب مانع از عملكرد هماهنگ اين دو نيروي نظامي با يكديگر ميشد. با اين احوال، هر دو نيروي نظامي عرب، نبردهاي سختي را با "هاگانا" و مدافعان انگليسي شهركهاي صهيونيستنشين به انجام رساندند.
نيروهاي "سپاه نجات فلسطين" در نهم ژانوية سال 1948 با حمله به شهركهاي صهيونيستنشين "دان" و "كفار سولد" عمليات خود را در خاك فلسطين آغاز كردند. نيروهاي "سازمان جهاد مقدس" نيز گاه در قالب كمك به "سپاه نجات فلسطين" و گاه به صورت مستقل عليه شهركهاي صهيونيستنشين، يگانهاي "هاگانا" و ساير اهداف صهيونيستي وارد عمل ميشدند. اما آنچه در تاريخ بيشتر به آن اشاره شده است عملكرد "سازمان جهاد مقدس" است. در واقع سپاه نجات فلسطين نتوانست پروندة پرافتخاري را در اين جنگ براي خود به يادگار بگذارد. مجاهدان "سازمان جهاد مقدس" به دليل دارا بودن انگيزههاي قويتر و قرار گرفتن تحت فرماندهي يك عنصر ديني و مقيد به قواعد اسلامي صحنههاي پرشكوهي را در اين نبرد نابرابر خلق نمودند كه آخرين آنها متعلق به شخص "عبدالقادر الحسيني" بود. از جمله عملياتهاي اين سازمان جهادي ميتوان به نمونههاي زير اشاره كرد:
در 22 فوريه، طي نبردي در خيابان "بن يهودا"ي بيتالمقدس، حدود 50 صهيونيست به دست مجاهدان سازمان جهاد مقدس كشته شدند.
در 11 مارس، نيروهاي تحت امر "عبدالقادر الحسيني" موفق شد مقرّ "آژانس يهود" در بيتالمقدس را منفجر نموده و باعث مرگ 11 صهيونيست شوند. يك هفته بعد، آنان كميني را بر سر راه يكي از ستونهاي "هاگانا" در غرب بيتالمقدس تعبيه كردند و 11 صهيونيست را از ميان بردند.
در 16 ژانوية سال 1948، انگلستان طي گزارشي به سازمان ملل متحد خبرداد، طي چهل روز (سيام نوامبر تا دهم ژانويه) 1974 نفر در فلسطين كشته يا زخمي شدهاند (البته آمار حقيقي بسيار بيش از اين تعداد بود.)
در ماه فوريه، "هاگانا" به افتتاح دفتر نمايندگي در ايالات متحده اقدام كرد. اين دفتر تحت نام "سرزمين و كار" رسماً به استخدام نظاميان حرفهاي براي اعزام به فلسطين اقدام كرد. اولين نتيجة فعاليتهاي اين دفتر نمايندگي، در قالب 280 نظامي هاگانا، روز بيستم فورية سال 1948 توسط كشتي "اينديپندنت" در بندر "تلآويو" تخليه شد.
در همين ماه، با توجه به گسترش درگيريها، "هاگانا" بار ديگر دست به فراخوان نيرو زد و اين بار تمامي مردان و زنان يهودي بين 25 تا 30 سال را به خدمت نظامي فرا خواند.
روز 14 فوريه، "ديويد بن گوريون" - از "رؤساي آژانس يهود" - به واحدهاي "هاگانا" مستقر در "بيتالمقدس" دستور داد كه اشغال تمامي شهر را آغاز كنند.
همزمان با وخامت روزافزون اوضاع، نمايندة ايالات متحده در سازمان ملل نيز روز 24 فوريه اعلام كرد، نقش "شوراي امنيت" در فلسطين منحصر به حفظ صلح است، نه اجراي "طرح تقسيم". سه روز بعد "آژانس يهود" نيز اعلام كرد، بدون كمك گرفتن از "نيروهاي بينالمللي وابسته به سازمان ملل"، يك "دولت يهودي" تشكيل خواهد داد. به اين ترتيب، عملاً نقش سازمان ملل متحد و شوراي امنيت براي كنترل اوضاع جنگي در حد "هيچ" بود و ميدان براي تركتازي صهيونيستها مهيا و فراهم.
*طرح "دالت"
در اين مرحله پس از آن، "هاگانا" آخرين ريزهكاريهاي طرح جديد خود، موسوم به "طرح دالت" را به پايان رساند. براساس "طرح دالت"، تا پيش از تخلية فلسطين از قواي انگلستان و اتمام دوره قيموميت، "هاگانا" بايد با حملاتي پي در پي، به اشغال مناطق بيشتري از فلسطين دست بزند و مرزهاي "دولت يهودي" را تا جايي كه امكان دارد، حتي به وسعت تمامي خاك فلسطين گسترش دهد. مطابق "طرح دالت" بايد حدود بيست روستاي عربنشين تصرف و ساكنان آن اخراج ميشدند. اين طرح بايد طي 13 عمليات پيدرپي به مرحله اجرا درميآمد. (چند مرحله از اين طرح تا بعد از اعلام موجوديت "رژيم صهيونيستي" در 15 ماه مه به تعويق افتاد.
چند روز بعد، "هَري ترومن" رئيسجمهور آمريكا، به طور محرمانه با "حييم وايزمن" رئيس سازمان جهاني صهيونيزم ديدار كرد و به وي وعده داد، از اعلام تشكيل "دولت يهودي" در 15 ماه مه از سوي "آژانس يهود" حمايت خواهد كرد. روز بعد "بن گوريون" در راستاي "طرح دالت" اعلام كرد: "تشكيل دولت مستقل يهودي، براساس قطعنامه سازمان ملل متحد در مورد تقسيم فلسطين صورت نخواهد گرفت، بلكه اين برتري نظامي يهوديان است كه آن را رقم خواهد زد."
درست در همين روز، 18 مارس سال1948 نمايندة ايالات متحده در سازمان ملل متحد از شوراي امنيت خواست علاوه بر پيگيري برقراري آتشبس، تدابير مربوط به "طرح تقسيم" را به حالت تعليق درآورده و جلسهاي براي بررسي مسأله اعلام "قيموميت سازمان ملل متحد بر فلسطين" تشكيل دهد. اين درخواست نماينده آمريكا، راهي مناسب بود براي آرام ساختن اوضاع فلسطين و البته بلافاصله از سوي "اتحاديه عرب" مورد استقبال قرار گرفت و روز بيستم مارس، اين اتحاديه آتشبسي يك جانبه را از طرف "سپاه نجات فلسطين" اعلام كرد، اما مسألة برقراري "قيموميت محدود بينالمللي بر فلسطين" را به پذيرش "آژانس يهود" مشروط كرد، ولي "آژانس يهود" با اين طرح مخالفت كرد.
روز 25 مارس، رئيسجمهور آمريكا، خواستار آتشبس فوري بين اعراب و يهوديان شد. در پايان ماه مارس نيز نماينده آمريكا، طرح قطعنامهاي را براي برقراري آتشبس ميان "آژانس يهود" و "كميته عالي فلسطين" تقديم شوراي امنيت نمود. شوراي امنيت سازمان ملل متحد طي نشست فوقالعادهاي پيشنهاد آتشبس آمريكا را در اول ماه آوريل پذيرفت. درست در همين روز، چندين محموله بزرگ سلاح از "چكسلواكي" به نيروهاي "هاگانا" در فلسطين تحويل شد. طبيعي بود كه با اين اوضاع، صهيونيستها براي "سازمان ملل" جايگاهي قائل نبودند. آمريكا نيز به هيچوجه مايل نبود بيش از اين پاي خود را به معركه باز كند، زيرا "ترومن" بيم داشت كه دخالتهاي آمريكا، آراي يهوديان به وي در انتخابات آتي رياست جمهوري (نوامبر سال1948) را كاهش دهد.
اين چنين بود كه "آژانس يهود" با اطلاع كامل از شرايط خود و اعراب، آمريكا و انگلستان، با جديت و دقت تمام، مراحل اجرايي "طرح دالت" را پي گرفت و سه روز پس از نشست فوقالعادة شوراي امنيت جهت برقراري آتشبس در فلسطين، مرحلة عملياتي "طرح دالت" در چهارم آوريل كليد خورد و روستاهاي "حلده" و "ديرمحيسن" به اشغال "هاگانا" درآمد. در اين مرحله، مهمترين هدف صهيونيستها دستيابي به جادهاي ارتباطي به سوي بيتالمقدس بود كه كاملاً تحت كنترل آنان باشد و زمينة اجراي مرحلة بعدي عمليات براي اشغال كامل بيتالمقدس فراهم شود. روز هشتم آوريل، شهر استراتژيك "طبريه" مورد حملة "هاگانا" قرار گرفت.
*شهادت يك اسطوره
با آغاز "طرح دالت" از سوي صهيونيستها براي باز كردن راهي مطمئن به سوي بيتالمقدس و از ميان بردن روستاهاي عربنشين در مسير اين راه، "سازمان جهاد مقدس" نيز اقدام به مقابله به مثل نمود و شهركهاي صهيونيستنشين را در اطراف بيتالمقدس مورد حمله قرار داد، از جمله در 24 مارس به شهرك "عطروت" در شمال بيتالمقدس حمله كرد و تعدادي صهيونيست را از پاي درآورد. "عبدالقادر" تمامي تلاش نيروهاي اندك شمار خود را به كار بست تا جلوي عملي شدن "طرح دالت" و تهديد "بيتالمقدس" را بگيرد.
سردار اسطوره اي فلسطين "سيد عبدالقادر موسي الحسيني" سرانجام در جريان يك ضدحملة رو به پيروزي براي آزادي "قسطل"(واقع در مرتفعترين گردنة جادة منتهي به "بيتالمقدس" كه از قديم الايام منطقه اي سوق الجيشي محسوب شده و قلعه اي نظامي از دوران تسلط صليبيان در آن باقي مانده بود.) به شهادت رسيد. با شهادت او، گردنه استراتژيك "قسطل" بار ديگر به تصرف كامل "هاگانا" درآمد و روحية مردم و جهادگران فلسطيني به شدت تضعيف شد و "حاج امين الحسيني" آخرين حامي موثر و مورد اعتماد خود را از دست داد.
خلأ فرماندهي "عبدالقادر" كه به عنوان يك جنگجوي اصولگراي مسلمان، الگو و اميد همة جهادگران مومن فلسطيني بود، هيچگاه در جبهة مسلمانان فلسطيني جبران نشد. (نيروهاي "سازمان جهاد مقدس" در جولاي سال 1948، ميان ارتشهاي اردن، عراق، مصر و همچنين "سپاه نجات فلسطين" تقسيم شدند. در 18 دسامبر همان سال حكومت اردنهاشمي فرمان انحلال اين سازمان را صادر كرد، اما بقاياي مجاهدان "سازمان جهاد مقدس" تا زمان صدور فرمان انحلال از سوي "حاج امينالحسيني" در تاريخ 15 مه سال 1949 در پايگاههاي خود باقي ماندند.)
*كابوس "دير ياسين"
تنها ساعاتي چند پس ازشهادت فرمانده نامدار"سازمان جهاد مقدس"، 123 تروريست عضو گروه "ايرگون" و "اشترن" با هماهنگي "هاگانا" به روستاي "ديرياسين" در حومة غربي "بيتالمقدس" (دو مايلي "قسطل") حمله بردند و جنايتي هولناك و تاريخي را رقم زدند.
در ابتداي صبح، واحدي از "پالماخ" چند جوان مسلّح را كه در روستا مقاومت مي كردند از بين برد و سپس از روستا خارج شد، در اين زمان تروريستهاي تحت فرماندهي "مناخيم بگين" (شاگرد و جانشين "ولادمير ژابوتينسكي") وارد "ديرياسين" شدند و طي چند ساعت، 254 روستايي غيرنظامي مسلمان را اعم از مرد و زن و كودك قتل عام كردند و علاوه بر اين اجساد قربانيان را به شيوهاي وحشيانه و ساديستيك مثله كردند، زنان و دختران روستايي را پيش از كشتن مورد تجاوز قرار دادند.
انتشار اخبار مربوط به فاجعة "ديرياسين"، "شهادت عبدالقادر الحسيني" و شكست "قسطل"، جبهة اعراب را با چالش بزرگي مواجه كرد و اين درست همان چيزي بود كه "آژانس يهود" انتظارش را ميكشيد و حاضر بود هزينههاي معنوي آن را - هر چه باشد - بپردازد. به همين دليل، "آژانس يهود" و حتي دو خاخام عالي رتبة مهاجران يهودي با مظلوم نمايي از قصابي "ايرگون" در "ديرياسين" ابراز تنفر و انزجار كردند. اين در حالي بود كه نيروهاي "پالماخ" (يگان ضربت "هاگانا") هم در عمليات حمله به "ديرياسين" نقش پشتيباني را بر عهده داشتند. اما در هر حال كشتار "ديرياسين" تأثير عميق خود را در ميان فلسطينيان به جاي گذاشت.
سه سال بعد، "مناخيم بگين" رئيس سازمان "ايرگون" در كتاب خاطراتش نوشت:
"... به كوري چشم بدخواهان! تبليغات منفي آنان [بر روي ماجراي ديرياسين] نتايج مفيدي به بار آورد و چنان موجي از وحشت در بين اعراب و نيروهاي نظامي عرب برانگيخت كه حتي با شنيدن نام ايرگون بر خود ميلرزيدند. اين وضعيتي بود كه مقابله با 6 گردان از نيروي نظامي صهيونيستي هم پديد نميآورد. گسترش شايعاتي كه عليه ايرگون به راه افتاده بود، به زودي باعث شد اعرابِ سراسر فلسطين، افسانة(!) سلاخي اعراب توسط ايرگون را باور كنند و براي نجات جان خود در صدد خروج از فلسطين برآيند. فرار دسته جمعي اعراب پس از مدتي چنان ابعاد وسيعي يافت كه بيشتر حالت رم كردن به خود گرفت و نتيجة كار نيز به صورتي درآمد كه از كل 800 هزار عرب ساكن در فلسطين، هم اكنون [1950]، 165 هزار نفرشان بيشتر باقي نماندهاند. اين باعث چنان پيشرفتي در اهداف صهيونيزم شد كه آثار و اهميت سياسي و اقتصادي آن واقعاً فوق تصور بود...".
طبيعي بود كه به دليل عدم حضور رسانههاي خبري و نبود مدركي تصويري (عكس يا فيلم) از فاجعه، "بگين" در برابر موج محكوميت جهاني كشتار "ديرياسين"، آن را افسانهاي ساخته و پرداختة اعراب بداند، اما بعدها اعضاي ديگري از "هاگانا" و نمايندة "سازمان صليب سرخ" در فلسطين، با انتشار خاطرات خود، حقيقت اين فاجعه را به اثبات رساندند. "ماير پائل"، يكي از كماندوهاي "پالماخ"، بيست و چهار سال بعد طي گزارشي نوشت:
"... حدود ظهر بود كه نبرد در ديرياسين به پايان رسيد و تيراندازيها قطع شد. همه جا ساكت بود، ولي روستا هنوز تسليم نشده بود[!] كماندوهاي "ايرگون" و "اشترن" از پناهگاهها و مخفيگاههاي خود خارج شدند تا عمليات پاكسازي خانهها را به انجام برسانند. از تمام اسلحههايشان استفاده ميكردند و داخل خانه ها نارنجك ميانداختند. به سوي هر كسي كه در خانهها ميديدند، چه زن و چه بچه شليك ميكردند. در واقع فرماندهان، كوچكترين تلاشي براي ممانعت از اعمال شنيع آنان به عمل نميآوردند. خود من و چند تن از ساكنان روستا از فرماندهان عمليات تقاضا كرديم به افراد خود دستور آتشبس بدهند ولي تلاشهايمان بيثمر ماند. در همان حال حدود بيست و پنج مرد را از خانههايشان بيرون آوردند، آنان را سوار يك كاميون كردند و يك "دور افتخار" با آنها زدند، درست مثل روميها كه اسيران خود را در سطح شهر ميگرداندند، آنان هم اين عده را در چند خيابان بيتالمقدس [كه تحت كنترل يهوديان بود] گرداندند. بعد از پايان اين مراسم، همگي را به معدن سنگي بين [روستاي يهودينشين] "گيوات شئول" و روستاي "ديرياسين" بردند و در كمال خونسردي تمامشان را اعدام كردند..."
همچنين "ژنرال ريچارد دكاتلينگ" افسر انگليسي و يكي از مأموران تحقيق و بازپرسي پيرامون فاجعة "ديرياسين" در يكي از گزارشهاي خود آورده است:
"... روز 14 آوريل، ساعت 10 صبح به همراه پزشك و پرستاري از بيمارستان دولتي بيتالمقدس و يكي از اعضاي اتحادية زنان عرب، به روستاي سليوان رفتم، در اين روستا، حدود دويست يا سيصد تن از اهالي روستاي ديرياسين [پس از فرار از محل زندگي خود] سكونت داشتند. من با چند تن از زنان روستاي ديرياسين گفتگو كردم تا از اين سو و آن سو اخبار و اطلاعاتي پيرامون تجاوزات وحشيانه در دير ياسين جمعآوري كنم ولي اكثريت اين زنان با ابراز شرمندگي، تمايلي به بازگو كردن تجارب خود نداشتند، مخصوصاً در مواردي كه به تعرضات جنسي مربوط ميشد پيش از آن كه هر حرفي بزنند بايد با مهر و عاطفة فراواني اعتمادشان را جلب ميكرديم. ضبط اظهارات زنان اغلب به خاطر وضعيت نامساعد عصبي آنان با كندي صورت ميگرفت، زيرا بارها در حين بيان خاطرات خود، دچار ناراحتيهاي شديد عصبي ميشدند كه اين امر كار ما را به تأخير ميانداخت. در هر حال هيچ ترديدي در ميان نيست كه مهاجمان يهودي تجاوزات جنسي متعددي را مرتكب شدهاند. به بسياري از دختران جوان كم سن و سال تجاوز شده و سپس آنان را به قتل رساندهاند.
حتي پيرزنان نيز از اذيت و آزار مصون نماندهاند. چند نفر تعريف ميكنند كه دختر جواني را يهوديان دو شقه كردند. بسياري كودك و اطفال بيگناه هم قتل عام شدهاند. گوش بعضي از زنان زخمي بود، زيرا براي درآوردن گوشوارهها به وحشيگري متوسل شده بودند..."
"ژاك دورنيه" رئيس هيأت نمايندگي "صليبسرخ" در "بيتالمقدس" دربارة كشتار "ديرياسين" در بخشهايي از خاطرات خود چنين نوشته است:
"... وقتي به روستا رسيدم، تيراندازي به اعراب پايان گرفته بود. گروهي را ديدم كه لباس روستائيان به تن كرده و مجهز به كلاهخود بودند؛ همهشان جوان بودند، برخي حتي زير سن بلوغ، پسر و دختر تا بن دندان مسلح؛ مجهز به هفتتير، مسلسل، نارنجك دستي و حتي قمه در دستشان ديده ميشد كه اكثراً آغشته به خون بود[...] اين گروه، گروه پاكسازي بودند كه به نظر ميرسيد وظيفهاش را تمام و كمال انجام ميداد. سعي كردم به درون خانهها بروم. ده - دوازده سرباز محاصرهام كردند و مسلسلهايشان را به سوي من نشانه رفتند و فرماندة آنان به من دستور داد كه جلوتر نروم. او گفت اگر جنازهاي باشد به من تحويل خواهند داد. با شنيدن اين جمله عصبانيتي به من دست داد كه در زندگيام سابقه نداشت، به آن جانيان گفتم كه نظرم دربارة رفتارشان چيست. به هر زباني كه ميتوانستم تهديدشان كردم و سپس آنان را به كناري زدم و به درون خانه رفتم. اتاق اول تاريك بود و همهچيز در هم و برهم، اما كسي در اتاق نبود. در اتاق بعدي، وسط تمام اسباب و اثاثيه تكه پاره شده و انواع آت و آشغال، چند جسد سرد پيدا كردم. در اين اتاق، عمليات پاكسازي با مسلسل و سپس با نارنجك انجام گرفته بود، در آخر هم از چاقو و قمه استفاده كرده بودند، هركس به راحتي مي توانست اين را ببيند. اتاق بعدي هم مثل اين، ولي وقتي كه داشتم از اتاق خارج ميشدم، صدايي مثل يك آه و ناله شنيدم. همه جا سرك كشيدم، تمام اجساد را زير و رو كردم و عاقبت پاي كوچك هنوز گرمي پيدا كردم. دختر كوچك ده سالهاي بود كه در اثر تركشهاي نارنجك، سوراخ سوراخ شده بود، ولي هنوز زنده بود[...] در هر گوشهاي، از اين صحنههاي فجيع به چشم ديدم[...] از اين ماجرا عدهاي حدود 50 نفر فرار كرده و جان سالم به در برده بودند، بقيه را با صبر و حوصلة تمام و در كمال خونسردي قتل عام كرده بودند[...]"
"پروفسور ميرپيل" كه در هنگام وقوع قتل عام "ديرياسين" به عنوان "افسر مورخ" در "پالماخ" حضور داشت و شاهد ماجرا بود هم در چهلمين سالگرد اين فاجعه طي يك برنامة راديويي گفت:
"... حدد ساعت ده صبح، يكي از اعضاي اشترن، يك واحد از پالماخ را به كمك طلبيد. اين واحد به ديرياسين حمله كرد و ظرف پنج دقيقه، قسمت غربي روستا را اشغال كرد. وقتي نيروهاي پالماخ از ديرياسين بيرون رفتند، اعضاي ايرگون و اشترن خانه به خانه رفتند و زنان و مردان و كودكان را با شليكهاي بيهدف كشتند... اين قتل عام حدود سه ساعت طول كشيد... جوانان كم سن و سال عضو هاگانا، پس از خروج افراد ايرگون و اشترن از روستا، قربانيان قتل عام را پس از شمارش به خاك سپردند. 254 جنازة عرب دفن شد. اغلبشان زن و بچه و فقط تعداد كمي از آنان پيرمرد بودند..."
به هرحال اجراي "طرح دالت" مراحل خود را ميپيمود. ابتدا روستاهاي اطراف شهرهاي بزرگ و استراتژيك اشغال ميشد و پس از تكميل حلقة محاصره اين شهرها، نيروهاي انگليسي ساكن در آنها، اقدام به تخليه شهر نموده و به دنبال آنان، نظاميان صهيونيست وارد شهر ميشدند.پس از اشغال شهر بزرگ "طبريه" در تاريخ 19 آوريل، با همان ترتيبي كه ذكر شد، شهرهاي "حيفا" (22 آوريل)، "بيسان" و "صفد" (12 مه) و "يافا" (14 مه) نيز به تصرف "هاگانا" و "ايرگون" درآمد و ساكنان عرب اين شهرها از خانه و كاشانة خود آواره شدند. روز 26 آوريل، "هاگانا" مرحلة مهمي از "طرح دالت" را براي اشغال كامل "بيتالمقدس" آغاز كرد.
اين بار نيروهاي انگليسي براي جلوگيري از سقوط "قدس"، براي اولين بار عليه "هاگانا" وارد جنگ شدند. واحدي از "سپاه نجات فلسطين" هم به شكستن حلقة محاصره اين شهر اقدام كرد. عليرغم اين موارد، "هاگانا" با تلاش فراوان، سرانجام در تاريخ 30 آوريل موفق به تصرف تمامي محلات مسكوني بخش غربي "بيت المقدس" شد و ساكنان آن را اخراج كرد. به دنبال اشغال "بيتالمقدس غربي" در همان روز، فرماندهان ارتشهاي كشورهاي عربي براي اولين بار جهت بررسي مواضع نظامي اعراب در فلسطين، تشكيل جلسه دادند و تصميم گرفته شد يگانهايي از ارتشهاي كشورهاي عربي پس از پايان دورة "قيموميت" (15 مه)، وارد فلسطين شوند.
"هاگانا" همچنان روز به روز بر مساحت سرزمينهاي اشغال شده ميافزود و هر هفته محمولههاي جديدي از سلاح يا نظاميان حرفهاي اروپايي و آمريكايي، در بنادر فلسطين پياده ميشدند(به عنوان نمونه، 25 واحد توپخانه از آمريكا در 25 آوريل و 5 واحد توپخانه از فرانسه در 6 ماه مه و محمولههاي ديگري از چكسلواكي بين 12 تا 14 ماه مه به دست "هاگانا" رسيد).
بين روزهاي 10 تا 12 مه، دومين جلسة مشترك رؤساي ستاد ارتشهاي عرب در "دمشق" برگزار شد و نحوة ورود به خاك فلسطين در 15 ماه مه مورد بررسي مجدد قرار گرفت. سپس كشورهاي عربي همسايه با فلسطين، ضمن اعلام "حالت فوقالعاده" در 12 مه، ورود فلسطينيان مذكر و سالم از نظر جسمي را به كشورهايشان ممنوع كردند.
تعلل كشورهاي عربي براي ورود به ميدان نبرد، در حالي بود كه روز 11 ماه مه، شهر پرجمعيت "يافا" كه درست در مجاورت "تل آويو" قرار داشت و مهمترين پايگاه اعراب مسلمان در حساسترين شاهرگ حياتي صهيونيستها محسوب مي شد، به اشغال كامل "هاگانا" درآمد. اين شهر از روز 25 آوريل مورد تهاجم گروه "ايرگون" قرار گرفته بود و بخش اعظم ساكنان آن گريخته بودند، اما تا زمان خروج كامل نيروهاي انگليسي مستقر در اين شهر، "هاگانا" موفق به تسلط كامل بر شهر نشده بود. يك روز پس از سقوط "يافا"، آخرين تلاشهاي "سپاه نجات فلسطين" در شمال هم با شكست مواجه شد و شهرهاي "صفد" و "بيتشان" در 12 ماه مه سقوط كردند.
*اعلام تشكيل "دولت يهود"
با نزديك شدن به موعد پايان عمر "دولت قيموميت"، التهاب در فلسطين شدت بيشتري ميگرفت. تلاش "هاگانا" و "ايرگون" براي اشغال كامل "قدس" و دفاع و تهاجم پراكندة "ارتش جهاد مقدس" و "سپاه نجات فلسطين" و نظارهگري سادهلوحانه و توأم با ترس كشورهاي عربي، چند روز ديگر ادامه يافت.
تا اين لحظه، صهيونيستها غلبة خود را بر اعراب ثابت كرده و علاوه بر كشته و زخمي ساختن هزاران نفر، بيش از 000/200 فلسطيني را نيز به طرق گوناگوني از اماكن زندگيشان اخراج كرده بودند.
سرانجام در بامداد روز 14 ماه مة سال 1948، يك روز پيش از پايان رسمي "قيموميت انگليستان بر فلسطين" آخرين كميسر عالي بريتانيا در فلسطين "سر آلن گوردون كونينگهام" با پايين كشيدن پرچم كشور خود (موسوم به "يونيون جك") از فراز آخرين پايگاه دولتي انگليستان، به عمر 29 سالة حضور چكمهپوشان انگليسي در فلسطين پايان داد و خاك فلسطين را ترك كرد. تمامي مراكز دولتي و پادگانهاي به جا مانده از "دولت قيموميت" در كمتر از ساعتي به اشغال نيروهاي "هاگانا" - كه براي خروج بقاياي انگليسيها ثانيه شماري ميكردند - درآمد. اين در حالي بود كه ارتشهاي كشورهاي عربي در انتظار صبح فردا بودند كه با اعلام رسمي پايان عمر "دولت قيموميت" وارد خاك فلسطين شوند، اما "آژانس يهود" ديگر كوچكترين تأخير و تأملي را لازم نديد و درست رأس ساعت 16 روز 14 ماه مه سال 1948، يك روز قبل از پايان رسمي قيموميت انگلستان بر فلسطين، در شهر "تلآويو"، "ديويد بنگوريون" در حالي كه زير تصويري از "تئودور هرتسل" ايستاده بود و سران "آژانس يهود" گردش را گرفته بودند، با قرائت اعلاميهاي، تأسيس كشور يهودي اسراييل را اعلام كرد. به اين ترتيب، توطئة مشترك كشورهاي استعمارگر غربي و سرمايهداران يهودي به نتيجه رسيد و در عصرگاه شوم "14 مه سال1948" پرچمي منقش به "ستارة داوود" و "دو خط آبي" (به عنوان نماد دو رودخانه "نيل" و "فرات") در "تلآويو" و "بيت المقدس غربي" برافراشته شد.
روز بعد، ارتشهاي مختلف اعراب وارد فلسطين شدند. ارتش اردن و عراق به "كرانة باختري"، مصر به "غزه" و "بئرالسبع"، لبنان به "جليليه" و سوريه به چند مهاجرنشين يهودي )در حوالي مرز( حمله بردند و بدينگونه اولين جنگ اعراب و اسراييل آغاز شد.
*محمد علي صمدي
*انتهاي يپام/
دوشنبه 6 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 646]
صفحات پیشنهادی
شصت سال جنايت؛ شصت سال مقاومت(16) فلسطين در سال صفر
شصت سال جنايت؛ شصت سال مقاومت(16) فلسطين در سال صفر-شصت سال جنايت؛ شصت سال مقاومت(16) فلسطين در سال صفر خبرگزاري فارس:با تصويب طرح تقسيم ...
شصت سال جنايت؛ شصت سال مقاومت(16) فلسطين در سال صفر-شصت سال جنايت؛ شصت سال مقاومت(16) فلسطين در سال صفر خبرگزاري فارس:با تصويب طرح تقسيم ...
پايان 16 سال جنايت
25 مه 2008 ndash; پايان 16 سال جنايت نوشته: اقبال حكيميوناشاره: در شماره قبل آمده بود كه جنايتكاران ... شصت سال جنايت؛ شصت سال مقاومت(16) فلسطين در سال صفر ...
25 مه 2008 ndash; پايان 16 سال جنايت نوشته: اقبال حكيميوناشاره: در شماره قبل آمده بود كه جنايتكاران ... شصت سال جنايت؛ شصت سال مقاومت(16) فلسطين در سال صفر ...
فيلمهاي 60 سال مقاومت و مظلوميت مردم فلسطين در قم اكران ميشود
فيلمهاي 60 سال مقاومت و مظلوميت مردم فلسطين در قم اكران ميشود ... دوربين، اين دبيرخانه در بيانيهاي ضمن محكوم كردن جنايات رژيم صهيونيستي در غزه تصريح كرده است: رژيم صهيونيستي اسرائيل در اقدامي تروريستي، ... كاروان سلامت در منطقه 16 به حركت در آمد. ... همزمان با محرم و صفر جشنوارههاي عاشورايي در استانهاي كشور برگزار ميشود.
فيلمهاي 60 سال مقاومت و مظلوميت مردم فلسطين در قم اكران ميشود ... دوربين، اين دبيرخانه در بيانيهاي ضمن محكوم كردن جنايات رژيم صهيونيستي در غزه تصريح كرده است: رژيم صهيونيستي اسرائيل در اقدامي تروريستي، ... كاروان سلامت در منطقه 16 به حركت در آمد. ... همزمان با محرم و صفر جشنوارههاي عاشورايي در استانهاي كشور برگزار ميشود.
اسطوره نيروي مقاومت فرانسه
شصت سال جنايت؛ شصت سال مقاومت(16) فلسطين در سال صفر 26 مه 2008 – شصت سال جنايت؛ شصت سال مقاومت(16) فلسطين در سال صفر-شصت سال ... همزمان quot;كميتة ...
شصت سال جنايت؛ شصت سال مقاومت(16) فلسطين در سال صفر 26 مه 2008 – شصت سال جنايت؛ شصت سال مقاومت(16) فلسطين در سال صفر-شصت سال ... همزمان quot;كميتة ...
دختر 10 ساله از جنایت مادر جلوگیری کرد
اشتباه در انتخاب همسر، گريبانگير فرزندش شد را تشريح كرد: وقتي 10 سال پيش به عقد .... شصت سال جنايت؛ شصت سال مقاومت(16) فلسطين در سال صفر .
اشتباه در انتخاب همسر، گريبانگير فرزندش شد را تشريح كرد: وقتي 10 سال پيش به عقد .... شصت سال جنايت؛ شصت سال مقاومت(16) فلسطين در سال صفر .
سالروز کشتار فلسطینیان در دیر یاسین
شصت سال جنايت؛ شصت سال مقاومت(16) فلسطين در سال صفر كابوس quot;دير ياسين quot; تنها ساعاتي چند پس ازشهادت فرمانده نامدار quot;سازمان جهاد ... اما در هر حال كشتار ...
شصت سال جنايت؛ شصت سال مقاومت(16) فلسطين در سال صفر كابوس quot;دير ياسين quot; تنها ساعاتي چند پس ازشهادت فرمانده نامدار quot;سازمان جهاد ... اما در هر حال كشتار ...
نويسنده يهودي حامي فلسطين درگذشت
شصت سال جنايت؛ شصت سال مقاومت(16) فلسطين در سال صفر هرچند هر دو طرف منازعه( مسلمانان و يهوديان) مي دانستند كه روز هاي سرنوشت ساز فرا .... و جهادگران فلسطيني ...
شصت سال جنايت؛ شصت سال مقاومت(16) فلسطين در سال صفر هرچند هر دو طرف منازعه( مسلمانان و يهوديان) مي دانستند كه روز هاي سرنوشت ساز فرا .... و جهادگران فلسطيني ...
دستگيري قاتل جوان 26 ساله پس از 11 ماه فرار
شصت سال جنايت؛ شصت سال مقاومت(16) فلسطين در سال صفر vazeh.com 05:45:31 07:14:40 12:13:30 17:11:00 17:31:27 0:8 مانده تا طلوع خورشید ... اين نيروها تا ...
شصت سال جنايت؛ شصت سال مقاومت(16) فلسطين در سال صفر vazeh.com 05:45:31 07:14:40 12:13:30 17:11:00 17:31:27 0:8 مانده تا طلوع خورشید ... اين نيروها تا ...
خالد مشعل: آمريكا و صهيونيستها شكست خواهند خورد
رييس دفتر سياسي جنبش مقاومت اسلامي فلسطين حماس با تاكيد بر اينكه تهديدات آمريكا عليه .... شصت سال جنايت؛ شصت سال مقاومت(16) فلسطين در سال صفر ...
رييس دفتر سياسي جنبش مقاومت اسلامي فلسطين حماس با تاكيد بر اينكه تهديدات آمريكا عليه .... شصت سال جنايت؛ شصت سال مقاومت(16) فلسطين در سال صفر ...
هاگانا چیست؟
شصت سال جنايت؛ شصت سال مقاومت(16) فلسطين در سال صفر 26 مه 2008 – از سوي ديگر quot;هاگانا quot; كه به عنوان ارتش رسمي صهيونيستها، از مدتها پيش عمليات ..... سابقه ...
شصت سال جنايت؛ شصت سال مقاومت(16) فلسطين در سال صفر 26 مه 2008 – از سوي ديگر quot;هاگانا quot; كه به عنوان ارتش رسمي صهيونيستها، از مدتها پيش عمليات ..... سابقه ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها