تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 28 آبان 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):حق، سنگين و تلخ است و باطل، سبك و شيرين و بسا خواهش و هوا و هوسى كه لحظه اى بيش...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1830831518




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

هيچ کس نيست کز براي سه دال


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
هيچ کس نيست کز براي سه دال
هيچ کس نيست کز براي سه دالشاعر : سنايي غزنوي چون سکندر سفرپرست نشدهيچ کس نيست کز براي سه دالدولت و دين و دل به دست نشدپايها سست کرد و از کوشششبه از لعل پاکتر باشدسرخ گويي هميشه غر باشدسخني سخت مختصر باشداين چنين ژاژ نزد هر عاقلشيشه مصنوع شيشه‌گر باشدلعل مصنوع آفتاب بودسخن مرتضا دگر باشدسرخ اگر نيست پس بر هر عقلسرخ پيوسته بر زبر باشدچون به يک جاي رسته سرخ و سياهکودکان را ازين خبر باشدمن چه گويم که خود به هر مکتبجايش اندر دل و جگر باشدچون که سرخ‌ست اصل عمر به دوستاصل ديوانگي و شر باشدچون سيه گشت هم درين دو مکاندودکي خوشتر از شرر باشدزير لعلست لاله را سيهيبر سپاه شبش ظفر باشدعلم صبح سرخ آمد از آنکزان ز تو خلق بر حذر باشدسيهي بي‌نهاد و بي‌معنينزد ما اين چنين سيه که توييروز کزين فعل زشت روز قضامرد نبود که ... خر باشدپشک چون تو بود چو خشک شودنامت از تو سياه‌تر باشداز جواب و سوال ما دانيمشک چون من بود چو تر باشدگرد گفت محال را چه عجبشايد ار زير کي فرو ماندزان که خورشيد را ز بينش چشمکاينه‌ي عقل را بپوشاندچرا نه مردم دانا چنان زيد که به غمذره‌اي ابر تيره گرداندچنان نبايد بودن که گر سرش ببرندچو سرش درد کند دشمنان دژم گردندخواجگاني که اندرين حضرتبه سر بريدن او دوستان خرم گردندآن نکوتر که خادمان نخرندخويشتن محتشم همي دارنددل منه با زنان از آنکه زنانحرم اندرحرم همي دارندتا بود پر زنند بوسه بر آنمرد را کوزه‌ي فقع سازندخادمان را ز بهر آن بخرندچون تهي شد ز دست بندازند«لا الي هولاء» نه مرد و نه زنتا به رخسارشان فرو نگرندجاي ايشان شدست هند و عجمبين ذالک نه ماده و نه نرندمنشين با بدان که صحبت بدلاجرم هر دو جا به دردسرندآفتاب ار چه روشن‌ست او راگر چه پاکي ترا پليد کنددوستي گفت صبر کن زيراکپاره‌اي ابر ناپديد کندآب رفته به جوي باز آيدصبر کار تو خوب زود کندگفتم ار آب رفته باز آيدکارها به از آنکه بود کنداي سنايي کسي به جد و به جهدماهي مرده را چه سود کنديا کسي در هوا به زور و به قهرسر گري را سخن‌سراي کندمن چو چنگش به چنگ و طرفه‌تر آنکپشه را با شه يا هماي کندباز رفتن بر اشترست وليکاو ز من ناله همچو ناي کندنه شکرخاي نيست در عالمناله‌ي بيهده دراي کندلاجرم دل بسوخت گر او راکه کسي يار چرم خاي کندکافر ار سوخته شود چه عجبدل همي نام دلرباي کندپس چو دون پروريست پيشه‌ي اوچون همي نام بت خداي کندکانچه خلقان به زير پاي کنندز چه رو او سوي تو راي کندکي سر صحبت سران دارداو همي بر کنار جاي کندبا دلي رفته به استسقاآنکه پيوسته کار پاي کندبا چنين دل چه جاي بارانستکه معاصيش هيچ غم نکندکابر بر تو کميز هم نکندبا چنين دل چه جاي بارانستبيشتر بي‌ره و کمتر به رهندبا همه خلق جهان گر چه از آننه چنان چون تو بميري برهندتو چنان زي که بميري برهيتا کي اين شعبده و وعده و اين بند بودآخر اين آمدنم نزد تو تا چند بودکه به آمد شد بي‌فايده خرسند بودتا تو پنداري کاين خادم تو ... خصيست
#سرگرمی#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 259]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


سرگرمی

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن