تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 14 تیر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):هر جوانى كه در سن كم ازدواج كند ، شيطان فرياد بر مى‏آورد كه : واى برمن ، واى بر...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1804387409




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

ذات رومي محرم آمد پاک دل کرباس را


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
ذات رومي محرم آمد پاک دل کرباس را
ذات رومي محرم آمد پاک دل کرباس راشاعر : سنايي غزنوي امتحان واجب نيامد سفتن الماس راذات رومي محرم آمد پاک دل کرباس راتير مقصود تو کي بيند رخ برجاس راتو کمان راستي را بشکني در زير زهدر بيابان راه کمتر گم کند الياس راموج دريا کي رسد در اوج صحراي خضردانه‌ها را مي نسنگي سنگ بر زن طاس راگر هوا را مي‌نخواهي ديبه را بستر مکنوز دگر سو اي ولي مي‌پروري ريواس رااز يکي رو اي اخي پيش رياست مي‌رويبر مگريان بر خرد چشم سر سيواس رابر مخندان بر درر آب رخ لبلاب راوز براي خاکبازي خاک برزن پاس رااز براي پاکبازي چاک بر زن پيله راچون سبک‌سر تر شوي لاحول کن خناس راتا گران حنجر شوي در صومعه‌ي تحقيق باشچون سکندر هر زمان در سينه کن احواس راگر هوا را چون سکندر سد همي سازي چه سودرتبت مردم نباشد مردم اجباس رابي بصر چون نرگس اندر بزم نااهلان مشوآن گروه بد که غارت مي‌کنند انفاس رارو آن داري که از بر بربياري يک زمانکه به کوشش مدتي احمر کند الماس رارنگرز را گر کمال جهد و جد باشد رواستو آنچه ثابت مي‌کند حجت بود قرطاس راچون ضماني مي‌دهي در حق خود مشهور دهوز براي خوشه دزدي تيز داري داس رااز براي کشتني مي‌کند بيني پاي راآتش افزايي چو خالي مي‌کشي دستاس راتا تهي باشد به پيش پردلان خالي مباشوقف کن بر ناکسان اين عالم تعطيل راخيز اي دل زين برافگن مرکب تحويل رامحو کن از لوح دعوي نقش قال و قيل راپاک دار از خط معني حرف رنگ و بوي رازان که در سرنا نيابي نفخ اسرافيل رااندرين صفهاي معني در معني را مجويناودان بام گلخن سيل رود نيل راکي کند برداشت دريا در بيابان خردتا نبرد تيغ بران حلق اسماعيل رادست ابراهيم بايد بر سر کوي وفاتا بداند قدر حرف و آيت انجيل رامرد چون عيسي مريم بايد اندر راه صدقآنکه او در روز روشن هم نبيند پيل رادر شب تاري کجا بيند نشان پاي مورهمچو گيسوي عروسان دسته‌ي زنبيل راهر کسي بر تخت ملکت کي تواند يافتنچون درونسو نور نبود ذره‌اي قنديل رااز برون سو آب و روغن سود کي دارد تراچون ببيني بر سر خود تيغ عزراييل راخيز و اکنون خيز کانساعت بسي حسرت خورينکردي هرگزي پيدا خداي ما خدايي رانبودي دين اگر اقبال مرد مصطفايي راهمين گنج زميني را همان گنج سمايي رارسول مرسل تازي که برزد با وي از کوششسخن کز غايبان گويي بلا بيني جدايي راگواهي بر مقامي ده که آنجا حاضران يابيچو عالي حج کند شيخا بود مزدش علايي رااگر شبلي زکي بوده ترا زو هيچ نگشايدتو حاتم گرد يک چندي مکن حاتم سنايي رااگر حاتم سخي بوده چه سودت بود اي خواجهسور ناديده بجويند همي ماتم رااي که اطفال به گهواره درون از ستمتاينت زحمت ز وجود تو بني‌آدم راقفسي شد ز تو عالم به همه عالميانطاهري از تو نجس‌تر نبود عالم راوه که تا روز قيامت پي آلايش ملکهست از آن سوي تو قرار مراروزگار اي بزرگ چاکر تستبه دگر چاکري سپار مرادامن من ز دست او بستاناي مدار اين چنين مدار مراشاعران را مدار مجلس تستدوش لفظ شکرفروش مراتلخ کرد از حديث خويش طبيبوز دوزخ برد باز هوش مرااز دو لب داد جهل خويش به منگوش و چشمست چشم و گوش مرازين پس از طلعت و مقالت اوتا ز تو دور کند مکرمتش احزان راچند گويي که بيا تا بر وزانت برممن که موزون شده‌ام تا چکنم وزان راتو که ناموزوني خيز و ببر وزان شوهمچو گوهر که بيارايد مر معدن رااي برآراسته از لطف و سخا معدن خويشهر چه مدحست ترا هر چه هجا دشمن رادفتري ساختم از بهر تو پر مدح و هجازان رو که تا مرا ببري پيش خواجه آبگفتي به پيش خواجه که اين غزنوي غرستهم لفظ غزنوي به مصحف ترا جوابگر تو دروغ گفتي دادت به راستيشد لبم پر باد و دل پر آتش و ديده پر آبتا نهان گشت آفتاب خواجگان در زير خاکروي بنمايد ستاره چون نهان شد آفتابچشمها نشگفت اگر شد پر ستاره بهر آنکوز برون يار همچو روز و چو شبمال هست از درون دل چون ماراز درون مرگ و از برون مرکباو چنانست کاب کشتي را
#سرگرمی#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 858]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


سرگرمی

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن